بخشی از مقاله
بررسی نظریه یادگیری شرطی سازی کلاسیک پاولف و کاربرد آن در مسائل آموزشی و انسانی
یادگیری،کارکردی اساسی و انطباق جویانه برای انسان است. انسانها نسبت به سایر موجودات، یادگیرندگانی انعطافپذیرتر هستند که فعالانه به کسب دانش و مهارت می پردازند. بسیاری از یادگیریهای آدمیان بدون آنکه آموزش رسمی دریافت کنند، صورت میگیرند اما از زمانی که در پی کسب اطلاعات نظامدار و ساختمندی همچون خواندن، نوشتن، حساب کردن و... بر میآیند،آموزش رسمی ضرورت مییابد. در حال حاضر علم به مفاهیم جدیدی در فرآیند یادگیری اشاره دارد که مستلزم توسعه قابلیت ها و تواناییهای شناختی، حل مسئله و قدرت استدلال میباشد. بین اصول یادگیری و روشهای آموزشی رابطه نزدیکی وجود دارد. در بسیاری موارد، اصول حاصل از پژوهشهای یادگیری آزمایشگاهی سرانجام در کلاس درس مورد استفاده قرار گرفته اند. کاربرد وسیع یادگیری برنامهای، ماشین های آموزشی و آموزش به کمک کامپیوتر نمونههایی از چگونگی تاثیر پژوهش بر روشهای آموزشی هستند. روند جاری آموزش و پرورش به سوی نظامهای آموزش شخصی یا آموزش فردی را نیز می توان محصول پژوهشهای مربوط به فرآیند یادگیری دانست. نظریه یادگیری پاولف از جمله اصول پویا و کاربردی در حوزه آموختن می باشد که تاثیرهای متفاوتی را در مسائل انسانی، خصوصا در حوزه آموزشی ایجاد کرده است.
این مقاله به روش کتابخانهای تدوین گردیده و در تهیه آن از منابع معتبر و بهروز علمی استفاده شده است. نگارنده در این مقاله در پی بررسی نظریه یادگیری شرطی سازی کلاسیک پاولف و کاربرد آن در مسائل آموزشی و انسانی میباشد.
کلید واژهها: یادگیری، روشهای آموزشی، آموزشوپرورش، پاولف
مقدمه
یادگیری یکی از ارکان زندگی انسانهاست و باعث میشود تا انسان بتواند خود را باشرایط محیطی وفق دهد. در واقع بدون یادگیری زندگی برای انسان غیرممکن خواهد شد. اهمیت مسألهیادگیری، در زندگی عموماً و در آموزش و پرورش خصوصاً روانشناسان را به بحث و تجربه بیشتر درباره این مقوله ترغیب کرده است به طوری که آنان عقیده دارند یادگیری از موضوعات بسیار مهم و اساسی در تمام علوم است. یادگیری با این طیف گسترده بدون مبانی نظری ممکن نخواهد بود. بدیهی است چنین فرایندی نیازمند اصول و روشها و ضوابطی است که در مجموعهای تحت عنوان نظریهای یادگیری تحقق یافته است.
معلمان برای تدریس مؤثر در کلاس درس، به درکی فزاینده از یادگیری و شیوه وقوع آن نیاز دارند. این درک کاملاً شامل دانش مربوط به نظریههای یادگیری و ثانیاً کاربرد آنها در فرایند تدریس میباشد.
1
اساساً هر عملی که مبتنی بر هدفی باشد مستلزم نظریهای است؛ بنابراین آموزش و یادگیری که یک عمل هدفمند است نیازمند نظریه است تا در آن مبانی نظری، عواطف و توانمندیها، شیوههای منطقی و مؤثر مطالب و جایگاه و نقش معلم ترسیم شده باشد. معلم فکور میبایست نظریات یادگیری را بشناسد آگاهی از نظریههای یادگیری برای معلمان فرایندی انکارناپذیر است زیرا همه فعالیتها و کوششهای معلمان بر این است که تجارب مفیدتر و بیشتری را در اختیار فراگیران قرار دهند و همواره انتظار دارند که گفتهها و تجاربشان بهتر آموخته شود، که نظریات یادگیری آنان را در این راستا یاری میبخشد.
با نگرشی بر مبنای نظری و پیشینه علمی روان شناسی یادگیری در می یابیم که متخصصان یادگیری در طول عمر کوتاه این علم، کوشیده اند تا فرآیندهای اساسی یادگیری را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهند و کوشش های آنان به ارائه نظریه هایی در عرصه یادگیری انجامیده است.تفاوت شیوه های یادگیری دانش آموزان از عوامل موثر در پیدایش نظریات مختلف یادگیری بوده است.
فرآیند شرطی سازی کلاسیک
مفهوم شرطی سازی یا شرطی شدن به نوعی به یادگیری مربوط است.معمولا به نظریه ها و دیدگاههای علمی که در زمان های پیشتر ارائه گردید و سنگ بنای نظریه های بعدی می شود واژه کلاسیک اطلاق می شود.کلاسیک به معنای کهنه و قدیمی بودن نیست بلکه به معنای دیدگاههای کهن و در عین حال علمی و معتبر است.
پاولف در ارتباط با مفهوم شرطی به آزمایش های زیر اشاره دارد:
"من دو آزمایش ساده را که می توانند به وسیله هرکسی با موفقیت انجام گیرند ذکر می کنم .ما یک محلول رقیق از نوعی اسید را به دهان یک سگ می ریزیم؛اسید یک واکنش دفاعی معمولی در حیوان ایجاد می کند :او با حرکات شدید دهان محلول را بیرون می ریزد ،ودر همان حال مقدار زیادی بزاق ،ابتدا در درون دهان جریان می یابد،که اسید را رقیق می کند و مخاط دهان را شستشو می دهد .حال به آزمایش دوم می پردازیم .درست پیش از ریختن محلول اسید به دهان حیوان،با یک عامل بیرونی،مثلا صدایی معین ، چندین بار حیوان را تحت تاثیر قرار می دهیم .بعد چه اتفاقی می افتد؟با تکرار صدا به تنهایی ،همان واکنش به طور کامل مشاهده می شود همان حرکات دهان و همان ترشح بزاق"(حسین زارع،.(49:1386
اجزای ضروری برای ایجاد شرطی شدن کلاسیک یاپاولفی شامل موارد زیرند:
الف)یک محرک غیرشرطی((USکه موجب یک پاسخ طبیعی و خودکار در ارگانیسم می شود. ب)یک پاسخ غیر شرطی((URکه پاسخ طبیعی و خودکار فراخوانده شده به وسیله((USاست.
پ)یک محرک شرطی (CS)که یک محرک خنثی است و پاسخ طبیعی و خودکار را در ارگانیسم موجب نمی شود.
وقتی این اجزا با طریق معینی در هم در آمیزند ،یک پاسخ شرطی ظاهر می شود.برای ایجاد CR،باید CSو USرا چندین بار همراه کرد
.ابتدا CSارائه می شود و بعد .USترتیب ارائه این دو محرک بسیار مهم است.
هر بار که USرخ می دهد،یک URداده می شود.سرانجام CSرا می توان به تنهایی ارائه داد و آن پاسخی شبیه به URرا فرا خواهد خواند.وقتی
این اتفاق افتاد ،یک CRایجاد شده است .روش فوق را به نحو زیر می توان نمایش داد:
روش شرطی کردن 85 86 &6
نمایش شرطی کردن &5 &6
در مثال پاولف که در بالا ارائه شد ،USاسید،URبزاق،و USصدا است .البته صدا به طور معمول سبب ترشح بزاق در سگ نمی شود ،اما در اثر همراه شدن با اسید ،خاصیت فراخوانی بزاق را کسب می کند(علی اکبرسیف،.(221:1389
خاموشی آزمایشی
وجود CRبه USوابسته است و به همین دلیل است که پاولف USرا تقویت کننده نامید .ظاهرا بدون US,CSهرگز توانایی فراخوانی CRرا کسب نخواهد کرد .به همین منوال ،اگر پس از آنکه CRبه وجود آمد،CSبه طور مکرر ارائه شود ،اما USبه دنبال آن نیاید ،به تدریج CRناپدید