بخشی از مقاله

چکیده

برای فهم نظر قرآن در یک مسئله باید به قواعد و نظریات اهل خبره در تفسیر مراجعه کرد. در این بین یکی از واژگان مبهم که محل تعارض آراء بین مردم و مفسیرین واقع شده،واژه روح است.درباره این واژه اقوال مختلفی در کتب تفسیری و روایی و کلامی وجود دارد .در حالی که ریشه بسیاری از این اختلافات عدم نگاه جامع به آیات قرآن درباره روح است.لذا هدف نویسنده از این مقاله بررسی تطبیقی واژه روح در میان آیات قرآن است و تبیین کند روحی که خدا در قرآن از آن سخن به میان آورده است، چیست و با تبیین قول حق در مسئله، اختلافات موجود بین صاحب نظران را رفع کند.

طبق یافته این تحقیق، مراد خدا از روح در قرآن یک عقل کلی است که در انسان، حیوان و نباتات مشترک است.این روح دارای دو ویژگی است : -1 روح از جنس امر و ملکوت است.یعنی روح کلمه ایجاد و خلق خداست که اسباب مادی در آن دخالت و تاثیری ندارند.-2 روح یک امر مجرد است که تعلق به بدن مادی دارد و با نبود آن بدن از بین میرود.این روح بین انسان و حیوان مشترک است.درپایان هم این دو امر را به یک مطلب میرساند.یعنی روح از جنس امر خداست که به بدن تعلق گرفته و باعث قوام بدن شده و بدون آن انسان و موجودات حیاتی ندارند.

مقدمه

انسان فطرتا ذات پرسش گری دارد و درباره تمامی وقایع پیرامون خود به بررسی و پرسش میپردازد.یکی از مسائلی که مورد اتفاق تمامی انسانهاست، این است که انسان متشکل از جسم و روح است و از آنجا که جسم امری محسوس است لذا شناخت آن برای انسان آسانتر از روحی است که از جنس ماده نیست . سوال از چیستی و ماهیت روح در همه ادوار تاریخ مطرح بوده است.حتی این مسئله در تمامی ادیان اعم از یهود، مسیح و ... وجود داشته است. اسلام هم به عنوان دین جامع و خاتم برای هدایت تمامی مردم تا قیامت، از طرف خدا نازل شده است،بدیهی است که از پیامبر اکرم به عنوان آورنده این دین درباره چیستی و ماهیت روح سوال شود.

واژه روح در کتب لغت به معنای نفس و جان آدمی یا خلقی مثل انسان یا جبرئیل و حتی به معنای قرآن نیز دانسته شده است

حال درباره روح در این آیه و آیات مشابه، بین مسلمین اختلاف وجود دارد و سوالات زیادی درباره آن مطرح است که مراد از روح قرآن است یا فرشته ؟ موجود مستقلی مثل سائر موجودات یا مراد جان و روان انسانی است ؟.

اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته،به بررسی قسمتی از آیات روح در قرآن پرداخته اند و در آنها بحث جامعی که تمامی واژگان روح در قرآن را بررسی کرده باشد و به نقد و بررسی ادله پرداخته باشد ،وجود ندارد .لذا بر خود لازم دانستیم که با بررسی تمامی آیاتی که واژه روح در آنها آمده به رد و اثبات این اقوال بپردازیم و در آخر قول حق در مسئله را بیان کنیم ،که حقیقت روح در آیات قرآن به چه معناست؟

فصل اول: روح در لغت

کلمه روح به معنای نفس است که قابلیت تذکیر و تانیث دارد و جمع آن ارواح است .ابوبکر الانباری میگوید:روح و نفس به یک معنا هستند و فرقشان در این است که روح نزد عرب مذکر است و نفس مونث. در آیه 85 اسراء - یسئلونک عن الروح... - گفته اند: که روح در اینجا به معنای آن چیزی است که،حیات نفس به آن است. فراء در ضمن آیه 85 اسراء گفته : مراد خدا این است که روح از علم خداست که کسی از شما آن را نمیداند و در توضیح روح فرموده است:روح چیزی است که به وسیله آن زندگی میکند که خدا علم آن را به احدی از بندگانش نداده است.

وی در ادامه میفرماید: ابوهیثم درباره روح گفته: روح همان نفسی است که انسان با آن تنفس میکند و در همه جای بدن و جسم او موجود است و در صورت خروج ،بدن تنفسی ندارد . از این معنا در فارسی به جان تعبیر میشود. زجاج در تفسیر روح آن را به وحی یا امر نبوت تعبیر کرده است و قرآن را روح خوانده است .

ابوعباس در تفسیر روح آن را به وحی تعبیر کرده و فرموده: روح از آن جهت که حیات انسان از مرگ با کفر است ،روح نامیده شده است. یعنی وحی باعث میشود که انسان با کفر از دنیا نرود و همانطور که انسان با جان زنده است،حیات معنوی او هم با وحی امکان پذیر است.

زجاج در تفسیر روح آن را خلقی از خدا میداند که مثل انسان است ولی انسان نیست. ابن عباس میفرماید: روح یک فرشته است که در آسمان هفتم است که صورتش مثل انسان است و بدنش مثل ملائکه. ازهری از ابن عباس نقل میکند که روح در آیه52 شوری و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا... مراد آن چیزی است که جبرئیل آورد که همان دین است و به وسیله آن انسان زند شده است.

درباره روح اقوالی ذکر شده است :

-1ابن عباس و گروهی:مراد روح و روان انسان است

-2حسن و قتاده : مراد جبرئیل یا فرشته دیگری که از شگفتانگیزترین مخلوقات خداست و دارای 70 هزار چهره است و در هر چهره ای 70 هزار زبان و با همه زبانها ذکر خدا میگوید.

-3برخی روح را حضرت عیسی میدانند.

-4برخی قرآن و وحی را روح میدانند چرا که قرآن در آیه 52 شوری با این بیان آمده است.کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا...- و مثل آیه 2 نحل و در فلسفه این نامگذاری چنین ذکر شده: نفوس مرده با قرآن و وحی ، حیات و زندگی میگیرند همانطور که حیات اجسام با روح و جان آنها است. این قول با آیه بعد سوره اسراء تایید میشود چراکه خدای متعال در ادامه میفرماید:  قرآن از فعل و خلق خداست و خدا آن را نشانه ای بر صدق ادعا نبوت پیامبرش فرستاده است و اگر خدا میخواست ، آن را بالا میبرد و در آن تصرف میکرد

-5روح به معنا مبد حیات که جاندار بوسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادی میشود.

-6 موجودی مستقل غیر از ملائک. چرا که در سوره قدر روح از ملائک جدا شده است و این جدا شدن دال بر این است که روح غیر از ملائک است .تنزل الملائکه و الروح....

-7نظام و ابن اخشید : روح حقیقت انسان است که زندگی و تکالیف انسان در گرو اوست.پاره ای از دانشمندان معتقدند که خدا روح را از 6 حقیقت آفریده :

نور و روشنایی

عطرآگینی و خوشبویی

بقا و ماندگاری

دانش و بینش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید