بخشی از مقاله

بوجود آمدن دقت در مدیریت بحران با استفاده از فناوري اطلاعات ( استفاده از آمار زلزله بم)
چکیده
در این مقاله با بررسی و مطالعات آماري بدست آمده در یک تحقیق نظر مردم و مسئولین مورد ارزیابی گرفته است. هدف این تحقیق نحوه عملکرد مدیریت بحران قبل، در حین و بعد از وقوع زلزله میباشد و در نهایت وضعیت موجود مدیریت بحران در بم مورد بررسی قرار گرفته و نکات ضعف و قوت آن شناسائی شده است. سپس با استفاده از اطلاعات بدست آمده و از طریق کارکرد مدیریت بحران وضعیت رخدادهاي غیر مترقبه آتی بهبود یابد. براي موفقیت در مدیریت بحران زلزله باید به پیشرفتهاي صورت گرقته در این زمینه مجهز شد. از مزایاي استفاده از فن آوري اطلاعات((IT در مدیریت بحران، می توان به برنامه ریزي دقیق، سرعت بالا، نظارت موثر بر اقدامات پیشگیرانه، هدایت فعالیت هاي امداد اهمیت فناوری و اطلاعات، امکان کنترل صحت و کنترل دسترسی به اطلاعات و مبادله سریع اطلاعات اشاره نمود. در حقیقت مدیریت بحران زلزله بدون استفاده از فن آوري اطلاعات بسیار مشکل و شاید غیر ممکن باشد. در ادامه مطالعات آماري نحوة عملکرد مدیریت بحران در زلزله بم از دیدگاه مردم و مسئولین شهر بم در سال 83-82 انجام شده است. در این دیدگاه دو گروه مردم و مسئولین شهر بم را در مورد عملکرد مدیریت بحران که شامل مراحل و شاخصهاي برنامه ریزي، پیشگیري و ایجاد آمادگی براي مقابله با بحران، خدمات رسانی و تامین نیازهاي عمومی، جلب مشارکت مردمی و بکار گیري نیروي انسانی، سازماندهی و نظارت براي کنترل بحران که جهت باز سازي و عادي سازي مؤثرند مورد بررسی قرار گرفته اند. در پایان با توجه به آمار و نتایج بدست آمده در این پژوهش، راهکارهاي کاربردي و جدیدي براي رسیدن به وضعیت مطلوب مدیریت بحران و کاهش خسارات جانی و مالی زلزله هاي آتی ارائه شده است. نتایج نشان می دهند که بین دیدگاه مردم و مسئولین شهر بم در مورد عملکرد مدیریت بحران قبل از زلزله در زمینه متغییر هاي پیشگیري، آمادگی و برنامه ریزي رابطه اي ضعیف وجود دارد. بطور خوشبینانه می توان عنوان نمود که بین دیدگاه مردم و مسئولین شهر بم در مورد عملکرد مدیریت بحران پس از کنترل بحران در زمینه هاي عادي سازي و باز سازي رابطه اي وجود دارد.
واژگان کلیدي: مدیریت بحران، مردم ومسئولین شهر بم، عملکرد، فناوری و اطلاعات.


مقدمه
ایران بعلت قرار گرفتن در روي نوار زلزله خیز آلپاید، از مناطق زلزله خیز دنیا محسوب میشود. تقسیمات متعددي از نظر وضعیت زلزله خیزي در ایران انجام شده است، یکی از ساده ترین آن بقرار زیر است که سرزمین لرزه خیز ایران به چهار منطقه بزرگ کمربند زاگرس، نواحی مرکزي و شرق ایران، آذربایجان و رشته کوههاي البرز. تقسیم می شوند.[2] البته مناطق با خطر زمین لرزه بر اساس زلزله هاي اتفاق افتاده تعیین میگردند که تازه ترین اطلاعات در سایت پایگاه داده هاي علوم زمین کشور موجود میباشد.[3] البته نباید گمان برد که اگر شهري سابقه زلزله خیزي ندارد، در آن زلزله مهمی روي نخواهد داد، نمونه آن شهر طبس میباشد که با سابقه هزار ساله تنها سیصد سال قبل یک زلزله خفیف بخود دیده بود، با این حال با یک زلزله به بزرگی حدود 7/8 ریشتر روبرو شد. در ضمن شهرهائی مانند ساري، قزوین، بابل و شیراز فواصل زیادي از گسل داشته اند ولی با این وجود زلزله هاي شدیدي در آنها رخ داده است. باید توجه نمود که این شهرها در داخل زاویه دو گسل و گاهی روي نیمساز داخلی دو گسل دور از خط خود قرار دارند، شاید این عوامل در خرابی این شهرها موثر بوده اند. بطور کلی اکثر شهرهائی که بر روي گسلها بنا شده اند در آنها نیز زلزله اتفاق افتاده است و نقاطی که در محل تلاقی دو گسل واقع شده اند اکثراٌ بشدت لرزیده اند، بعنوان مثال در این مورد میتوان به زلزله هاي سلماس و شیروان اشاره کرد. میتوان بیان نمود که حدود %90 زلزله ها در اثر حرکات تکتونیکی زمین روي میدهد.
معمولاٌ پس از وقوع زلزله با افزایش سریع نیازهاي منابع مالی، اطلاعاتی و انسانی مواجه میشویم.[4] به عبارت دیگر با چند بحران مواجه میشویم که براي مقابله با آنها به سرعت بالا و دقت در برنامه ریزي و اقدام عاجل نیاز است. براي نیل به این مقصود دسترسی موثر به داده ها و اطلاعات لازم و نقطه جغرافیائی بنا به اقتضاء یک ضرورت است. در کمال تاسف، سازمانها و نهادهاي اندکی بحران را پس از وقوع حادثه مورد ارزیابی دقیق قرار میدهند. البته سازمانهائی هستند که این ارزیابی را انجام میدهند، ولیکن یا در این مورد سهل انگاري می نمایند یا تجارب خود را بکار نگرفته و اطلاع رسانی نمی نمایند.[1] بهمین علت در این قسمت مطالعات آماري براي بررسی مدیریت بحران در شهر بم انجام شده است.

بررسی هاي آماري
جامعه آماري در این تحقیق کلیه ي سرپرست خانوارها و مسئولین شهر بم می باشند که قبل و بعد از زلزله در شهر بم سکونت داشتند. طبق آخرین آمار اعلام شده از سوي استانداري کرمان و فرمانداري بم که مورد تائید هیئت وزیران کشور میباشد، معادل 30865 خانوار بوده که از بین آنها 418 خانوار به روش تصادفی خوشه اي انتخاب و به سرپرست هر خانوار یک پرسشنامه داده شد. همچنین تعدا 78 پرسشنامه توسط مسئولین (ستاد بحران شهر بم) و معاونان آنها که بر اساس مصوبه هیئت وزیران انتخاب شده اند پر گردید.[5] بر اساس نتایج بدست آمده در تحقیق بیش از %87 از مردم و مسئولین شهر بم معتقدند که آگاهی عمومی جامعه براي مقابله با خسارات زلزله بم بسیار پائین بوده است و به نظر بیش از %65 از مردم و مسئولین، شهر بم آمادگی و مهارت امدادگران در حدي نبوده است که موجب کاهش تلفات زلزله شود دراین راستا، بالا بردن آگاهی وهمچنین مهارت و آمادگی افراد جامعه براي مقابله با خطرات احتمالی زلزله به شرح مطالب آتی پیشنهاد میگردد.[6]
برنامه کوتاه مدت: برگزاري کلاسهاي حین خدمت براي افراد متخصص و کسانی که بواسطه داشتن مسئولیتی خاص، امر هدایت و کنترل یکی از بخش هاي در گیر با بحران و یا آسیب پذیر را بر عهده دارند. این نوع آموزش بیشتر به منظور آمادگی و مهارت سازمانی براي دستگاههاي مختلف پیش بینی میگردد.[7]
برنامه بلند مدت: با توجه به نیاز مبرم به رشته هاي تخصصی در رابطه با مدیریت بحران، لازم است که این شاخه به عنوان رشته اي مستقل در دانشگاههاي کشور تدریس شود تا بتوان از بین دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته مدیران و برنامه ریزانی کارآزموده و آموزش دیده در زمینه مقابله با انواع بحران ها و حوادث غیر مترقبه و همچنین کنترل مسائل پس از بحران برگزید.[8]
کنترل و مهار وضعیت آشفته پس از بروز بحران، اساسی ترین عملکرد مدیریت بحران است، یعنی مسائل پس از وقوع زلزله با روندي کنترل و سازماندهی شوند که خسارات را کاهش داده و از بروز مسائل اجتماعی جلوگیري کند. براساس نتایج بدست آمده از تحقیق %60 از مردم و مسئولین شهر بم معتقدند که مسائل اجتماعی پس از زلزله با برنامه ریزي هاي لازم و امکانات موجود کنترل و مهار نشده است. براي کنترل و مهار مشکلات و مسائل اجتماعی پس از زلزله با ایجاد مکانهاي فرهنگی که بتواند اوقات فراغت جوانان بمی را که اکثریت مردم شهر را تشکیل میدهندپر کند و از هرز رفتن این نیروهاي جوان جلوگیري و فشارهاي روانی کاهش یابد، .بر اساس نتایج این تحقیق بیش از %66 از مردم و مسئولین شهر بم معتقدند که هنوز فضاهاي فرهنگی در بم راه اندازي نشده اند. بر اساس آمار بدست آمده ضرورت وجود فضاهاي پژوهشی-فرهنگی در بم بسیار محسوس است و از نتایج موفقیت آمیز این تحقیق، پی گیریهاي لازم جهت عملی نمودن این پیشنهاد و تاسیس یک پژوهشسرا در بم بوده است که از اول مهر ماه 1383 شروع بکار کرد.[6]
با توجه به این که ایران همواره در خطر بروز زلزله میباشد و زلزله هاي مکرر قبلی باعث بوجود آمدن خسارات مالی و جانی غیر قابل جبران شده، ولی متاسفانه تحلیل از نتایج آن بطور جدي دنبال نمی شود و مشخص نیست چه ارگان و سازمانی مسئولیت جمع آوري اطلاعات و انجام پژوهش را بر عهده دارد، که از این تجربیات تلخ درس عبرتی در برنامه ریزي هاي بعدي گرفته شود. براي رفع این واقعیت هاي تلخ به نظر میرسد که بصورت سیستماتیک یک سازمان مختص به انجام پژوهشها و تحقیقات باشد. وظیفه این سازمان میتواند جمع آوري اطلاعات و علل و تعیین میزان خسارات و مشکلات اجتماعی پس از بحران، نحوه عملکرد گروههاي مختلف مسئول، ریشه یابی بروز بحران هاي بعدي و عوامل باز دارنده ویا تشدیدکننده ي آنها و ارائه راهکارهاي لازم و عملی و غیره باشد. در برنامه هاي توسعه ملی نیز به این پژوهشها توجه خاص شود و جنبه هاي مختلف بحران ازجمله برآورد هزینه ها و فواید دراز مدت یا فوري اقدامات بازدارنده مبذول گردد.[9] حتی این سازمان پژوهشی میتواند یکی از سازمانهاي ستاد بحران یا حلال احمر باشد. خوشبختانه ستاد بحران کشور تشکیل شده است، ولی از طرف دیگر اشتغالات بوجود آمده در نظام بوروکراسی و برگزاري جلسات بسیار زیاد و عدم تصمیم گیریهاي متمرکز باعث شده که تا کنون هیچگونه اطلاعات و بروشور و جزوه اي مبنی بر ارائه راهکارهاي مناسبی که وظائف مردم، مسئولین، ارتش، سازمانها و نهادهاي کمک رسان در زمانهاي قبل، حین و یا بعد از وقوع زلزله را با آموزشهاي لازم ارائه نداده اند. البته برگزاري کنفرانسها، سمینارها و همایش هاي ملی و بین المللی در این زمینه و در هر سه مرحله میتواند مفید و موثر باشد. در ایران تا بحال مدیریت بحران با رویکردي انفعالی و بر مبناي حوادث و سوانح غیر مترقبه رخ داده، برخورد نموده است. در این سبک مدیریت، بلافاصله بعد از وقوع زلزله یا هر نوع حوادث غیر مترقبه دیگر، همه دستگاهها و بخشها با روحیه اي انسان دوستانه براي امداد و نجات حادثه دیدگان و بازسازي مناطق آسیب دیده بسیج میشوندو متاسفانه پس از چند ماه موضوع به فراموشی سپرده میشود.
ویژه گیهاي ساختار مدیریت بحران بر اساس تجربیات بدست آمده در شهر بم بشرح زیر پیشنهاد میگردد:[6]
ایجاد مدیریت واحد در ساختار مدیریت بحران کشور به منظور هماهنگی بین نهادهاي مختلف و پاسخگوئی مناسب ومسئولیت پذیري مستقیم.
تعیین جایگاه، وظایف و مسئولیت دولت بویژه نهادهاي خصوصی، نهادهاي مدنی و گروههاي داوطلب بصورت شفاف ودر سطوح ملی، استانی و شهري.
اصلاح شرح وظایف ستادهاي ملی و استانی با هدف بهره مندي از امکانات موجود و انتقال مسئولیت هاي تخصصی به دستگاههاي ذیربط.
در جهت تحقق اهداف طرح و ارتقاع پویائی سیستم مدیریت بحران، مواردي بشرح مطالب آتی پیشنهاد شده است:[6]
نقش فرماندهی مدیریت بحران که در این طرح به وزیر کشور در سطح ملی و استاندار در سطح استانی تفویض شده است، شفاف نبوده و به نظر میرسد هماهنگی بین مجموعه هاي اجرائی در دستگاههاي مختلف در حین بحران دچار مشکل شود.

لذا انجام اقدامات زیر نظر یک فرماندهی واحد امري غیر قابل انکار است و براي رسیدن به این طرح باید پیش بینی و صراحت لازم در امور تفویض اختیار و چگونگی هماهنگی و اجراي عملیات تمامی دستگاهها، انجمن ها و گروههاي داوطلب تحت یک فرماندهی امري ضروري می باشد.
در این طرح، تشکیلات وسیعی پیش بینی شده و مشکلات اساسی مدیریت بحران در کشور را بر طرف نمی کند. بر خلاف کشور ما که براي هر موضوعی سریعاٌ یک تشکیلات عریض و طویل براه می افتد، دولت ژاپن با درس گرفتن از زلزله هاي گذشته و بروز ناهماهنگی ها و عدم پاسخگوئی مشخص پس از بحران، نسبت به اصلاح فرایند و نقش مجموعه هاي درون دولت رویه هاي متفاوتی را پیش گرفت. قبل از زلزله کوبه چندین وزارتخانه و سازمان وظایف عملیاتی را بر عهده گرفتند و فرماندهی واحد و هماهنگ پیش بینی نشده بود. براي رفع این نقیصه دولت ژاپن براي کلیه اموري که نیازمند هماهنگی و پاسخگوئی یک مجموعه بود، در کنار وزارتخانه هاي مختلف 6 وزیر مشاور پیش بینی شده است که تنها داراي دبیرخانه مرکزي می باشد(با حدود 60 نفر پرسنل) و ساختار تشکیلات گسترده اي ندارند. یکی از این وزیران مشاور براي هدایت امر مدیریت بحران پیش بینی شده که بر اساس قوانین براي بحران گوناگون تمامی دستگاههاي عملیاتی و وزارتخانه ها و بخشهاي خصوصی و نهادهاي مدنی و مردمی، باید با این وزارت هماهنگ بوده وتحت فرماندهی این مجموعه اقدام نمایند و طبیعتاٌ وزیر مشاور شخصاٌ در برابر مجلس باید پاسخگوي عملکرد دولت در مدیریت بحران باشد.
خوشبختانه کار گروههاي تخصصی، بخش آمادگی و آموزش، طبق اظهارات دست اندرکاران، تشکیل شده، لیکن بنظر میرسد براي تشکیل دبیرخانه ستاد و کار گروههاي تخصصی باید اقدامات سریعی صورت پذیرد.
به منظور ایجاد هماهنگی لازم در کار گروههاي تخصصی عملیاتی و موفقیت در ایفاي نقش خود در زمان بروز حادثه لازم است علاوه بر تنظیم شرح وظایف بخش هاي مختلف، مانورها و تمرینهاي مستمري برنامه ریزي و اجرا گردد.
با توجه به اهمیت زمان و سرعت عمل در صورت رخداد بحران، فرایند اعلام وضعیت بحران ملی و یا منطقه اي، به نظر غیر اجرائی و زمان گیر می باشدولازم است براي اصلاح این فرایند بررسی مجددي صورت پذیرد. استفاده از فناوری و اطلاعات در این زمینه شدیداٌ توصیه میگردد.
به نظر می رسد در طرح جامع امداد و نجات دو موضوع هماهنگی و اقدام تحت یک فرماندهی و پاسخگوئی مشخص یک مجموعه وجود ندارد و براي رفع این مشکل باید بررسی و اقدام لازم به عمل آید.
با توجه به مفاد طرح، عنوان طرح با اهداف و مندرجات ارائه شده آن تطابق نداشته و در واقع به اموري فراتر از امداد و نجات، بنظر میرسد اهداف اصلی قانون گذار که موضوع هماهنگی و اقدام تحت یک فرماندهی واحد بوده است، مغفول شده است.

نگاه این طرح عموماٌ به بخش دولتی و دستگاههاي اجرائی است حال آنکه ضرورت دارد براي بخش هاي خصوصی، نهادهاي مدنی و مردم جایگاه ویژه اي در طرح دیده شود.
بدیهی است سطح بندي شدن مدیریت بحران ضرورري میباشد وبجاي ارائه تشکیلات وسیع در همه سطوح، طی هماهنگی و در سه سطح ملی، استانی و شهرستان ارتباط ارگانیک بین ستاد هاي ملی، استانی و شهرستانها طراحی شود تا از نظر تصمیم سازي و تصمیم گیري، سیستم بتواند بصورت روان و با کوتاهترین زمان ممکن عمل نماید.
در ترکیب اعضاء سطوح پیش بینی شده، بترتیب از وزراء به معاونین و مسئولان بخشها تغییر یافته است. حال آنکه در سطح ملی باید سیاستها و استراتژي و برنامه ریزي ملی مدیریت بحران صورت پذیرد. در سطح استانی میتواندبرنامه هاي عملیاتی و اجرائی و در دست اقدام باشد و در سطح شهرستان، اجرائیات و اقدامات عملیاتی، پیگیري و بازدیدها انعکاس یابد.
در شرح وظایف ستاد ملی و ستادهاي استانی، وظایف گوناگونی از اقدامات ستادي از قبیل سیاست گذاري و برنامه ریزي تا اقداماتی از نوع اجرائی جزئی، نظیر انتشار پوستر و بروشور دیده شده است که میتوان با تقسیم وظایف و برخورداري از دستگاههاي اجرائی در شرح وظایف، دسته بندي مناسب تري را لحاظ نمود.
بمنظور سهولت و سرعت در کار مناسب خواهد بود انجام امور تخصصی به بخشهاي مسئول واگذار گردد و ستاد و دبیرخانه نقش هماهنگ کننده و سفارش دهنده را بعهده بگیدند.
کار گروههاي تخصصی در این طرح در سطوح استانی نیز تعریف شده اند که با توجه به شرح وظایف تعریف شده و امکانات موجود، موجبات اقدامات موازي، غیر کارشناسی و مطالعات کتابخانه اي و غیر ضروري را فراهم می نماید. در صورت تشکیل کارگروههاي تخصصی مناسب است این کار گروهها بصورت ملی و مرکزي بوده و براي دریافت نیازهاي استانی و منطقه اي، فرایند نهادینه اي تنظیم گردد.[10]

فرایند استفاده از فناوري اطلاعات
با توجه به وسعت کارها و هماهنگی هاي لازم در زمان وقوع زلزله، بنظر میرسد که مدیریت بحران بدون بهره مندي از دستاورد هاي فناوری اطلاعات بسیار مشکل و در بعضی موارد براي ثبت و تحلیل غیر ممکن باشد.[11] اصولاٌ مدیریت بحران به سه مرحله اساسی به شرح زیر تقسیم میشوند:

الف- مدیریت قبل از وقوع: در این مرحله نظارت بر اعمال مقررات ساختمانی جدید بر اساس آئین نامه ها و مقررات مربوطه(مثلاٌ آئین نام 2800 ایران) یکی از مشکلات نظام اداري متداول است که بصورت سنتی مبتنی بر اسناد و مدارك کاغذي است. چرا که تغییر سرنوشت یک پرونده در مرحله تصمیم گیري یا در مرحله داوري با کم و زیاد کردن چند برگ از پرونده غیر ممکن نیست، در حالیکه استفاده درست از فناوری اطلاعات مانع از بروز اینگونه تخلفات میشود. مسئولیت هاي طراحی و اجرا ي مهندسی مطابق مقررات بعهده وزارت کشور، وزارت مسکن و شهرسازي، شهرداریها، سازمان نظام مهندسی و کلیه ارگانها و نهادهاي دولتی و خصوصی در امر ساخت و ساز میباشد.
ب - مرحله امداد و نجات (حین زلزله): این مرحله بلافاصله بعد از وقوع زلزله مثلاٌ در شهر بم آغاز میشود. ثبت اطلاعات مجروحین براي استفاده در مراحل بعد، یعنی استفاده در بیمارستانها و مراکز درمانی و پاسخگوئی به جویندگان آنها
( که از اقصی نقاط کشور تماس میگیرند) با استفاده از سیستم دستی کار آئی لازم را ندارد و علاوه بر خطا در ثبت و قرائت، امکان آمارگیري دقیق و لحظه اي را مشکل مینماید. به همین ترتیب ثبت اطلاعات محل کشف و دفن یک فرد مجهول الهویه بصورت دیجیتال به کمک فناوری اطلاعات می تواند مقدار قابل توجهی از فشار بر سیستم مدیریت بحران و عموم مردم را کاهش دهد. در این مورد براي سازماندهی بهتر و ثبت اطلاعات پیشنهاد میگردد سازمانها و ارگانهاي کمک رسان با توجه به تخصص و تجربه و با برنامه ریزي از قبل تعیین شده بشرح زیر وارد عمل شوند:
هلال احمر با لباسهاي یکدست و سفید رنگ و آرم مربوطه.
متخصصین برق وابسته به اداره برق با لباسهاي زرد رنگ و آرم مربوطه.
متخصصین گاز وابسته به اداره گاز با لباسهاي نارنجی و آرم مربوطه.
متخصصین پزشکی وابست به نظام پزشکی با روپوشهاي یکدست و سفید رنگ با آرم مربوطه.

متخصصین زمین شناسی و مهندسی زلزله و کلیه گروههاي مرتبط با موضوع مهندسی با لباسهاي یکدست آبی رنگ با آرم مربوط به سازمان و نهاد مربوطه.
متخصصین آوار برداري با لباسهاي یکدست و قرمز رنگ با آرم سازمان و یا ارگان مربوطه.

البته چناچه کلیه موارد مذکور در یک همایش بین المللی به تصویب برسد و با مدیریت واحد تقسیم کار بشود میتوان از کلیه گروههاي داخلی و خارجی بصورت یکنواخت استفاده نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید