بخشی از مقاله

چکیده

چگونگی مسیرییِاب افراد در یک محیط ناآشنا و پیچیده، مسئلهی چالشبرانگیزی است که محققان بسیاری را از دههی 70، میلادی تاکنون به خود مشغول ساخته است. پژوهشگران علوم شناختی و محیطی معتقدند توانایی افراد در ادراک محیط وافتنِی مسیر از هم متفاوت است. در بیمارستانها با توجه به تحلیل رفتن منابع فیزیکی و شناختی کاربران در اثر بیماری و یا بیمارداریکاهش، دقتِ ناشی از اضطراب و همچنین پیچیدگی فضا، مسئله بغرنجتر میگردد. نتایج بهدستآمده در از این پژوهش که در بیمارستان حشمت رشت با نمونه آماری 1200 نغر میباشد. نتایج نشان میدهد که شاخص نورگیری دارای بالاترین رتبه و پسازآن مسیریابی و دسترسی در رتبه دوم قرار دارد. این نتایج بیانگر این موضوع است که کلیه مراجعین به این عوامل اهمیت خاصی میدهند و جز شاخصهای بارز آنها میباشد. بنابراین باید در هنگام بازسازی بنای موردبررسی به این عواملی که دارای بالاترین رتبه میباشند توجه زیادی نمود و کلیه موارد لازم را در مسیریابی و دسترسی بیماران و همچنین نورگیری کافی بیمارستان جهت رفاه بیشتر بیماران را رعایت نمود.
-1 مقدمه

مراکز درمانی باهدف درمان بیماران و بهبود سلامتی افراد جامعه احداث و به بهرهبرداری میرسند. بنابرایندر اکثر موارد، صرفاً کیفیت درمان این مراکز موردبحث و بررسی قرار میگیرد و متأسفانه کالبد فیزیکیبنا صرفاً از جهت بهداشت و عدم آلودگی و  ارتباطات عملکردی و فیزیکی فضاهای موجود ارزیابی میشود؛ و  احساس رضایت کاربران مجموعه - بیماران و کارکنان - از فضا و جنبههای ادراک دیداری و بصری موجود و تأثیر آنها بر رفتار بیماران اهمیت چندانی ندارد. اما بر مبنای تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامتی یک مسئله چندبعدی است و علاوه بر بعد جسمی، دارای ابعاد روحی- روانی و اجتماعی است. باید توجه داشت که ابعاد مختلف سلامتی و یا بیماری بر یکدیگر اثر گذاشته و تحت تأثیر یکدیگر قرار میگیرند. طراحی داخلی فضای درمانی، جزء جداییناپذیر کیفیت طراحی محیط به شمار میرود. اما نباید عناصر و لوازم صرفاً لوکس و شیک را با مبحث طراحی داخلی اشتباه گرفت. پژوهشها نشان میدهد که ایجاد انعطافپذیری بالا، امنیت، صمیمیت و آرامش در محیطهای درمانی که حضور در آن منجر به اضطراب و هراس در مراجعین میگردد، علاوه بر آنکه بر غنای مجموعه خواهد افزود،
دغدغههای ناشی از حضور کاربر در محیطی ناآشنا و غیر خانگی را نیز برطرف مینماید.عدم توجه به طراحی کالبدی و طراحی داخلی در فضاهای درمانی، نارضایتی کاربران را در پی دارد. همانگونه که اینگام و اسپنسر - 1997 - در پژوهشی دریافتند که بهرهگیری از نور مناسب، مبلمان زیبا و راحت در کنار کالبد فیزیکی و معماری بنا، در کاهش میزان استرس بیماران مؤثر است. کلینیکهای دندانپزشکی بهعنوان یکی از مراکز بهداشت و درمان دهان و دندان، سهم عمده و ویژهای در فضاهای درمانی دارند؛ زیرا در این مراکز، مدتزمان حضور بیماران بیشتر از سایر مطبهای پزشکی و کمتر از بیمارستان میباشد. مشاهدهها نشان میدهد، به دلیل ادراک قبلی از فرایند درمان در مطبهای دندانپزشکی، همواره بیماران با حس ترس و اضطراب در این فضاها مواجه بودهاند. این امر بسیاری از افراد را بر آن داشته تا همیشه جهت درمانهای اجباری و کمتر به جهت پیشگیری به این مراکز مراجعه نمایند
-2 مفهوم امنیت و درمان ناامنی فضا:

بر اساس تئوری نیازها در هرم مازلو در، امنیت یکی از نیازهای ضروری و پایهای برای تعالی انسان تلقی میشود - الیاس زاده مقدم و ضابطیان، - 1389 امنیت مفهومی است که دارای دو بعد ذهنی و عینی است. از بعد عینی، امنیت به معنای ایجاد شرایط و موقعیت ایمن برای حفاظت و گسترش ارزشهای اصولی و حیات ملی است. از بعد ذهنی، امنیت به معنای احساس امنیت است. امنیت از بعد ذهنی ارتباط مستقیم با ذهنیت و ادراک مردم و دولت از آسیبپذیری و تهدیدات امنیتی دارد - نظری، . - 1389 گفته میشود که جرم یکی از مسائل اصلی تهدیدکننده کیفیت زندگی شهری است، به همین دلیل افراد از مکانهایی که توأم با خطر شخصی و جانی است دوری میجویند - Blobaum . - & Hunecke, 2005 در این میان پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی بر این فرض استوار است که با طراحی صحیح محیط میتوان علاوه بر بهبود کیفیت زندگی، از میزان جرائم نیز کاست . - Park, 2010 - ایده اصلی تأثیر فضاها در خشونت و پیشگیری از خشونت از طریق تغییر محیط، برای نخستین بار از سوی نیومن و جیکوبز شکل گرفت. کل هدف این ایده، کنترل جرم قبل از کنترل مجرم بود. چشمان محققان بر روی فضاهای فیزیکی متمرکز بود و رابطه فضا با جرم سؤال اصلی بوده است. بهعبارتدیگر، ا گر محیط به نحوی طراحی شود که بتواند موجب بهبود نظارت افراد شده، تعلق ساکنان آن را به قلمرو خود بالابرده و تصویری مثبت از فضا ایجاد کند، فرصتهای مجرمانه کاهش خواهد یافت و مجرمان از ارتکاب جرم بازخواهند ماند

-3 اجتماعپذیری محیط کالبدی:

ادبیات حاکم بر مطالعات انسان و محیط نشان میدهد مطالعه فضای کالبدی مستلزم ملاحظه فعالیتها در آن است. بارکر بر ماهیت جمعی- رفتاری فضاهای فعالیت تأکید داشته است و تعاملات جمعی در فضاهای فعالیت را بهمثابه قابلیتی برای فضا مورد تأکید قرار داده است گرچه بیشتر تحقیقات انجامشده در رابطه با اجتماعپذیری محیطهای جمعی موردنظر بوده است،اما چگونگی برقراری تعاملات جمعی در همه عرصههای محیط انسانساخت اعم از فضاهای خصوصی، نیمه عمومی و عمومی مورد تأکید قرارگرفتهاند. بهویژه برقراری روابط جمعی در سطح کاربرانِ یک محیط خصوصی همچون مسکن نیز به دلیل تأثیر بر کیفیت زندگی مورد تأکید قرار دارد. درواقع اهمیت اجتماعپذیری فضا به حدی است که بسیاری از نظریهپردازان بر تأثیر این کیفیت بر دلبستگی به مکان زندگی تأکید ورزیدهاند. بر طبق این نظرات دلبستگی به مکان نهتنها بهتوسط وجوه فیزیکی در یک مکان تقویت میشود بلکه کیفیت تعاملات اجتماعی در مکان نیز بر دلبستگی به مکان مؤثر میباشند - . - Poll, 2002 هال بهمنظور مطالعه تعاملات جمعی در فضا مفاهیمی همچون اجتماعپذیری را موردمطالعه قرار داده است. وی عقیده دارد مطالعه هر فضای فعالیت بسته به بستر هنجاری و رویدادهای جاری رفتاری در فضا برخوردی خاص را میطلبد . در مطالعه وی محیط به دودسته محیطهای اجتماعپذیر و محیطهای اجتماع دستهبندیشدهاند. محیطهای اجتماعپذیر موجب تشویق و ترغیب تعاملات جمعی میگردند و محیطهای اجتماعپذیر تعاملات جمعی را کم مینمایند. در این راستا بسیاری از پژوهشهای اخیر رابطه مشخصههای فضای کالبدی و تعاملات جمعی را محور خود قرار دادهاند. محور این پژوهشها بر این است که در هر محیط، فضای کالبدی بهمثابه سامانهای فضایی عمل مینماید و مشخصههای این سامانه فضایی بر تعاملات جمعی کاربران مؤثراست در این مطالعات رابطه میان سازماندهی اجتماعی و ساختار محیط موردمطالعه قرار میگیرد. بر این اساس مولسکی و لنگ بیان داشتهاند که مکان فیزیکی در حالتی ایدئال به سه صورت از رفتارها و رویدادهای رفتاری در فضا پشتیبانی مینماید. نخست اینکه مکان فیزیکی عناصر فیزیکی و مشخصههای لازم برای تداوم و پایایی آسایش افراد در محیط را فراهم میآورد.بهعنوانمثال نور، ویژگی مهمی در محیط فیزیکی است که مکان فیزیکی چگونگی آن را مشخص مینماید. دوم اینکه محیط فیزیکی فراهمکننده امکانات و سازماندهی فضایی است که نظامها و الگوهای ویژه فعالیت در فضا را قوام میبخشد و دیگر فعالیتها را کمرنگ مینماید. بهعبارتدیگر محیط فیزیکی شکلگیری روابط جمعی را تسهیل نموده، سطح مطلوبی از خلوت را در فضای فعالیت فراهم میآورد. متغیرهای عملیاتی در این سطح شامل ابعاد،هندسه فضا و روابط و ارتباطات فضایی در فضاهای فعالیت میباشد. درنهایت محیط انسانساخت مولد و تضمینکننده احساسات، تجارب و ادراکات نمادین و زیبایی شناسانه است که بهمثابه کیفیاتی در محیط، ادراکات کاربران را تحت تأثیر قرار میدهند. این سه سطح همواره بهصورتی تعاملی و متغیر رابطه بین تعاملات اجتماعی و نظامهای رفتاری در فضا را کنترل مینمایند.نسر به ویژگیهایی در محیط اشاره دارد که بر تأثیر احساسی- جمعی کاربران در محیط زندگیشان دلالت دارد. علاوه بر این ابعاد احساسی و موقتی تجارب کاربران در محیط بهمثابه اجزای لاینفک تعاملات افراد و محیط زندگی شناختهشده است. این امربر ضرورت اهمیت به مطالعات فضای زندگی کاربران و پیوستگی و جداییناپذیری ادراک آنها از محیط با فضای زندگیشان دلالت دارد بنابراین اشتیاق به فعالیتهای جمعی در فضای زندگی در سطوح مختلف خانواده و جمع با سازمان فضای کالبدی رابطه دارد، چنانکه مطالعه محیطها نشاندهنده تشکیل کانونهای فعالیت در نقاط خاص فضای فیزیکی و ارزشگذاری و تفاوت گذاری در برخی نقاط یک فضا است که به ویژگیهای فضا وابسته است.بنابراین در این تحقیق منظور از اجتماعپذیری فضا، این است که فضای کالبدی بر اساس مشخصههای فضایی خود موجب تشکیل کانونهای فعالیت و اشتیاق به فعالیت در قسمتهایی خاص از فضا میگردد. بنابراین با فرض این تحقیق که هرگاه محیط کالبدی امکان ادراک طبیعت را فراهم آورد قابلیت اجتماعپذیری فضاهای فعالیت و اشتیاق به فعالیتهای جمعی متأثر از امکان ادراک طبیعت افزایش مییابد، چارچوب مطالعه بر مبنای مطالعه سامانه جمعی- فضایی محیط پیریزی میگردد 

-4 نقش محیط داخلی فضاهای درمانی در کاهش استرس:

بر مبنای نظریاتدَلوین و آرنیل - 2003 - محیطهای مراقبتی بهداشتی و تأثیرات آنها بر بیماران، دارای ادبیات و گستره وسیعی میباشد، بهطوریکه بسیاری از مدیران و کارشناسان را در رشتههایی نظیر معماری، مشاوره و روانشناسی به خود جذب نموده است. در عصر حاضر و با توجه به نمونههای معماری، طراحی تسهیلات مراقبتی بهداشتی بهعنوان ماشین درمان در محیطهای پزشکی، بهجای طراحی محیطی در جهت ارتقای سلامتی، موردتوجه قرارگرفته است. بسیاری از محققان نظیر لَمپرچت - - 1998، بر این باورند که طراحی حساس 9 میتواند روند بهبود را افزایش داده و بر سلامت روانی و جسمی بیماران به میزان زیادی - تحت تأثیر طراحی ساختمانهای درمانی - مؤثر واقع شود. تحقیقات بهداشت محیطزیستعمدتاً بر نقش محیط بیمارستان در تجارب بیماران در طول درمان متمرکزشده است. بخش مهمی از این تجربه باکیفیت درمانی که بیماران دریافت میکنند مرتبط است. بااینحال، مفهوم کیفیت مراقبت، مبهم است. اما کونو معتقد است که کیفیت مراقبت های بهداشتی بر دو گونه است: کیفیت حقیقی یا واقعی وکیفیت ادراکی. کیفیت حقیقی، کیفیت خدمات ارائهشده در محیط درمانی است درحالیکه کیفیت ادراکی، حاصل حضور فرد و تجربه وی از محیطی است که در آن قرارگرفته است - نظیر فضایی گرم و صمیمی و یا حس خانگی در محیط. شاید بتوان کیفیت ادراکی را مقدم بر کیفیت حقیقی دانست، زیرا طبق پژوهشهای انجامیافته، در بسیاری از موارد، بالا بودن کیفیت ادراکی در حد مطلوب و یا ایدئال نقایص حاصل از خدمات ارائهشده در بخش درمانی را تحتالشعاع قرار داده و آن را در حد قابل قبولی نشان داده است. مشاهدات آرنیل و دَلوین - 2002 - نشان میدهد که مطالعات انجامشده در زمینه کیفیت ادراکشده از درمان و کیفیت ادراکشده از خدمات درمانی توسط بیمار، رابطهای تنگاتنگ با میزان همدلی ، گرمی و دوستی بیمار در محیطی که کاربر آن را تجربه نموده است، دارد. حتی پیش از آنکه بیمار با کارکنان و کادر پزشکی تعاملی داشته باشد؛ محیط نقش مهمی در انتقال همدلی، گرمی و دوستی را در فضای درمانی بر عهده دارد. به همین دلیل، بسیاری از جنبههای کیفیت ادراکشده از درمان که به نظر میرسد توسط بیمار مشاهدهشده است نهتنها تعاملی مثبت بین کارکنان و بیمار برقرار میکند، بلکه بین بیمار و محیط نیز به وجود میآید. لذا محیط، نقش مهمی در انتقال همدلی، گرمی و دوستی را در فضاهای درمانی بر عهده دارد. همانگونه که راگا - 1997 - در تحقیقات خود نشان داده است؛ ا گر دستهبندیهای عملکردی و ادراکی از نیازها راضیکننده نباشد، افراد تعاملی مطلوب با روند درمان نخواهند داشت تحقیقات بر روی استرسهای محیطی و بهداشت محیط نشان میدهد، میتوان بهطور مؤثری از طریق افزایش تناسب و تعامل میان یک فرد و محیط پیرامون، استرس را کاهش داد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید