بخشی از مقاله
چکیده
در این مطالعه با ارایه ی یک الگوی شبیهسازی و کاربرد رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت - PMP - ، طی 5 سناریو، تاثیر آزادسازی قیمت برق بر الگوی کشت در دو سیستم آبیاری تحت فشار در زیر بخش زراعت دشت قزوین بررسی شد. اطلاعات آماری مورد نیاز از بهرهبرداران منطقه، در سال زراعی 1390-91 که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدهبودند و همچنین سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین جمع آوری شد. دادههای نتایج در دو سیستم آبیاری نشان داد که سطح زیر کشت تمام محصولات به غیر از کلزا در همهی سناریو ها کاهش می یابد. همچنین افزایش قیمت برق باعث کاهش بازده برنامه ای میشود.
.1مقدمه
حمایت از بخش کشاورزی مقوله ای است که سال ها در جهان مورد بحث و توجه قرار گرفته است، به ویژه این که دلایل متعددی همچون ماهیت کشاورزی - ریسک بالاتر نسبت به سایر بخشها - ، امنیت غذایی، تغذیه و غیره اهمیت دخالت بیشتر دولت در فعالیتهای کشاورزی را نسبت به سایر بخشهای اقتصادی نمایان میکند . [12] در ایران سابقه حمایت از تولید محصولات کشاورزی به سال 1343 و پیش از شروع اصلاحات ارضی برمیگردد. در آن زمان حمایت از طریق توزیع ارزان قیمت نهاده های مورد نیاز کشاورزان صورت میگرفت .
انرژی از مهمترین نهاده های مورد استفاده در تولید بخش کشاورزی است . مهمترین استفاده سوخت در بخش کشاورزی، استخراج آب از منابع زیرزمینی برای آبیاری، پمپاژ ثانویه آب در سیستمهای آبیاری تحت فشار و استفاده از ماشین آلات کشاورزی در مراحل کاشت، داشت و برداشت است
استفاده از یارانه حامل های انرژی به عنوان نهاده تولید در بخش کشاورزی اگر چه سبب افزایش عملکرد و ارتقاء کیفیت محصولات کشاورزی می شود ولی ارزان بودن آن موجب مصرف بیرویه این نهاده شدهاست .[14] دسترسی ارزان به حامل های انرژی در بخش استحصال آب از دو ناحیه به جامعه ضربه وارد میکند، یکی مصرف بیش از حد حامل های انرژی، که با توجه به قیمت واقعی آن و انتشار گازهای آلاینده هزینه اجتماعی هنگفتی را به جامعه وارد میکند و دیگری استخراج بیش از اندازه منابع آبهای زیرزمینی که امنیت آبی را با خطر مواجه میکند. این اثرات باعث کاهش بهرهوری نهاده سوخت و آب شدهاست .
این در حالی است که در سند چشم انداز بیست ساله کشور و برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی به مساله سوخت، آب و بهرهوری آنها توجه ویژه شده است. به دلیل هزینه هنگفتی که بابت یارانه انرژی در ایران پرداخت میشود، در سال 1386 با مطرح کردن سهمیهبندی بنزین، دولت اولین قدم را در زمینه کاهش یارانه انرژی برداشت. فرایند طرح تحول اقتصادی که چندی است از سوی دولت مطرح شدهاست به دنبال اصلاح مشکلات ساختاری، از جمله هدفمند سازی یارانهها با تاکید بر یارانهی پرداختی به انرژی در کشور میباشد. از سوی دیگر مصرف انرژی تابعی معکوس از قیمت آن است و تغییر قیمت انرژی، اثری مهم در مصرف آن دارد .
مهم ترین اصل در خصوص تصمیم گیری و سیاستگذاری های اقتصادی در سطح کلان، آن است که قبل از اجرای آن در جامعه، ابتدا آثار آن ها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. لذا بررسی موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی و تاثیرگذاری این سیاست بر سطح تولید بخش های مختلف اقتصادی از جمله در بخش کشاورزی حائز اهمیت میباشد.
لذا با توجه به این که سامانه های آبیاری مختلف برای تأمین یک مقدار آب آبیاری مشخص، مصرف انرژی متفاوتی دارند، در این مطالعه تاثیر سیاست آزادسازی قیمت حاملهای انرژی بر الگوی کشت در سامانه های مختلف آبیاری در دشت قزوین مورد بررسی قرار می گیرد. دشت قزوین یکی از دشت های مستعد کشور برای تولید محصولات کشاورزی است که دارای مساحت حدود 500 هزار هکتار میباشد .
این منطقه یکی از دشت های حوضه آبریز دریاچه نمک و بزرگترین دشت آن محسوب شده و بیش ترین سطح زیر کشت انواع محصولات را درمیان دشتهای حوضه آبریز دارد . در حال حاضر بهطور کلی در محدوده شبکه آبیاری دشت قزوین محصولات زراعی و باغی مختلفی بهعمل می آید که نباتات عمده زراعی شامل گندم، جو، ذرت، کلزا، یونجه است
.2پیشینه تحقیق
مطالعات فراوانی در رابطه با حذف یارانه حامل های انرژی و تغییر قیمت آن در داخل و در خارج از کشور انجام شدهاست. در مطالعه ای احمدی و همکاران [1]، اثر افزایش حامل های انرژی را تا سطح قیمتهای جهانی بر بخشهای مختلف تولیدی از جمله بخش کشاورزی را در چارچوب الگوی تحلیل داده -ستاده و مدلهای پیش بینی تولید مورد بررسی قرار دادند.
نتایج حاکی از آن بود که اثرات مستقیم و غیرمستقیم افزایش قیمت حاملهای انرژی، بر تولید بخشها متفاوت است ، به طوری که در بخش کشاورزی به طور متوسط، ارزش تولید زیر بخش زراعت و باغداری 8/07 درصد کاهش یافته است .
طاهری و همکاران [6]، در قسمت تحلیل رفاهی مطالعه خود نشان دادند که حذف یارانهی انرژی موجب افزایش هزینه های تولید کلزا به میزان بیش از 15 درصد و کاهش سود تولیدکنندگان میشد. غلامی و همکاران [8]، در مطالعه ای اثرات رفاهی حذف یارانه انرژی برق بر کشاورزی را برای ذرتکاران منطقه مرودشت در سال زراعی 1388-89 مورد بررسی قرار دادند.
نتایج نشان داد که در شهرستان مرودشت حذف یارانهی انرژی برق به دلیل نبود حساسیت تقاضای برق نسبت به تغییرات قیمت آن، منجر به افزایش هزینههای تولید و کاهش سودآوری به ترتیب به میزان 4/75 و 4/25 درصد شده است.
یافتههای مطالعهی عباسینژاد و وافینجار [7] ، نشان داد که در دوره 1350-79بهرهوری انرژی در بخشهای اقتصاد و از جمله کشاورزی نزولی بوده است تویمکی و همکاران .[16]1، در مطالعه خود به بررسی تاثیرات قیمت بالای انرژی بر رفاه و شاخص های اقتصاد کلان برای اقتصاد اوگاندا پرداخته که نتایج حاصل حاکی از آن است که قیمت بالای نفت ضرر بزرگی را برروی تمامی بخشهای اقتصادی از جمله کشاورزی، صنعت و خدمات را بهدنبال داشتهاست. در مطالعه ای در کشور چین اثر آزاد سازی قیمت انرژی را در بخش اقتصاد کشور به عنوان یک اقتصاد در حال گذار، مورد بررسی قرار دادهاند.
نتایج نشان داد که حذف یارانه انرژی تأثیر معنی داری بر روی کاهش تقاضای انرژی خواهد داشت، همچنی ن اثر آن بر روی متغیرهای کلان اقتصادی منفی خواهد بود . همچنین مطالعات در کشور اسپانیا نیز نشان میدهد که هزینههای انرژی در مواردی موجب شده است که آب کاربردی کمتر از مقدار نیاز اعمال شود و این مسئله لزوم توجه و تحلیل همزمان آب و انرژی مورد نیاز را مطرح میسازد
مرور مطالعات انجام شده در زمینه افزایش قیمت حاملهای انرژی نشان میدهد که محققین مختلف اثبات کردهاند که افزایش قیمت انرژی بر هزینه تمامی بخشها اثر دارد و موجب افزایش هزینهها، افزایش سطح عمومی قیمتها، کاهش مصرف انرژی توسط خانوارها و تولیدکنندهها، کاهش تولید در بخشهای تولیدی مصرفکننده این حاملهای انرژی میشود. اما تاکنون در زمینه بررسی اثرات آزادسازی قیمت حاملهای انرژی بر بهره وری مصرف آن در سامانههای مختلف آبیاری، مطالعهای در داخل کشورانجام نشده است.
.3مواد و روشها
به منظور تحلیل آثار آزادسازی قیمت حاملهای انرژی از رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت استفاده شدهاست. از آنجایی که یکی از اهداف سیاستگذاران بویژه سیاستگذاران و برنامهریزان بخش کشاورزی آگاهی از نتایج اجرای سیاستهای مختلف و واکنش کشاورزان به آنها میباشد لذا به دنبال مدلهایی هستند که بتواند با اطمینان بالایی آنها را به این هدف برساند.
همچنین برنامهریزان معتقدند که شبیهسازی عکسالعمل احتمالی کشاورزان در برابر اجرای سیاستهای مختلف می تواند کمک مؤثری در جهت اتخاذ تصمیمات صحیحتر انجام دهد. روش مرسوم برای شبیه سازی تصمیمات تولیدکنندگان این است که الگویی را که محدودیتها، فرصتها و اهداف شرایط موجود را منعکس میکند، ایجاد نموده و سپس تحت فروض ناشی از اجرای سیاست مورد نظر حل گردد.
روش برنامهریزی اثباتی - PMP - که یک روش تحلیل تجربی است و از تمام اطلاعات شرایط موجود جهت ساختن الگوی کالیبره استفاده میکند، در وضعیتی که دادههای سری زمانی اندک باشد بویژه در تحلیلهای سیاستی منطقه ای و بخشی اهمیت ویژهای دارد .[1] بطور کلی یک مدل برنامهریزی اثباتی در سه مرحله بصورت زیر انجام میشود
در مرحله نخست، یک مدل برنامهریزی خطی معمولی - LP - با تابع حداکثر سازی سود کشاورزان منطقه و محدودیت های کالیبراسیون به همراه محدودیت های منابع با هدف براورد قیمتهای سایه ای سطح زیر کشت محصولات، تشکیل میگردد. با فرض حداکثرسازی بازده برنامه ای، در مرحله نخست، الگوی اولیه به صورت روابط - 4 - الی - 6 - تصریح میگردد. این الگو با استفاده از محدودیتهای کالیبراسیون مقادیر سال پایه را باز تولید میکند.
که z ارزش تابع هدف، که Pj قیمت محصول jام، Yj عملکرد محصول j ام، Cj هزینه حسابداری تولید هر هکتار از
محصول jام، Xj سطح زیر کشت محصول j ام، aij میزان مصرف منبع i ام ، bi موجودی منبع iام، X*j سطح زیر کشت می باشد.