بخشی از مقاله

چکیده:
انتخاب ساختار سرمایه مناسب یکی از مهمترین وظایف مدیران مالی شرکتها است. انتخاب ساختار سرمایه مناسب نیازمند شناسایی عوامل مؤثر بر آن و پیشبینی دقیق آن در آینده با استفاده از متغیرهای تأثیرگذار بر آن است. با توجه به اهمیت نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه و همچنین، بهبود ساختار سرمایه، در پژوهش حاضر هدف بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر ساختار سرمایه است.

برای دستیابی به این هدف در یک مطالعه همبستگی، کاربردی و میدانی، جامعه آماری شرکتهای فعال پذیرفته شده در حوزه صنایع مواد غذایی، مواد دارویی و مواد شیمیایی به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند و با روش فیلترینگ بورس تعداد 47 شرکت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که بین نقدشوندگی، هزینه سهام عادی و اهرم مالی رابطه معنیدار وجود دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش با پژوهش سلطانی و بهرامی - 1390 - ، لیپسون و مورتال - 2013 - ، آدومسیریکول و همکاران - 2010 - و لزموند و همکاران - 2008 - همخوانی دارد.

مقدمه

به حداکثر رساندن ثروت سهامداران و کاهش هزینه سرمایه از جمله اهداف مدیران مالی به شمار می رود. در این راستا، تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه یکی از مؤثرترین راهکارها برای رسیدن به این اهداف است

مدیران شرکت ها برای افزایش ارزش سهام شرکتهاغالباً درصدد اتخاذ تصمیمات مناسب برای دست یابی به بهینه ترین ترکیب منابع مختلف سرمایه ای هستند. در زمینه ترکیب بهینه منابع سرمایهای، نظریه های متفاوتی مطرح گردیده است. بر اساس این نظریه ها، گروهی معتقدند که شرکت باید از حداکثر وام در ساختار مالی خود استفاده کند و برخی دیگر اعتقاد دارند که هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوان بر اساس آن برتری وام را به اثبات رسانید بر مبنای دیدگاه سنتی ساختار سرمایه، با استفاده از اهرم، می توان ارزش شرکت را افزایش داد و برای کاهش هزینه سرمایه، به شرکت ها پیشنهاد می شود میزان بدهی های خود را افزایش دهند. هر چند، با افزایش بدهی، میزان ریسک نیز افزایش مییابد و در نتیجه بازار، نرخ بهره بالاتری را برای بدهیها مطالبه مینماید 

هر چند ساختار سرمایه به عنوان عاملی موثر بر هزینه سرمایه و ارزش شرکت شناخته شده اما تأثیر نقدشوندگی سهام بر هزینه سرمایه و ارزش شرکت نیز مورد توجه پژوهشگران بوده است. اساساً نقدشوندگی، مفهومی پیچیده و دارای ابعاد مختلف است و یکی از کارکردهای بورس اوراق بهادار به شمار میرود. نقدشوندگی به معنای توانایی خرید یا فروش یک دارایی با هزینه ای پایین و بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت آن دارایی است. بر همین اساس عدم نقدشوندگی یک دارایی مالی نیز به عنوان ریسک آن دارایی تلقی می گردد، که سبب افزایش هزینه معاملاتی آن دارایی میشود

نظر به تأثیر ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام بر بازده مورد انتظار، هزینه سرمایه، و ارزش شرکت، یافته های به دست آمده از بررسی رابطه ساختار سرمایه و نقدشوندگی می تواند برای مدیران، سرمایه گذاران و تحلیلگران و پژوهشگران بازار سرمایه ایران راه گشا و با اهمیت باشد. مؤسسات و شرکتهای اقتصادی بهویژه فعالان در بخش صنعت، برای ادامه حیات و فعالیتهای تولیدی خود و همچنین توسعه فعالیتها، به سرمایههای کلان نیاز دارند. همچنین، این مؤسسات و شرکتهای اقتصادی برای تأمین سرمایه مورد نیاز خود وابستگی شدیدی به بازارهای مالی دارند. نقش این بازارها در اختیار گذاشتن سرمایههای لازم برای مؤسسات و شرکتها است.

یکی از نکات اساسی مورد توجه مدیران مالی شرکتهای اقتصادی، روشها و میزان تأمین مالی است. بنابراین، با توجه به اهمیت تأمین مالی بهینه اتخاذ تصمیم مناسب در حوزه ساختار سرمایه امری ضروری بهشمار میرود - ابزری و همکاران، . - 1386 بر طبق مطالعات انجام شده در حوزه ساختار سرمایه، ساختار سرمایه بهینه توسط تعدادی از عاملهای مختلف شناسایی میشود. اتئوریهای تصمیم ساختار سرمایه سنتی بیان میکنند که اندازه، فرصتهای رشد و سودآوری سهام بر ساختار سرمایه تأثیر میگذارد

تئوریهای جدید، نقدشوندگی را نیز به عنوان عاملی تأثیرگذار بر ساختار سرمایه معرفی میکنند. بر مبنای این تئوریها نقدشوندگی سهام موجب افزایش تمایل شرکت به انتشار سهام میشود چرا که هرچه نقدشوندگی سهام بالاتر باشد مقدار هزینه انتشار سهام کاهش و در پی آن هزینه دارایی کاهش مییابد. بنابراین، هرچه قابلیت نقدشوندگی سهام بیشتر باشد شرکتها تمایل بیشتر به تأمین مالی از طریق انتشار سهام دارند و در نتیجه مقدار اهرم مالی کاهش مییابد با توجه به اهمیت نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه، در پژوهش حاضر هدف بررسی این امر است که آیا بین عدم نقدشوندگی و تصمیمات ساختار سرمایه رابطه معنیداری وجود دارد و آیا این رابطه تحت تأثیر هزینه سهام عادی قرار میگیرد؟

پیشینه تحقیق:
پورابراهیمی و همکاران - 1391 - در پژوهشی تحت عنوان »نقدشوندگی بازار سهام، ویژگیهای شرکت و میزان سود تقسیمی« پس از کنترل ویژگیهای منحصر به فرد شرکتها شامل اندازه، سودآوری و فرصتهای رشد به بررسی رابطه بین نقدشوندگی بازار سهام و میزان سود تقسیمی پرداختند. آنها با استفاده از دادههای 145 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس و اوراق بهادار تهران بین سالهای 1383 تا 1390 دریافتند که سرمایهگذاران در بورس، عوامل نقدشوندگی سهام شامل نرخ گردش سهام و نسبت روزهای معاملاتی را بهعنوان متغیری برای توضیح سود تقسیمی در نظر نمیگیرند. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که بین سودآوری و اندازه شرکت با میزان سود تقسیمی رابطه معنیداری وجود ندارد ، اما رابطه مثبت و معنیداری بین فرصتهای رشد با درصد سود تقسیمی وجود دارد.

حسینی و همکاران - 1390 - در پژوهشی با عنوان »بررسی ارتباط بین عملکرد شرکتها و نقدشوندگی بازار سهام« بر پایه نظریههای نمایندگی و بازخورد، به بررسی ارتباط بین معیارهای عملکرد و نقدشوندگی سهام با استفاده از رگرسیون چندمتغیره پرداختند. یافتهها نشان دادند که بین معیارهای نقدشوندگی و عملکرد شرکت رابطه معنیدار وجود دارد. همچنین، آنها با مقایسه دو معیار عملکرد بازده داراییها و شاخص Q توبین دریافتند که شاخص Qتوبین به دلیل بهکارگیری ارزشهای بازار، معیار مناسبتری برای مطالعه رابطه بین عملکرد و نقدشوندگی سهام شرکتها است.

سلطانی و بهرامی - 1390 - در پژوهشی با عنوان »رابطه تغییرات ساختار سرمایه و تغییرات نقدشوندگی سهام« به بررسی رابطه بین تغییرات ساختار سرمایه و تغییرات نقدشوندگی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1383 تا 1387 پرداختند. آنها برای بررسی این رابطه از روش رگرسیونی با دادههای ترکیبی استفاده کرده و نشان دادند که تغییرات ساختار سرمایه بر تغییرات نقدشوندگی سهام تأثیر منفی معنیدار دارد، اما تغییرات نقدشوندگی بر تغییرات ساختار سرمایه تأثیر معنیدار ندارد. ستایش و همکاران - 1389 - در پژوهشی با عنوان »بررسی تأثیر کیفیت افشا بر نقدشوندگی سهام و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران« با بررسی 105 شرکت طی دوره زمانی 1383 تا 1387 دریافتند که بین اندازه شرکت و نقدشوندگی جاری و آتی آن رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد.

اما رابطه معنیدار بین کیفیت افشا و نقدشوندگی جاری و آتی شرکت وجود ندارد. علاوه بر این، ایشان دریافتند که رابطه معنیدار بین کیفیت افشا و هزینه سرمایه سهام عادی جاری و آتی شرکت وجود دارد، همچنین بین اندازه شرکت و هزینه سرمایه سهام عادی جاری و آتی آن رابطه وجود ندارد.

یحیی زادهفر و همکاران - 1389 - در پژوهشی تحت عنوان »بررسی رابطه نقدشوندگی با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران« با استفاده از نرخ گردش سهام به عنوان شاخصی برای اندازهگیری نقدشوندگی به بررسی رابطه بین نقدشوندگی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. آنها با استفاده از اطلاعات مربوط به بازه زمانی 1381 تا 1387 و روش تحلیل دادههای تابلویی دریافتند که رابطه مثبت و معنادار بین متغیر نرخ گردش و بازده سهام وجود دارد. ایشان بیان داشتند که این امر ممکن است به دلیل افزایش جذابیت سهام نقدشونده و افزایش تقاضا برای اینگونه سهام باشد.

لیپسون و مورتال - 2013 - در پژوهشی با عنوان » نقدشوندگی و ساختار سرمایه« به بررسی تأثیر نقدشوندگی بر ساختار سرمایه شرکتهای انگلستان پرداختند. ایشان دریافتند که هرچه قابلیت نقدشوندگی سهام بیشتر باشد شرکتها تمایل بیشتری به تأمین مالی از طریق انتشار سهام دارند و در نتیجه مقدار اهرم کاهش مییابد. آدومسیریکول و همکاران - 2010 - در پژوهشی با عنوان »نقدشوندگی و ساختار سرمایه« به بررسی رابطه بین نقدشوندگی سهام و ساختار سرمایه شرکتها پرداختند.

نتایج این تحقیق نشان دادند که شرکتهایی که سهامشان قابلیت نقدشوندگی بالاتری دارد، هزینه سرمایه کمتری را تجربه میکنند و انگیزه استفاده از انتشار سهام، در مقایسه با بدهی در ساختار سرمایهشان بیشتر است. همچنین، شواهد تجربی رابطه معکوس بین اهرم مالی و نقدشوندگی سهام را نشان دادند. لزموند و همکاران - 2008 - در پژوهشی تحت عنوان »ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام« نشان دادند که استفاده از بدهی، منجر به کاهش نقدشوندگی سهام میشود. از این رو، شرکتهایی که نسبت بدهی به سرمایه بیشتری دارند، چون از طریق بدهی تأمین مالی نموده- اند، احتمالا عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری دارند. ایشان بر این باورند که هرچند اتخاب اهرم مالی بر نقدشوندگی سهام تأثیرگذار است، ولی نقدشوندگی سهام بر انتخاب اهرم مالی مؤثر نمیباشد.

باراث و همکاران - 2008 - در پژوهشی تحت عنوان »آیا عدم تقارن اطلاعات بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیرگذار است؟« به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام پرداختند. آنها نشان داند که شرکتهایی که درصد تأمین مالی از طریق بدهی بالاتری دارند، نقدشوندگی سهامشان کمتر است و نیز ادعا کردند که این رابطه معکوس، نظریه ساسلهمراتبی را تأیید میکند. همچنین بیان داشتند که عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر، منجر به استفاده بیشتر از بدهی میشود. سارلیجیکا و هارک - 2001 - در پژوهشی تحت عنوان »تأثیر نقدشوندگی بر ساختار سرمایه: مطالعه موردی شرکتهای کرواسی« با استفاده از تحلیل همبستگی به بررسی رابطه نقدشوندگی و ساختار سرمایه پرداختند. ایشان دریافتند که رابطه بین اهرم مالی کوتاه مدت و نقدشوندگی قویتر از رابطه بین اهرم مالی بلند مدت و نقدشوندگی است. همچنین ایشان دریافتند که هرچه میزان داراییهای نقدشونده بیشتر باشد، اهرم کمتر میشود.

فرضیه های تحقیق
بین نقدشوندگی سهام و ساختار سرمایه رابطه معنیدار وجود دارد.
بین نقدشوندگی سهام و هزینه سهام عادی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. افزایش هزینه سهام عادی باعث تکیه بیشتر بر تأمین مالی از طریق بدهی میشود. افزایش نقدشوندگی سهام باعث تکیه کمتر بر تأمین مالی از طریق بدهی میشود.در نظر گرفته میشود.

اهمیت و ضرورت تحقیق:
انتخاب ساختار سرمایه مناسب یکی از مهمترین وظایف مدیران مالی شرکتها است. انتخاب ساختار سرمایه مناسب نیازمند شناسایی عوامل مؤثر بر آن و پیشبینی دقیق آن در آینده با استفاده از متغیرهای تأثیرگذار بر آن است. با توجه به اهمیت نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه و همچنین، بهبود ساختار سرمایه، در پژوهش حاضر هدف بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر ساختار سرمایه است.

روش تحقیق
از آن جا که هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نقدشوندگی و تصمیمات ساختار سرمایه به منظور ارتقای ساختار سرمایه است، لذا پژوهش از جنبه هدف کاربردی است. همچنین، با توجه به اینکه این پژوهش به بررسی رابطه بین نقدشوندگی و تصمیمات ساختار سرمایه که یک رابطه علت و معلولی است میپردازد، لذا ماهیت پژوهش حاضر تحلیل همبستگی است.

جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که از بین آنها شرکتهایی که طی سالهای 1387 تا 1392 فعال بودند به تصادف انتخاب و اطلاعات ماهانه آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید