بخشی از مقاله
برنامه های راهبردی مدیریت بحران سیلابهای شهری با رویکرد توسعه پایدار
چکیده
سیل به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی یکی از مهمترین دغدغهها و نگرانیهـای زنـدگی شـهری اسـت کـه علیـرغم پیشـرفتهـای گوناگون در بسیاری از زمینهها، همچنان به قوت خود باقیمانده است و این نگرانی و دغدغه در میان مردم کشورهای در حال توسـعه به دلیل تراکم جمعیتی، آسیبپذیری زیرساختها و المانهای شهری، نمود بیشتری یافته اسـت و در ایـن شـرایط، توجـه ویـژه بـه مبحث مدیریت بحران سیلاب را در تعامل با سایر دانشها و علوم بنیادین و کاربردی اجتنابناپـذیر مـینمایـد. مـدیریت بحـران، بـا شناسایی، جلوگیری و کاهش آثار ویرانگر و زیانبار مخاطرات گونـاگون و حـوادث غیرمترقبـه و هـدایت آگاهانـه نیروهـای مختلـف و شناسایی ویژگیهای گوناگون آنها، راهکارهای موثری را برای مقابله با حوادث پیش رو قرار میدهد. تدوین راهحلهای مـوثر و جـامع در کاهش خطرپذیری یکی از مهمترین اقدامات در مدیریت بحران است و نکته مهم در تدوین این راهحلها عملـی بـودن آنهاسـت و تاکنون اقدامات قابل توجه و مفیدی برای تهیه و تدوین زیرساختهای مدیریت بحران و کاهش خطرپذیری صورت گرفته است، قـدر مسلم این است که کاهش خطرپذیری جوامع شهری در برابر سیلاب تنها با انجام تحقیقات و مطالعات دامنهدار در حوزههای مختلف تحقق میپذیرد و یکی از ضرورتهای مدیریت بهینه کاهش خطرپذیری سیلاب، داشتن برنامهای جامع، فراگیـر و منسـجم اسـت تـا بتواند تمامی چالشها و نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصتها را در گستره جغرافیایی شهرها و مراکز جمعیتی شناسـایی کـرده و چارچوبی برای برنامهریزی مدیریت بحران در جهت رسیدن به جامعهای آماده و امن میباشد.
واژگان کلیدی: سیلاب شهری- مدیریت بحران- خطرپذیری- هیوگو- برنامهریزی راهبردی.
-1 مقدمه
سوانح و حوادث متعددی سالانه سبب خسارتهای جانی و مالی میشود و در این میان دامنه گستردگی و تخریب حوادث طبیعی به گونهای است که غالباً سطح گستردهای از منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. مهمترین مسئلهای که امروزه بیشتر مردم جهان با آن درگیر هستند؛ کاهش ویژگیهای مثبت محیط زیست و افزایش مشکلات آن است. شهر به عنوان بزرگترین مکان اجتماع انسانها و محل استقرار پدیدههای انسان ساخت؛ نقش موثری در برهم زدن نظم طبیعت دارد و توسعه شهری در چند دهه اخیر بدون توجه به بستر جغرافیایی و کالبدی شهرها سبب اختلال و برهم خوردن نظم محیط طبیعی آنها شدهاست. شهرنشینی با برهم زدن تعادل دامنهها، از بین بردن پوشش گیاهی، فشردگی خاک و برهم زدن نیمرخ آبراههها ضمن تغییر در هیدرولوژی شهری با افزایش میزان روانابها و کاهش زمان تمرکز آنها سبب شدت گرفتن سیلابهای شهری میشود. در مناطق پایکوه که قلمرو توسعه بیشتر شهرهای کوهستانی است؛ شهرنشینی موجب بر هم زدن الگوی زهکشی طبیعی زمین شده است . بر این اساس در اغلب شهرها و مکانهای انسانساخت که بدون توجه به محیط طبیعی شکل گرفتهاند؛ شاهد شکلگیری سریع روانابها، آبگرفتگی معابر و سیلابهای شهری پس از هر بارندگی هستیم.
سیلاب شهری حجم آبی است که خارج از ظرفیت سیستم زهکشی شهری بوده و منجر به بروز یک سری مشکلات و خسارات در شهر میشود .[5] آمارهای موجود نشان میدهد در بین بلایای طبیعی 31 درصد آن مربوط به سیلابهای شهری است و خسارات ناشی از آن بیش از سایر سوانح است که به فراخور شرایط طبیعی و محل استقرار شهرها؛ شدت و اندازههای مختلفی دارد. سیلابهای شهری به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی از سال 1990 به بعد تقریباً در همه کشورهای جهان در دستور کار برنامههای مدیریتی قرار گرفته است.[12] در طی یک دهه گذشته بررسیهای مربوط به خسارت سیل نشان میدهد این پدیده روند روبه رشدی داشته است. شکل زیر درصد وقوع بلایای طبیعی را در دنیا نشان میدهد.
شکل -1 درصد وقوع حوادث طبیعی در دنیا
امروزه در کشورهای پیشرو با توجه به فعالیتهای فراوان علمی و نظری انجام گرفته، سازوکارهای پیشبینی شده و اقدامات عملی اجرا گردیده، تلفات انسانی و کالبدی انواع سوانح طبیعی و مصنوع به حداقل کاهش یافته و از تبدیل آنها به فاجعه جلوگیری بعمل آمده است. در این زمینه، به ویژه تاکید بر شهرها به دلیل پتانسیل خطرپذیری آنها بسیار بیشتر بوده و متناسب با گستردگی، میزان جمعیت و نیز نقش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهرها، برنامهها و تدابیر متفاوتی در نظر گرفته شده است. اهمیت این مساله تا بدان حد است که درحال حاضر، اصولاً یکی از معیارهای اساسی توسعهیافتگی و وجه تمایز جوامع مترقی با کشورهای درحال توسعه، میزان پیشگیری و آمادگی آنها در مواجهه با سوانح غیرمترقبه میباشد.
این در حالی است که در کشور ما بهدلایل متعدد، اصولاً برنامهریزی و انجام اقدامات مورد نیاز تا پیش از وقوع سانحه آنچنان مورد توجه نبوده است و حتی در صورت وضع ضوابط و قوانین مرتبط نیز یا ملزومات و تمهیدات مورد نیاز آنها پیشبینی نگردیده و یا به علت مدیریت نامناسب و ضعف ساختارهای نظارتی کارا، در عمل چندان موثر واقع نگردیدهاند. از این رو، انجام پژوهشهای نظری به منظور تبیین اهمیت پیشبینی ضوابط پیشگیرانه در تهیه طرحهای شهری و برنامهریزی راهبردی بعنوان مبنایی برای اقدامات اجرایی و عملی ضروری بوده و میتواند افقهای جدیدی را در فرآیند توسعه شهری در کشور ایجاد نماید .[2]
همچنین رسیدن به الگویی جامع از تغییرپذیری مدیریت سیلاب و کاهش آسیبپذیری آن، جهت برنامهریزی بنیادین نیازمند دانشی آگاهانه از وضعیت نگرش به مدیریت بحران و توجه به مبحث مخاطرات است و این پژوهش به منظور دستیابی به برنامهای جامع و یکپارچه برای مدیریت بحران سیلابهای شهری با رویکردی توسعهنگر، کوششی در همین راستا بوده و با هدف معرفی اساسیترین اصول و معیارهای کاهش آسیبپذیری در برنامهریزی شهری انجام گردیده است.
-2 مدیریت ریسک سیلابهای شهری
مدیریت ریسک سیلاب به عنوان یک فرآیند بدون توجه به افراد درگیر در فرآیند، به صورت گستردهای مورد بحث قرار گرفته است. تشریح مدیریت ریسک به عنوان یک فرآیند که سه دسته مختلف از اقدامات را بر اساس عملکنندههای درگیر شامل میشود، بسیار مفید خواهد بود. اول گروهی از اقدامات که نیازمند عملکرد سیستم موجود است. زمانی که سیستم به دلایلی چون تغییر در کاربری زمین، افزایش جمعیت یا تغییر آب و هوا، دیگر پاسخگوی نیازهای مردم نباشد، گروه بعدی اقدامات آغاز میگردد: برنامهریزی برای یک سیستم جدید یا بازسازی سیستم موجود به نحوی که با شرایط تغییر کرده، منطبق باشد. گروه سوم اقدامات که در داخل این گروه قرار دارند، فرآیند فراهم کردن یک طراحی بهینه برای ساخت یک پروژه جدید است. بسیاری از مهندسین تنها سطح سوم را به عنوان اقدامات خود برمیگزینند. برای آنها راهحل مشکل سیلاب یک زنجیره منطقی است که با انجام مطالعات آغاز و با انتخاب یک طرح ادامه و با اجرای آن طرح به اتمام میرسد. با این حال، اگر طراحی و اجرای سیستم حفاظت سیلاب انتخاب شود، این راه برای مهندسینی که طراحی و اجرا از آنها خواسته شده است، درست است. در چارچوب مدرن طراحی، این وظیفه خواستار زیادی دارد و بایستی کارآمدترین روش شامل ارزیابی ایمنی سیستم مهندسی در برابر ویرانی انجام گردد. در یک سطح بالاتر، رویکرد مهندسی بایستی در داخل فرآیند تصمیمگیری برنامهریزی برای مدیریت ریسک دیده شود. نه تنها مهندسین بلکه بسیاری گروههای اجتماعی از تصمیمگیران سیاسی تا مردمی که مستقیماً در معرض سیلاب هستند، در فرآیند تصمیمگیری دخیل هستند.
اولین امر مهم در یک الگوی مدیریت بحران یکپارچه سیلابهای شهری، ارزیابی خطر است که اطلاعات مهم و ضروری برای مرحله بعد که مدیریت خطر سیل است را فراهم میکند. این نتایج برای تصمیمگیری درباره توازن اقدامات کاهش خطرپذیری و آمادگی به جزییات آثار خطرها نیازمند است. این الگو در مجموع شش عنصر مستقل چون برنامه راهبردی، ارزیابی خطر، مدیریت خطر، کاهش خطر، آمادگی و نظارت و ارزیابی دارد. هر عنصر در حد خود بررسی میشود و مجموعهای از فعالیتها و فرآیندهای مربوطه است. در این میان شناخت و بررسی سه فاکتور آسیبپذیری، خسارات و علل اصلی ایجاد خسارت ناشی از سیلاب، نقشی کلیدی و اساسی در برنامهریزی راهبردی مدیریت بحران سیلابهای شهری دارند:
الف) آسیبپذیری ناشی از سیلاب آسیبپذیری ناشی از سیلاب متغیر و پیچیده است و طی زمان از ناحیهای به ناحیه دیگر متغیر است که علت آن
شرایط خاص طبیعی، فعالیتهای انسانی و فرهنگ مخاطره نزد جامعه در معرض خطر میباشد. شهرها با تغییرات زیاد سطح اجتماعی- اقتصادی و کیفی زندگی در نواحی مختلف و نیز تفاوتهای ساختاری در بافت فیزیکی و کالبدی شهرها، آسیبپذیریهای جانی و خسارات فیزیکی و مالی متفاوتی را در برابر سیلابهای شهری تجربه میکند.
ب) خسارات ناشی از سیلاب
در یک نوع طبقهبندی، خسارات سیل را میتوان در دو دسته خسارات محسوس (Tangible) و خسارات نامحسوس (Intangible) طبقهبندی کرد.
· خسارات محسوس خسارات محسوس خود در دو دسته خسارات مستقیم و خسارات غیرمستقیم طبقهبندی میشوند که در
دسته خسارات مستقیم میتوان از موارد زیر نام برد:
- تلفات انسانی یا معلولیت و مجروح شدن افراد.
- تخریب و یا آسیب دیدن ساختمانها، تأسیسات و یا اراضی.
- کاهش ارزش محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی در اثر آبگرفتگی.
- تغییرات در بستر و مسیر رودخانهها.
- افزایش خطر سیلگیری در سیلابهای بعدی.
و در خسارات غیرمستقیم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قطع موقت ارتباط زمینی و مختل شدن امر حمل و نقل.
- ایجاد مشکلات عمده در تجارت.
- هزینههای درمانی و خدمات حاصله از وقوع سیل.
· خسارات نامحسوس سهم قابل توجهی از خسارات سیل در گروه خسارات نامحسوس قرار میگیرند که به راحتی قابل محاسبه نیستند نظیر موارد زیر:
- محدود شدن زمینههای سرمایهگذاری و عدم اعتماد به آن منطقه.
- علاقه به مهاجرت و رها کردن منطقه به دلیل خسارات پی در پی سیل در گذشته.
- ایجاد محدودیت در رده رشد و توسعه اقتصادی.
- ایجاد مشکلات و مسائل روانی درازمدت.
ج) علل اصلی ایجاد خسارات سیل در شهرها علل و عوامل اصلی و مؤثر در ایجاد خسارات وارده ناشی از سیلو مسائل و مشکلات وابسته به آنها را که صرفاً زائیده
عدم هماهنگی برنامهریزیهای شهری، منطقهای و ملی و نیز عدم توجه به اصول مدیریت ریسک و مدیریت بحران از جمله کاهش آسیبپذیری است به شرح زیر میتوان بیان کرد:
- فقدان طرحهای منطقهای که بتواند مراکز جمعیتی یک ناحیه را در سطحی کلان مورد مطالعه قرار دهد و بعد از انجام مطالعات اقتصادی- اجتماعی با ارائه طرحی کالبدی، شبکهای برای دفع سیلابها و آبهای سطحی و همچنین استفاه بهینه از این آبها را پیشنهاد کند.
- فقدان طرح جامع بهنگام در بسیاری از شهرها و عدم انطباق این طرحها با وضع موجود از نظر دفع سیلابها، عدم تخصیص کاربری مناسب زمین در مناطق سیلگیر.
- احداث ساختمانهای مختلف در محل سیلبندها که خود مانعی در برابر حرکت طبیعی آب ایجاد میکنند و نهایتاً سیل به داخل شهر جریان مییابد.
- فقدان شبکه فاضلاب و کانال هدایت آبهای سطحی شهر به خارج از محدوده شهری و عدم پیشبینی این شبکهها در طرحهای جامع یا هادی غالب شهرها.
- متناسب نبودن شبکه کانالهای آب روباز و سرپوشیده شهرها و فقدان ضوابط ایمنی در خیابانها برای دفع آبهای سطحی و بارانهای موسمی، به همین علت است که در بسیاری از موارد آب وارد منازل میشود و خرابیهای فراوان به بار میآورد.
- عدم پوشش گیاهی مناسب، رواج کشاورزی غیرعلمی و ناصحیح، ناکافی بودن مقطع رودخانهها و سایر عوامل مشابه.
- فقدان تجهیزات و امکانات و در مجموع عدم آمادگی لازم سازمانها برای برخورد به موقع با خطرهای ناشی از سیلابها و رگبارهای موسمی که باعث خساراتی شدید میگردند.
- فقدان حریم استحفاظی مناسب برای بسیاری از رودخانهها و مسیلها.
- ضعف شهرداریها از نظر جلوگیری از احداث ساختمانهای غیرمجاز بر روی مسیلها.