بخشی از مقاله

چکیده

در یک نگاه، انسان موجودی است با دو بعد ظاهری و باطنی، اما در نظر دقیق دارای سه جنبهی جسمانی، روانی و روحی است که در ارتباطی طولی به هم تنیدهاند و سلامت و بیماری آنها به هم مربوط است. از منظر قرآن، حقیقت اصیل انسان، روح الهی اوست که سلامت آن چیزی به غیر از پاکی فطری و در نتیجه رستگاری او نیست. این به معنای اغماض از سلامت دو ساحت جسم و روان نیست. اسوههای مثبت قرآنی به دلیل شیوه زندگی الهی، در اوج سلامت روحی قرار داشتهاند، چراکه واجد مؤلفههای صحت روح، یعنی؛ ایمان، تقوا و فضایل اخلاقی بودهاند، بدون اینکه از جامعه فاصله گرفته و یا از سرنوشت سایرین غفلت کنند. قرآن در کنار تبیین این شاخصهها به بیان آموزههایی مرتبط با سلامت جسم و روان همچون، خوراک و لباس و مسکن پرداخته است که بهکارگیری این تعالیم، سبکی از حیات طیبه و قرین با سلامت حداکثری را در تمام ابعاد زندگی در پی خواهد داشت.

کلید واژهها: سلامت، سبک زندگی، جسم، روان، روح

مقدمه

قرآن کتابی است که مایه هدایت جهانیان، - آلعمران، - 96 بیانگر همه چیز و سبب هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است - نحل، - 89 و شفاست برای آنچه در سینههاست. - یونس، - 57 از حضرت علی - ع - نقل است که فرمودند: »برای دردهایتان از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختیها یاری بجویید.« - نهجالبلاغه، خطبه - 176 رهاورد این اثر آسمانی، سلامت و صحت برای بشریت است. سلامت را به عاری بودن از آفتها معنا کردهاند. - راغب اصفهانی، 1412، ص - 83 بهشت را هم به این جهت "دارالسلام" نامیدهاند که اهل آن از هر آفتی به دور هستند. - طریحی، 1375ص - 83

جامعیت قرآن اقتضا میکند که تعالیم شفابخش آن در ایجاد سلامتی در همه ابعاد وجودی انسان مورد توجه قرار گیرد. در این راستا بازخوانی سبک زندگی عرضه شده از جانب قرآن که نوعاً در قالب ارائه اسوههای متعدد صورت گرفته است میتواند ما را در دستیابی به این هدف یاری نماید.

ابعاد وجودی انسان

مسأله سلامت جسم و روان در قرآن و اساساً هر مسأله دیگری در این زمینه صرفاً در بستر شناختی است که قرآن از انسان و حقیقت او بیان میدارد. قرآن در آیات متعددی به آفرینش ظاهری و مادی انسان و چگونگی آن پرداخته است. در سوره مبارکه مؤمنون سیر آفرینش جسمی انسان را مرحله به مرحله بیان میکند اما با تعبیر ثم» انشأناه خلقاً آخر «، به مرتبه دیگری از آفرینش او اشاره میکند که به خاطر آن میفرماید: »فتبارک االله احسن الخالقین.« - مؤمنون ، - 14-13 این آفرینش که همان نفخ روح - سجده، - 9 میباشد، از امر پروردگار معرفی شده که دانش اندکی از آن در اختیار بندگان قرار داده شده است. - اسرا، - 85 آفرینش جسمانی، مصداق »خلق« و آفرینش روحانی، مصداق »امر«، و هر دو از جانب خداست. »الا له الخلق و له الأمر« - اعراف، - 54 با این تفاوت که وجه خلقی آن تدریجی و متفرع بر وجه امری میباشد که دفعی و غیر تدریجی است. - طباطبایی، 1388،ص - 21 و بعد برتر و امری انسانی از نوعی اصالت، موضوعیت و تقدم نسبت به بعد جسمانی و خلقی برخوردار است.

جنبه جسمانی و مادی انسان و طبعاً بررسی سلامت و بیماری آن امری است که مورد اتفاق نظر همهی نحلهها بوده طبعاً قرآن هم نمیتواند از آن چشم بپوشد، اما در لایهای عمیقتر از جنبههای جسمانی ظاهری، با حالات روانی انسانها هم مواجه هستیم که علاوه بر تطورات گوناگون، دو حالت سلامت به عنوان وضعیت مطلوب و بیماری به عنواو وضعیتی نامطلوب به آن نسبت داده میشود. این جنبه انسانی نیز حتی از سوی مادیگرایان قابل چشمپوشی نیست، با اینکه ممکن است به وجود روح هم اعتقادی نداشته باشند. این در حالی است که قرآن برای روح هویتی استقلالی قائل است، بنابراین به نظر میرسد صحیحتر این باشد که برای انسان سه ساحت وجودی در نظر گرفته شود؛ - 1جسم، - 2روان، - 3روح. مطابق نظر برگزیده در انسان شناسی فلسفی، انسان موجودی است منبسط و کشیده شده در عوالم سهگانه وجود که هم دارای مرتبه ماده است - به لحاظ واجدیت بدن - و هم مرتبه مثال - مثال مقید - و هم مرتبه عقل - ولو با قدری مسامحه - . عالم مثال شخص نسبت به بدن ظاهری او باطن است و عالم عقل نسبت به عالم مثالش باطن، پس انسان را ظاهری است و باطنی و این باطن را نیز باطنی که همهی این مراتب جزء هویت و »خود« انسان است نه خارج از او. - همان، ص216-217، تعلیقه شماره - 3

به نظر میرسد میتوان در برقراری یک تناظر روان انسان و حالات آن را به نوعی همان مرتبه مثالی و روح عالی انسانی را مرتبه عقلی او به حساب آورد و البته سه بعدی در نظر گرفتن انسان با تبیین قرآن و آنچه از دو بعدی به حساب آوردن انسان بیان شد قابل جمع است، با این توضیح که تقسیم دو وجهی قرآن به لحاظ محسوس و نامحسوس بودن ابعاد وجودی انسان است، در عین حال میتوان انسان را مرکب از جسم و روح در نظر گرفت و ساحت روانی را به عنوان ساحتی میانی به یکی از آن دو و ترجیحاً به روح نسبت داد. به عبارت دیگر روح را از جهت اتصالی که به جسم دارد، دارای جنبهای از حالات روانی - همان ساحت میانی - به حساب آورده و از جهت اتصالی که به مبدأ عالیتر خود دارد حقیقتی متعالی و الهی به شمار آوریم. با عنایت نظر به این تفکیک سهگانه میتوان به نوعی ارتباط طولی بین این سه مرتبه قائل شد؛ جنبهی جسمانی که مادی است، جنبهی روانی که نوعی تناظر با مرتبه مثالی دارد و جنبهی روحانی که به گونهای متناظر با عالم عقل میباشد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سؤال است که از منظر قرآن و با الهامگیری از الگوهای قرآنی، سبک زندگی صحیح چه اثری بر سلامت انسان در ساحتهای سهگانه وجودی او می-گذارد. با در نظر گرفتن این نکته که سلامت و بیماری در هر یک از سه لایهی وجودی انسان بر ساحتهای دیگر هم اثرگذار است.

موضوعیت سلامت روح

در نگاه قرآن، سلامت حقیقی و مطلق را فقط باید در آخرت جستجو کرد. این دنیا دار تزاحم و حرکت و خروج از قوه به فعل است. - طباطبایی، بیتا، ص - 198 که اساس آفرینش انسان در آن به رنج و سختی معرفی شده است - بلد، - 4 سلامت کامل و همه جانبه در بهشت است. »واالله یدعوا الی دارالسلام« - یونس، - 25 این سلامت نهایی همان سلامت روحی انسان در آخرت است که اساس آن در این دنیا شکل گرفته و درباره آن میفرماید: »یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی االله بقلب سلیم» «روزی که مال و فرزند به کار نمیآیند مگر اینکه کسی با قلب - روح - سالم بر خدا وارد شود.« - شعرا، - 88-89 قلب سلیم قلبی است که خالی از شرک و شک بوده و در آن اثری از فساد و معصیت نبوده و در یک کلام فارغ از محبت دنیا باشد . - طبرسی، 1372، ج7، ص - 305 و در برابر قلب سلیم، روح بیمار اهل نفاق چنین توصیف شده که: »در دلهایشان نوعی بیماری است. خداوند بر بیماری آنان افزوده است و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست« - بقره ، - 10 بنابراین سلامت و بیماری جسمی در این دنیا ملاکی برای سنجش کمال و سلامت حقیقی نیست. صرفاً در بیان شروط عامهی نبوت، متکلمین شرط کردهاند که پیامبر باید از بیماریهایی همچون سلس ریح، جذام و پیسی که سبب انزجار و نفرت عمومی مردم میشود، سالم باشد. - حلی، 1382، ص - 157 ممکن است پیامبری همچون ایوب نبی به خاطر آزمون الهی مورد سختترین بیماریهای جسمی قرار بگیرد. - انبیا، 83 ؛ ص، - 41 و یا حتی به مانند زکریا دچار کهولت سن و ناتوانی جسمی هم بگردد. - مریم، - 4 بدون آنکه برسلامت روحی او خدشه وارد شود.

درمنطق قرآن، سلامت هیچیک از جنبههای انسانی با دیگری منافاتی ندارد. گواه مطلب اینکه برای سلامت هر سه جنبه اصول و دستورات متعددی بیان شده به عنوان نمونه، عسل را به عنوان شفایی برای جنبه غیر روحی انسان - اعم از مؤمن و غیر مؤمن - - نحل، - 69 و خود قرآن را به عنوان شفایی برای بعد متعالی مؤمنین معرفی میکند. - اسراء، - 82 و یا سفارش همزمان به حلیت و پاکیزگی غذا - مائده، 88 ؛ انفال، - 69 دلیلی بر در هم تنیدگی سلامت بعد جسمانی و روحانی انسان است.

نقش ایمان در سلامت

ایمان به معتقدات زنده ادیان همچون خدا، نبوت و رستاخیز گونهای از حیات و سبکی متفاوت از زندگی را رقم میزند که همه ابعاد وجودی انسان اعم از فکر، جسم و روح را تحت تأثیر قرار میدهد. اولین شاخصهی الگوهای قرآنی، مسأله ایمان است که به عنوان مهمترین سفارش و وصیت انبیا به فرزندانشان مد نظر قرار گرفته است. - بقره، - 132-133 حیات مؤمنانه علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود روح و سلامت آن را به عنوان یک اصل در نظر میگیرد، تأثیر ژرفی بر دو بعد جسمانی و روانی انسان دارد. از الگوهای بارز قرآنی در سبک زندگی مؤمنانه حضرت ابراهیم است. - ممتحنه، - 4 تا جایی که ایمانگرایان غربی هم وی را به عنوان شهسوار ایمان، الگوی خود و مورد تحسین قرار دادهاند. - کییرکگور، 1388، - 41-49 ایمان ابراهیم از ابتدای زندگی در دعوت آزر به یکتاپرستی - انعام، - 165 تا شکستن بتها، - انبیا، - 58 احتجاج با نمرود، - بقره، - 258 تنها گذاشتن زن و فرزند در بیابان لمیزرع

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید