بخشی از مقاله
چکیده
مفهوم پایداری نتیجه آگاهی بشر نسبت به مسائل و مشکلات زیست محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی است و توسعه یکی از بزرگترین عوامل در بروز و یا بهبود این مشکلات است. شهرها در گذشته بهترین نمونه های پایداری را در خود متجلی ساخته اند زیرا در ساخت آن ها به مسائل زیست محیطی و توان محیط از نظر تامین منابع آب و دیگر امکانات توجه کافی نشان می دادند زیرا توزیع مناسب جمعیت به آبادانی ملی و منطقه ای می انجامد. در کشور های در حال توسعه ، عمدتا تمرکز بیش از اندازه پتانسیل ها و امکانات موجب جذب جمعیت و فعالیت ها در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است و سبب گردیده که این گونه شهرها بیش از اندازه بزرگ تر از دومین و سومین شهرهای استان خود شوند که این امر باعث بروز مشکلات بسیاری در شهرهای کوچک و بزرگ این جوامع گردیده است.
لذا هدف از این پژوهش توزیع مناسب جمعیت ، تمرکز زدایی ، تقویت اقتصادی و خودکفایی شهرهای کوچک و متوسط از جمله شهر محمدیه است تا از این طریق به کاهش عدم تعادل منطقه ای و به موجب آن کاهش مشکلات زیست محیطی ، اقتصادی و ... بیانجامیم. در این پژوهش مشخص می گردد که عامل اشتغال ، آموزش و درمان مهمترین عوامل در جذب جمعیت و مهاجر پذیری هستند که با تقویت این عوامل می توان گام بزرگی در توانمندسازی این گونه شهرها و کاهش مشکلات بیان شده برداشت.در این پژوهش سعی شده ، پس از بیان مفاهیمی چون توانمندسازی ، توسعه پایدار و شهرسازی پایدار به شناخت دلایل عدم تعادل در حوزه های منطقه ای کشور ، مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ و کوچک این پهنه و بیان استعدادهای بالقوه شهرهای کوچک و متوسط به ویژه شهر محمدیه و ارائه ی راهکارهای موجود از طریق طرح پرسشنامه و نرم ابزار spss پرداخته شود.
کلید واژه ها : پایداری ، توسعه ، توانمندسازی ، شهرسازی پایدار.
-1-1 مقدمه
در آغاز قرن 21 ، جمعیت شهری دنیا حدود 50 درصد از کل جمعیت جهان را شامل می شد. اما پیشبینی می شود که در سال 2025 این میزان از مرز 61 درصد تجاوز نماید. فرایند توسعه شهری در ایران نیز طی سال های اخیر از رشد فزاینده ای برخوردار شده به طوری که طی دو دهه اخیر جمعیت شهری ایران به دو برابر رسیده است. این توسعه به شکلی نامتوازن در شبکه شهری کشور توزیع ومنجر به پیدایش شهرهای پرجمعیت و شکل گیری پدیده نخست شهری شده که این امر ، عدم تعادل در کل نظام شهری را موجب گردیده و نوعی سلسله مراتب شهری غیر عادی را در ایران به وجود آورده است. بیش از 85 درصد از شهرهای کشور در رده جمعیتی کمتر از پنجاه هزار نفر قرار می گیرند این تعداد شهرها عمدتا روستاهای آبادی بوده اند که به دلیل فقدان خدمات و عمران اولیه ای که در شهر ها ارائه می شود اصرار به این داشته اند که به شهر تبدیل شوند و از تسهیلات شهری برخوردار شوند.
مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ می تواند بنا به دلایلی همچون نبود پشتوانه های اقتصادی و اجتماعی لازم از جمله نرخ اشتغال ، نبود بازار مناسب برای محصولات کشاورزی ، پایین آمدن درآمد خانوار و ... رخ دهد. در این بین شهرهای کوچک به عنوان مکانی برای تلاقی فعالیت های روستاهای منطقه ، با سازماندهی فعالیت های مختلف روستاییان ، ایجاد بازاری برای محصولات کشاورزی و در عین حال تامین خدمات مورد نیاز آن ها ، خواهند توانست نقش موثری در جلوگیری از تمایل روز افزون روستاییان برای مهاجرت به شهرهای بزرگ و در نتیجه نگاهداشت جمعیت روستایی حتی در سطحی بالاتر و بازگشت تدریجی جمعیت مهاجرت نموده،ایفا می کند.
در کشورهای در حال رشد شهرهای بزرگ با عدم پیوستگی با شهرهای میانی و کوچک اکثر سطوح عالی خدمات اجتماعی و اقتصادی را به خود اختصاص داده اند و در شهرهای کوچک و میانی با ارتباط ضعیف ، با جوامع پایین تر از خود به صورت فضای پیرامونی ، حاشیه ای و وابسته در آمده اند. حاصل از میان رفتن نقش شهرهای کوچک و متوسط پیدایش شبکه شهری زنجیره ای است که در آن شهر کوچک یا میانی و در مواردی حتی روستا به طور مستقیم با مادرشهر اصلی در ارتباطند. موارد بیان شده باعث بروز معضلات شهری همچون : کمبود مسکن ، بیکاری ، حاشیه نشینی ، مشکلات حمل و نقل ، سیمای نامطلوب شهری ، افزایش بزهکاری های اجتماعی و ... در شهرهای بزرگ شده است.
در ضمن اینکه این پدیده منجر به عقب ماندگی شهرهای کوچک و میانی گردیده و رکود و توقف را برای آن ها در پی داشته است. از آنجایی که جاری ساختن راهکار ها ی اقتصادی در شهرهای بزرگ قادر به رفع این مشکل نبوده در نتیجه توجه به توسعه شهرهای کوچک و توانمند سازی آن ها به عنوان یک راه حل مهم برای مقابله با عدم تعادل و توازن ناشی از رشد نخست شهرها نمود پیدا می کند. در واقع پویایی شهرهای کوچک با ایجاد امکانات شغلی ، آموزشی ، تفریحی ، اجتماعی و ... می توان عامل جلوگیری کننده از مهاجرت به شهرهای بزرگ باشد و مولد توسعه در دیگر نقاط کشور گردد. در حالی که در سال های اخیر به دلیل عدم توجه مسئولان به شهرهای کوچک شاهد کاهش چشمگیر رشد جمعیت آن ها بوده ایم .
در واقع شناخت ناکافی از شرایط محلی ، کمبود سرمایه و مشکلات مدیریتی باعث عقب ماندگی شهرهای کوچک و بروز چالش های بسیاری در آن ها گشته است. علاوه بر این شهرهای کوچک به دلیل داشتن نقش توزیع کننده بازار تولیدات کشاورزی حوزه های روستایی از لحاظ اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردارند و همچنین می توانند موجب تقویت کشاورزی منطقه و کاهش مهاجرت کشاورزان از روستاها به شهرهای اطراف گردند. برای تمرکز زدایی و ایجاد نظام شهری متعادل تر ، سیاست تقویت شهرهای میانی و کوچک برای اولین بار در ششمین برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی فرانسه - - 1971 - 1975 مطرح شد. نظریه رشد شهرهای میانی وکوچک بر منطق فضایی روابط مرکزی - پیرامون بنا شده است.
راندینلی از پایه گذاران اصلی شهرهای میانی و کوچک ، مبنای عملکرد این شهرها را تدارک خدمات برخی صنایع وابسته به کشاورزی و صنایع کوچک و نیز خدمات حمل و نقل تعریف کرده است.طرفداران نظریه نقش شهرهای کوچک ، معتقدند با فراهم آوردن زمینه رشد و توسعه این شهرها در چارچوب کل نظام شبکه شهری ، سیرهای مهاجرتی تغییر یافته و به جای شهرهای بزرگ ، شهرهای کوچک مقصد نهایی مهاجران روستایی خواهند بود. در نتیجه گرایش به الگوی عدم تمرکز ، توسعه فضایی به ویژه در جهت توسعه شهری شهرهای کوچک و میانی به روشنی در سیاست بیشتر کشورهای در حال توسعه ظاهر شده است. جذب مهاجران در شهرهای کوچک ، کاهش جمعیت شهرهای بزرگ را به وجود می آورد و مسایل و مشکلات این قبیل شهرها را تعدیل می نماید. از طرفی تامین امکانات لازم در شهرهای کوچک ، سیستم سکونتگاهی کشورهای در حال توسعه را متعادل و متوازن می سازد و این سیستم در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور نقش اساسی دارد.
شهر محمدیه یکی از شهرهای کوچک استان قزوین است که در فاصله 14 کیلومتری شرق قزوین قرار دارد. این شهر به دلیل نزدیکی به شهرهای بزرگی همچون قزوین و تهران ، قرار گیری در اتوبان قزوین تهران ، بهره مندی از کالبد زیبا و مدرن ، خیابان کشی مناسب و ... دارای استعداد های فراوانی جهت توانمندسازی و ایجاد تعادل در سطح منطقه است. استان قزوین نیز همچون سایر مناطق کشور تا حد زیادی با عدم تعادل و توازن توزیع جمعیت در شبکه شهری خود مواجه است. در این پژوهش به بررسی و نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی و ساماندهی توزیع فضایی جمعیت در این منطقه و همچنین ارائه راهکارهایی برای توانمند کردن شهرهای کوچک و شهر محمدیه در جهت شهرسازی پایدار پرداخته می شود. همان طور که بیان گردید با توجه به سیل مهاجرت ها به شهرهای بزرگ و عدم تبعیت این جریان در شهرهای کوچک ، توانمندسازی شهرهای کوچک به صورت یک هدف والا نمود پیدا می کند. اهداف مشخص پژوهش عبارتند از :
-1 دستیابی به توانمندسازی شهر محمدیه در راستای جلوگیری از رشد بی رویه کالبدی شهر قزوین در جهت ایجاد تعادل و پایداری در سطح منطقه.
-2 دستیابی به توانمندسازی ساکنان شهر محمدیه در راستای اشتغال زایی آنان. بر این اساس پیش فرض های زیر مطرح می گردد :
- 1 استدلال می شود که توانمندسازی شهر محمدیه می تواند موجب کاهش رشد بی رویه کالبدی شهر قزوین و در نتیجه ایجاد تعادل و پایداری در سطح منطقه شود.
- 2 به نظر کی رسد که توانمندسازی شهر محمدیه می تواند موجب اشتغال زایی برای ساکنان آن گردد.
-2-1 روش شناسی تحقیق
تحقیق و پژوهش مورد نظر به صورت کاربردی می باشد و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. محدوده پژوهش شهر محمدیه و شهر قزوین است. متغیرهای مورد بررسی توانمندسازی ساکنان شهر محمدیه ، مهاجرت ، رشد بی رویه کالبدی ، اشتغال زایی ، درآمد زایی و تمرکز زدایی است. جامعه آماری ، ساکنان شهر محمدیه و حجم نمونه 381 نفر از مردم 15 سال به بالاست. روش گردآوری اطلاعات ، متون ، منابع و آمار اصلی و سپس ابزار پرسشنامه و مصاحبه می باشد که در اینجا از spss نیز استفاده می شود. روش تجزیه و تحلیل نیز روش استقرایی است که با استفاده از بررسی عکس ها ، نقشه ها ، جداول ، نمودارها ، برداشت های میدانی ، نتایج بدست آمده از پرسشنامه ها ، مصاحبه با افراد و ... صورت می گیرد.
-2 مبانی نظری
-1-2 مفهوم توانمند سازی
توانمند سازی معادل واژه Empowerment به معنای قدرت رسانی و تواناسازی که در ترجمه از لغتEnabling نیز استفاده می شود . به معنای طراحی و ساماندهی گروهی به نحوی که افراد ضمن کنترل خود، آمادگی قبول مسئولیت های بیشتری را داشته باشند