بخشی از مقاله
تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم
افراد متأهل سالم ترند(نگاهی به تأثیر ازدواج در سلامت جسم و روان)
هزاران هزار دختر و پسر مجرد در دنیا هستند که برخی از آنها از تجرد راضی به نظر می رسند و حتی تا سالیان سال تمایلی به ازدواج نشان نمی دهند.
برای کسانی که از دور نظاره گر آنها هستند این طور به نظر می رسد که آنها هیچ وقت تن به ازدواج نخواهندداد. چون این افراد از ادامه تحصیل، پیشرفت شغلی و آزادی دوران تجرد چنان صحبت می کنند که انگار ازدواج جز یک مانع بزرگ چیز دیگری نیست اما تحقیقات نشان داده است ۶۰ درصد این افراد هم در نهایت ازدواج می کنند.
ازدواج برای برخی افراد حکم سر و سامان گرفتن زندگی را دارد. برای این افراد ازدواج سمبلی از آغاز بلوغ فکری و تکامل است به نحوی که زندگی آنها در سایه ازدواج معنا پیدا می کند.
ازدواج برای شما و تمام افراد یک تصمیم گیری بزرگ و اساسی است که نه تنها سرنوشت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه موجب گسترش اعضای خانواده، بقای نسل و افزایش افراد جامعه می شود. درنتیجه انعکاس کلی آن به اجتماع برمی گردد. گه گاه اخبار متفاوتی درمورد فواید ازدواج یا فواید مجردبودن منتشر می شود و حیران وسرگردان می مانی که ازدواج موفق تأثیری بر سلامت جسم و روان دارد یا نه…؟
تحقیقات جدید نشان می دهد یک ازدواج خوب و سالم برای سلامتی مفید است. درحالی که ازدواج اشتباه و مشکل دار ورشکستگی جسمی و روحی تمام عیار محسوب می شود. همه افراد انتظار دارند همسر آینده آنها سازگار بوده و ارزش های مشابه آنان داشته باشد و موجب شادی و خوشبختی آنها شود. اما شاید ندانید اگر همسرتان صحیح انتخاب شده باشد و ازدواج موفقی داشته باشید، سلامت جسمی شما تأمین می شود. بنابراین باید برای انتخاب همسر، بیشتر از انتخاب خانه و شغل اهمیت قائل شوید.
در تحقیقی که دکتر «برایان» روانشناس کانادایی انجام داد مشخص شد ازدواج بد و ناموفق موجب افزایش فشار خون می شود و جالب این که این افراد اگر ازهمسرشان دور باشند، فشار خون آنان به حالت طبیعی برمی گردد. همین اثر درمورد ازدواج خوب برعکس است. یعنی ازدواج موفق موجب تداوم سلامتی شما می شود. مطالعات دیگر نشان داده در زوجینی که ازدواج خوبی نداشته اند، احتمال ابتلا به دیابت (مرض قند) بیشتر است. ضمناً احتمال بروز حمله قلبی دراین افراد بیشتر است.
ازطرفی ازدواج موفق موجب تقویت ایمنی بدن می شود و با کنترل و کاهش هورمون های ناشی ازاسترس، خطر بیماری های قلبی را کاهش می دهد. درکل، ازدواج خوب وشاد، مقاومت فرد را نسبت به عفونت افزایش و خطر مرگ ناشی از سرطان بیماری قلبی و انواع دیگر بیماری ها را کاهش می دهد. یکی دیگر از فواید ازدواج، افزایش طول عمر است. هرچه این ازدواج موفق تر و شادتر باشد، افزایش طول عمر بیشتر است. افراد متأهل به اضطراب، افسردگی، استرس های بعد از حادثه و انواع فوبیا (ترس) کمتر مبتلا می شوند.
دانشمندان معتقدند احساس مفیدبودن و ثبات اجتماعی در افراد متأهل بیشتر است و متأهل ها نسبت به مجردها ارتباطات اجتماعی بهتری برقرارمی کنند. البته اگر ازدواج موفق باشد تمام این تأثیرات بیشتر می شود.
دکتر «سلیوان» روان شناس دانشگاه نیویورک معتقداست رابطه بین روح و جسم بسیار قوی است و طبیعی است که مشکلات روحی با بیماری های جسمی تظاهر پیداکنند.
در خبر دیگری، دانشمندان آمریکایی اعلام کردند احتمال داشتن نشانگان متابولیک که زمینه ساز بیماری قلبی است در زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند نسبت به زنان مطلقه یا مجرد دوبرابر است.
تحقیق دیگری نشان می دهد ازدواج بد و مشکل دار موجب می شود زن و شوهر هردو دچار استرس زیاد شوند که این استرس در سراسر روز و حتی در محل کار با آنها بوده و موجب افزایش فشار خون در آنها می شود و همین مسأله احتمال حمله قلبی یا مغزی را بیشتر می کند.
و اما یک تحقیق جالب دیگر: زنان متأهل بیشتر از مجردها رژیم لاغری می گیرند که البته دلایل آنها برای این کار بیشتر آن است که به سلامت اهمیت می دهند و نکته جالب تر این که شوهران این خانم ها مجبورند رژیم بگیرند چون غذای آنچنانی نیست که میل کنند. دانشمندان دانشگاه تگزاس هم معتقدند که ازدواج ناموفق و پرجنگ و جدال، افراد را افسرده می کند. ظاهراً ازدواج برای آقایان فواید بسیاری دارد. زیرا تحقیقات نشان می دهد آقایان متأهل کمتر ریسک می کنند، کمتر به سراغ موضوعات خطرناک می روند و رفتار آنان محتاطانه تر و زندگی آنها منظم تر می شود و بهتر غذا می خورند. زنان متأهل هم کمتر به دکتر مراجعه می کنند، بیشتر مراقب خود هستند. زنان متأهل از حمایت روحی و روانی بزرگی برخوردارند، این در حالی است که مردان متأهل از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند. براساس تحقیقات دانشمندان دانشگاه پترزبورگ اگرچه قبلاً اعلام شده بود مردان متأهل سالم ترند اما در زنان این مسأله به کیفیت ازدواج بستگی دارد. یعنی در صورتی ازدواج موجب بهبود سلامت زنان می شود که آنها از این ازدواج راضی و خشنود باشند. در این صورت سلامت قلب آنها بالا می رود، سبک زندگی در آنها بهتر می شود و با مشکلات عاطفی کمتری روبه رو می شوند. حتی این زنان اضافه وزن کمتری دارند، سطح کلسترول خون آنها پائین تر است و بیشتر ورزش می کنند.
در اصل این محققان نشان داده اند که برای مردها، همسرشان حکم یک ستون حمایتی را دارد چون معمولاً شبکه ارتباطی خانم ها قوی تر و گسترده تر است و به راحتی می توانند از حمایت های دیگران هم استفاده کنند. یکی از دلایل این امر آن است که خانم ها نسبت به جنبه های منفی زندگی مشترک حساس تر از آقایان هستند. دلیل دیگر این که خانم ها بهتر از آقایان از همسرشان حمایت می کنند.
● «ازدواج» علیه «استرس»
ثابت شده است که بسیاری از جنبه های یک ازدواج سالم موجب کاهش استرس می شود: درآمد افراد بیشتر از دوران تجرد می شود حتی اگر فقط یکی از زوجین شاغل باشد باز هم افراد متأهل بیشتر از مجردها پول پس انداز می کنند. شبکه حمایتی متأهل ها گسترده تر است. در یک ازدواج موفق، ۲ گروه از دوستان و فامیل به هم ملحق می شوند در نتیجه شبکه حمایتی بیشتر می شود.
این حمایت فقط مالی نیست و از نظر روحی هم به زن و شوهر کمک می کند طوری که افسردگی در متأهل ها کمتر است. افراد از خانواده های مختلف و با رفتارهای متفاوت با هم ازدواج می کنند، اگر ازدواج صحیح باشد حس مسئولیت پذیری در دوطرف موجب می شود رفتارهای سالم افزایش پیدا کند و رفتارهای پرخطر کمتر شود. نتیجه کلی این تغییر رفتار روی سلامت تأثیری مثبت دارد. البته باز هم تأکید می شود که این تأثیرات فقط در افراد متأهل دیده نمی شود و باید متأهل موفق باشید تا از ازدواج بهره مثبت ببرید، چون ازدواج نامناسب و ناموفق تأثیر منفی دارد و منبع استرس به حساب می آید.
● ازدواج موفق؛ منبع آرامش
داشتن یک ازدواج موفق و رسیدن به بلوغ عاطفی، مهم ترین عامل برقراری آرامش افراد است. دکتر «حسام» روان پزشک و عضو آکادمی روان پزشکان اروپا، در مصاحبه با خبرنگار ایسنا، با اشاره به این مطلب گفته است: امروز بزرگ ترین چالش زندگی هر فرد، چگونگی برخورد با مسائل روزمره و تأثیر نپذیرفتن از آنهاست. در حقیقت بدون وجود یک تکیه گاه عاطفی، ادعای داشتن شخصیت مستقل، قوی و سازگار که به راحتی با مشکلات برخورد می کند، صحت ندارد.
این روان پزشک، زندگی در کنار فردی با روحیات سازگار را مهم ترین عامل موفقیت، آرامش و ارضای عاطفی دانسته و گفته است: شاهدان این گفته، افراد موفقی هستند که همگی رمز موفقیت خود را ازدواج مناسب می دانند.
وی خاطرنشان می کند: دلیل این که امروز، بسیاری از جوانان تمایلی به ازدواج ندارند این است که از قبول مسئولیت در قبال یک فرد دیگر می هراسند اما اگر تک تک این اشخاص، حتی برای یک روز احساس آرامش ناشی از زندگی در کنار یک فرد مناسب را تجربه کنند، قطعاً تمایلی به تنها ماندن نخواهند داشت. دکتر حسام در نهایت یادآور شده، عمده بیماری ها نیز در افرادی بروز می کند که زندگی عاطفی سالمی ندارند. حتی امروزه ثابت شده تعداد زیادی از موارد بیماری هایی مانند ایدز و سرطان، بویژه بیماری های قلبی در اشخاص تنها بروز می کند.
● نقش ازدواج در سلامت روان
با ازدواج، دختر و پسر در کنار یکدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردار می شوند. خداوند متعال در این مورد می فرماید: «و از نشانه های او این که، همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، در میان تان مودت و رحمت قرار داد.»
رسول گرامی اسلام(ص) نیز ازدواج را عامل ایجاد اخلاق نیکو در فرد می داند و می فرماید: «مردان و زنان بی همسر خود را به ازدواج یکدیگر درآورید، چرا که خداوند اخلاق آنان را نیکو می سازد.» امروزه، پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان نیز حاکی از ارتباط سلامت روان و ازدواج است.
در همین زمینه، مطالعات اداره بهداشت عمومی آمریکا در سال ۱۹۸۰ نشان می دهد که بین سلامت روانی و ازدواج، ارتباط معنی داری وجود دارد. افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد در وضع بهتری از سلامت روانی قرار دارند. از مهمترین فواید ازدواج و تشکیل خانواده، ایجاد اخلاق نیکو در افراد، سلامت و بهداشت روانی، آرامش، مودت و رحمت است که خانواده را میان دیگر نهادهای اجتماعی، ناهمانند و منحصر به فرد ساخته است به طوری که از آن به عنوان ریشه ای ترین نماد اجتماعی یاد می شود.
هم سلامت روح، هم سلامت جسم
جام جم آنلاين: راديو سلامت هر روز برنامههاي خود را با ذكر «يا من اسمه دواء و ذكره شفاء» شروع ميكند تا متناسب با ماموريتي كه براي خود تعريف كرده در اولين گام، روحيه توكل به خداوند را در مردم زنده نگه دارد.شبكه سلامت از بهمنماه سال 81 با همراهي وزارت بهداشت و با همت شوراي سلامت صداوسيما و معاونت صدا كار خود را آغاز كرد و هماكنون با 12 ساعت پخش روزانه به روي آنتن ميرود.
توجه به بهداشت عمومي، تلاش در جهت بهبود سلامت جسمي و رواني مخاطبان و جامعه و اطلاعرساني مناسب در جهت اهداف ملي كشور در حوزه بهداشت از اهداف اصلي اين شبكه است.
كامران كاظمزاده اين روزها علاوه بر اداره كردن امور اين شبكه مقدمات برگزاري اولين كنفرانس بينالمللي رسانههاي سلامتمحور را نيز فراهم ميكند كه قرار است راديو سلامت و معاونت صدا متولي اجراي آن باشند.
كاظمزاده سال 63 از طريق كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به راديو معرفي شد و سالها نويسندگي برنامههاي گروه كودك و فرهنگ را به عهده داشت و از سال 69 نيز به مدت 12 سال مديريت گروه كودك راديو ايران عهدهدار بود و هماكنون هم چند ماهي است كه مسووليت راديو سلامت به او محول شده است.
تا آنجا كه ميدانم، دغدغه شما بيشتر حوزه ادبيات و شعر بود. چطور شد كه از راديو سلامت سر در آورديد؟
من دوره ليسانس ادبيات فارسي خواندم. به تاريخ ادبيات بسيار علاقهمندم و رشته فوق ليسانسم هم اديان تطبيقي بود. درست ميگوييد بيشترين حوزه مطالعاتي و تخصصي من دراين حوزههاست، ولي كار راديو هم يك نوع تخصص است. ضمن اين كه رويكرد جديد راديو سلامت اين بود كه از حدود پزشكيمحوري صرف فاصله بگيرد و به راديويي سلامتمحور تبديل شود.
رويكرد شما كه من فكر ميكنم بسيار برگرفته از شعار اين شبكه يا من اسمه دواء و ذكره و شفاء است، چقدر با رسانههاي مشابه و سلامتمحور در دنيا شبيه است؟
تعريفتان از رسانهاي سلامتمحور چيست؟
همين كه بيشتر پزشكيمحور هستند تا سلامتمحور.
حتي پزشكيمحور هم نيستند. من براي بسياري از آنها لفظ مردم فريب را به كار ميبرم. در آلمان وقتي اعلام ميشود كه جراحي زيبايي براي زير 18 سال ممنوع است، يعني در حوزه سلامت اتفاقي افتاده و يك امكان اجتماعي به تهديد تبديل شده است.
خب قصور رسانهها در اين ميان چيست؟
رسانهها از زنان و كودكان براي تبليغاتي كه به ظاهر براي سلامت است؛ استفاده ابزاري ميكنند. مثلا تبليغ كرم ميكنند. بايد ببينيد كه چقدر آن واقعيت دارد و چقدر فريب است و براي همين تبليغات فريبكارانه از چه ابزارهاي ناجوانمردانهاي استفاده ميكنند. در تبليغ چيپس و پفك و... ببينيد از كودكان چه استفادههاي ابزاري ميشود.
سازمان بهداشت جهاني از 4 منظر سلامت را تعريف ميكند: معنوي، اجتماعي، جسمي و رواني. الان ما ميبينيم كه در دنيا فقط بيشتر به بعد جسمي توجه ميشود و تا حدودي هم در بعضي كشورهاي پيشرفته به بعد رواني؛ اما بعد معنوي كه بيشتر مورد نياز است، كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. بشر امروز درهاي آسمان را به روي خودش بسته است. اين همان بعد معنوي سلامت است.
بشر جوياي رستگاري است. شما اين همه مكاتب فكري كه ميبينيد عرفانهاي كاذب، رشد گسترده بوديسم در دنيا و مديتيشنهايي كه هست، همه بهانهاي براي رستگاري و آرامش انسان است. بشر گم شدهاي دارد كه در جوهره معنوي به صورت عام و در گوهره ديني به شكل خاص ميتواند آن را جستجو كند.
براي همين، ماموريت ما به عنوان رسانهاي با موضوع سلامت ايجاب ميكند كه در ابعاد معنوي بيشتر تلاش كنيم. بارها گفتهام كه آدمي با يك قلب مريض ميتواند رستگار شود، ولي با يك قلب سالم ميتواند رستگار نشود.
با اين حساب، راديو سلامت نمونه و الگوي مشخصي در دنيا نداشته است.
بله. حتي ما براي برگزاري كنفرانس رسانههاي سلامتمحور در دنيا جستجو كرديم، ولي راديو تلويزيوني با ماموريت مشخص سلامت پيدا نكرديم. ميتوانم بگويم راديو سلامت در ايران الگويي ابداعي است.
يعني شبكهاي كه با موضوع سلامت باشد پيدا نكرديد؟ ولي رسانههايي كه سلامتمحور هستند...
بله، فراوان هستند كه در دل شبكهها و در قالب برنامههاي خاص خود به موضوعات سلامت ميپردازند؛ ولي اين كه صرفا روي چنين موضوعي تمركز كنند، نبوده است. حتي در جشنواره راديو با بعضي كارشناسان و مديران راديويي جهان كه صحبت ميكرديم خيلي برايشان جالب بود.
كه در ايران شبكهاي با نام سلامت وجود دارد؟
بله. اصل وجود چنين شبكهاي و پرداختن به طور خاص به موضوعاتي اين چنين برايشان جالب بود.
برنامههاي مشخص شما براي راديو سلامت در اين چند ماهي كه عهدهدار مديريت آن شديد، چه بوده است؟
در گروهها تغييراتي مطرح كردم. اولين طرح همين بود كه گفتم. راديو سلامت بايد از شيوه پزشكمحوري دور و رابطه ما با مخاطب از شكل بيمار و پزشك خارج شود. حركتهايي هم در اين زمينه آغاز شده است. در اشكال ديگر هم ميتوانم بگويم شايد در راديو سلامت برنامهسازي راديويي سادهانگاشته ميشد.
توجه چنداني به ساختار نبود و خيلي از برنامهها خلاصه ميشد در اين كه كارشناسي بنشيند و مجري با او درباره موضوعي گفتگو كند. در صورتي كه همين برنامه بيش از يك ساعت از آنتن را پر ميكند و ميتوان براي آن شيوههاي جذاب و كاربردي برنامهسازي راديويي را پياده كرد.
بحثهاي سلامت را ميتوان در قالبهاي نوين برنامهسازي راديو طرح كرد و ما به دنبال اين ساختارهاي جديد هستيم حتي براي قالب نمايش با موضوع سلامت فكر كردهايم، بخصوص با حركتي كه در اداره كل نمايش راديو شروع شده هماهنگ هستيم. ما هم نظرات آقاي گيلآبادي را قبول داريم. ميشود از نمايش براي پيشبرد اهداف رايو سلامت بهرههاي خوبي برد.
يكي ديگر از رويكردهاي جديد ما، ساخت برنامههاي چالشي است. ما براين باور هستيم كه چشم و گوش مسوولان و زبان مردم هستيم.
با اين مدل، برنامههاي چالشي راهاندازي خواهند شد و ما در راديو سلامت حلقه واسطي ميشويم ميان مردم و مسوولان و ژانر ديگري كه جايش در كل راديو واز جمله راديو سلامت خالي است، بخش مستند راديويي است. بخصوص در حوزه سلامت امكان و عرضه كار مستند راديويي وسيع است و در حال فراهم كردن ساز و كار آن هستيم.
يكي از انتقادهايي كه به راديو سلامت وارد ميشود اين است كه بيماريها و امراض را برجستهسازي ميكند و گفتگوهاي پزشكان و كارشناسان در خيلي موارد به آنجا ميانجامد كه مردم به توهم بيماري دچار شوند و در نهايت، رسانهاي با ماموريت ايجاد آرامش و سلامت، بهنوعي باعث وحشت عمومي ميشود براي رفع اين معضل چه برنامهاي داريد؟
البته برنامههايي از اين دست حالا ديگر كمتر داريم، ولي خب اين هم يكي از آسيبهايي است كه بايد جدي گرفته شده، برطرف شود. خود به خود وقتي مدام صحبت از بيماري شود، جامعه نگران ميشود؛ البته ذهن مخاطب هم درگير است و درخواستهاي اين چنين دارد.
الان ما پايانه مردمي را ساماندهي كرديم. مردم زنگ ميزنند و دائم از ما مشاوره پزشكي ميخواهند. ما بايد از اين شيوه پرهيز كنيم. ما نبايد كاري كنيم كه توهم بيماري در شنوندههاي ما تشديد شود.
براي ايجاد آرامش در جامعه چه خواهيد كرد؟
ايجاد آرامش، يك برنامه كلي است كه صدا و سيما و نهادهاي ديگر بايد متولي آن باشند. ما ميتوانيم آسيبهاي مخل آرامش در جامعه را شناسايي وبررسي كنيم. الان كميته تخصصي آسيبشناسي اجتماعي را با حضور استادان دانشگاه تشكيل دادهايم كه اين كميته آسيبهاي اجتماعي را كه آرامش جامعه را به خطر مياندازد، رصد ميكند.
نتيجه كار اين كميته در برنامههاي راديو سلامت مشخص ميشود؟
البته كار اين كميته بين بخشي است. ما وزارتخانههاي مختلفي را كه مسوول شناسايي و رفع اين آسيبها هستند، دور هم جمع ميكنيم و خودمان حلقه واسط ميشويم تا مشكلات كار را بررسي كنيم و ببينيم چه چارهاي بايد انديشيد، بخصوص در حوزه اجتماعي كه خيلي مشكل داريم و آسيبهاي زيادي هست كه جامعه را تهديد ميكند. شايد خيلي مواقع متولي مشخصي هم نداشته باشد.
نمونه كوچكش همين تبليغات عظيم ضد سلامت در روزنامههاست. قد بلند وكوتاه ميكنند، وزن كم ميكنند و... اينها واقعا جامعه را تهديد ميكنند، اما اين تبليغات هيچ سر و ساماني ندارد. به هرجا هم كه مراجعه كنيد ميگويند به ما ربط ندارد.
يكي از برنامههاي ما تا پاييز اين است كه كنفرانسي را با هدف شناسايي تبليغات سلامتمحور در جامعه برگزار كنيم. آنجا ميخواهيم بررسي كنيم و ببينيم بالاخره تكليف مردم اين وسط چيست. فكر ميكنم راديو سلامت از نظر ساختار برنامهسازي ميتواند از ظرفيتهاي بيش از اين برخوردار باشد و بهره ببرد.
يكي از مشكلات شما در راديوهاي تخصصي، پيدا كردن نيروهاي برنامهسازي است كه به موضوع هم اشراف داشته باشند؟
بله. اين حرف شما را قبول دارم، ولي راديو سلامت توانسته است كاري بكند كه بسياري از كارشناسان و پزشكان برنامهساز شوند و نمونههاي موفقي هم داريم.
خب اين روند در دراز مدت جواب ميدهد، درحاليكه هر روز بايد آنتن راديو سلامت پر شود.
به هر حال هر كاري زحمت دارد. خود همين ميتواند يك الگو باشد براي راديو تلويزيونهاي دنيا كه ميخواهند در حوزههاي تخصصي كار كنند. در راديو سلامت در كنار تهيهكننده، ما كارشناس مشاور هم داريم كه محتواي برنامه را كنترل ميكند.
براي سلامت روح و روان در جامعه كه روند آن در سال گذشته شروع شده بود، چه كرديد؟
بگوييم سلامت معنوي. براي اين كار برنامهريزيهايي كرديم. عرض كردم كار گروه آسيبهاي اجتماعي، يكي از كارهايمان است. تشكيل كانونهاي سلامت با همكاري شهرداري و وزارت بهداشت اقدام ديگرماست. طيفهاي سني مختلف شكل داديم، مثلا كانون سلامت مادر و فرزند، كانون سلامت پدربزرگها و مادربزرگها، كانون سلامت دختران و... محصول اين مشاركت روي آنتن اتفاق ميافتد.
شما به كارهاي ميداني راديو اعتقاد داريد؟
خيلي اعتقاد دارم، راديو بايد بشدت برود در جامعه. هر چه بيشتر وارد متن جامعه شود بيشتر هم به مردم نزديك ميشود.
راديوهاي تخصصي براي خود، 2 گروه مخاطب تعريف ميكنند. گروه اول مخاطبان عام هستند و گروه دوم مخاطبان خاص. چه درصدي از برنامههاي شما براي مخاطب خاص و چه درصدي از آن براي مخاطب عام تهيه و پخش ميشود؟
تقريبا با اطمينان ميتوانم بگويم كه براي مخاطب خاص برنامه نداريم، ولي برنامههايي با موضوع خاص داريم. يعني مثلا با موضوع سلامت ديدگاه مولانا را بررسي ميكنيم، ولي نميتوانيم بگوييم براي مخاطب خاص است، چون موضوع آن خاص است. من آرزو دارم كه بتوانيم اين كار را بكنيم.
چرا براي مخاطب خاص برنامه نداريد؟ راديوهاي تخصصي ميتوانند نقطه اتصال مخاطب عام و مخاطب خاص باشند و اين 2 گروه در رسانههاي تخصصي با هم گره نخورند و به تعامل برسند.
بله. خيلي از كلاسهاي دانشگاهي هست كه به وسيله يك استاد تدريس ميشود و براي همه در سطح كشور قابل دسترسي نيست. مثل درس اخلاق پزشكي كه استاد معروفي در تهران آن را تدريس ميكند. يا يك سري دورههاي خاص هست كه همه نميتوانند از آن استفاده كنند.
در اين موارد ميشود از ظرفيت راديو استفاده كرد تا مباحث براي همه قابل دسترس شود. گام دوم براي مخاطب خاص، اصناف حوزه سلامت هستند مثل پرستاران، پيراپزشكان و.. اينها ميتوانند مشاركتهايي با ما داشته باشند كه اگر اتفاق بيفتد بايد ساعات ما از 12ساعت بيشتر شود و يك ساعاتي از شب را كه اين افراد فراغت بيشتري دارند، به اين موضوعات اختصاص داد.
مسالهاي كه من فكر ميكنم مشكلي اساسي است، اين كه راديو سلامت پوشش سراسري ندارد، در صورتيكه مردم شهرستانها و روستاهاي ايران به مراتب بيشتر از شهروندان شهرهاي بزرگ و از جمله تهران به اطلاعاتي كه راديو سلامت ميدهد نياز دارند. بظاهر قرار بود وزارت بهداشت در اين خصوص اقدام كند كه هنوز به نتيجهاي نرسيده است. چرا ؟
بله، وزارت بهداشت قول و قرارهايي با ما داشته است. همين امروز هم با دوستان جلسه داشتيم و قرار شد كه پيگيري كنند و اين كار عملي شود.
ولي من حدود 2 سال است كه اين موضوع را پيگيري ميكنم و هر بار ميشنوم كه وزارت بهداشت قول داده است كه خيلي سريع اقدام كند.
بله متاسفانه. اميدوارم اين قول و قرارها تحقق يابد. ما حتي اگر سالي 2 آنتن هم بتوانيم اضافه كنيم خيلي برايمان غنيمت است. بيرون از پايتخت خيلي بيشتر احتياج دارند به اطلاعات حوزه سلامت. ضمن اين كه گاهي برخي مراكز استانها صداي ما را رله ميكنند.
ولي به شكل عمومي، مردم روستاها و شهرستانهاي ايران از شنيدن برنامههاي راديو سلامت محروم هستند.
بله. به هر حال ما تلاش ميكنيم. در سمينار مديران صداي مراكز هم شركت ميكنم و آنجا هم سعي خواهم كرد كه تدبيري بينديشيم كه راديو فعلا با همكاري مراكز در شهرستان هم شنيده شود تا بعد ببينيم چه بايد كرد.
كنفرانس رسانههاي سلامتمحور كه قرار است راديو سلامت برگزار كننده آن باشد در چه مرحلهاي است؟
اين كنفرانس، اولين گردهمايي بينالمللي سازمانهاي سلامتمحور است كه با هدف افزايش همگرايي سازمانها با رسانههاي سلامتمحور در سطح ملي، منطقهاي و بينالمللي در هفته پاياني بهمن ماه برگزار ميشود. دورنمايي كه ما ميبينيم اين است كه چنين كنفرانسي خيلي جاي حرف دارد.
اين امكان وجود دارد مدلي را كه در راديو سلامت طراحي كرديد بتوانيد از اين طريق اشاعه دهيد.
اشاعه كه نه، ولي طبيعتا تمركز ما روي همين مدل هاست. اين اعتقاد من است كه شرق به طور عام خيلي حرف دارد براي گفتن در تقابل با غرب. در شرق به سلامت، رستگاري و رهايي انسان بيشتر توجه شده است تا غرب ماديگرايانه و دنيا مدارانه؛ بنابراين در كنفرانس رسانههاي سلامتمحور حرف بسيار براي گفتن داريم بخصوص در حوزه اسلام. دين ما برنامهاي براي سلامت و رستگاري انسان دارد كه خيلي غني و قوي است در دنيا.
احساس نميكنيد كه بسياري از برنامههاي شما در راديو سلامت در محاق روز مرگي افتادهاند؟ خيلي وقتها كنداكتور پخش شما كه به روزنامه جامجم ميآيد در توضيح بيشتر برنامههايش ميبينيم كه نوشته شده خانم يا آقاي دكتر فلان متخصص فلان بيماري راجع به فلان موضوع صحبت ميكند. در صورتي كه راديو سلامت ظرفيتهاي زيادي براي برنامهسازي راديويي دارد كه بايد در نظر گرفته شود.
درست ميگوييد، ولي براي تغيير زود است. من از روزي كه آمدهام با اين معضل درگيرم. بارها به بچهها گفتهام كه چرا بخل به خرج ميدهيم. چرا داشته هايمان را نگوييم. خيلي كارهاي قشنگتري هم ميكنند، ولي آنها را عنوان نميكنند. نميدانم چه اتفاقي افتاده كه دوستان من در راديو سلامت چندان رغبتي به ايجاد رابطه با جهان بيرون از راديو ندارند. در كنار اينها فكر ميكنم جرات و جسارت در برنامهسازي از ضرورتهاست كه البته مرز جرات و جسارت را بايد با اشتباهات رسانهاي جدا كرد.