بخشی از مقاله

خلاصه

در این تحقیق ضمن معرفی و تحلیل شعر » افسانهنیما« یوشیج ، مهم ترین مقلّدان آن از منظر وزن، قالب، اندیشه و شیوه ی شعری معرفی شده اند . آثاری از رشید یاسمی - شبی در جنگل - ، پرویز ناتل خانلری - ماه در مرداب - ، فریدون توللی - مریم - ، میرزاده عشقی - نمایشنامه کفن سیاه - ، شهریار - هذیان دل - ، مهدی اخوان ثالث - یاد - ، شفیعی کدکنی - شب خوانی - ، سهراب سپهری - مرگ رنگ - ، فروغ فرخ زاد - اسیر ، دیوار ، عصیان - ، نادر پور - رقص اموات - ، ابوالقاسم لاهوتی - سرای تمدن - ، احمد شاملو - هوای تازه - ،گلچین گیلانی - اشکبار، شب مهتاب - و هوشنگ ابتهاج - سراب - به عنوان مقلّدان افسانه تحلیل و تفسیر شده اند .

یافته های این تحقیق نشان می دهد که »افسانه« در سه سطح اندیشه، زبان و بلاغت بر جریان شعر معاصر فارسی اثرگذار بوده است . تقلید از این شعر محدود به تعدادی شاعر جوان یا نوپرداز نمی شود . بلکه در مواردی حتی شاعران سنتی و شاعرانی که با نوآوری های بعدی نیما موافق نبودند نیز از وزن یا قالب این شعر تقلید کرده اند .

 مقدمه

افسانه ی نیما از نخستین و مشهورترین آثار اوست که رگه های نو آوری در آن آشکار است . افسانه از بند های 5 مصراعی تشکیل شده است

مسأله اصلی در این تحقیق معرفی و تحلیل شعر » افسانه« نیما یوشیج و شناخت مهم ترین مقلّدان آن از منظر وزن، قالب، اندیشه و شیوه ی شعری است . آثاری از رشید یاسمی - شبی در جنگل - ، پرویز ناتل خانلری - ماه در مرداب - ، فریدون توللی - مریم - ، میرزاده عشقی - نمایشنامه کفن سیاه - ، شهریار - هذیان دل - ، مهدی اخوان ثالث - یاد - ، شفیعی کدکنی - شب خوانی - ، سهراب سپهری - مرگ رنگ - ، فروغ فرخ زاد - اسیر ، دیوار ، عصیان - ، نادر پور - رقص اموات - ، ابوالقاسم لاهوتی - سرای تمدن - ، احمد شاملو - هوای تازه - ،گلچین گیلانی - اشکبار، شب مهتاب - و هوشنگ ابتهاج - سراب - را می توان از جمله اشعاری دانست که به پیروی از وزن، اندیشه، قالب یا مضامین ابداعی در افسانه نیما سروده شده اند و در این تحقیق به تفکیک تحلیل خواهند شد .

در بررسی پیشینه تحقیق در این زمینه نیز، هر چند در مورد نیما به عنوان بنیان گذار شعر نیمایی و اشعارش آثار ارزشمندی به چاپ رسیده است؛ اما در مورد افسانه ی او که سنگ بنای نو آفرینی های او به شمار می آید، پژوهش کمتری انجام شده است . هم چنین در مورد بررسی میزان تأثیر افسانه ی نیما بر شعر معاصر کار پژوهشی مستقلی انجام نشده است. این تحقیق بر آن است که با تحلیل افسانه ی نیما و اشعاری که به تقلید از آن سروده شده ، جایگاه این اثر را در شعر معاصر مورد بررسی قرار دهد .

لذا، با عنایت به مطالب فوق، پرسش های چندی در نقدو تحلیل افسانه نیما و اشعار مقلدان نیما مطرح است که مهم ترین آنها عبارتند از :

-1    نیما در خلق افسانه به چه آثاری توجه داشته است ؟
-2    جایگاه افسانه نیما در میان آثار او چگونه است ؟
-3    ویژگی های سبکی افسانه نیما کدامند ؟
-4    نقش و جایگاه افسانه نیما در تحولات شعر معاصر چگونه است ؟
-5    معروف ترین آثاری که به تقلید از نیما شکل گرفته اند ، کدامند؟
-6    کدام ویژگی افسانه ی نیما تأثیر بیشتری بر شعر مقلدانش داشته است ؟

-2 معرفی شعر »افسانه« نیما

افسانه، یکی مهم ترین شعر های معاصر است. نیما در این شعر میکوشد زنجیرهای عروض سنتی و مقررات آن را از دست و پای شعر خود بگشاید؛ اما هنوز جسارت یا آمادگی آن را ندارد و جامعه نیز هنوز آمادگی پذیرش اوزان جدید را ندارد - کاری که نیما بعدتر در شعر ققنوس و شعرهای دیگر انجام داده است - . شعر افسانه به عنوان یک شعر بلند 127 بند دارد - ناظمیان، - 98-97 :1389 که هر بند آن از پنج مصراع تشکیل شده که چهار مصراع آن به صورت »چهارپاره« است. به دنبال این چهار مصراع، مصراعی دیگر میآید که از نظر قافیه با چهارمصراع قبل ارتباط ندارد و آزاد است و به طور کلی، شعر، حالت مسمط را به خود میگیرد« - پورنامداریان، - 62 :1377 این شعر به جهت نوآوری در نوشتار، زبان و قافیه، از منظر تکثّر و چند صدایی نیز بسیار قابل ستایش است.

-3مقلّدان افسانه

شعر » افسانه«در سه سطح اندیشه، زبان و بلاغت بر جریان شعر معاصر فارسی اثرگذار بوده است. در مجموع دو طیف مقلّدان شعر افسانه را باید گستره ی عظیمی از شاعران معاصر فارسی دانست. شاعرانی مثل شهریار، ناتل خانلری، میرفخرایی معروف به »گلچین گیلانی« ، توللی، اسلامی ندوشن، شیبانی، شفیعی کدکنی، ادیب شیرازی، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، شاملو و ... . ناگفته پیداست که این شاعران متعلق به چند نسل مختلف از شعر معاصر فارسی بوده و گاهی هیچ اشتراک نظری با یکدیگر نداشته اند و حتی در تقلید از افسانه هر کدام وجهی از آن را دستمایه قرار داده اند.

از منظر دیگر یکی ازمهمترین دستاورد های افسانه، شاخهای از شعر معاصر است که شعر نوتغزلی نامیده میشود. شعر نوتغزلی که تولدش را مدیون افسانهی نیما است، به لحاظ کمّی، بخش عمدهای از شعر معاصر را به خود اختصاص میدهد. از میان شاعران عمدتاً جوان این جریان، شاعرانی چون فریدون توللی، نادر نادرپور، گلچین گیلانی، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد - سه مجموعهی نخست - ، محمدعلی اسلامی ندوشن، نصرت رحمانی، هوشنگ ابتهاج - بخشی از شعرهایش - ، حسن هنرمندی و... با شدت و ضعف دنبالهی کار خود را پی گرفتهاند.

شعرهای نوتغزلی و به پیروی از افسانه، معشوق زمینی و ملموس با چهرهایکاملاً زنانه، جای معشوق آسمانی و شبه مردِ شعر قدیم را میگیرد. شاعر مضامین را از زندگی روزمره برمیگزیند و از این روی انبوهی از واژگان تازه به شعر راه مییابند. التفات ویژه به تخیل شاعرانه که یکی از عناصر اصلی افسانه به شمار میآید، در شعر شاعران جوان شبکهی تازهای از صورخیال را سامان میدهد که بیشتر در ترکیبات، تشبیهات و استعارههای بکر و نو جلوهگر میشود. بهرهگیری از مظاهر طبیعت برای ایجاد تشبیهات تازه، تعابیر بکر و دلانگیزی میسازد و بر لطافت شعر میافزاید.

1-3 مهم ترین مقلّدان شعر افسانه و شیوه ی تقلید آن ها 1-1-3 گلچین گیلانی - شب مهتاب -

یکی از مقلّدان شعر » افسانه« ، گلچین گیلانی است. شعر گلچین گیلانی آکنده از عناصر طبیعت است. در سطر سطر شعر او درخت و گل و گیاه و ... وجود دارند. شاید در شعر معاصر فارسی کمتر شاعری را بتوان شاهد آورد که تا این میزان شعرش در بستر طبیعت سروده شده باشد.

بخشی از اشعار گلچین گیلانی چهارپاره است و از نظر قالب تحت تاثیر شعر » افسانه « است علاوه بر آن گرایش به طبیعت در شعر گلچین آنچنان وسیع و گسترده است که در تمامی اشعارش نمود پیدا می کند و در واقع اشعاری که با الهام از طبیعت سروده شده زیباترین اشعار گلچین است. به عبارتی دیگر در اشعار گلچین به تبعیت از شیوه ای که نیما در »افسانه« پیشنهاد می دهد، عناصر طبیعت همراه و مونس وی اند و درک متقابلی میان عناصر طبیعت و روح شاعر وجود دارد .تمامی عناصر طبیعت در شعر گلچین همراه و مونس وی اند .

معرفی و تحلیل شعر » شب مهتاب«

شعر » شب مهتاب« یکی از اشعار متعددی ازگلچین گیلانی که به تقلید از » افسانه« سروده شده اند.

گلچین در خلوت خود، به راز هستی خود و به فلسفه ی زندگی پرخطرش می اندیشد. در شعر »شب مهتاب« گلچین به درون و خویشتن می پردازد، در دل شب و در میان کوه و دشت با دل خود خلوت می کند و در پایان به هستی، زندگی و فلسفه ی زشت و زیبای آن می اندیشد:

باز شب شد مرا نگیرد خواب بس غم انگیزی ای شب مهتاب روشنایی زپشت شیشه ی در اوفتاد به روی جامه ی خواب 

جلوه ی ماه در این شعر حاکی از وحدت وجودی شاعر با طبیعت است. او به کشف احساس درونی خود در ماه می پردازد : به تماشای دشت از بستر نورماهم کشید همچو طناب

2-1-3 شباهت با » افسانه« 1-2-1-3 تصویرگری طبیعت در شب

گلچین گیلانی تحت تاثیر نیما و توجه به طبیعت که پس از شعر » افسانه« در فضای شعر فارسی رونق گرفته است، با کنکاش در طبیعت نظم و وحدت عجیبی در آن کشف می کند و پس از در شگفت آمدن از ترکیب دقیق لازم و ملزوم در بستر طبیعت به ناگاه پی می برد به نا همسازی خویش با طبیعت ،به سر درگمی خویش و به از بین رفتن امید های بزرگ گذشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید