بخشی از مقاله
-1چکیده
با توجه بدین موضوع که شهرها از مهمترین و متراکمترین اجتماعات انسانی میباشند، و رفته رفته بر جمعیت آنها افزوده می-شود، ضرورت حفاظت شهرها در مقابل هر نوع عامل تهدید کننده امری بسیار ضروری محسوب میشود. بدین لحاظ رویکرد تابآوری امروزه از مباحث اساسی در امر برنامهریزی و مدیریت شهرها بخصوص از جنبه تابآوری اقلیمی و طبیعی شهرها در مقابل حوادث مطرح است.
شهرهای استانهای آذربایجان غربی و شرقی نیز باتوجه به ناپایداریهای طبیعی موجود در آن و مخصوصا بحران دریاپه ارومیه، باید مقوله تابآوری اقلیمی و طبیعی را عملی سازند. مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با تشریح مبانی نظری به ارتباط تابآوری اقلیمی و طبیعی شهرهای منطقه با بحران دریاچه ارومیه پرداخته شده است. در آخر سر، بازنگری در برنامههای حفاظتی مناطق حساس و اعمال نظارت صحیح بر آیین نامههای موجود در خصوص اکوسیستم دریاچه ارومیه به عنوان تأثیرگذارترین راهبرد ارایه شده است.
-2مقدمه
شهرها امروزه از متراکمترین اجتماعات سکونتی هستند که تاثیرات حوادث طبیعی را بطور مستقیم تجربه میکنند و بدین لحاظ از اولین پذیرندگان تغییرات آب و هوایی بشمار میروند. در سال 2030، 61 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد، و این تمرکز انسانی در شهرها فرصت مخاطرات بیشتری را برایشان فراهم میآورد و تغییرات اقلیمی، الگوهای فضایی رشد و توسعه شهرهای آینده را تحت تاثیر قرار خواهند داد.
باتوجه به نگرش سیستمی که کره زمین نیز به مثابه یک سیستم است، تغییر در هر جزء آن باعث تغییر در جزء های دیگر آن میشود، بعبارت دیگر شهر نمی-تواند جدا از محیط خود بطور موثر عمل کند. بدین جهت باید در برنامهریزی برای شهرها نه تنها شهر بلکه شهر را با تمام محیط اطراف و شرایطی که آن را احاطه کرده در نظر گرفت. بحرانها و حوادث اقلیمی و طبیعی در صورت وقوع نه تنها مکانهای نزدیک بلکه مناطق دور دست را نیز مورد تاثیر قرار میدهند. حال از آنجایی که تاثیر تغییرات محیطی و اقلیمی احترام و توجهی به مرزهای سیاسی ندارد، بنابراین نمیتوان جهت برنامهریزی تنها حریم شهرها را در نظر گرفت.
ماریو و ویلهلم چالشهای آینده شهرها را در سه مورد، رشد جمعیت، زاغهنشینی و تغییرات اقلیمی میدانند. آمادگی برای اثرات تغییرات اقلیمی در شهرهای جهان چالش عمده قرن حاضر است. عدم اطمینان، غیرقابل پیشبینی بودن و تغییر به ویژگیهای اصلی جهان امروز تبدیل شده است. - میرزایی:1393، - 3 بدین جهت باید سیاستها و اقداماتی صورت گیرد تا این تهدیدات نامعلوم را فرصت جواب دهی فراهم آورد.
بطور کلی دو نوع استراتژی برای مواجهه با سوانح طبیعی وجود دارد که شامل استراتژی های پیش بینی و استراتژی های تاب آوری است؛ اولی برای روبرو شدن با مشکلات و معضلات شناخته شده و دومی برای مقابله با مشکلات ناشناخته به کار می-رود.
شهرهای استانهای آذربایجان غربی و شرقی نیز باتوجه به ناپایداریهای طبیعی موجود در آن و مخصوصا بحران دریاپه ارومیه، باید هر لحظه قدرت و امکان ارایه پاسخ موثر را در مقابل خطرات احتمالی داشته باشند. در حال حاضر باوجود بحران دریاچه ارومیه که درصورت عدم جلوگیری مشکلات عدیدهای را برای سکونتگاههای نزدیک و دور خود به بار خواهد آورد، باید تصمیمات و اقداماتی اتخاذ شود تا اجتماعات شهری را حمایت کند، در این حین رویکرد تابآوری مطرح میشود که باید شهرها از جهت تغییرات اقلیمی و طبیعی تابآور شوند، تا هنگام وقوع خطرات، حیات شهری مداومت یافته و در کمترین زمان ممکن پویای خود را بازگرداند که در غیراین صورت شاهد ویرانی هرچه بیشتر شهرها خواهیم بود.
تاب آوری ظرفیت این را دارد که در چرخه مدیریت سوانح طبیعی در قبل، حین و بعد از سانحه وارد شود. بنابراین تاب آوری باید مفهوم کانونی تمام برنامه های مدیریت سوانح و توسعه در جامعه قرار گیرد. - رضایی، - 33 :1395
-3روش تحقیق
مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی به جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز پرداخته شده است. ابتدا با مطالعه و گردآوری چهارچوب نظری تحقیق، به ارتباط بحران دریاچه ارومیه با تابآوری اقلیمی و طبیعی شهرهای منطقه مبادرت گشته، سپس یافتهها و نتایج تحقیق تحلیل و بررسی شده است.
-4 تابآوری
تاب آوری یک بعد جدید تحلیلی از واژگان فاجعه است که هنوز تعریف مورد قبول همگان برای آن وجود ندارد. هالینگ یک نظریه پرداز اکولوژیست بود که اولین بار واژه تابآوری در سال 1973 مطرح ساخت. واژه تابآوری نشات گرفته از واژه لاتین Resilire، به معنی جهش کردن و یا به جای اول برگشتن میباشد. انجمن بین اللملی طرحهای محلی محیط زیست تاب-آوری را ظرفیت و توانایی یک جامعه و مقاومت در برابر استرس، زنده ماندن، انطباق، بازگشت به عقب از یک بحران یا فاجعه تعریف میکند.
تابآوری، ظرفیت پاسخ موثر یک جامعه و یا اجتماع هنگام وقوع مخاطره است. که این کار با مقاومسازی و یا تغییر دادن به منظور رسیدن به سطح قابل قبول از عملکرد و ساختار انجام میپذیرد. یک جامعه تابآور میتواند مقاوم در برابر شوک بوده و در صورت ضرورت خود را دوباره نبا نهد. شهر تابآور شهری است که خود را از طریق سیستم خود با سروکار داشتن با مشکلات، حوادث و خطراتی که سعی در تخریب آن دارند پایدار سازد.
تابآوری در شهرها به عنوان یکی از سیستمهای اجتماعی – اکولوژیکی در موارد زیر تفسیر میشود: .1 میزان اختلالی که یک سیستم می تواند جذب کند و همچنان در همان وضعیت اول باقی بماند. .2 حد، یا درجه ای که در آن حد، سیستم قادر به خود سازماندهی است. .3 حد یا درجه ای که در آن حد، سیستم میتواند ساخته شود، یا ظرفیت آن برای یادگیری و انطباق افزایش یابد. بنابراین تابآوری شهری به عنوان درجه، حد یا میزانی است که در آن حد شهرها قادر به تحمل تغییر هستند، قبل از اینکه به مجموعه جدید از ساختارها و فرایندها بازسازماندهی شوند.
-5ابعاد و مولفههای تابآوری
تاب آوری، در ابعاد مختلفی چون کاهش مخاطرات، زیرساختی، ساختاری و کالبدی، محیط زیستی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی مورد و سنجش و ارزیابی قرار میگیرد، هر کدام از این ابعاد نیز مولفههای متعددی را شامل میشود که در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول شماره:1 ابعاد و مولفههای تابآوری
مولفه برنامه جامع مدیریت شرایط اضطراری؛ ارزیابی آسیب پذیری و ریسک؛ رعایت آییننامهها و استانداردها، پتانسیل خطرپذیری، بیمه مخاطرات، آموزش و مانور، مستندسازی، نقش دولت و مدیریت شهری شریانهای حیاتی - برق، آب، گاز و... - ، مراکز حیاتی - صدا و سیما و... - حساس و مهم، تاسیسات عمومی و شهری، تاسیسات خطرناک کاربری مسکونی، تجاری، صنعتی و آموزشی، ابنیه و سایتهای تاریخی؛ انسجام محلات - محله محوری - ؛ فرم شهر؛ بافت و کالبد شهر تنوع زیست محیطی و منابع طبیعی - تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر - ، پایداری زیست محیطی، خصوصیات جغرافیایی - توپوگرافی -
عقاید و مذهب؛ سرمایه اجتماعی و فرهنگی؛ امنیت اجتماعی و فرهنگی؛ جمعیت، جنسیت، توزیع و نرخ رشد جمعیت؛ قومیت، نژاد و زبان؛ حس تعلق؛ هویت اجتماعی؛ ساختار خانواده؛ سنن، آداب و رسوم؛ مهاجرت؛ مشارکت عمومی؛ درس پذیری از تجارب امنیت، پایداری و ثبات اقتصادی؛ نرخ رشد، پویایی و تنوع اقتصادی؛ وضعیت اشتغال و میزان درآمد؛ مالکیت ، پشتیبانی سیستم؛ تنوع سیستم؛ اثربخشی سیستم؛ عدم وابستگی و خوداتکایی سیستم؛ استحکام سیستم؛ وابستگی درونی سیستم؛ قابلیت تطبیق سیستم؛ منابع و توزیع؛ ثبات نظام سیاسی