بخشی از مقاله
چکیده
امروزه بازاریابی در یک سیستم تجاری به عنوان شاهکلیدی در جذب مشتری به شمار میرود، باید اذعان داشت، که مشتری- مداری از مهمترین قسمتهای کسب درآمد در یک تجارت محسوب میشود، یکی از ابزارهای ایجاد روابط طولانیمدت با مشتری استفاده از بازاریابی نرم بر اساس پویاییگروه میباشد؛ گرچه شاید تنها استفاده از رویکرد بازاریابی نرم با توجه به رقابت شدید بین سازمانهای تجاری کافی بهنظر نرسد، اما در این تحقیق میتوان تاثیر دیدگاه پویاییگروه و نقش رهبری و همسو بودن آن با بازاریابی نرم که خود نیز همراستا با بازاریابی حسی و رابطه مند است، با در نظر گرفتن توانایی و کسب مهارتهای روانشناختی رهبر بر بازاریابی از نظر حسی و حمایتی، تا نفوذ به ذهن و قلب مشتری، وفاداری او را مورد بررسی قرار داد.
دیدگاه پویاییگروه با برپایی محیطی شاد، انگیزه ای مثبت در فکر فرد، حس اعتماد و تعهد به گروه را ایجاد کرده؛ که همگی تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارند، که منجر به یک بازاریابی بر اساس اعتماد متقابل در فکر و ذهنها میگردد. در این مقاله به بررسی اجمالی تاثیر خاستگاه پویاییگروه بر بازاریابیهای ارائه شده، که در نهایت به نوآوری در بازاریابی، به نام بازاریابی نرم - بازاریابی ذهنی - میپردازد. امید است مرور این مقاله بتواند در تجارت، با برگزیدن این رویکرد در حیطهی پویاییگروه، و ایجاد نوآوری بر نیات رفتاری مشتریان موثر باشد.
-1 مقدمه
از آنجا که هر سازمان تجاری برای ثبات وفاداری مشتریان خود به دنبال استراتژیهای متنوع و کاربردی میباشد، امروزه مدیران فروش در هر محیط برای جلوگیری از گرایش مشتریان به سمت دیگر رقیبان، باید بیش از هرزمان دیگر در پی درک خواسته و نیازهای مشتری باشند، تا بهتر بتوانند نیازهای آنها را برآورده کرده و روابط بهتر و باثبات با آنها برقرار کنند، بنابراین یکی از بهترین رویکردی که میتواند در این امر تحقق گردد، رویکرد بازاریابی نرم بر اساس تعریف و خاستگاه پویایی گروه است.
و از طرفی استفاده از بازاریابی حسی و رابطهمند، در راستای بهینه کردن این تحقیق. خواستگاه پویایی گروه بر این امر تاکید دارد، که رفتار فرد سخت تحت تاثیر ویژگیهای گروه است، دورکیم در مورد رفتار گروهی چنین میگوید: عقاید فرد در جریان ارتباط اجتماعیBروانی موجود بر گروهها تغییر مییابد و در نتیجه تغییر، در اعضای
گروه اتفاق میافتد، که نمیتوان آن را تحت عنوان جریانها و پویشهای روانی فرد توجیه کرد.
موضوع اصلی پویایی گروهی از نظر براون عبارت است از: همکاری، همانندی، رقابت، کشمکش... که در راستای بازاریابی نرم، هریک در جای خود به صورت گسترده در جلب مشتری تاثیر بسزایی دارند. چنانچه انزیو و مارتن معتقدند، برای اینکه تجمع افراد به صورت گروه درآید، لااقل در وهلهی اول تمایلاتی که اعضا بهطور مشترک دارند به قدری باید قوی باشد، که این تمایلات بهصورت عمومی درآید و این هنگامی صورت میگیرد، که اعضای گروه کشف کنند، که همبستگی لازم بین آنها، این تمایلاترا ارضا میکند و این کشف در تاریخ انسانها به این صورت ثبت گردیده: یکی برای همه و همه برای یکی.
در این راستا با وجود یک رهبر که به ابزارهای روانشناختی و کارایی آن در راستای بازاریابی نرم است نیاز مبرم میباشد، تا با یک مدیریت، صاحب کسب و کار و درآمد گردد، که اصل اول ایجاد ارتباط است. ولی شاید در اولین تجربه آنگونه که انتظار دارندموفقیتی ایجاد نشود و مشتریان وفادار، کمتر باشد. در این رابطه لازم است، بر ابزارهای بازاریابی نرم حواس پنجگانه - بازاریابی حسی - تاکید بیشتری کنیم تا با ایجاد یک برند با اسم اختصاری کوتاه و ماندگار در ذهن، که در حقیقت اولین نام و نشان تجاری است که در آن صنعت خاص به ذهن مشتری خطور میکند، وفاداری مشتری تضمین شود.