بخشی از مقاله

چکیده

بخش کشاورزی، 70 درصد آبهایِ استحصالی جهان را مصرف می نماید. این رقم در کشورهای درحال توسعه، 85 درصد و در ایران 93 درصد است. منابع آب در اغلب نقاط جهان و ایران، با بیشترین بحران مواجه است و استفاده بهینه و پایدار از آن، ضروری میباشد. 1/8 میلیون هکتار از اراضی آبی کشور، تحت پوشش شبکه های آبیاری و زهکشیقرار دارد و عموماً اهداف آنها حاصل نشده است و عملکردشان اغلب، رضایت بخش نیست. دلیل اصلی این ضعف و ناکارآمدی شبکه های آبیاری را باید در جنبه های مدیریتی و اجتماعی و عدم تعلق خاطر کشاورزان به شبکه ها جستجو کرد.

این مطالعه در سال 1391 انجام شد و طی آن، عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر توسعه پایدار مدیریت مشارکتی آبیاری در شبکه آبیاری میاندربند شناسایی و تحلیل شده است. جامعه آماری تحقیق 807 نفر بوده و حجم نمونه، 81 نفر تعیین گردید. نتایج نشان میدهد اصلیترین عامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر توسعه مدیریت مشارکتی آبیاری در این شبکه، به ترتیب،کاهش هزینه های مالی بهرهبرداری و نگهداری شبکه با ضریب تغییرات 0/109 و تصمیم گیری در شرکتهای تعاونی آببران براساس نظر جمعی اعضاء با ضریب تغییرات 0/113 میباشد. براساس نتایج تحقیق، راهکارهای عملیاتی لازم ارائه شده است.

-1 مقدمه

براساس برآورد سال 2007 فائو، فعالیت های کشاورزی در حدود 70 درصد از کل آبهایِ قابل استحصال جهان را به خود اختصاص می دهد 4] ، .[1, 2, 3 این درحالیست که این رقم در کشورهای درحال توسعه حدود 85 درصد می باشد.

حجم آبِ قابل استحصال از منابع آب سطحی و زیرزمینی داخلی در ایران، حدود 96 میلیارد مترمکعب در سال می باشد و 93 درصد آن به مصرف بخش کشاورزی می رسد .[1 , 5] منابع آب در جهان و ایران، با بیشترین بحران مواجه است و استفاده مناسب و پایدار از آن، یک ضرورت می باشد 7] ، [6 و لازم است به بهترین وجه، مدیریت شود. یکی از رهیافت های کلیدی به سوی چنین هدفی، وجود یک رویکرد نهادی مبتنی بر اصول و موازین مناسب و پایدار است تا بتواند تضمینی برای مدیریت پایدار منابع آب باشد

از آنجا که رقابت برای کسب سهم آبِ بیشتر در ایران، توسط بخشهای مصرف شهری، صنعت، خدمات، زیست محیطی و کشاورزی درحال افزایش است، میزان آب برداشتی برای کشاورزی آبی جهت سازگاری با محدودیت درحال رشد، بایستی کاهش یابد. چالش ها و محدودیت منابع آب همیشه به دلیل کمبود منابع مالی یا فقدان سازههای فیزیکی آب نبوده، بلکه ناشی از ناکارآمدی ساختار مدیریتی آب نیز می باشد 10] ، .[9 در این خصوص، یکی از چالشهای آینده، لزوم دستیابی به مدیریت مشارکتی آب - Water Participatory Management - و استقرار آن در شبکههای آبیاری و زهکشی خواهد بود. این چالش، نیاز به ارائه راهحل های علمی و عملی دارد که به صورت چندبخشی و مبتنی بر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور باشند

اگرچه آب یک کالای اقتصادی است ولی دلیلبه ماهیت انحصاری و بدون جانشینیِ این عامل تولید در کشاورزی و نقش آن در حیات انسان، نمی توان عرضه و تقاضای آن را به مکانیزم بازار، واگذار کرد 12] ، [11 در عین حال، روند استفاده غیراصولی، بی رویه و نامعقول از منابع آبِ محدود در کشورمان، دیگر نمی تواند ادامه یابد. لذا ضروری است با ارتقای نقش کشاورزان در مدیریت منابع و تأسیسات آبی، جدایی تاریخی میان منافعِ تأمینکنندگان و مصرفکنندگان آب، جای خود را به یگانگی و اشتراک منافع در کشور دهد. بدیهی است مشارکت مصرفکنندگان آب در بهرهبرداری، نگهداری و مدیریت تأسیسات آبی، ازجمله شبکههای آبیاری و زهکشی، آنان را به مصرف معقول آب و استفاده بهینه از تأسیسات آبی ترغیب میکند

