بخشی از مقاله
چکیده
رباعی یکی از ناب ترین قالبهای شعر فارسی و یکی از اصیل ترین و کهن ترین انواع آن است. قالبی ست صد درصد ایرانی که از ادبیات عامه وارد شعر فارسی شد و به مرور زمان چنان ورزیدگی و توانمندی یافت که انواع و اقسام معانی و مفاهیم بشری را در خود بازتاب نمود. عشق، دلدادگی، فلسفه، حکمت، عرفان، مدح و ذم، لغز و معما و هر نوع معنای دیگر... با نفوذ اسلام در ایران و تسل فرهنگ عربی، شعر دری فارسی تحت تأثیر اوزان و قالبهای شعری ادبیات عرب قرار گرفت. در این میان، قالبهایی مثل رباعی، دوبیتی و مثنوی، جزو فرمهای شعری هستند که در ادبیات عرب سابقه نداشتند و علی الظاهر متعلق به دوران پیش از اسلام - عهد ساسانی - بودهاند و در فارسی دری، خود را با عروض عربی سازگار نمودند و به حیات خود ادامه دادند.
پس میتوان گفت این قالب شعری نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، سپس به شعر عرب راه پیدا کرده است. با وجود آنکه عدهای چون شمس قیس رازی، رباعی را ساخته رودکی میدانند، به دلیل عدم وجود اسناد و مدارک کافی، اتفاق نظری وجود ندارد. عدهای معتقدند، رباعی ریشه در خسروانیهای قبل از اسلام داشته است و برخی نیز نخستین رباعیها را به صوفیه منسوب کرده اند. تاریخ هزار ساله رباعی، فراز و فرود بی شماری داشته است که نویسنده مقاله بر آن است تا به بررسی اجمالی جایگاه و ساختار رباعی، به ویژه رباعیات نیما یوشیج، میل به کوته سرایی در اشعار وی، و نهایتا مروری بر سیر تکاملی، از قالبهای سنتی - رباعی - تا شعر نو در مجموعه اشعار این شاعر بپردازد.
کلید واژه: رباعی، ساختار رباعی، قالبهای سنتی، نیما یوشیج.
-1مقدمه
رباعی و خواستگاه آن یکی از مسائلی است که مورد توجه محققان و نویسندگان کتابهای تاریخ ادبیات بوده است. غالب محققان ایرانی اتفاق نظر دارند که این قالب شعری ابتدا در بین شاعران ایرانی رواج، سپس به شعرعرب راه پیدا کرده است - شفیعی کدکنی، . - 478 :1386 بعضی از پژوهشگران - از جمله: پرویز اذکایی - را عقیده بر این است که خاستگاه دوبیتی، مغرب ایران - مادستان - و خاستگاه رباعی، مشرق ایران - خراسان - بوده است. در مورد منشأ رباعی در منابع مکتوب دوران اسلامی دو روایت باقی است که یکی را شمس قیس رازی در قرن هفتم در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم نقل کرده که رودکی را مبتکر رباعی میداند، و دیگری را دو قرن بعد دولتشاه سمرقندی در تذکره الشعراء خویش. دیدگاه دوم دیدگاه کسانی است که رودکی را ابداع کننده رباعی نمی دانند که خود به دو گروه تقسیم میشوند.
گروه اول محققانی هستند که نخستین رباعی را به صوفیه منسوب داشته اند. از جمله این افراد میتوان به شفیعی کدکنی اشاره کرد که معتقد است »سالها قبل از تولد رودکی، در مجامع صوفیه با آن "رباعی" سماع میکردند« - همان، . - 477 گروه دوم کسانی هستند که منشا رباعی را در اشعار ایرانی پیش از اسلام جستجو کرده اند. از این گروهبرخی بر این باورند که قالبهایی چون »دوبیتی، رباعی و مثنوی شاید در سرودههای خسروانی و الحان قدیم ایرانی« سابقه داشته است - زرین کوب، - 196 :1371، و برخی دیگر اعتقاد داشتند که »ریشه وزن رباعی همان لحن اورامن و اورامنان است... پس باید ریشه رباعی را در لحن اورامن و نظایر آن در الحان و اشعار زبان پهلوی جست وجو کرد« - همایی، . - 48 :1338 برخی نیز رباعی را »شکل تکامل یافته یک قالب شعری پیش از اسلام« دانسته اند - شمیسا، . - 311 :1383
-2درباره رباعی و دوبیتی
رباعی و دوبیتی از قالبهایی هستند که ساخته و پرداخته ذهن و روح ایرانیان است و تحت تأثیر قالبها و اوزان شعر عرب شکل نگرفته است. نه اینکه خواسته باشیم، از بابت ایرانی بودن این دو فرم شعری - به همراه مثنوی - برتری خاصی برای آنها قائل شویم و قالبهای دیگر را وارداتی بدانیم و ناچیز انگاریم. بحث این است که با نفوذ اسلام در ایران و تسل فرهنگ عربی، شعر دری فارسی تحت تأثیر اوزان و قالبهای شعری ادبیات عرب قرار گرفت. در این میان، قالبهایی مثل رباعی و دوبیتی و مثنوی، جزو فرمهای شعری هستند که در ادبیات عرب سابقه نداشتند و علی الظاهر متعلق به دوران پیش از اسلام - عهد ساسانی - بودهاند و در فارسی دری، خود را با عروض عربی سازگار نمودند و به حیات خود ادامه دادند. این قولی است که ملک الشعرای بهار در مقاله محققانه »شعر در ایران« و جلالالدین همایی در سخنرانی خود با عنوان »رودکی و اختراع رباعی« بر آن تأکید دارند.
به دیگر سخن رباعی، یکی از قالبهای اصیل شعر فارسی است که به نام "چهار دانه" معروف بوده است. دکتر شفیعی کدکنی در مقدمه مختارنامه نوشته است: رباعی یکی از ناب ترین قالبهای شعر فارسی و یکی از اصیل ترین و کهن ترین انواع آن است. بعضی از استادان معاصر، حدس زده اند که رباعی از راه چین و از طریق ترکستان به خراسان آمده است، پس با اطمینان خاطر میتوان گفت که رباعی از زبان عربی گرفته نشده و در زبان عربی هم رواج نیافته و از توفیق برخوردار نبوده است... - مختارنامه، مجموعه رباعیات عطار نیشابوری، . - 12 :1358گفتنی ست زبان ادبی رباعی و شعر، »جز ظاهر الفاظ، شباهتی به زبان عادی ندارد« - شمیسا، کلیات سبک شناسی، . - 85 : 1372
واژه و لفظ، مادهی اصلی شعر و یکی از عوامل زیبایی و تاثیر رباعی است. به همین سبب، یکی از هنرهای شاعران بزرگ از قبیل فردوسی و دیگران، انتخاب الفاظ بلورین و مناسب برای شعر است، گزینش الفاظ با همه اهمیتی که برای شعر و شاعر دارد تابع هیچ ضابطه و قاعدهی معینی نیست و تنها ذوق و استعداد زیباگزینی شاعر است که از میان دستگاه گسترده و پیچیدهی واژگان زبان و از دریای بیکران الفاظ که آن را بهتر و مناسب تر و تراش خورده تر است، انتخاب میکند... - خسرو فرشیدورد، . - 1363:115به دیگر سخن، رباعی »کارنامه زندگی همه ایرانیان است، در بردارنده عشقها، رنجها، حسرتها، آرزوها، ستم دیدگیها، رندیها، قلندریها، خواستنها، نرسیدنها، شکستها و آوارگیها و...« - رک: نزهه المجالس، جمال خلیل شروانی، به نقل از حسینی کازرونی، 1386، 151 با تصرف و تلخیص - .
از سوی دیگر، رباعی از نوع بیان،یا عاشقانه است - مانند رباعیات رودکی - ، یا صوفیانه - رباعیات شیخ ابوسعید، عطار و مولوی - و یا فلسفی - خیام - و رباعی که در واقع، قالبی برای بیان مضامین غنایی است، احتمالا شکل تکامل یافته نوعی قالب شعری فارسی پیش از اسلام است. »رباعی و دو بیتی، بیشتر بر شعرهای فولکلر که گویندگانش ناشناخته بوده اند، اطلاق میشده است و غالبا سروده مردم عاشق پیشه کوچه و بازار بوده است« - شفیعی کدکنی، . - 477 :1370رباعی پس از فرد یا تک بیت و به همراه دوبیتی کوتاه ترین قالب شعر فارسی است. رباعی بر وزن لاحول و لاقوه الا باالله بوده و البته به ضرورت اختیارات عروض فارسی به 12 صورت میآید که جزئیات آن در کتابهای عروض آمده است. فق به طور اختصار میگویم که بر اساس افاعیل عروضی وزن رباعی به این صورت است: »مفعول مفاعلن مفاعیلن فع.«
در سدههای ششم، هفتم و هشتم - ه ق - فهلوی گویان بسیاری بوده اند که از جمله آنها میتوان به چند تن از آنان مانند: عزالدین همدانی، اوحدی اصفهانی، قاسم انوار، جولاهه ابهری، عبید زاکانی، صفی الدین اردبیلی و... اشاره نمود که به لهجههای همدانی، اصفهانی، گیلکی و پهلوی اشعاری سروده اند.« - شمیسا، سیر رباعی در شعر فارسی، . - 279 :1374 بد نیست اشاره کنیم که اشعار محلی کهنی نیز در وزن و قالب رباعی موجود است. مولف قابوسنامه 475 - ق - از اشعار خود یک رباعی به گویش طبری نقل کرده که حاکی از سنت کهنی در دیار زادگاه او در گفتن رباعیات محلی است. اینکه مردم این منطقه برای گفتن اشعار محلی، قالب رباعی را برگزیدهاند - نه صرفا دوبیتی - ، خود نکته مهمی در شناخت تاریخ تحول این قالبهای کهن فارسی است.
درمنابع بعدی که به تاریخ منطقه طبرستان اختصاص دارد - از جمله تاریخ طبرستان ابن اسفندیار - اسامی چند شاعر که به این گویش شعر میگفتهاند نقل شده است. البته اشعار ایشان در قالبی غیر از رباعی است. بعدها تداوم این سنت را در رباعیات طبری امیر پازواری - سده یازدهم ق - نیز میتوان دید. غیر از این، درگنجینه غنی فرهنگ عامه مردم تاجیکستان نیز رباعیات بیشماری میتوان یافت که همپای دوبیتی به حیات دیرین خود ادامه دادهاند. نمونههایی از ترانههای مردمی تاجیکان را که در قالب رباعی است، در دو کتاب سیب سمرقندی - میرزا شکورزاده، - 1379 و رباعیات مردمی و رمزهای بدیعی میتوان یافت. در عین حال، در فرهنگ مردم تاجیکستان، دوبیتیهای محلی نیز فراوان است و این نشان میدهد که مرزبندی چندان روشنی میان خاستگاه این دو قالب کهن شعر فارسی نمیتوان قائل شد. - از اینجا تا بخارا لاله باشه: دوبیتیهای مردمی تاجیکی، رحیم قبادیانی، . - 1379
-1-2 ساختار رباعی
می توان گفت رباعی، در میان قالبهای مختلف شعر فارسی، از انسجام و هماهنگی قوی تری میان مصاریع خود برخوردار است. چنانچه گفته اند رباعی »تشکل وحدتی دارد، به طوری که غالبا نمی توان بیت دوم آن را یک بیت مستقل و مثلا به عنوان شاهد مثال ذکر کرد، زیرا با بیت اول ارتباط معنایی و حتی لفظی مستحکمی دارد« - شمیسا، . - 217 :1374و دیگر اینکه اخوان ثالث درباره ساختار رباعی مینویسد: »شعر