بخشی از مقاله
چکیده
هدف این تحقیق بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی شهرستان بوشهر با نظریه یادگیری شناختی و به کارگیری آن در فرایند تدریس میباشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی میباشد و از بعد زمانی در زمره تحقیقات مقطعی و از بعد هدف، در دسته تحقیقات کاربردی/ توسعهای قرار دارد. در سال تحصیلی 95 به تعداد 897 نفر می باشند. از بین جامعه آماری این پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای یکی از دو منطقه شهر بوشهر انتخاب شد و تعداد 170 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به شیوه ها تصادفی ساده از این منطقه انتخاب و ابزار پژوهش روی آنها اجرا گردید.
ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که بهمنظور بررسی میزان آشنایی و به کارگیری معلمان از نظریههای یادگیری شناختی استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تی- تک گروهی استفاده گردید همچنین از آزمونهای تی دو گروهی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه برای سنجش تفاوت بین معلمان از نظر متغیرهای جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد. نتایج نشان داد بین میزان آگاهی معلمان از نظریههای یادگیری شناختی و به کارگیری نظریههای یادگیری شناختی - مهارت حرفهای - بر حسب مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و سابقه تدریس آنها تفاوتی وجود ندارد.
مقدمه
یادگیری شناختی از معدود زمینه ها و محورهای موضوع روانشناسی است که اندک زمانی پس از استقلال یافتن روانشناسی به عنوان نظام علمی، پای گرفت و تاکنون در گسترش دانش روانشناسی نقش بزرگی ایفا کرده است، یادگیری نه تنها به عنوان یک زمینه علمی به خودی خود حائز اهمیت ا ست، بلکه از آن جا که در برخی ر شته ها، صاحب نظران آن را از جمله حوزه های مورد نیاز خود برای شناسایی مسائل مورد بحث می دانند، همواره مورد توجه روانشناسان بوده و همه نظریه پردازان به طور مستقیم یا غیر مستقیم آن را از جمله موضوع های مهم به حساب آورده اند و درباره آن به پژوهش پرداخته اند. پژوهشگران عرصه روانشناسی تربیتی، یادگیری شناختی را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند و یافته های آنان در توجیه و تبیین پدیده یادگیری به نظریههای متفاوتی انجامیده است. این نظریه ها هر یک می تواند مبین اصول، قوانین و شرایط خاص برای کاربرد در کلاس درس باشد.
با عنایت به تنوع نظریههای یادگیری، جامع ترین آنها که با مسایل یادگیری آموزشگاهی ارتباط نزدیک تری دارند و میتوانند برای معلمان دوره ابتدایی در تدریس و فعالیتهای آموزشی استفاده بیشتری داشته باشند عبارتند از: رفتارگرایی، شناخت گرایی، پردازش اطلاعات، رفتارگرایی شناختی و یادگیری اجتماعی و شناختی . بنابراین با توجه به توضیحات بالا در زمینه اهمیت نظریههای یادگیری شناختی و اهمیت بهبود فرایند یاددهی - یادگیری، و از آنجایی که تا زمان پژوهش حاضر، تاکنون پژوهشی در کشور در راستای کاربرد این نظریه ها در آموزش توسط معلمان صورت نگرفته است، و با توجه به کاربرد زیاد نظریه یادگیری شناختی، از آن جهت که بیش ترین کاربرد را در یادگیری های آموزشگاهی دارد در این پژوهش انتخاب شده و میزان آشنایی و بهره گیری معلمان دوره ابتدایی شهر بوشهر از آن در فرایند تدریس مورد بررسی قرار گرفته است.
تدریس معلمان
تغییر و تحولات جهانی به سمت و سویی پیش میرود که افراد را نیازمند به دانش و مهارتهای خاصی برای برخورد با چالشهای فرارو میکند و این مستلزم آن است که به یادگیری افراد توجه کرد؛ چرا که اعتقاد بر این است که همه پیشرفتهای امروز زاییده یادگیری بوده و کسب دانش و مهارت هم به یادگیری نیازمند است. از همین رو، آموزش و پرورش باید به سمت اثربخشتر کردن آموزش پیش رفته و موجب یادگیری بیشتر افراد شود. در این راستا، عده ای معتقدند که توجه به تفاوتهای فردی فراگیران و این که هرکسی به شیوه خاص خویش یاد میگیرد و چشم انداز متفاوتی برای خود دارد، برای اثربخشتر شدن یادگیری ضروری است.
سبک یادگیری را میتوان به عنوان شیوهای تعریف کرد که افراد اطلاعات و تجربیات تازه را در ذهن خود پردازش میکنند.سبکهای یادگیری را میتوان یکی از مهمترین سازههای روانشناسی تربیتی دانست و معلمان باید در فرایند آموزش، نیازهای یادگیری دانشآموزان را در نظر بگیرند .واژه سبک یادگیری در دهه 1970 مطرح شد. ذکر می کند که این واژه بعنوان جایگزینی برای سبک ادراکی مطرح شد، چرا که سبک ادراکی فقط قسمتی از سبک یادگیری می باشد.
در سبک یادگیری توجه به کلیت فرایندهای اتخاذی در طول یادگیری صورت می گیرد. در کل، سبک یادگیری عبارت است از: »مجموعه ای از خصوصیات مربوط به هم که در آن کل بزرگتر از اجزاء آن می باشد، یعنی سبک یادگیری عبارت از گشتالت است که عملیات درونی و بیرونی مشتق از بیولوژی عصبی فرد و شخصیت و نمو فرد را با هم تلفیق نموده و بصورت رفتار منعکس می سازد . از این رو سبک یادگیری، گرایش کلی به روش یادگیری خاص بوسیله فراگیر مربوط میشود.
پیشینه تحقیق
عارفی،در پژوهش خود نشان دادکه میزان آگاهی معلمان از نظریه های همکاران یادگیری شناختی بر حسب رشته تحصیلی آنان متفاوت است. عابدی و همکاران - در پژوهش خود نشان دادندکه میزان آگاهی معلمان شهر اصفهان از نظریههای یادگیری در پایین ترین سطح بوده است. خندقی و رجائی در مطالعهای به بررسی تأثیر سبک یادگیری دانشجویان بر سبک تدریس مرجح آنان پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد دانشجویان به سبک تدریس فعال گرایش دارند و سبک یادگیری غالب آنان نیز سبک همگرا و جذب کننده است.
هیل و همکارانش - این سؤال را مطرح ساخته اند که آیا تفاوت های فرهنگی - ملی تأثیری در سبک های شناختی دارد؟ و آیا این تفاوت ها با جنبه های فردی، حرفه ای، فرهنگی جامعه در ارتباط می باشد؛ یافته های تحقیقات آنان حاکی از آن است که سبک های شناختی در فرهنگ ها و جوامع مختلف، از هم متفاوت می باشد. تحقیقات انجام یافته در مورد سبک های شناختی و نقش و کارکرد آنها در خلاقیت بوسیله گاستلو و همکارانش نشان می دهد که همبستگی مثبت و معتبری بین برخی سبک های شناختی مانند بدعتگذاری، ترکیبی و طراحی با خلاقیت و نوآوری دیده میشود و با دیگر سبکها چنین همبستگی وجود ندارد. بعلاوه افرادی که با مجموعه گسترده ای از سبکهای شناختی در تعامل بودند، نسبت به سایر افراد خلاقیت بیشتری از خود نشان داده اند.
یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش
پژوهش حاضر، شامل فرضیه هایی است که هر فرضیه همراه نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آن در این قسمت ارائه می گردد. فرضیه اول. بین معلمان در زمینه به کارگیری نظریههای یاد گیری شناختی - مهارت حرفه ای - بین آنها بر حسب مدرک تحصیلی آنان متفاوت است. :H0 بین معلمان در زمینه به کارگیری نظریههای یاد گیری شناختی - مهارت حرفه ای - بین آنها بر حسب مدرک تحصیلی آنان متفاوت نیست.