عملکرد شبکههای آبیاری و زهکشی عموماً از جنبههای مختلف مانند مدیریت منابع آب، وسعت اراضی تحت کشت، ماندابی و شور شدن اراضی، خدمترسانی به کشاورزان، مدیریت هزینه- اثربخشی، محرومیت زارعین پاییندست و میزان تولید محصولات کشاورزی، رضایت بخش نیست 16]، 15 ، .[14 شواهد موجود حاکی از آن است که میزان محصول تولید شده در واحد سطح اراضی که توسط آب زیرزمینی آبیاری میشوند حدود دو برابر رقم مشابه در اراضی آبخور شبکه های آبیاری می باشد 

متوسط بازده مصرف آب در بخش کشاورزی ایران، حدود 34 درصد می باشد .[11] این درحالی است که میزان بازده آبیاری در اغلب شبکه های آبیاری و زهکشی کشور در سطح پایینی ارزیابی می شود 1]، .[17 بررسی عملکرد شبکه های آبیاری نشان می دهد اغلب مشکلات موجود در این شبکه ها متأثر از مسایل مدیریتی و اجتماعی و کم توجهی به نقش کشاورزان ذینفع بوده است

اکنون در ایران، اغلبِ کشاورزانِ مصرف کننده آب، شبکه های آبیاری را از خود نمی دانند. آنها در مورد انجام مرمت این شبکه ها بر این باورند که دولت دیر یا زود، تأسیسات متعلق به خود را مورد توجه قرار داده و از زوال کامل آن جلوگیری میکند. آنان بارها کارآیی روش عریضهنویسی را در مقایسه با مشارکت مؤثر و مسئولیتپذیری، تجربه کردهاند 20] ، .[19 در صورت مشارکت کشاورزان در بهرهبرداری و مدیریت شبکه های آبیاری، نه تنها از لحاظ مالی برای دولت سودمند می باشد، بلکه به واسطه اصلاح نظام مدیریتی این شبکهها، کاهش عملیات اجرایی و بروکراسی اداری و توجه بیشتر به مدیریت نرمافزاری، باعث افزایش تولید و درآمد کشاورزان نیز خواهد شد

در این پژوهش با هدف تعیین راهکارهای مناسب برای استقرار پایدار مدیریت مشارکتی آبیاری - Participatory - Irrigation Management: PIM در شبکه آبیاری و زهکشی دشت میاندربند کرمانشاه، تیم تحقیق اقدام به شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه و استقرار پایدار مدیریت مشارکتی آبیاری در محدوده مورد مطالعه، کرده و این عوامل را ارزیابی و اولویت بندی نموده است تا براساس نتایج پژوهش، راهکارهای عملیاتی لازم ارائه گردد.

-2 مواد و روشها

این پژوهش در سال 1391 انجام شده است و به لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی - Applied Research - است، چون نتایج آن برای کارشناسان وزارتخانه های نیرو و جهاد کشاورزی، پژوهشگران موسسات علمی و فنی و شرکتهای مهندسین مشاور قابل استفاده میباشد. به لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی - Descriptive Research - است، چون شرایط فعلی بهره برداری، نگهداری و مدیریت شبکه آبیاری و زهکشی دشت میاندربند کرمانشاه، توسط تیم تحقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و با 81 نفر از کشاورزان این شبکه به عنوان نمونه آماری تحقیق، مصاحبه شده است. برای محاسبه حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده گردید . - N=807 - روش جمع آوری اطلاعات، شامل هر دو روش میدانی و اسنادی میباشد. در روش میدانی از فرآیند ارزیابی سریع - Rapid Appraisal Process - استفاده شده است. برای دستیابی به هدف تحقیق، در قالب مصاحبه حضوری و گفتگو با کشاورزان شبکه، عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه و استقرار پایدار مدیریت مشارکتی آبیاری، شناسایی، تحلیل و اولویتبندی شدند.

-1-2 معرفی شبکه آبیاری و زهکشی دشت میاندربند

شبکه آبیاری و زهکشی دشت میاندربند کرمانشاه، در حال حاضردارای 807 نفر کشاورز است که از سال 1388، در قالب 24 شرکت تعاونی آببران در 25 روستای منطقه، واقع در محدوده ناحیههای عمرانی D1 ، D2 ، D5 و D6 به وسعت 5332 هکتار، توسط شرکت آب منطقه ای کرمانشاه سازماندهی شدهاند و در بهره برداری، نگهداری و مدیریت شبکه آبیاری در این عرصه مشارکت می نمایند

عملیات احداث شبکه اصلی آبیاری، در سال 1388، به پایان رسیده است، اما شبکههای فرعی آبیاری، در قالب نُه ناحیه عمرانی D1 - تا - D9 همچنان درحال اجرا میباشد که در آینده و پس از اتمام کل عملیات اجرایی شبکه های فرعی آبیاری در ناحیه های عمرانی D1 تا D9، عرصه ای به وسعت 19678 هکتار اراضی قابل آبیاری - شامل 3950 هکتار اراضی منطقه بهبود و 15728 هکتار اراضی منطقه توسعه شبکه - ، تحت پوشش شبکه مذکور خواهد رفت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید