بخشی از مقاله
چکیده
یکی از آموزههای مهم و قابل بحث عرفان اسلامی حقیقت محمدیه است و مراد از آن به اصطلاح متصوفه و عرفا، ذات احدیت به اعتبار تعین اوّل است. این حقیقت به عنوان مبدأ و معاد، شالوده نظام آفرینش، نخستین وجود منبسط و تجلی حق، سبب حدوث و بقای عالم، واسطه حق و خلق و غایت نظام هستی معرفی شده است در شرح و بسط این موضوع در جهان بینی عرفانی مخصوصاً در مکتب ابنعربی و پیروان او مطالب و مسائل مهمی مطرح گردیده که بیشتر حول محور اولین، کاملترین و جامعترین مخلوق میباشد. این حقیقت تحت عناوین و تعابیر مختلف و قریب به هم از جمله: اسم اعظم، روح اعظم، امر، بهمن - در زبان پهلوی - ، تجلی اوّل، صادر اوّل، عقل اوّل، معلول اوّل، جوهر، درّ بیضاء، روح عالم، روح محمّدی، عقل فعّال، علّت ثانی، نفسالرّحمن، هباء و... مورد توجه قرار گرفته است. این نامهای مختلف در واقع به لحاظ اعتبارات و اوصاف گوناگونی است که بدان داده شده و
هدف این مقاله تشریح و تبین آن اوصاف و ویژگیها است.
-1مقدمه
روح محمدی به اعتبار کلیت و عدم تقید همان عقل اول است اما همین روح به اعتبار تعلق به صورت بشری و هیأت ناسوتی مغایرتی با عقل اول و لحاظ کلیت آن پیدا میکند ولی این مغایرت دو حقیقت متباین نیست بلکه مغایرتی است از نوع مغایرت کلی و جزیی خویش.
عارفان اندیشمند اسلامی معتقدند همانگونه که عالم آفرینش دارای غیب و شهادت است به طریق اولی انسان نیز دارای غیب و شهادت است. لذا برای انسان دو نشئه ظاهر و باطن، سر و علن، ملک و ملکوت قائلند که هر کدام دارای درجات و مقاماتی است. بالاخص نفس باطنی و غیبی انسان که خود دارای بواطن و مراتب ملکوتی است. اینان روح و دل آدمی را نمودار عالم غیب میدانند و قوای ظاهری و جسمی او را عالم شهادت میشمارند. بر این اساس پیامبر اعظم - ص - نیز دارای ظاهر مُلکی است که تعبیر به »شخص« آن حضرت میشود و دارای باطن ملکوتی است که »شخصیت« او را شامل میگردد.
آنچه مربوط به شخص و ظاهر ایشان است چون سایر انسانها در زمانی متولد میشود و زندگی و فعالیت و تغذیه و زاد و ولد میکند. »انا بشر مثلکم.« - کهف - 110 / در عین حال دارای تکالیف و وظایف ویژهای مربوط به رسالت و نبوتش نیز میباشد که جایگاه و مرتبه او را در دنیا با سایر انسانها متمایز میسازد چونکه »داعیا الیالله و سراجا منیرا.« - احزاب - 46 / بود اما عمر مادی و وظیفه دنیویاش یعنی » رسالت« روزی به پایان رسید و این دنیای فانی را وداع کرد چراکه حق تعالی فرمود: »انک میت و انهم میتون.« - زمر - 39 / اما وجه معنایی و ملکوتی آن حضرت و شخصیت حقیقی ایشان که »ولایت« او میباشد از عظمت و شدت وجودی خاصالخاصی برخوردار است که نمرده است و پایانی ندارد بلکه حقیقت و نورانیتی است که واسطه فیض و نور حضرت حق بوده و عالم و آدم را از جانب فیاض و نور مطلق، هستی و نور میبخشد و رحمت واسعه خداوند بر مخلوقات است لذا خداوند فرمود: »و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین.« - انبیاء - 107 / همانکه مظهر اسم اول و آخر الهی بلکه مجلای اسمای جمال و جلال و همه اسمای حسنای ست،او و انسان کامل کمّل اکمل اوست که بود قبل از آنکه عالم خلق شود و غایت خلقت و ایجاد افلاک و کائنات است و ... این مرتبه از هستی و تجلی حق که ویژه پیامبر اعظم است حقیقت محمّدیّه - ص - نام دارد.
اوصاف و ویژگهای حقیقت محمّدیّه
.1 صادر نخستین و اولین مخلوق بیواسطه واجبالوجود
فلاسفه صادر نخستین از خداوند را عقل اول مینامند که در اصطلاح عرفانی معادل روح محمدی یا حقیقت محمدی است. این حقیقت اولین مخلوق بیواسطه واجبالوجود و نخستین تنزل حق به صورت وجود امکانی و خلقی است. واسطه فیض موجودات دیگر است و همه کمالات مراتب پایین را به نحو اتم و اکمل داراست.
ابن عربی در اینباره گوید: »و آغاز آفرینش هباء و اولین موجود در آن حقیقت محمدی است زیرا او خلیفه الهی در عالم بوده و همه هستی در تسخیر اوست پس خداوند سبحان هنگامی که اراده نمود عالم را خلق کند از آن اراده مقدسه حقیقتی پدید آمد که از آن به هباء یاد میگردد و هیچ موجودی از نظر قبول و پذیرش در آن هباء زمینه نداشت جز حقیقت محمدی که از او به عقل تعبیر میشود پس حقیقت محمدی آغاز آفرینش عالم و اولین موجودی است که پدیدار گردیده