بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
بررسي وضعيت تجديد حيات طبيعي سرخدار .Taxus baccata Lدرجنگل هاي ارسباران (مطالعه موردي حوزه ايلگنه چاي وحوزه هوراند)
چکيده
سرخدار (.Taxus baccata L) از معدود درختان سوزني برگ بومي ايران و از جمله گونه هاي با ارزش، نادر و کمياب جنگل هاي ارسباران و بجامانده از بقاياي رويش هاي دوران سوم زمين شناسي محسوب ميگردد که متأسفانه به علت تغييرات شرايط آب و هوايي و برداشت هاي بي رويه و چرا در معرض انقراض قرار گرفته است . به منظور بررسي وضعيت زادآوري طبيعي سرخدار در جنگل هاي ارسباران دو منطقه رويشي کلاله در حوزه ايلگنه چاي و رويشگاه کوران در حوزه هوراند انتخاب شد. روش آماربرداري بصورت انتخابي ( Selective sampling) بوده که در مجموع ٤٣ پلات ١٠ آري و ٤٣ ميکروپلات ١ آري بصورت تودرتو (Nested) برداشت شدند. در قطعات نمونه اصلي، مشخصات جغرافيايي و اکولوژيکي، مشخصات جنگل شناسي تودههاي حاوي سرخدار و نيز صفات کمي وکيفي پايه هاي آن ثبت شد.
در ميکروپلاتها مشخصات کيفي زادآوريهاي سرخدار و سايرگونه ها از قبيل منشاء تجديد حيات (دانه زاد و شاخه زاد)، سلامت وشادابي نهالها درکلاسه هاي ارتفاعي متفاوت مشخص شدند. سپس با استفاده از آزمون آماري کاي اسکوار (square -Chi ) و بر اساس گروههاي تفکيکي شيب ، جهت و ارتفاع از سطح دريا، مشخصه هاي کيفي زادآوري سرخدار با هم مقايسه شدند.همچنين ارتباط زادآوري طبيعي سرخدار و سايرگونه ها با عوامل رويشگاهي نيز مورد ارزيابي قرارگرفت . بررسيها روي زادآوري نشان داد که در هر هکتار مناطق مورد مطالعه ٥٠٠ نهال سرخدار و ٤٤٠٢ نهال سايرگونه ها وجود دارد و در ارتباط بافرم رويشي سرخدار، ٧١.٦ % پايه ها شاخه زاد و ٢٨.٤٧ % دانه زاد هستند.
همچنين ٥٩.٩ % نهالهاي سرخدار دانه زاد و ٤٤.١ % با منشاء شاخه زاد مشاهده گرديد. در ضمن ٦٠ % زادآوري سايرگونه ها با منشاء دانه زاد مشاهده گرديدکه اين امرنشان ميدهد، که سرخدار و سايرگونه در جنگل هاي ارسباران روند روبه دانه زادي دارند و اين مسئله ثبات، استمرار و توسعه آنها را به واسطه تجديد حيات دانه زاد تضمين ميکند. ارتباط زادآوري با عوامل رويشگاهي نيز نشان ميدهد که بيشترين زادآوريهاي سرخدار در رويشگاههاي مورد مطالعه در دامنه هاي شمالي و تاج پوشش نيمه بسته تا بسته (٩٠ - ٥٠) درصد و پوشش علفي کمتراز ١٠ % و در محدوده ضخامت هوموس ولاشبرگ (٢ - ١) سانتيمتري صورت ميگيرد. آزمون آماري کاي اسکوار جهت مقايسه مشخصه هاي کيفي زادآوري سرخدار اختلاف معنيداري را در وضعيت هاي مختلف نشان داده است . به طوريکه با مقايسه هر يک از مشخصه هاي کيفي برداشت شده از زادآوري سرخدار در مناطق مورد مطالعه از نظر ارتفاع از سطح دريا و نيز جهات مختلف دامنه مشخص شد که ، به احتمال ٩٥ % بين مبداء زادآوريهاي سرخدار تفاوت معنيداري وجود دارد، ولي به احتمال ٩٥ % بين ميانگين هاي سلامت و شادابي نهالهاي سرخدار تفاوت معنيداري وجود ندارد. همچنين مشخص شد که به احتمال ٩٥ % بين مشخصه هاي کيفي زادآوري سرخدار از نظر طبقات متفاوت شيب اختلاف معنيداري وجود ندارد.
کلمات کليدي: سرخدار، ارسباران، نمونه برداري انتخابي، تجديد حيات طبيعي.
مقدمه
منطقه رويشي ارسباران از جمله رويشگاههاي پنجگانه ايران محسوب ميشود. از نظر جغرافياي گياهي مناطق رويشي ارسباران به اتفاق جنگل هاي خزري جزء منطقه هيرکاني قرار ميگيرند، ولي به علت ويژگيهاي خاص فلورستيک ارسباران يک منطقه رويشي مستقل محسوب ميشود. رويشگاه جنگلي ارسباران که درگذشته سطوح وسيعتري را ميپوشاند اکنون با ١٤٠.٠٠٠ هکتار مساحت قلمرو کوچکي از شهرستانهاي کليبر، اهر و جلفا را شامل ميشود (٤).
اين منطقه يکي از رويشگاههاي نيمه مرطوب بخش شمال غربي کشور را تشکيل ميدهد، بدليل دارا بودن سيماي طبيعي متنوع و بديع و نيز قابليت هاي فراوان، همواره به عنوان سکونتگاه بسيار مهم انساني مطرح بوده است و در حال حاضر يکي از اکوسيستم هاي جنگلي منحصر بفرد و جزو مناطق ١٠٢ گانه بيوسفريک جهان محسوب ميشود. جنگل هاي ارسباران به علت تعرضات شديد انساني در گذشته و قطع يکسره درختان جهت ذغال گيري از حالت کليماکس خارج شده است ، بنابراين درختچه زارهايي مانند تيپ سياه تلو - رامنوس ظاهر شده است که اکثر آنها در مراحل اوليه توالي قرار دارند. بعلاوه، فشار بيش ازحد دام و قطع درختان جهت مصارف روستايي موجب شده است که اين جنگل ها بيشتر به صورت شاخه زاد در آيند. وجود دام در جنگل بزرگترين عامل جلوگيري از تجديد حيات دانه زاد جنگل است ، زيرا که فرصتي براي رشد نونهالها وجود ندارد و خاک توسط دام فشرده ميشود. از آنجايي که جست هاي حاصل از تجديد حيات شاخه زاد، بعد از مدتي توسط روستاييان قطع ميگردند، بنابراين کندهها به تدريج پير شده قدرت جست دهي خود را از دست ميدهند و يا جست هاي ضعيف تر توليد ميکنند. بديهي است که ادامه اين وضعيت در دراز مدت تبديل جنگل ها به بيشه زارهايي با درختچه هاي کم ارتفاع را درپي خواهد داشت .
سرخدار يکي ازگونه هاي باارزش زيست محيطي ارسباران محسوب ميشود.اين درخت به علت نيازهاي اکولوژيک خاص خود پراکنش بسيار محدودي را در جهان دارد. بنابراين ، ازجمله درختان حفاظتي و در حال انقراض محسوب ميشود. در رابطه با تودههاي سرخدار جنگل هاي ارسباران به نظر ميرسد سرخدار بيشتر از جانب فعاليت هاي انساني آسيب ديده است و آنچه امروزه مشاهده ميگردد به دليل تغييرات شرايط اقليمي و زيستگاهي سرخدار نيست ، بلکه حاصل تخريب و بهرهبرداريهاي بي رويه در يک مقطع زماني بوده است . جنگل هاي ارسباران در گذشته اي نه چندان دور مورد تخريب هاي جدي قرار گرفته و سرخدار نيز به عنوان يکي از گونه هاي بومي جنگل هاي ارسباران از اين تخريب ها مصون نمانده است بلکه به دليل دارا بودن ويژگيهاي خاص و ممتاز بيشتر از ساير گونه ها مورد توجه بهرهبرداران قرار گرفته است . در ارسباران اين درخت در بسياري ازنقاط جنگلي حذف شده است و تنها در بعضي از نقاط قابل رويت است . اکثر پايه هاي درختي سرخدار شاخه زاد هستند، بيشتر در مرحله رويشي خال وشل قرار دارند. هر پايه به صورت يک جست گروه ديده ميشود که ميتوان با عمليات پاک کردن و تميز کردن به پرورش و هدايت آن همت گماشت (١). در مورد سرخدار و وضعيت زاد آوري آن در رويشگاههاي شمال کشور مطالعات زيادي انجام شده است . از جمله ميتوان به مطالعه يوسف پوررشتي (١٤) که در مورد وضعيت زاد آوري سرخدار و نقش کيفيت بذر در تجديد حيات آن در منطقه درفک گيلان پرداخته است . همچنين حسيني (٥) در مطالعه توان اکولوژيک رويشگاهاي سوزني برگان بومي ايران مشکلات مربوط به زادآوري سرخدار را عوامل انساني و اکولوژيک عنوان کرده است . قنبري شرفه (١٠) در مطالعات خود در خصوص توالي اکولوژيکي تودههاي سرخدار در جنگل هاي ارسباران در مورد زادآوري سرخدار بررسيهايي انجام داده و عنوان داشته که در اين رويشگاها، سرخدار رو به گسترش و رسيدن به جوامع کليماکس است . در خارج از کشور مطالعات گستردهتري در اين خصوص انجام گرفته است از جمله ميتوان به Boyd (١٥) در مورد نحوه پخش بذور سرخدار توسط پرندگان و تأثير آن در رشد نونهالهاي سرخدار مطالعاتي را انجام داده است اشاره کرد. لذا با هدف بررسي وضعيت زادآوري در تودههاي سرخدار و فرمهاي تجديد حيات گونه سرخدار و گونه هاي همراه آن در رويشگاههاي مورد مطالعه ، تأثير عوامل اکولوژيک ، عوامل اقليمي، شرايط رويشگاه (ارتفاع از سطح دريا، جهت دامنه و شيب دامنه ) عوامل مخرب طبيعي و انساني و دام روي زادآوريهاي سرخدار مطالعه تا به کمک مطالعات متنوع ديگر در جهت شناخت و جلوگيري از عوامل تخريب ، ارائه روشهاي حفظ و احياء جنگل ها و تلاش در جهت رفع موانع احتمالي در امر تجديد حيات و در نهايت به منظور حفاظت از آن به عنوان يکي از ذخاير ژنتيکي با اهميت
گام مهمي برداشته شود.
کلياتي در مورد سرخدار
سرخدار (.Taxus baccata L) که درزبان انگليسي معروف به Yew tree يا Common yew و متعلق به خانواده Taxaceae بوده که جزء بازدانگان هميشه سبز و بدون مجاري رزين ميباشد. اين گونه در اکثر کشورهاي اروپايي معتدله تا عرض ٦٣ درجه شمالي و تا استوني و روسيه سفيد در شرق، غرب آسيا (جنگله اي قفقاز و هيرکاني) و شمال آفريقا گسترش يافته است (١٧). سرخدار درختي است هميشه سبز با تاج گسترده و متمايل به کروي، پوست تنه سرخ و شاخه هاي يکساله سبز رنگ است . برگها به طول ٢ الي ٣ سانتيمتر، سطح بالايي برگ سبز تيره بوده و سطح زير به رنگ پريده کمي متمايل به زرد و با رگبرگ مياني برجسته است . حاشيه برگها برگشته به زير است .آرايش برگها مارپيچي است ولي بر روي شاخه هاي باريک در دو رديف (ديستيک ) قرار دارند.
سرخدار يک گونه درختي دو جنسي بوده و گل هاي نر و ماده آن به روي دو پايه مجزا قرار دارند. ميوه سرخدار شامل يک دانه استخواني، تخم مرغي شکل و خيلي کم فشرده است . داراي ٢ گاهي ٤ زاويه مختصر است . طول دانه به ٦ ميليمتر ميرسد به رنگ زيتوني قهوهاي که در داخل يک جدار گوشتي قرمز ژلاتيني قرار دارد که اصطلاحا به آريل موسوم است (٧). اين قسمت تنها قسمتي از گياه است که فاقد مواد سمي بوده، خوراکي، بي طعم و خاصيت ملين دارد. ميوه سرخدار يکساله ميرسد (١٠). گونه اي سايه پسند، با رشد بسيار کند و دير زيستي بسيار طولاني (بيش از ٣٠٠ سال) ميباشد (١٨). اين گونه رطوبت دوست است و رطوبت خاک وجو را دوست دارد و در ارتفاعات ميرويد (١٩). زادآوري طبيعي عموما در تودههاي سرخدار ضعيف بوده و به ندرت ديده ميشود (٨). رشد قطري ساليانه از ٠.٢٥ تا ٠.٨٥ ميليمتر در سال متغير بوده و با افزايش سن از مقدار آن کاسته شده و پس از ٣٥٠ سالگي به حدود ٠.٤ ميليمتر در سال ميرسد، رويش ارتفاعي ساليانه در حدود ١ سانتيمتر بر آورد شده است (١٣).
مواد و روشها منطقه مورد مطالعه
به منظور مطالعه وضعيت تجديد حيات تودههاي سرخدار در جنگل هاي ارسباران، رويشگاه کلاله درحوزه ايلگنه چاي ورويشگاه کوران درحوزه هوراند بلحاظ داشتن تودههاي نسبتا انبوه و متراکم از گونه سرخدار جهت انجام اين تحقيق انتخاب شدند.حوزه ايلگنه چاي يکي از مهمترين رويشگاههاي جنگلي ارسباران محسوب ميگردد. حوزه ايلگنه چاي در موقعيت جغرافيايي ' ٣٤ ̊٤٦ و ' ٥١ ̊ ٤٦ طول شرقي و '٤٠ ̊٣٨ و ' ٥٩ ̊٣٨ عرض شمالي قرار دارد. رويشگاه کلاله در محدوده شمال شرقي حوزه ايلگنه چاي به مساحت ٤٠ هکتار و در فاصله ٨٥ کيلومتري شمال غربي کليبر قرار دارد، اين منطقه کوهستاني، حداقل و حداکثر ارتفاع از سطح درياي آن ٨١٦ متر در اطراف روستاي کلاله تا ارتفاع ١٦٠٠ متر در حد فوقاني جنگل متغييراست . حوزه هوراند از لحاظ تقسيمات شهرستاني زير نظر شهرستان اهر و بخش هوراند قرار گرفته است .
رويشگاه کوران در مختصات جغرافيايي
'٢٥- ٤٧ الي ٤٤- ٤٧ طول شرقي و٥٥- ٣٨ الي ٥٧ - ٣٨ عرض شمالي گسترش يافته است . اين رويشگاه با مساحت ٤٦ هکتار در فاصله ٣٥ کيلومتري هوراند واقع شده است . مطالعات خاکشناسي بعمل آمده حاکي از اين است که خاک منطقه کلاله در نقاط جنگلي از نوع خاکهاي قهوهاي جنگلي و خاکهاي قهوهاي آهکي است .اين نوع خاکها بر روي سنگ مادر آهکي سخت و مارن و ماسه سنگ واقع شدهاند (١٠).خاک منطقه کوران در اراضي جنگلي از نوع قهوهاي آهکي است که بروي سنگ آهک چرتدار با سنگ آهک ماسه اي و مارني نازک لايه قرار گرفته است (٩) و pH آنها بين ٧ تا ٨ متغيير ميباشد. در بررسي وضعيت آب و هوايي و براساس گراديانهاي ماهانه دما و بارندگي مناطق مورد مطالعه و با استفاده از آمار اقليمي ايستگاههاي سينوپتيک کليبر، اهر و خدآفرين (٧٩-١٣٥٦) ميانگين بارش سالانه در اين مناطق ٤٣٢.٥ ميليمتر و ميانگين درجه حرارت ١١.١٥ درجه سانتيگراد است . اقليم منطقه بر اساس روش آمبرژه، نيمه خشک و سرد ميباشد. با توجه به شکل (١) فصل خشک در اين منطقه ٤ ماه در سال ميباشد که از اوايل خرداد تا اوايل شهريور ادامه مييابد و ارديبهشت مرطوبترين ماه سال ميباشد.
در اين تحقيق تعداد قطعات نمونه مورد اندازهگيري با توجه به شدت پنج درصد و بصورت نمونه برداري انتخابي (Selective Sampling) تعيين گرديد. بر اين اساس ٤٣ پلات اصلي ١٠ آري و ٤٣ ميکرو پلات ١ آري به شعاع ٥.٦٤ متر به صورت تو در تو (Nested plot) انتخاب شدند. در پلات اصلي مشخصه هاي قطر برابر سينه (تا دقت ميليمتر)، منشاء درخت (دانه زاديا شاخه زاد)، ارتفاع درخت ، شيب منطقه ، جهت شيب ، ارتفاع از سطح دريا، درصد تاج پوشش ، درصد پوشش علفي، اثرات تخريبي شاخه زني، کت زني و چراي دام اندازهگيري و برداشت شدند. در داخل پلات هاي ١ آري به منظور بررسي وضعيت زادآوري سرخدار و ساير گونه ها، مبداء نهالها در کلاسه هاي ارتفاعي و کيفيت آنها به صورت سالم و معيوب (مبتلا به امراض، آفات، داس خورده، سرچر شده و...) و وضعيت شادابي نهالها تعيين و اندازهگيري شدند. نتايج حاصل از مشخصه هاي برداشت شده در قطعات نمونه از نظرآماري به کمک نرمافزار (SPSS وExcel) مورد بررسي قرار گرفت و هم با استفاده از آزمون آماري کاي اسکوار (Chi-Square) مورد تجزيه و تحليل و گروههاي تفکيکي ارتفاع ازسطح دريا، جهت دامنه و شيب دامنه از نظر مشخصه هاي کيفي زادآوري سرخدار با هم مقايسه شدند.
نتايج
کميت رويشگاه سرخدار
از نظر تعداد در هکتار رويشگاه کلاله ، تعداد ١٩٤٠ اصله در هکتار درخت وجود داشت که در اين بين بيش از ٤٥٠ اصله را سرخدار تشکيل ميدهد. در اين رويشگاه ممرز با ٤٧.٨ درصد و سرخدار با ٢٣.٤ درصد بيشترين سهم را در آميختگي تودهها داشته و تيپ رويشگاه را به صورت ممرز- سرخدار همراه بلوط ايجاد نموده است . در رويشگاه کوران تعداد ١٧٨٥ اصله درخت در هکتار وجود دارد که بيش از ٣٥٣ اصله را سرخدار تشکيل ميدهد. در اين رويشگاه بلوط اوري با ٤٤.٩ درصد و ممرز با ٢٢.٠١ درصد و سپس سرخدار با ١٩.٨٥ درصد بيشترين سهم را در آميختگي تودههاي جنگلي رويشگاه کوران دارند.تيپ عمده اين رويشگاه نيز بصورت بلوط- ممرز همراه سرخدار است .
پراکنش در طبقات قطري
منحني پراکنش در طبقات قطري درختان سرخدار در شکل هاي (٢ و ٣) ترسيم شده است . بر اساس نتايج بدست آمده سرخدار در جنگل هاي ارسباران از تودههاي ناهمسال و جوان تشکيل شده و بيشتر در مرحله رويشي خال و شل قرار دارند که دامنه قطري اکثر آنها بين ٦-٤ سانتيمتر است ، که ناشي از اشتياق فراوان روستائيان و چوپانان در قطع انتهاي ساقه و از بين
بردن رويشگاههاي اين درخت از خود نشان ميدهند، بايد دانست .گونه هاي همراه توده سرخدار در اين مناطق نيز از يک توده ناهمسال و جوان تشکيل شده که مرحله رويشي اکثريت آنها از نوع تير و خال و غالبا داراي قطرهاي پائيني هستند.
با توجه به ناهمسال بودن توده سرخدار در رويشگاههاي مورد مطالعه ميانگين ارتفاع براساس فرمول لوري (Lorey) به ترتيب زير محاسبه گرديد
ميانگين ارتفاع درختان سرخدار رويشگاه کلاله :
ميانگين ارتفاع درختان سرخدار رويشگاه کوران:
منحني ارتفاع توده سرخدار
در شکل هاي (٤ و ٥) ابر نقاط و منحني برازش درختان سرخدار به کمک نرم افزار SPSS ترسيم شده است را نشان ميدهد. محور (X) ها براي قطر و محور (Y) ها براي ارتفاع در نظر گرفته ميشود. با توجه به معادلات بدست آمده و شدت همبستگي(r)، بنابراين قطر و ارتفاع درختان سرخدار داراي همبستگي مثبت هستند. يعني با افزايش قطر(X)، ارتفاع(Y) نيزافزايش افزایش میابد
کميت تجديد حيات مبداء زادآوري
با توجه به نتايج جدول ١ و با توجه به اينکه فقط ١٣.٤ درصد نهالهاي مورد بررسي در رويشگاه کلاله را نهالهاي سرخدار تشکيل ميدهد. با مقايسه نهالهاي سرخدار و ساير گونه ها در کلاسه هاي ارتفاعي ميتوان چنين نتيجه گيري نمود که ، شرايط رويشگاهي براي سرخدار مناسبتر از ساير گونه هاست چرا که تلفات نهالهاي سرخدار در رسيدن به مرحله نهالي از نونهالي کمتر از ساير گونه ميباشد به طوريکه در کلاسه ارتفاعي (١.٣٠<) سرخدار با ٤٦.٦٦ % و ساير گونه ها با ٣٤.٣٥% فراواني در اين رويشگاه استقرار يافته اند. از طرف ديگر با توجه به اين موضوع که سرخدار گونه اي سايه پسند است ، نهالهاي سرخدار بهتر ميتوانند در سايه و تاج پوشش بسته رشد و نمو کنند ولي نهالهاي ساير گونه ها به دليل تاج پوشش بسيار متراکم و عدم دسترسي به نور و به خاطر تراکم بالايي که دارند دسترسي به مواد غذايي مشکل شده و در اثر رقابت اکثر نهالهاي کوتاهتر از١.٣٠ از بين ميروند.
با توجه به نتايج حاصل از جدول ٢ در بررسي مبداء زادآوري سرخدار و ساير گونه ها در رويشگاه کوران ميتوان چنين استنباط نمود که درصد فراواني تجديد حيات شاخه زاد در مجموع هر دو کلاسه ارتفاعي براي سرخدار و گونه هاي همراه بيشتر از تجديد حيات دانه زاد ميباشد. در ضمن با توجه به ميزان تلفات بالايي که نهالهاي با مبداء دانه زاد سرخدار در رسيدن به کلاسه ارتفاعي بالاتر از مرحله نونهالي نسبت به ساير گونه ها دارد ميتوان اظهار داشت که شرايط رويشگاهي مناسب براي استقرار بذرهاي سرخدار نميباشد چرا که اکثر نونهالها بدليل خشکيهاي تابستانه و باتوجه به اينکه ريشه هاي نونهال در قسمت هوموس ميباشد خشک ميشوند و از بين ميروند. ولي در رابطه با استقرار تجديد حيات شاخه زاد نسبت به ساير گونه ها از درصد بالاتري برخوردار ميباشد.
سلامت نهالها
جدول ٣ درصد سلامت نهالهاي سرخدار و گونه هاي همراه را در کلاسه هاي ارتفاعي رويشگاه کلاله نمايش ميدهد. با توجه به نتايج حاصل شده، نهالهاي سرخدار در مجموع دو کلاسه ارتفاعي از درصد سلامت بالاتري نسبت به ساير گونه ها برخوردار ميباشند. علت پايين بودن درصد سلامت ساير گونه ها به خاطر تراکم بالاي اين نهالها و رقابت براي کسب مواد غذايي و نور و همچنين انبوهي تاج پوشش است .
که موجب کاهش درصد سلامت اين نهالها نسبت به نهالهاي سرخدار گرديده است .
جدول ٤ درصد سلامت نهالهاي سرخدار و ساير گونه ها را در کلاسه هاي ارتفاعي رويشگاه کوران نمايش ميدهد. با توجه به نتايج حاصل شده، نهالهاي سرخدار در مجموع دو کلاسه ارتفاعي از درصد سلامت بيشتري نسبت به ساير گونه ها برخوردار ميباشد. علت پايين بودن سلامت نهالهاي ساير گونه ها به خاطر تراکم بالاي اين نهالها و رقابت براي کسب موادغذايي، کاهش تراکم تاج پوشش و افزايش شدت نور موجبات کاسته شدن درصد سلامتي سايرگونه را فراهم نموده است .
شادابي نهالها
جدول ٥ شادابي نهالهاي سرخدار را نسبت به نهالهاي ساير گونه ها را در رويشگاه کلاله نمايش ميدهد. همانطور که ملاحظه ميشود، نهالهاي سرخدار در مجموع دو کلاسه ارتفاعي نسبت به ساير گونه ها از درصد شادابي بيشتري برخوردار ميباشند.
اين مسئله گوياي اين واقعيت است که وضعيت آب ، خاک و مواد آلي براي نهالهاي سرخدار به مراتب مناسب تر از نهالهاي ساير گونه ها است . پايين بودن شادابي در کلاسه ارتفاعي (١.٣٠>) سرخدار و ساير گونه ها را نتيجه تراکم بالاي اين نهالها و کمبود مواد غذايي در اثر رقابت بين نهالها بايد دانست .