بخشی از مقاله
چکیده
آریاییان باستان به دو نیروی راستی و نظم، دروغ و بی نظمی باور داشتند و بعدها این اندیشه در آثار دورههای مختلف سرزمین ایران گسترده شد و همه هستی و اجزا هنرهای تصویری را در برگرفت. از سوی دیگر نیز، گروتسک در اروپا پرچمدار عجایبپردازی خیالانگیز تحت تأثیر اندیشههای شرقی شکلگرفت و تاثیر آن در ایجاد فضاهای غریب آثار تصویری معاصر تا با امروز دیده میشود. تمامی رشتههای هنری دارای فرم خاص خود میباشند و همچنین تمام هنرمندان نیز فرم و نظم بصری خود را دارا میباشند. بیشتر افراد علاقمند به هنر، به محض دیدن یک اثر هنری در مرحله اول فضای کلی کار را دریافت و سپس شروع به تفکیک اجزای کار میکند که شامل: ترکیببندی، بافت، حجم، سطح، ارزش خطی، ریتم و کنتراست میباشد. بنایراین پژوهش حاضر تحقیقی پیرامون نقد تجسمی - محتوایی این فضاها و موجودات در هنرهای تصویری ایران و سایر کشورها میباشد و در نهایت به حقیقت نهفته در این گونه آثار برسد. فرضیه پژوهش بر پایه نظریه افلاطون که حقیقت و ذات همه پدیدهها در عالم مثل قرار دارد، شکل گرفته است.
کلمات کلیدی: بصری، فضا، دیو، موجودات افسانهای، تجسمی- محتوایی.
مقدمه
از پیشگامان مصورسازی در ایران که بیشتر به جزییات چهره و جامه شاهان در کتابهایش پرداخته است و از آثار مهم آن دوره میتوان به شاهنامه حکیم فردوسی اشاره کرد، عصر ساسانی میباشد ولی در هر حال مقوله موجودات افسانهای و سحر و جادو را که در زبان فارسی باستان و میانه و نیز ادوار نخست فارسی دری، نه معادل سحر و کمابیش همپیشه دیو بوده است را در آثاری به نام فالنامه میتوان مشاهده کرد. عجایبپردازی به طور جدی در اروپا با افسانهها و داستانهای مذهبی شروع شد و از جمله هنرمندان موفق در به تصویر کشیدن آنها بروگل است »او بین سالهای 1958/1551 و 1553/960 به فرانسه، سویس و ایتالیا سفر کرد و مسیرهای شگفتآنگیزی را برای خود انتخاب کرد او در این سفر با نقاشیهای کوچک مینیاتور آشنا شد و این شیوه او را قادر ساخت تا تصاویر کوچک با پرسوناژهای متعدد که بعدها از ویژگیهای کار او شد، زبانزد بشود - «مولبر، . - 9-7 :1385
افسانهها و عجایبپردازیها در کتابهای دینی نقش مهمی در ادامه روند عجایبپردازی تا به امروز در ایران و اروپا داشته است، به عنوان مثال در کتاب آسمانی قرآن کریم به افسانه هاروت و ماروت میتوان اشاره کرد. از نظر قرآن کریم هاروت و ماروت برای آموزش سحر به مردم از جمع فرشتگان انتخاب و به زمین آمدند تا مردم در پرتو آگاهی از سحر، در مقابل ساحران و شیاطین ایستاده، با آنها مبارزه کنند. بنابراین از همین دست داستانهای افسانهایی هم در دین مسحیت میتوان در نقاشیهای دیواری کلیساها پیدا کرد به عنوان مثال شمایلنگاری حضرت مسیح در نقاشیهای مذهبی بیزانس متاخر یکی از این نمونهها میباشد. در سینما نیز فضای عجیب و ناشناخته بهطور جدی در فیلمهای سبک دادائیسم و سپس در سسورئالیستی که از تلفیق، انکار روانشناسی دراماتیک و استفاده مکرر از تصاویرتکاندهنده میباشد، دیده شد. در این پژوهش نگارندگان با بررسی شواهد و سابقههای این موضوعات ذکر شده در سه گروه نگارگری، سینما و پویانمایی نشان میدهند که سرمنشاء در هر سه گروه یکسان میباشد.
فرضیات
-1قابلیتهای بصری فضاها، دیوها و موجودات افسانهای در ایران و اروپا تاثیر چشمگیری در خلق آثار از سدههای گذشته تا به امروز داشته است.
-2قابلیتهای بصری فضاها، دیوها و موجودات افسانهای دارای توانایی بالقوه برای جذب مخاطب از گذشته تا به امروز بوده است. -3مخاطبان عصر حاضر طالب فضاها، دیوها و موجودات افسانهایی در تولیدات آثار هنری و رسانهایی هستند.
سابقه استفاده از قابلیتهای بصری فضاها، دیوها و موجودات افسانهای در نگارگری در سدههای قدیم قرآن به عنوان مهمترین متن مربوط به غیبگویی مورد استفاده قرار گرفت و این نوع پیشگوییها در قرآنهایی مربوط به مکتب شیراز دوران صفویه سده دهم / شانزدهم جهت پیشگویی ایجاد شد، که مورد توجه عامه قرار گرفتند که در این بین برخی از کتابها نیز به نام فالنامه مستقل از قرآن به وجود آمدند - جدول شماره. - 1 تصاویر فالنامهها دارای »سبکی بسیار خاص از آثار زهد عامهپسند است؛ گلیچینهایی از فالهای مرتبط با مقدسین، از جمله شخص پیامبر، چندین نسخه مصور از این فالنامهها محفوظ مانده استو بیشتر آنها در قطع بزرگ هستند و مجلس تمامی سطج صفحه را پر کرده است و متن در پشت همین صفخات نگاشته شده است. وضعیت چنان است که گویی ببینده ظاهراً بیسواد به تصویر مینگریسته در حالی که فردی دیگر پیشگوییها را برای او میخوانده است« - گرابر، . - 90 :1383 یکی از روشهای اولیه در نقاط جهان اسلام و از اواخر دوره اموی - 1262-1349/661-750 - رواج شده بود، قرآن به عنوان مهمترین متن مربوط به غیبگویی مورد استفاده قرار میگرفت »یکی از روشهای پذیرفته شده برای پیشبینیهای قرآنی به عنوان استخاره1 شناخته شده است.
حداقل در سده پانزدهم/ نهم، عمل پیشگویی قرآنی سادهتر و مدونتر شده و در جداول خاص شکل گرفت که به عنوان فالنامه معروف شد و در پایان قرآن قرار گرفت، قراردادی که در سده شانزدهم/دهم به طور گستردهای محبوب شد. چنین راهنماییهای که به شکلهای مختلف و تحت عناوینی همچون "پیشگویی از متون مقدس فال کلام مجید، غیبگویی کلام خدا - تفعل کلام االله - و یا به سادگی از کلمهمِن - کَلام - ، در قرآن هایی که در سده شانزدهم/دهم در مکتب شیراز در دوران صفوی ایجاد شدندو مورد توجه عامه قرار گرفتند. و همچنین برخی از فالنامهها از قرآن مستقل بودند. اولین نسخههای باقیمانده به نیمه دوم سده نهم/پانزدهم برمیگردد. - Farhad & Bagcl , 2009:21 - «
سابقه استفاده از قابلیتهای بصری فضاها، دیوها و موجودات افسانهای در سینما
بازآفرینی قابلیتهای بصری فضاها،دیوها و موجودات افسانهای در قالب سینما و به عبارت دیگر، تبدیل آنها به اثر نمایشی این تأثیرپذیری را افزایش میدهد زیرا که معمولاً افسانهها و این گونه فضاها مهمترین ابزار هنرمند برای ساخت اثر خیالیش به شمار میروند، ادبیات داستانی سنتی فولکوریک همیشه مورد توجه هنرمندان مخصوصاً در عرصه سینما بوده است و آنها با استفاده از فضا و شخصیتهایی که ظاهری نیمه انسانی، انساننما و یا افسانهایی دارند، آثار تخیلی خود را خلق کردهاند. »در طول تاریخ، ملتها همواره برای نگهداشت خاطره وروح تاریخی خود جنبههای مختلف زندگیشان را به صورتهای مختلف هنری و ادبی ثبت و ضبط میکردهاند. یکی از این صورتها و شاید مهمترین آنها قصهها و اسطورهها میباشند که سهم مهمی در پایداری در برابر مشکلات جوامع دارند.« - صفورا، - 95 :1386از سوی دیگر نیز میتوان گفت در اروپا قصههای فانتزی دارای نماد جادویی هستند، »در قصههای فانتزی - تخیلی - معروف، میتوان مکانهای خیالی جذاب و به یادماندنی مثل مدرسه جادوگری هاگوارترز در هریپاتر2 یا شهر اسباب بازی پینوکیو3 اما گاهی ابعاد و