بخشی از مقاله
چکیده
انسان بنا بر خلقت خود، موجود خلاقی است و به واسطه این خلاقیت می تواند به پیشرفتهای انسانی خود در زمینه های مختلف بیفزاید. خلاقیت در سنین کودکی خود را نشان می دهد. کودکانی که به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده، قادر به درک بهتر روابط و مفاهیم هستند. یکی از راه های مشاهده خلاقیت کودکان، نقاشی های آنهاست. در این تحقیق به مقایسه نقاشی های کودکان قبل و بعد از دبستان پرداخته شده و روند رشد خلاقیت آنها در دوره های ذکر شده مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا ابتدا به خلاقیت کودکان و تأثیر آن در رشد شخصیتی آنها پرداخته شده، سپس با بررسی نمونه هایی از نقاشی های کودکان، روند رشد و یا افت خلاقیت آنها بعد از ورود به دبستان در نقاشی پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات در این تحقیق به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده، سپس داده ها به صورت تحلیلی،تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که عدم توجه به اهمیت درس هنر و روشهای نامناسب آموزش آن در دبستان از عوامل مهم افت خلاقیت در نقاشی کودکان است.
واژگان کلیدی: آموزش هنر، خلاقیت، کودکان، نقاشی
.1 مقدمه
کودکی مهمترین بخش زندگی هر انسانی است. در این دوران است که شخصیت هر کس شکل می گیرد. اوج خلاقیت انسان در این دوران است. کودک خلاقیت خود را به گونه ای مختلف نشان می دهد. دست به اکتشاف می زند و تجربه می کند. نقاشی کودک یکی از مهمترین عرصه های بروز خلاقیت اوست هر چند کودکان نقاشی های بسیار ساده ای دارند، اما امروزه ثابت شده که کودک بوسیله نقاشی های خود درونیات ذهنی اش را نشان می دهد و از نظر متخصصان علم روانشناسی نقاشی کودکان بسیار قابل تحلیل و تاًمل است. اما چگونه می توان نقاشی کودکان را سمت و سویی درست کشاند تا خلاقیت آنان را پررش داد و چه رفتارهایی باعث آسیب رساندن به خلاقیت آنها می شود؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات احتیاج به بررسی های بسیار زیادی است. این تحقیق گامی کوچک برای رسیدن به این هدف است.
.2 روش پژوهش
روش گردآوری اطلاعات جهت این پژوهش از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای شامل کتب و مقالات مربوط با موضوع و همچنین گردآوری نقاشی های کودکان قبل از دبستان و بعد از دبستان بصورت میدانی بوده است. مطالب گردآوری شده ابتدا خلاصه بعد دسته بندی شده و نقاشی ها مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها به صورت کیفی انجام شده است.
خلاقیت
بی شک یکی از زیباترین ویژگی انسان، قدرت آفرینندگی و خلاقیت اوست. به کمک همین ویژگی است که انسان می تواند اهداف آرمانگرایانه خود را شکوفا سازد. در طول تاریخ تمام آثار پرارزش، اصیل و ماندنی فرهنگ بشری که به زندگی انسان معنا بخشیده، ریشه در خلاقیت داشته اند.
به طور کلی، ارائه تعریفی جامع و دقیق از خلاقیت که شامل همه ابعاد و کنش های آن باشد، اگر غیر ممکن نباشد امری بسیار مشکل است. پس از سالها مطالعه و پژوهش درباره خلاقیت هنوز روانشناسان و متخصصان آموزش و پرورش نتوانسته اند تعریف جامعی که مورد قبول بیشتر دست اندرکاران باشد بیان کنند. متداولترین برداشت از خلاقیت عبارت است از اینکه فرد فکری نو و متفاوت ارائه دهد. - شعاع کاظمی،66،. - 1384 عده ای از متخصصان به فرآیند خلاقیت، برخی به نتیجه و محصول خلاقیت و گروهی به ویژگی های افراد خلاق پرداخته اند. برای مثال در فرهنگ دهخدا آمده است که خلاقیت یعنی خلق کردن، آفریدن و ایجاد کردن. با توجه به موارد ذکر شده، خلاقیت را می توان توانایی کشف روابط جدید و بازسازی و ترکیب اندیشه ها در ارائه یک روش منحصر یه فرد برای رسیدن به هدفی خاص، حل مسئله ای خاص، یا تولید اثر یا محصولی جدید تعریف کرد.
برخی افراد می پندارند که خلاقیت خصوصیت ذاتی شمار معدودی از انسانهاست که با این توانایی متولد می شوند، در صورتی که ثابت شده است این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و روشهای معین، پرورش داد - سوادکوهی، نوروزی، 40،. - 1385
»تورنس1 بیش از پنجاه یال به عنوان یکی از پیشگامان پژوهش درمورد خلاقیت بوده است. او آزمون های خلاقیت را برای اندازه گیری تفکر خلاق بوجود آورد. به عقیده تورنس همه افراد دارای استعداد خلاقیت هستند و این خلاقیت به روش های مختلف می تواند افزایش یابد یا سرکوب شود. وی خلاقیت را به عنوان یک فرآیند رشدیابنده در نظر می گرفت، برخلاف کسانی که عقیده داشتند خلاقیت افراد امری ثابت است. همچنین او خلاقیت را امری نامحدود می داند . ادعا می کند هر فردی می تواند بصورتی نامحدود و خلاق باشد - «فیروزآبادی، سپهریان حیدرزاده، جلالی کشاورز،106، 1379 به نقل از ویدال، . - 2005
خلاقیت سلاحی است که انسان می تواند با بکارگیری آن به حل مسائل و مشکلات گوناگون بپردازد. خلاقیت مانند هوش، حافظه و تفکر امری پویاست که با استفاده از روشهای گوناگون می توان به آموزش رشد، تقویت و توسعه آن پرداخت. در طول تاریخ همواره خلاقیت در میان هنرمندان، نویسندگان و دانشمندان وجود داشته است. اما اندازه گیری خلاقیت و روش های پرورش آن از پنجاه سال قبل شروع شده است. روانشناسان به تدریج دریافته اند که هوش و خلاقیت مترادف نیستند و خلاقیت را نمی توان با آزمون های هوشی اندازه گرفت و سنجید - به پژوه، 9،. - 1388 میزان خلاقیت بر حسب تفاوت های فردی در انسان ها متفاوت است، اما ظهور و بروز آن مستلزم آموزش و پرورش مناسب و به موقع است.
خلاقیت در کودکان - عوامل رشد و رکود -
دوران کودکی از نقشی حساس و تعین کننده در زندگی انسان برخوردار است. توجه به این دوران تا به آنجاست که اولاً کودکی از جانب روانشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت غالباً به عنوان برجسته ترین مرحله در تکوین شخصیت انسان شناخته شده است، ثانیاً وجود تعارضات، اختلالات و نابسامانی های روانی در این سنین را از عوامل اساسی در بروز مشکلات در سراسر زندگی دانسته اند - فیروزآبادی، سپهریان حیدرزاده، جلالی کشاورز،105، . - 1379 اوج خلاقیت کودکان را سنین6-7 سالگی می دانند. ذهن و روح کودکان در این سن همچون لوح سفیدی پذیرای تأثیرات مهم تربیتی و محیطی است.
در پژوهش های متعددی ثابت شده است ظهور خلاقیت با موقعیت خانوادگی ارتباط نزدیکی دارد با توجه به اینکه دوران کودکی حساس ترین مرحله در رشد خلاقیت است، خانواده به عنوان بنیادی ترین عنصر در شکل گیری خلاقیت تلقی می شود. در خانواده هایی که فرزندانی خلاق دارند وجود یک ارتباط مثبت بدون همبستگی زیاد بین کودک و والدین، و وجود یک جو آزاد و غیر مستبدانه بسیار اساسی است. طبیعی است که روش های سلطه جویانه والدین به دنباله روی و هماهنگی در کودکان می انجامد که مانع هر گونه ابتکار و خلاقیت است - حسینی، 1377، . - 58
همانطور که ذکر شد خانواده یکی از مهمترین عوامل در رشد خلاقیت کودک است. زمینه های رشد خلاقیت کودکان با فراهم نمودن فرصت های لازم برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط پدید می آید. مهمترین آفت خلاقیت های ذهن، تهدید و تنبیه های فکری است؛ بچه های خلاق نیاز به آرامش روانی، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی دارند. - شعاع کاظمی، 69،1384به نقل از افروز - .
بسیاری از والدین، ناخواسته کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات عمومی، تربیت و هدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین با پایه قرار دادن هوش و حافظه کودک، از پرورش سایر ظرفیت های ذهنی و روانی کودک خود که مهمترین آنها که تفکر خلاق است غافل می مانند - سوادکوهی، نوروزی، 42،. - 1385