بخشی از مقاله

چکیده:

طی نیم قرن اخیر، تخریب محیطزیست همراه با رشد فزاینده تولیدات صنعتی در کشورهای توسعه یافته، منجر به افزایش عکسالعمل در مقابل آثار سوء فعالیتهای اقتصادی مخرب محیطزیست شده است. یکی از محورهای اصلی توسعهپایدار در هر کشور چگونگی تعامل بخش انرژی، محیطزیست و اقتصاد است و توسعهپایدار رویکرد نوین جهان متمدن را حرکت از »محیطزیستی اقتصادی« بهسوی »اقتصادی زیستمحیطی« میداند. مطابق آمارها ایران جزء یکی از کشورهایی است که مصرف انرژی بالایی دارد. دولت همواره قیمت حاملهای انرژی را از قیمتهای تعادلی بینالمللی و همچنین سایر کالاها پایین نگه داشته است. این سیاست دولت موجب گشته تا تقاضای حاملهای انرژی به خصوص بنزین، روند رو به رشدی داشته و آلودگی هوای بیشتری نیز ایجاد نماید. در این مطالعه مدلی برای بررسی نحوه اثرپذیری آلودگی هوا از قیمت حاملهای انرژی برای شهر اصفهان در قالب دادههای سریزمانی طی دوره 1387-1393 به صورت فصلی براساس الگوی اقتصادسنجی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی - ARDL - تخمین زده میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در بلندمدت رابطه قیمت واقعی بنزین و آلودگی هوای شهر اصفهان منفی و معنیدار است. قیمت نسبی بنزین به گاز ارتباط معناداری با آلودگی هوا ندارد. جمعیت رابطه منفی و معنادار با آلودگی و تولید ناخالص داخلی و مصرف مازوت اثر مثبت و معنیداری بر آلودگی هوای شهر اصفهان دارد.

.1 مقدمه

در دو دهه گذشته، مفهوم توسعه پایدار موضوع اصلی بیشتر مباحث بینالمللی را به خود اختصاص داده است. از میان ابعاد مختلف توسعه پایدار، کاربرد آن از دیدگاه محیطزیست از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. در طول سه دهه اخیر، خطرات و آسیبهای محیطزیست بیشتر نمایان شده است. این آسیبها ناشی از ترکیب عواملی همچون رشد جمعیت، رشد اقتصادی، مصرف انرژی و فعالیتهای صنعتی است. به جز انرژیهای پاک نظیر انرژی خورشیدی، مصرف بسیاری از انرژیها منشأ اصلی ایجاد آلودگیها است. آلودگی هوا در برخی کلان شهرها به یک مشکل حاد مبدل شده است. متأسفانه موقعیت خاص جغرافیایی اصفهان و آرام بودن بادها در اغلب مواقع سال تهویه طبیعی هوا را دچار مشکل کرده و این شهر را به یکی از آلودهترین شهرهای کشور از نظر میزان آلایندههای هوا تبدیل نموده است. افزایش جمعیت و به تبع آن زیاد شدن وسائل نقلیه عمومی باعث شده آلودگی هوای اصفهان به حدی برسد که حتی بناهای تاریخی و جاذبههای جهانگردی نیز مورد تهدید قرار گیرند.
در این چارچوب، این پژوهش سعی دارد به تحلیل میزان تأثیرگذاری قیمت حاملهای انرژی بر سطح آلودگی منطقهای اصفهان طی دورهی 1383-1393 بپردازد تا مشخص نماید با افزایش قیمت نسبی سوختهای فسیلی در کشور و واقعی کردن قیمت حاملهای انرژی، انتشار آلایندههای ناشی از مصرف سوختهای فسیلی چه مقدار تغییر خواهد کرد. بخش - 2 - به مبانی و ادبیات نظری میپردازد. بخش - 3 - پیشینه پژوهش را مرور میکند. بخش - 4 - و - 5 - به ارائه الگوی پژوهش و نتایج حاصل از برآورد الگو میپردازد و بخش پایانی نتیجهگیری و پیشنهادها را ارائه میدهد.

2.    مبانی نظری و ادبیات موضوع
-    آلودگی محیطزیست و قیمت حاملهای انرژی

تغییر قیمت حاملهای انرژی، از طریق دو اثر جانشینی و درآمدی، تقاضای آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و میزان این تأثیر با استفاده از مفهوم کشش قیمتی قابل بررسی است. اگر چه از نقطهنظر اقتصادی، قاعده کلی برای تجزیهوتحلیل تقاضای انرژی با کالاهای دیگر تفاوتی ندارد - باتاچاریا1، - 46-47 :2011 اما مفهوم کشش قیمتی انرژی در کوتاه و بلندمدّت از جهاتی با کالاهای دیگر متفاوت است، چرا که مشخّصه مهم تقاضای انرژی وجود تجهیزات مصرفکننده انرژی است که خدمات آنها مورد نیاز است. چنانچه قیمت یک حامل انرژی در زمان مشخصی تغییر یابد، بخشی از تقاضای آن حامل در همان زمان به تغییرات قیمت حساسیت نشان میدهد، ولی اثر کل آن در بلندمدت منعکس میشود، چرا که به منظور استفاده از تجهیزات کاراتر و اقدام کردن به بهینهسازی مصرف انرژی مانند عایقبندی، زمان بیشتری موردنیاز است. بنابراین زمان به عنوان یک عامل مؤثر بر کشش قیمتی تقاضای حاملهای انرژی مطرح است. در تشریح این مطلب، شرمن کلارک برای اولین بار در سال 1963 تقاضای انرژی را به تقاضای محصور2 و تقاضای آزاد 3 تفکیک کرد. سپس محققان دیگر از جمله فیشر و کایسن4، هوتاکر و تیلور5 این تفکیک را در پژوهشهای خود به کار بردند.

بخشی از تقاضای انرژی که به تجهیزات مصرفکننده انرژی خریداری شده از قبل توسط خانوار اختصاص دارد، تقاضای محصور انرژی نامیده میشود. تقاضای آزاد انرژی به آن قسمتی از تقاضا اطلاق میشود که نیازهای فعلی به خدمات انرژی آن را ایجاد میکند و به دلیل وجود تجهیزاتی که در گذشته به کار گرفته شدهاند، تقاضا نمیشود. کشش قیمتی کوتاهمدت تقاضای انرژی در حقیقت حساسیت تقاضای آزاد انرژی را نسبت به قیمتها اندازهگیری میکند. در واقع افزایش قیمت انرژی در کوتاهمدت باعث کاهش تقاضای آزاد حاملها میشود. حال چنانچه سهم تقاضای آزاد از کل تقاضای انرژی زیاد باشد، اثر تغییر قیمت حامل در کوتاهمدت قابل توجه خواهد بود. در بلندمدت افزایش قیمت انرژی موجب میشود مصرفکنندگان انرژی به جایگزینی تجهیزات پرمصرف با تجهیزات کممصرف اقدام کنند بنابراین در بلندمدت علاوه بر تقاضای آزاد انرژی، تقاضای محصور نیز از افزایش قیمت حاملهای انرژی متأثر میشود. کشش بلندمدت تقاضای انرژی در حقیقت واکنش تقاضای آزاد و محصور انرژی نسبت به تغییرات قیمت حاملها است. - اکبری، - 1390 مطابق با نظریه رفتار مصرفکننده و تجزیه و تحلیل رفتار مصرفکننده در اقتصاد خرد، فرد تابع مطلوبیت خود را تحت محدودیت بودجهای خود به حداکثر میرساند و توابع تقاضایش را براساس این تابع به دست میدهد که x میزان مصرف حامل i در یک دوره زمانی مشخص، p قیمت حامل iام و M نیز معرف میزان درآمد پولی مصرفکننده است. با حداکثرسازی تابع مطلوبیت مشروط به محدودیت بودجه، توابع تقاضا برای هر یک از حاملها به صورت رابطه زیر حاصل میآید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید