بخشی از مقاله
چکیده
آمادگی جسمانی دانشآموزان یک امر بنیادی و اساسی است که سلامت و قدرت افراد و اجتماع را تضمین میکند. دانشآموزی که قدرت و کارآیی لازم بدنی را دارد، قادر است وظایف و کارهای روزانه خود را بدون احساس خستگی انجام دهد و توانایی لازم را برای گذراندن اوقات فراغت یا مقابله با پیشامدهای ناگهانی به دست آورد. چنین فردی از بیماری و نارساییها و نواقص جسمی به دور خواهد ماند و استقامت، چابکی، انعطافپذیری و سرعت از ویژگیهای چنین دانشآموزی است. هرچه برنامههای مناسب ورزشی، زودتر و در سنین کمتری اجرا شود، ابتلا به امراض قلبی و دیگر نارساییها کمتر خواهد بود. ارتباط بین آمادگی بدن و سرعت انتقال، یادگیری، انظباط، سازگاری با محیط، ایجاد صفات اجتماعی و تعاون با دیگران غیرقابل تردید است و مربیان باید به آن توجه کنند. مهارتهای بدنی زاییدن قدرت استقامت و چابکی بدن است و با اجرای برنامههای صحیح ورزشی به دست میآید.
کلیدواژه: تربیت بدنی، تربیت زیستی، سلامت.
مقدمه
مطالعات جدید در مورد مغز و شیوه یادگیری مغز برای معلمان و والدین، دیدگاههای جدیدی درباره تدریس و یادگیری ایجاد کرده است پژوهشهای جدید نه فقط یافتههای نوینی را عرضه کرده است، بلکه به نوسازی برداشتهای قدیمی درباره یادگیری هم کمک کرده است.
پژوهشهای مغز محور، جدا از جنبش آموزش و پرورش نیستند، بلکه آنها رویکردهایی هستند که آموزش و پرورش را مرتفع میسازند. - کانی . - 1990 با آن که برخی پیشنهادهای پژوهشی مغز محور، دیر به بار مینشینند، ولی بینشها و چشماندازهای عملیاتی هم عرضه میکنند حتی برای ساختمانسازی و آمادهسازی فضای بازی در مدارس.
اریک جنسن - 1995 - در کتاب جدید خود تحت عنوان تدریس مبتنیبر مغز اظهار میکند که همگی درصدد هستیم تا راهحلهایی برای مسائل و چالشهای آموزش و پرورش بیابیم و باید در کاربرد یافتههای جدید تا حدودی احتیاط کنیم. آنگاه که فردی رویکرد خاص سازگار با مغز برای ارتقای یادگیری معرفی میکند، به واقع، آن نمیتواند گام نهایی درباره یادگیری و تدریس باشد.
حال آنقدری که معلمان ورزش میتوانند در میدان ورزش بچها را تربیت کنند، در کلاس واقعاً نمیشود آنها را تربیت کرد، برای اینکه در کلاس، بچهها خودشان را جمعوجور میکنند و آدم نمیفهمد که ذات آنها چیست. - شهید بزرگوار رجایی - یادگیری و عملکرد مهارتهای حرکتی همواره مورد توجه بوده است زیرا مهارتهای بنیادی و ابتدایی از همان اوایل کودکی کسب میشوند و به تدریج به کنترل قامتی دست مییابند و برای رسیدن به این مرحله کودک باید مراحل رشدی خود را به طور متوالی طی نماید و این مهم در بدو تولد نوزاد با انجام حرکات غیرارادی در دستان نوزاد شروع و به تدریج به کنترل گردن و در سنین بالاتر به کسب مهارتهای پیشرفته مثل مهارتهای دستکاری - دریافت، پرتاب و ... - و مهارتهای جابجایی میشود. کودک همچنان، روابط اجتماعی و مهارتهای مرتبط به آن را کسب مینماید عملکرد مهارتهای حرکتی نیز سازگارتر و متعادلتر میگردد. حرکت جزء اساسیترین عوامل زندگی انسان است و نقش مهمی در رشد عمومی و به خصوص رشد ذهنی دارد. - حرکت یعنی زنده بودن و زندگی کردن - .
تأثیر ورزش بر متغیرهای روانشناختی
تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوهبر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی دارد. ورزش از اضطراب و افسردگی میکاهد، اعتماد به نفس را افزایش میدهد و خودپنداره را تقویت میکند. ورزش به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی مفر سالمی برای آزاد کردن انرژیهای اندوخته شده است و این خود بسیار لذتبخش و آرامشدهنده است - فاکس، . - 1981
شرکت در فعالیتهای ورزشی به اجتماعی شدن و کسب مهارت و کفایت و همچنین دوستیابی و ارتباط سالم با همسالان کمک میکند. در جریان یکی از پژوهشهای اخیر در ایالات متحده 65 درصد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از اعتیاد به الکل و مواد مخدر بازداشته است. - سیمون . - 1999
در جریان فعالیتهای ورزشی شدید میزان ترشح اندورفینها افزایش مییابد و به همین دلیل ورزشکاران پس از انجام تمرینات احساس لذت و آرامش خاصی میکنند که به آن اصلاحاً joggrs high گفته میشود. با توجه به شباهت بین اندورفینها و ترکیبات افیونی، ورزش کردن میتواند جایگزین سوءمصرف مواد مخدر در معتادان شود.
در نتیجه تمرینات ورزشی مدام میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان موجب اکسیژنرسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری میکند. این تأثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندیهای ذهنی در سالمندان میشود. تمرینات ورزشی همچنین موجب آزادسازی نوعی فاکتور رشد به نام B.D.N.F میشود که میتواند نرونها را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بیماریهای آلزایمر و پارکینسون تا حدود زیادی جلوگیری کند.
بر طبق نتایج آزمایشهایی که اخیراً در رابطه با تأثیر ورزش بر حافظه انجام شده، افزایش میزان تولید BDNF میتواند بر یادگیری و حافظه تأثیر مثبت داشته باشد. بنابراین در نتیجه تمرینات ورزشی، میزان جریان خود در مغز، تعداد سلولهای مغز در ناحیه هیپوکامپ و ترشح مولکولهای حفاظتی مانند BDNF افزایش مییابد. مجموعه این فرآیندها میتواند موجب بهبود حافظه و به تعویق انداختن بیماری آلزایمر شوند - برکتولد - .
انجام تمرینات ورزشی میتواند کاهش توانمندیهای شناختی را که در اثر سالمندی حادث میشود به تأخیر اندازد. تمرینات ورزشی رشد سلولهای عصبی و گسترده شدن ارتباطات بین سلولی که برای یادگیری و حافظه ضرورت دارد میتواند مغز را جوان و فعال نگهدارند. - کریستیت یافه - .
دکتر یافه تأثیرات تمرین بر سلولهای عصبی ناشی از افزایش جریان خون در مغز است که منجربه آزاد شدن فاکتورهای رشد میشود و میتواند از سکته مغزی پیشگیری نماید. از سوی دیگر تمرینات ورزشی میتواند مانند برخی ترکیبات دارویی، موجب آزادسازی سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین شود.
- انرژی برای یادگیری
اگر چه مغز انسان بالغ فقط دو درصد از وزن بدن او را تشکیل میدهد، ولی به تنهایی بیست درصد از انرژی جسمانی را مصرف میکند. انرژی مصرفی مغز از طریق خون پراکسیژن تدارک میشود، اکسیژن مصرفی مورد نیاز از طریق ششها تأمین میگردد. مغز انسان در هر ساعت به گردش 8گالن خون یا در هر روز تقریباً 200 گالن 800 - تا 600 لیتر - خون نیاز دارد. توازن الکترونیکی مناسب برای کارکرد مغز از طریق آب بدن به دست میآید. برای حصول این توازن، هر فرد بالغ باید 6 تا 12 لیوان آب بنوشد. از دست دادن آب بدن در طول ساعات حضور دانشآموزان در کلاس درس عاملی برای آسیبهای یادگیری، تنبلی و بیحالی است. - هانافورد . - 1995
عامل حیاتی دیگر برای کارکرد مطلوب مغز، اکسیژن است. بدون هوای تازه، نمیتوان انتظار داشت که مغز کارکرد بهینهای داشته باشد. از این رو، طراحی ساختمان مدارس و در پیشبینی تسهیلات و تجهیزات مدارس، نباید تأمین هوای تازه کلاسهای درس مورد غفلت قرار گیرد. هنگام یادگیری، سلولهای مغز- نرونها-اطلاعات را تقریباً با سرعتی بیش از 300 کیلومتر در ساعت انتقال داده یا مورد تبادل قرار میدهند. هر نرون میتواند هزاران سیگنال یا علامت را از سایر منابع نرونی، بدون آن که با آنها ارتباط داشته باشد، دریافت کند. نرونها، پیامها را بیشتر به صورت شیمیایی تبادل میکنند - جنسن . - 1998
انرژی لازم برای فعالیت نرونی، انرژی الکتریکی و شیمیایی است. ماهیت عمل نرونها، مغز را به یک پردازشگر الکترو- شیمیایی تبدیل کرده است. الگوی یادگیری مغز از زمان تولد و بنا به دیدگاهی عمر از دوره جنینی آغاز میشود. شیوه پاسخ وی و سازگاری فرد با محیط، نحوه زیست و یادگیری مغز را تعیین میکند. الگوی یادگیری پایهگذاری شده را فرو بریزد. مدارس، یکی از مراکز عمده برای ایجاد تغییر در الگوهای یادگیری دانشآموزان هستند.
بازی، ورزش، تجربیات عملی و انواع فعالیتهای چالشبرانگیز منبع اصلی یادگیری هستند. با این همه، هنوز مدارس برخلاف الگوهای یادگیری دانشآموزان طراحی میشوند. برای نمونه، استخر شنا از محیطهای محرک و چالشبرانگیز برای کودکان ابتدایی و راهنماییاند، ولی مدارس به ندرت به آن دسترسی دارند - امیرتاش، . - 1370
- اهمیت و نقش ورزش در تسریع روند یادگیری
هر دانشآموزی بارها و بارها در سالنهای ورزشی دیوار حیاط و راهروی مدارس، انواع رسانههای گروهی، کتابها و نشریات با عباراتی »عقل سالم در بدن سالم است« مواجه میشود. با این حال عده کمی از نوجوانان و جوانان حقیقت و معنای اصلی این جمله را عملاً در زندگی خود به کار میگیرند و اغلب آنها در برنامههای روزانه درس و ورزش را همراه هم تنظیم نمیکنند.
خانم صابره شوکتی، مربی ورزش یکی از دبیرستانهای تهران در این زمینه میگوید: متأسفانه در کشور ما درس و ورزش به ندرت با یکدیگر توأم میشوند. اغلب آنها که به پرورش نیروی بدنی خود همت گماشتهاند از پرداختن به قدرت فکری خویش غافلند و بیشتر دانشآموزان مستعد و پرتلاش نیز که مدام به مطالعه و کار فکری مشغولند از نظر بدنی در حد بسیار ضعیفی قرار دارند که این خود نیمی از تلاش شبانهروزی آنها را هدر میدهد - ذکایی، . - 1371
سلولهای مغزی برای فعالیت خود به 25 درصد از کل انرژی مورد استفاده بدن نیاز دارند. آیا این انرژی تنها به وسیله تغذیه و استراحت- به صورتی که در بین دانشآموزان رایج است- تأمین میشود؟
خانم نرگس سماوات، کارشناس در زمینه زیستشناسی و تغذیه در توضیح این مطلب میگوید: غذا خوردن با عجله شایع بین دانشآموزان بدون تحرک جسمی لازم، حتی اگر با استراحت کافی هم همراه باشد نمیتواند تأثیر کاملی در رساندن ماده و انرژی مورد نیاز بدن داشته باشد. در صورت نبودن برنامهریزی صحیح برای انجام حرکات ورزشی روزانه، مغز انرژی کافی در اختیار ندارد زیرا تلاشی برای به جریان انداختن و تنظیم و گستردن انرژی به تناسب نیاز هر قسمت از بدن-خصوصاً مغز- صورت نگرفته است.