بخشی از مقاله
خلاصه
فرسودگي بافت هاي شهري يکي از مهمترين مشکلات مربوط به فضاي شهري است که باعـث بـي سـازماني، عـدم تعـادل و تناسب در فضاي شهري ميشود. عدم بهره مندي از نظريه هاي علمي رشته هاي مرتبط با برنامه ريزي شهري ، منجر به رکود و عدم کارايي اين تخصص در مديريت بافت هاي فرسوده ميگردد. در اين پژوهش سعي شده تا با بررسي نظريه هـاي علمـي مديريت بحران زلزله در ارتباط با حوزه هايي که شهرسازي در آن دخيل است ، به جلوگيري از فرسودگي بيشـتر بافـت هـاي قديمي و کاهش آسيب پذيري آن ها پرداخته ميشود. روش تحليل داده هـا، اسـتدلال اسـتقرايي اسـت . پـس از جمـع آوري داده ها و برقراري ارتباط بين آنها با استفاده از روش AHP به بررسي ميـزان آسـيب پـذيري بافـت در برابـر بحـران زلزلـه پرداخته ميشود و از روش SWOT براي جمع بندي و دستيابي به اطلاعات دقيق تر مشکل هاي محدوده استفاده ميگردد.
سپس به منظور تلفيق و ترکيب اصول و معيارهاي برنامه ريزي بهسازي بافت هاي فرسوده و مديريت بحـران زلزلـه در ابعـاد مختلف ، به تحليل و مقايسه اصول دو روش پرداخته ميشود. از تلفيـق نتـايج ايـن دو رويکـرد، هـدف هـاي خـرد و کـلان ، راهبردها و سياست هاي اجرايي مربوطه منتج خواهد شد. پس از مشخص شدن هدف ها، راهبردها و سياسـت هـاي اجرايـي، طرح سازمان فضايي محدوده اي از شهرستان بروجرد تهيه ميشود. در مرحلۀ آخر بر اساس طرح سازمان فضايي پيشنهادي و تبيين مسئله هاي محدوده ، طرح هاي کاهش بحران زلزله ارائه مي گردد.
واژه هاي کليدي: فرسودگي ، روش AHP ، روش SWOT ، بهسازي ، مديريت بحران زلزله
١. مقدمه
به دنبال رشد طبيعي جمعيت و تمايل به شهرنشيني به دلايل مختلف ، شهرها با گسترش ناگهاني و فزاينده اي مواجهـه شدند. در جريان گسترش شهرنشيني، بخش هايي از شهرها در اثـر مجموعـه اي از عوامـل اقتصـادي و اجتمـاعي حـاکم ، از فرآيند اصلي توسعه و نوسازي شهر بازمانده و بافت هايي شکل گرفت که اغلب داراي ويژگيهـاي کالبـدي همسـاني اسـت .
ويژگيهاي کالبدي بافت هاي مذکور بر مشخصه هاي اجتماعي و اقتصادي ساکنان تأثير متقابل داشته و تـداوم چرخـه اي را باعث ميشود که محصول نهايي آن فرسودگي در ابعاد مختلف کالبدي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، زيست محيطي است .
بخش اصلي بافت هاي فرسوده ، اغلب هسته اوليه و تاريخي شهرهاست که از يکسو بنا به دلايل متعدد، ويژگيهايي را شامل ميشود که به عنوان هويت ، ثروت و ميراث شهر و ساکنان تلقي ميگردد. و از سوي ديگر سرمايه گذاري در ايـن منـاطق از نظر اقتصادي مقرون به صرفه خواهد بود. فرسودگي، يکي از مهمترين مسائل مربوط به فضاي شهري اسـت کـه باعـث بـي سازماني، عدم تعادل و تناسب در فضاي شهري ميشود. در تعريفي ديگـر، فرسـودگي شـهري، متروکـي پـيش از موقـع يـا زودرس ، خرابي کالبدي و روبه زوال گذاشتن و يا وجود کمبودهايي در ابنيه و محيط اطراف آن ميباشد . با اين وجـود، به دليل کم توجهي مسئولين و عدم برنامه ريزي مناسب ، اين بافت ها با مشکلاتي از جمله ، کاهش سرزندگي و نشاط در بين ساکنان ، وجود انحراف هاي اجتماعي، کمبود خـدمات و تسـهيلات ، عملکـرد ضـعيف کـاربريهـا و ... مواجـه هسـتند. ايـن مشکلات همراه با فرسودگي کالبدي شامل عرض کم معابر و پيچ و خم زياد آن ، تعداد زياد بناهـاي فاقـد سيسـتم سـازه اي استاندارد و ريزدانگي بناها ضريب آسيب پذيري اين بافت ها را بالا برده و سبب شده تا در هنگـام وقـوع حـوادث غيرمترقبـه مسائل و مشکلات اين قبيل بافت ها دوچندان شود. براساس بررسيهاي انجام شده ايران جزو ١٠ کشور بحران خيز جهـان است و از نظر آمار وقوع حوادث طبيعي در مقام ششم جهاني قرار گرفتـه اسـت . حـدود ٩٠ % جمعيـت کشـور در معـرض خطرات ناشي از سيل و زلزله قرار دارند. به رغم وجود چنين وضعيتي متأسفانه کشور از نظـر سـازماندهي مـديريت بحـران هميشه دچار خلاء و مشکل ياد ميشود . « بحران مديريت » بوده است به شکلي که در مـواردي از آن بـا عبـارت بـالا بردن ميزان مقاومت عناصر کالبدي يک شهر در مقابل فرسودگي و زوال و دارا بودن توانـايي فعاليـت طـي دوره طـولاني از مفاهيم ذاتي پايداري و دوام ميباشد . مراد از فرسودگي، ناکارآمدي و کاهش کارآيي يک بافت نسبت به کارآمدي ساير بافت هاي شهري است ، فرسودگي بافت و عناصر دروني آن يا به سبب قدرت و يا به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فني بر شکل گيري آن بافت به وجود ميآيد. پيامد فرسودگي بافت که در نهايت به از بين رفتن منزلت آن در اذهـان شـهروندان منجر ميشود، در اشکال گوناگون از جمله فقدان يا کاهش شرايط زيست پذيري و ايمني و نيـز نابـه سـامانيهـاي کالبـدي، اجتماعي، اقتصادي و تأسيسات قابل دريافت و شناسايي است . دستيابي به اين مفاهيم از مهمترين اهـداف سـاماندهي بافت هاي فرسوده ميباشد. در عين حال ميزان مقاومت عناصر کالبدي در بحران هاي ناشي از زلزله و انجـام اقـداماتي بـراي احياء و توانايي فعاليت بافت شهري طي دوره طولاني از اهداف اساسي مديريت بحران ميباشد. بر اين اساس ايـن دو داراي اصول و وجوه مشترک هستند. ساماندهي بافت فرسوده با رويکرد مديريت بحران در چهـار محـور اساسـي شـامل کـاربري، دسترسي، تراکم و فضاي باز مورد بررسي قرار ميگيرد. مهمترين مسئله هاي که در برنامه دوم توسعه اقتصادي اجتمـاعي و فرهنگي در بخش مسکن و عمران شهري در بافت هاي فرسوده مطرح شد، تجمع قطعات در مناطق شهري بـود. سـاماندهي بافت هاي فرسوده شهري با رويکرد مديريت بحران زلزله ، اين پايان نامه شاخص هاي مشترک ميان برنامه ريـزي بهسـازي و مديريت بحران زلزله را مورد بررسي قرار داده و شـاخص هـاي مشـترک دو رويکـرد، در منطقـه ١٧ شـهر تهـران بـه ارائـه يافته هاي تحقيق پرداخته است . نتيجه هاي حاصل از مطالعات ، براساس مديريت بحران زلزله در نمونـه مـوردي، پيشـنهاد شده است [٥]. همچنين بهسازي و نوسازي بافت هاي مسئله دار شهري با حفظ هويت بافت هاي با ارزش از خط مشـيهـا و سياست هاي مورد توجه در اين برنامه بود. از اقدام هاي مهم اين برنامه عبارتند از:
١) استفاده بهينه از راه اصـلاح بافـت .
٢) تجميع قطعات و تنظيم اشغال متناسب با شـرايط منطـق هـاي.
٣) اصـلاح و نوسـازي محلـه هـاي قـديمي شـهرها توسـط شهرداريها در چارچوب ضوابط شوراي عالي شهرسازي.
٤) بازسازي و احياي بافت هاي مسئله دار بـه منظـور همـاهنگي بـا مناطق مختلف شهري. برنامه ريزي شهري با آينده نگري خاصي که بايستي در جهت توسعه آينده شهر داشته باشد بـا بهره گيري از آمار و اطلاعات و بدست داشتن نبض هاي اجتماعي، اقتصادي و فيزيکي شهر، به تجزيه و تحليل پرداخته و بـا بهره گيري از امکانات و به حداقل رسانيدن و يا کاهش محدوديت ها با ارائه طرحي جامع ، دقيق و گويا با در برداشـتن کليـه امکانات رفاهي به پيشنهاد ميپردازد. فرآيند برنامه ريزي شـهري در ايـران : تـدوين برنامـه تحليـل وضـعيت وجـود تعيـين معيارهاي تحليل شناخت وضعيت موجود تدوين اهداف کلان مي باشد .
شکل ١- فرآيند برنامه ريزي شهري در ايران
بحران حادثه اي که به طور طبيعي و يا توسط بشر به طور ناگهاني و يا به صورت فزاينده به وجـود مـيآيـد و سـختي و بـه مشقتي به جامعه انساني به گونه اي تحميل نمايد که جهت برطرف کردن آن نياز به اقدامات اساسي و فوق العاده باشـد .
بحران ها يکي از مهم ترين مشکلات مردم دنيا به ويژه براي شهرهاي بزرگ هستند. با افزايش جمعيت کـلان شـهرها، بحـث چالش هاي اجتماعي ناشي از بحران هاي شهري بسيار شديد شده است . از ابتداي دهه ١٩٩٠ انجمن بـين المللـي مطالعـات جغرافيا، مطالعات متعددي بر روي آسيب پذيري برخي کلان شهرهاي دنيا انجام داده اند. اين مقاله ، چگونگي بررسي ميـزان آسيب پذيري اين کلان شهرها را توصيف ميکند .
از اين رو، به منظور پيشگيري و کـاهش خطـرات ناشـي از حـوادث غيـر مترقبـه و ارتقـاء سـطح زنـدگي در ايـن منـاطق برنامه ريزي بهسازي بر اساس نظريه هاي مديريت بحران ضروري است . در اين پژوهش ، محله صوفيان با مساحت حـدود ٥١ هکتار، يکي از چهار محله قديمي شهر است ، که به عنوان نمونه مورد مطالعه و بررسي قرار ميگيرد. شرايط و وضعيت کمي و کيفي مساکن ، معابر، تأسيسات و تجهيزات شهري و ساير کاربريها در اين محله مسائلي است کـه ميـزان آسـيب پـذيري بافت را در برابر وقوع حـوادث غيـر مترقبـه تعيـين مـيکنـد. بـه منظـور جلـوگيري از فرسـودگي بيشـتر بافـت و کـاهش آسيب پذيري آن از روش برنامه ريزي بهسازي بهره گرفته ميشود.
٢. اهميت و ضرورت تحقيق
بر اساس آمار زمين لرزه هاي رخداده ، به ويژه در دهه هاي اخيـر مشـخص مـيگـردد کـه ايـران از جملـه مهـم تـرين کشورهاي زلزله خيز جهان محسوب ميشود. زلزله هاي رخ داده در شهرهايي مانند طبس (١٣٥٧)، گـيلان ،(١٣٦٩)، قـزوين (١٣٦٩)، قائنات (١٣٧٦)، بم و بروات (١٣٨٢)، زرند (١٣٨٣) و بروجرد و دورود (١٣٨٥) ضررهاي جاني و مالي بسياري بـر جاي گذاشته است . اين گونه حوادث آخرين حوادثي نيسـت کـه در ايـران اتفـاق مـيافتـد و منجـر بـه بحـران هـاي ملـي ميشود. امروزه اهميت خطر زلزله در کشور با شدت يافتن روند توسعه کشور، گسترش شهرنشيني، تمرکز جمعيـت و سرمايه هاي مادي و معنوي و افزايش آسيب پذيري اين سرمايه ها در پهنه لرزه خيز ايران بيشتر احساس ميشـود. بنـابراين پيش نياز هرگونه برنامه ريزي، سياست گذاري و اقدام در جهت جلوگيري از بحران هـاي ناشـي از بـه وقـوع پيوسـتن زلزلـه ، تحقيقاتي است که به صورت علمي به مسأله مورد نظر ميپردازد . زلزله رخ داده در سال ١٣٨٥ در شهرهاي بروجـرد و دورود خسارات جاني و مالي فراواني بر جاي گذاشت . عدم برنامه ريزي بهسازي و طرح مديريت بحـران جهـت پيشـگيري از خسارات ناشي از زلزله در قبل ، حين وقوع و پس از زلزله موجب تشديد ضررهاي حادثه شد. از ايـن رو، پـژوهش در مـورد ميزان آسيب پذيري مساکن در بافت فرسوده و ارائه نتايج و راهبردها به منظور بالابردن ضريب ايمني در اين گونـه بافـت هـا ضرورتي اجتناب ناپذير است . در اين پژوهش تلاش ميشود تا با ارائه اطلاعات مفيد در مورد برنامه ريزي بهسازي و مديريت بحران در بافت هاي فرسوده به غناي ادبيات موضوع (مباني نظري) افزوده شود، و با بررسيهاي مختلفي که در بافـت نمونـه صورت ميگيرد. نتايج حاصل از پژوهش که با توجه عوامل مختلف اجتمـاعي، اقتصـادي، کالبـدي، گردشـگري و ... صـورت خواهد گرفت ، قابليت اجرا را خواهد داشت .
٣. روش تحقيق
ابتدا بر اساس معيارهاي شناسايي بافت هاي فرسوده ، به بررسـي و شـناخت بافـت در زمينـه هـاي گونـاگون کالبـدي، اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي و ... پرداخته ميشود. در مرحله تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از مطالعات مرحلـه شناخت ، به بررسي و تعيين ميزان و ابعاد فرسودگي محدوده مورد مطالعه با توجه به شاخص هـاي تعيـين شـده شناسـايي بافت هاي فرسوده پرداخته ميشود. به منظور تعيين ميزان آسيب پذيري در ابعاد مختلف نياز به شاخص هايي است تا بتـوان براساس آن معيارهاي تعيين آسيب پذيري و آسيب رساني در بافت را مشخص نمود. بر اساس معيارهاي آسيب پـذيري بافـت در زمينه هاي مختلف با توجه به شاخص هايي که در (جدول ٣) آمده ، ميزان آسيب پذيري بافـت ، مشـخص مـيگـردد. ايـن معيارها با استفاده از روش تحليل سلسله مراتبي به ترتيب اولويت وزن دهي ميشوند. به طوريکه مهم ترين معيـار بيشـترين امتياز و کم اهميت ترين معيار، کمترين امتياز را ميگيرد. سپس به بررسي هر معيار به صورت جداگانه پرداخته مـيشـود و در درون هر معيار، به حالت هاي گوناگون آسيب پذيري وزني به صورت طيف از صفر تا يک داده ميشـود. درصـورت جمـع کردن امتياز کليه معيارها، ميزان آسيب پذيري محله از نظر هر يک از معيارهاي مورد بررسي، تعيين و مشـخص مـيگـردد.
پس از مشخص شدن ميزان فرسودگي و آسيب پذيري بافت ، از روش تحليل استراتژيک SWOT براي، اسـتخراج قـوت هـا، ضعف ها، فرصت ها و تهديدهاي موجود در زمينه هاي مورد بررسي، استفاده خواهد شد. اين زمينه هـا مربـوط بـه معيارهـاي شناسايي بافت هاي فرسوده و آسيب پذيري بافت ميباشد. به منظور تلفيق و ترکيب اصول و معيارهاي برنامه ريزي بهسـازي بافت هاي فرسوده و مديريت بحران زلزله در ابعاد مختلف ، به تحليل و مقايسه اصـول دو روش پرداختـه مـيشـود. در ايـن مقايسه ، تناقض ها و اشتراکهاي دو روش در هر زمينه مورد بررسي قرار ميگيرد. پس از آن بر اساس هدف هاي مورد نظر و استخراج شده در تحليل هاي صورت گرفته ، اقدام به نيازسـنجي بافـت محـدوده مـورد مطالعـه بـر اسـاس اصـول بهسـازي بافت هاي فرسوده و مديريت بحران زلزله ميشود. در مرحله آخـر، بـر اسـاس نيازهـاي اسـتخراج شـده ، اقـدام هـاي لازم و راهکارهاي اجرايي در محدوده مورد مطالعه ارائه ميگردد.
٤. روش SWOT
روشي است که به تحليل محيط هاي داخلي و خارجي محدوده مورد نظر ميپردازد. تا از اين طريق راهبردهـايي را کـه براي رسيدن به هدف هاي مورد نظر است را، خلق کند. ارزيابيهايي که از محيط داخلي صورت ميگيرد، بررسي قـوت هـا و ضعف هاي موجود در محدوده ميباشد. اين روش بر اساس مديريت راهبردي تدوين شده و هدف آن تحليل محيط داخلـي، شناخت قوت ها و ضعف هايي است که در زمينه هاي مختلف در محدوده برنامه ريزي وجـود دارد. از ايـن طريـق مـيتـوان از توان منديهاي فعلي و آينده محدوده ، شناخت حاصل نمود و از بررسي آنها در برنامه ريزي و تدوين هـدف هـاي مـورد نظـر بهره گرفت . قوت ها، آن دسته از عامل ها و توانمنديهاي داخلي است که موجـب مزيـت نسـبي محـدوده نسـبت بـه سـاير محدوده در رسيدن به هدف هاي مورد نظر است . ضعف ها، آن دسته از عامل هاي داخلـي اسـت کـه موجـب کنـدي و مـانع دستيابي برنامه به هدف هاي مورد نظر است . هر محدوده برنامه ريزي علاوه بر عامل هايي که از داخل به آن تأثيرگذار اسـت ، همواره عامل ها و شرايطي در بيرون از حيطه برنامه ريزي به محدوده تحميل و حاکم ميشود که محدوده را تحت تأثير قرار ميدهد. از اين رو در روش SWOT به منظور دستيابي به اطلاعات دقيق تر و کامل تر به جمع آوري و تحليل محيط خارجي نيز پرداخته ميشود. هدف از تحليل محيط خارجي يافتن اطلاعات و تنظيم شمايي از فرصـت هـا و تهديـدهايي اسـت کـه محدوده با آن روبروست . فرصت ها که در محيط خارجي بررسي ميشود، شرايط يا موقعيت هايي است که حرکت در راستاي آنها تحقق هدف هاي مورد نظر برنامه را آسان تر و سريع تر ميکند. و تهديدها، شامل شرايط يا موقعيت هـاي خـارجي اسـت که مانع و يا بازدارنده تحقق هدف هاي برنامه ميشود .
٥. فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP)
فرآيند تحليل سلسله مراتبي يکي از جامع ترين سيستم هاي طراحي شده براي تصميم گيري با معيارهاي چندگانه اسـت کـه براي اولين بار توسط توماس ال ساعتي در سال ١٩٨٠ بر مبناي ٤ اصل مطرح شد. از مزاياي تکنيک AHP اين است که از يک طرف وابسته به تصورات شخصي و تجربه جهت شکل دادن و طرح ريزي سلسله مراتبي يک مسئله بوده و از طرف ديگر به منطق ، درک و تجزيه جهت تصميم گيري و قضاوت نهايي مربوط ميشود. به طورکلي ميتوان گفت توسط AHP، مسـئله تصميم گيري ابتدا ساختار داده شده و سپس گزينه هاي مختلف موجود بر اساس معيارهاي مطرح شـده در تصـميم گيـري باهم مقايسه شده و اولويت انتخاب هر يک از آن ها مشخص ميشود .
٦. برنامه ريزي شهري و فرآيند آن
مبنا قرار گيرد « يک فعاليت علمي و منطقي در جهت رسيدن به اهداف مورد توجه جامعه ». برنامه ريـزي شـهري عبـارت است از تأمين رفاه شهرنشينان از طريق ايجاد محيطي بهتر،مساعدتر، سـالمتر، آسـانتر، مـؤثرتر، و دلپـذيرتر، برنامـه ريـزي شهري يک فرآيند پويا و گويا است و علت پويايي آن اين است که شهر مانند يک موجود زنده است کـه مقـداري مکانيسـم اين ارگانيسم را متأثر ميسازد.
١.٦. تأثير و نقش برنامه ريزي شهري در کاهش آسيب هاي زلزله
يکي از روش هايي که براي مقابله و کاهش اين خطرات مورد توجه قرار ميگيرد، برنامه ريزي جهت مقابله با اثرات زلزلـه در شهرهاست . اين برنامه ريزي شامل برنامه ريزي کاهش اثرات زلزله و برنامه ريزي آمـادگي در برابـر زلزلـه اسـت ، کـه فرآينـد برنامه ريزي مقابله با زلزله را شامل ميشوند. برنامه ريزي آمادگي در برابر زلزله نيز شامل اقداماتي است که واکـنش در برابـر زلزله و فاجعه تلقي ميشوند و شامل پيش بيني نيازهاي اساسي و منابع قابل بهره برداري براي پاسخ به اين نيازها در زمـان بحران است . در ميان سطوح کوناگون برنامه ريزي کالبدي کارآمدترين سطح براي کاستن از ميزان آسيب پذيري شـهرها در برابر زلزله سطح مياني يا همان شهرسازي است . بررسي ميزان آسيب ها و صدمات به طور مستقيم و غيرمستقيم به وضعيت نامطلوب برنامه ريزي و طراحي شهري آنها مربوط ميشود. وضعيت بـد اسـتقرار عناصـر کالبـدي و کـاربريهـاي نامناسـب شهري، شبکه ارتباطي ناکارامد شهر، بافت شهري فشرده ، تراکم هاي شهري بالا، وضـعيت بـد اسـتقرار تأسيسـات زيربنـايي شهر، کمبود و توزيع نامناسب فضاهاي باز شهري و مواردي از اين قبيل نقش اساسي در افزايش ميزان آسيب هاي وارده به شهرها در برابر زلزله دارند. بنابراين ، آنچه که پديده زلزله را در شهرها به يـک فاجعـه تبـديل مـيکنـد در بسـياري مـوارد وضعيت شهرسازي نامناسب است . لذا ميتوان با اصلاح وضعيت شهرسازي، آسيب پذيري شهرها را در برابر زلزله به ميـزان زيادي کاهش داد. به عبارت ديگر ايمني شهري در برابر زلزله را به عنوان يک هدف عمده ميبايد در فرآيند شهرسازي وارد ساخت ، تنها در اين صورت است که ميتوان به شهرهايي مقاوم در برابر زلزله دست يافت .
شکل ٢- روش هاي کاهش آسيب پذيري شهرها در برابر زلزله .
٧. تجزيه و تحليل ميزان و نوع فرسودگي بافت محله صوفيان شهرستان بروجرد
شاخص هاي شناسايي بافت هاي فرسوده مصوب شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران ، به دو دسـته شـاخص هـاي کلـي و جزئي تقسيم ميشوند. به منظور تعيين ميزان فرسودگي بافت محله در ابتـدا بـه شناسـايي کلـي ميـزان فرسـودگي بافـت پرداخته ميشود. ودر ادامه شناسايي جزئيتر شاخص هاي شناسايي بافت فرسوده محله ، مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.
١.٧. شاخص هاي کلي شناسايي بافت هاي فرسوده
بافت هاي آسيب پذير بر اساس بلوک آسيب پذير تعريف شده و بلوک آسيب پذير بلوکي است که حداقل يکي از شـرايط سـه گانه زير را داشته باشد.
شاخص اول : بلوکي که داراي حداقل ٥٠ درصد بناهاي فرسوده ، نامناسب به لحاظ زيستي و سکونتي يا آسيب پذير باشد.
شاخص دوم : بلوکي که حداقل ٥٠ درصد قطعه هاي آن مساحتي کمتر از دويست متر مربع را داشته باشد.
شاخص سوم : بلوکي که حداقل ٥٠ درصد عرض معبرهاي آن (قبل از اصلاحي) بن بست و يا با عرض کمتر از ٦ متر باشـد يا ضريب نفوذپذيري آن کمتر از ٣٠ درصد باشد.
در محله صوفيان بيش از ٦٨ درصد از بلوک ها منطبق بر سه شاخص فرسودگي هستند، که بيشترين مساحت را شامل مي شوند. پس از آن بلوک هايي که با ٥٥٣ قطعه منطبق با شاخص دوم و سوم هستند، بيش از ١٧ درصد از مساحت قطعه هـا را به خود اختصاص داده اند (جدول ١).
جدول ١- شاخص هاي تعيين فرسودگي در محله سوفيان بروجرد