بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف رتبهبندی و مقایسه کیفیت یادگیری قبل و بعد از هوشمندسازی از دیدگاه معلمان بوده است. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر بابل در سال تحصیلی95-94 شاغل در مدارس هوشمند که شامل 500 نفر می باشند. ،217 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری پرسشنامه محقق ساخته است. که روایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه 0/95 بدست آمده است. روش های اماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی - میانگین و انحراف معیار - و آمار استنباطی - تحلیل واریانس چند متغیره،T مستقل و تحلیل تعقبی شفه - بوده است.

نتایچ نشان داد که بین کیفیت یادگیری - نگرش،اکتساب، بسط و اصلاح،استفاده معنادار از دانش، عادات ذهنی - قبل و بعد از هوشمند سازی از دیدگاه معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین رتبه کیفیت یادگیری از دیدگاه معلمان قبل از هوشمند سازی به ترتیب - نگرش، اکتساب، بسط و اصلاح، عادات ذهنی، استفاده معنادار از دانش - و نیز بعد از هوشمند سازی به ترتیب - اکتساب، نگرش، استفاده معنادار از دانش، بسط و اصلاح، عادات ذهنی - می باشد. همچنین یافته ها نشان میدهد که از دیدگاه معلمان ابعاد یادگیری قبل از هوشمند سازی بین مدارس دولتی، غیرانتفاعی، شاهد، هیات امنایی تفاوت معناداری وجود دارد اما بعد از هوشمند سازی تفاوت معناداری وجود ندارد. و نیز تفاوت معناداری بین ابعاد یادگیری قبل و بعد از هوشمند سازی بین مدارس دخترانه و پسرانه از دیدگاه معلمان وجود ندارد.

مقدمه

امروزه مهمترین دغدغهی نظام آموزشی و پرورشی یک کشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایههای فکری در جامعهی اطلاعاتی و داناییمحور میباشد. برای آنکه همهی گروههای اجتماعی قادر باشند بطورمؤثّر در چنین جامعهای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازندهی اجتماعی را بیاموزندتحقّق. این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدارس به عنوان اصلیترین نهادهای آموزشی در جامعه میباشد.

امروزه نظام آموزشی کشور به مدرسهای نیاز دارد که با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات - فاوا - ، امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصتهای نوینی را در اختیار افراد برای تجربهی زندگی در جامعهی اطلاعاتی قرار دهد، به گونهای که این فناوری نه به عنوان ابزار، بلکه در قالب زرساختِی توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفهای محسوب شود - راهبرد تحولی وزارت آموزش و پرورش، . - 1390 مدتی است برخی کشورهای جهان به تأسیس مدارس الکترونیکی یا مدارس هوشمند دست زدهاند. در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند.

در این مدارس دانشآموزان میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و دانش آموزان مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند. هوشمندسازی مدارس از راهبردهای اساسی تحول بنیادین آموزش و پرورش است. بر اساس سند ملی تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش، هوشمندسازی مدارس و مجتمعهای آموزشی و پرورشی طی سه مرحله، مدرسه، معلمان و خانواده به انجام خواهد رسید. طرح راهبردی هوشمندسازی مدارس بر اساس سیاستهای کلی نظام، سند چشمانداز، نقشه جامع علمی کشور، برنامه درس ملی و قانون پنج ساله توسعه، طراحی و عملیاتی گردیده است. در این برنامه معلم نقش کلیدی دارد، کتاب جایگاه خاص خود را دارد و هدف گذاری برای آموزش دانشآموزان، معلمان و اولیا - خانواده - مورد تاکید قرار گرفته است.

یادگیری عبارت است از تغییر بلندمدت در احساس، تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل جان واتسون و اسکینر1 سرشت انسان را انعطافپذیر میدانستند، و معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا میکند، چنانکه آموزش اولیه میتواند صرفنظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایﻻت، علاقهها، تواناییها، نژاد و اجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند.

روانشناسی چون هانس2 معتقد بودند که آنچه که به نظر میرسد تابع برنامه زیستی فطری است، میتواند تحت تأثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد. مکگرا3، دنیس4، گزل5 و تامپسون6 معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوتهای رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تمرین یا تحریک بیشتر میتواند تا اندازهای رفتارهای حرکتی را تسریع کند. هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند اما امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید - شعبانی، . - 1371

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید