بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله ارتباط میان جنسیت مترجم و چگونگی معادل گزینی، به صورت واژگان رسمی یا غیر رسمی، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش, با وجود آگاهی از تمایزات موجود در گفتار و زبان دو جنس زن و مرد, سعی در این دارد که به بررسی وجود این تمایزات در ترجمه بپردازد. همانطور که می دانیم ترجمه نیز فراورده ای زبانی به شمار می رود و عوامل موثر بر زبان در ترجمه نیز موثرند. در این پژوهش ترجمه ی یک مترجم مرد و یک مترجم زن از اثر غرور و تعصب جین آستین3 مورد بررسی قرار گرفته است. در طول پژوهش دیده می شود که مترجم زن از واژگان رسمی تری نسبت به مترجم مرد استفاده کرده و همچنین استراتژی های دیگری نیز به کار برده که همه اینها ناشی از روحیه محتاطانه مترجم زن به شمار می روند.

مقدمه

از دههی 70 به بعد نگاه به ترجمه نگاهی فرهنگی شد. یکی از مسائل فرهنگی تاثیر جنسیت بر ترجمه بود. ترجمه محصولی از زبان انسان است, پس می تواند ویژگی هایی همانند زبان داشته باشد. بنابراین ترجمه بازتابی از ویژگی های زبانی مترجم است. جنسیت4 نقش مهمی در ترجمه دارد و بر فرایند و تولید ترجمه تاثیر بسزایی دارد.

جنسیت اصطلاحی است دال بر صفات فرهنگی منتسب به زنان و مردان. معمولا تمایزاتی میان جنسیت و جنس5 مطرح بوده و جنس را مجموع مشخصات فیزیکی ای می دانند که ما را از لحاظ زیست شناسی " زن " یا "مرد" می سازد. با این حال, تقابل جنس و جنسیت به تازگی از نظر نظریه پردازانی که معتقدند ادراکات ما از زیست شناسی, سرشت و جنس, در چهارچوب زبان و فرهنگ شکل می گیرد به پرسش کشیده شده است

سایمون6 ادعا می کند که فرد زن به دنیا نمی آید, بلکه زن می شود - به نقل از روبوسن7 و استاکول . - 20058 به عقیده روبوسن و استاکول این ادعا فورا در ذهن ما تمایزی بین جنس زیست شناسی و جنسیت که همان انتظارات , رفتارها و الگوهای فکری است, به وجود می آورد. کاربرد زبان که تحت تاثیر جنس گوینده و شنونده قرار دارد,

موضوع اصلی جامعه شناسی زبان است که نشان می دهد زنان و مردان به گونه ای متفاوت سخن می گویند . - 2005:2 - به اعتقاد فون فولوتو - 1997:5 - جنسیت به ساختار فرهنگی اجتماعی دو جنس اشاره دارد. سایمون - 1996:5 - معتقد است جنسیت عنصری است از هویت و تجربه که مانند دیگر هویت های فرهنگی از طریق آگاهی اجتماعی شکل می گیرد. به اعتقاد او در طول تاریخ زنان و مترجمان نسبت به مردان و نویسندگان به عنوان پدیده های ضعیف تر و پایین تر قلمداد می شده اند. مدرسی نیز در توجیه تفاوت های زبانی زن و مرد بیشتر بر تفاوت های اجتماعی این دو گروه تاکید دار

 

فمنیسم و ترجمه فمنیسمی
به دلیل فشاری که در زندگی زنان وجود داشت, مکتبی به نام فمنیسم را پایه ریزی کردند. آنها به وسیله این مکتب توانستند از حقوق خود دفاع کنند. یکی از دلایلی که زنان را در جامعه عقب نگه داشته بود زبان آنها بود. سپس بحث جنسیت مطرح شد. مردم معتقد بودند که دلیل تفاوت در گفتار زن و مرد جنس است اما بعد دریافتند که دلیل دیگری به نام جنسیت نیز وجود دارد.

به بیان دیگر زنان و مردان در محیط جامعه با هم متفاوت عمل می کنند. شاید بتوان قرن 16 را آغاز جنبش فمنیسمی در ترجمه نامید - سایمون . - 1996:43 بعد از سال 1960 فمنیست ها تفاوت های اجتماعی بین زن و مرد را مورد بحث قرار دادند. مدت ها بود که زنان تنها از طریق ترجمه می توانستند خود را به دنیای بیرون بنمایانند و خود اجازه نداشتند که به نگارش کتاب بپردازند. با گذشت زمان و جنبش های فمنیسمی زنان توانستند خود و توانایی هایشان را در جامعه آشکار کنند. پیشرفت های فرهنگی و زبانی که از سال 1970 در حرکت های فمنیسمی به وجود آمد تاثیرات زیادی بر ترجمه متون گذاشت و موجب تحقیقات بی شماری در رابطه با ترجمه و جنسیت شد 

تفاوت های موجود در زبان زنان و مردان

تحقیقات در این حوزه نشان داده اند که مردان و زنان به گونه ای کاملا متفاوت از زبان استفاده می کنند. این تفاوت ها در کاربرد زبان, تفاوت در موضوع و سبک آنها, تفاوت در کدگذاری هایی که دو جنس در زبان خود انجام می دهند رخ می نماید. روبوسون و استاکول می گویند: " برخی از جامعه شناسان زبان و نویسندگان فمنیسمی نگاهی کارکرد گرایانه به زبان دارند و به استفاده هایی که از زبان می شود توجه دارند.

آنها انتخاب های ممکن در سخن را برای کاربران مختلف زبان تفکیک می کنند. مثلا مطالعات زیادی نشان داده است که زنان زمانی که از موقعیت خود آگاهی دارند, توجه بیشتری به گفتار, انتخاب واژگان مودبانه و قدیمی و همچنین سعی در تصحیح لهجه خود دارند. دلیل این امر را می توان آگاهی بیشتر زنان از موقعیت اجتماعی خود و نا امنی اجتماعی ای که برای آنها در جامعه وجود دارد دانست"

 دیوید سینگلتون معتقد است که در زبان انگلیسی و بسیاری از زبان های اروپایی تفاوت بین زنان و مردان بیشتر در این است که زنان از زبانی نزدیکتر به گونه ای که دارای اعتبار و پرستیژ است استفاده می کنند . مثلا وقتی که لهجه را مورد بررسی قرار دهیم می بینیم که زنان انگلیسی نسبت به مردان بیشتر سعی دارند که به گونه ای شبیه به مجریان رادیو و تلویزیون صحبت کنند. به عقیده ی او دلیل این تفاوت این است که در طول تاریخ از زنان انتظار می رفت که در همه ی موارد صحیح تر از مردان عمل کنند و این انتظار بر حوزه ی زبان شناسی و گفتار زنان نیز تاثیر به سزایی داشته است. به عقیده مدرسی چون هر یک از دو جنس در برخی حوزه های فعالیتی فعال تر از جنس دیگر است، اصطلاحات مربوط به آن حوزه مردانه و یا زنانه تلقی می شود. مدرسی به الگوهای زبانی ویژه دو جنس نیز اشاره می کند و معتقد است که در صورتی که زنان و مردان هر جامعه از این الگوها پیروی نکنند، پایگاه اجتماعی ویژه خود را از دست خواهند داد و یا لااقل مورد تمسخر قرار خواهند گرفت. مدرسی به تفاوت میزان تفاوت های جنسیتی زبان های مختلف نیز اشاره می کند 

از جمله این تفاوت ها می توان استفاده از سوالات تاکیدی در زبان را انگلیسی نام برد. زنان بیشتر از اینگونه سوالات استفاده می کنند و در هنگام صحبت نسبت به مردان مرددترند. تانن - 1994 : 32 - 11 می گوید که زنان تمایل دارند غیر مستقیم صحبت کنند. تانن به نقل از لاکف - 1975 - 12 می گوید: غیرمستقیم صحبت کردن زنان دو فایده دارد : اول نامطمئن بودن و در عین حال داشتن حالت دفاعی یعنی اگر نظر گوینده با پاسخی مثبت روبرو نشد گوینده می تواند آن را تغییر دهد و دوم برقرار کردن رابطه ای دوستانه.

او می گوید که مردان با وقفه ایجاد کردن در سخنان زنان می خواهند بر آنها تسلط پیدا کنند - همان . - 34 او همچنین اظهار می کند که بسیاری از دانشمندان معتقدند که مردان با ساکت کردن زنان و همچنین در دست گرفتن موضوع و تغییر آن به هر موضوعی که خود می خواهند سعی در تسلط بر زنان دارند. زنان در مکالمات نقش حمایت طلب و مردان نقش مجادله ای دارند و تفاوت های سبکی آنها موجب غلط فهمی دو طرف می شود. به اعتقاد هادسون - 1980 - 13 زنان در روابط و مکالمات بیشتر به اتحاد و همبستگی روی می آورند در حالی که مردان بیشتر بر قدرت و استقلال خود تمرکز دارند.

او معتقد است که زنان و مردان حتی در موضوعات مورد بحث نیز با هم تفاوت دارند. همچنین زنان از ناسزا های ضعیف تری نسبت به مردان استفاده می کنند و به کلمات خود نیروی دوچندانی وارد می کنند تا اهمیت گفته خود را به مخاطب منتقل کنند.

جانت هلمز - 1995:8 - 14معتقد است که در جوامعی که زنان جزء گروه های زیر دست و بی قدرتند از نظر زبان شناسی نسبت به مردان که تسلط بیشتری دارند مودب تر محسوب می شوند.

دو تئوری در رابطه با تفاوت در زبان مرد و زن ارائه شده است. این تئوری ها مشخص کننده رابطه بین زبان و جنس می باشد. تئوری اول را لاکوف - 1975 - و فیشمن - 1997 - 15 به نام نگرش غالب16 و تئوری دوم را کوتس - 1998 - 17 و تانن - 1986 - به نام نگرش تفاوت18 ارائه دادند. در تئوری اول اعتقاد بر این است که تفاوت در زبان زن و مرد پیامد تسلط مرد و تبعیت زن است. در این دیدگاه زنان گروه های اقلیت سرکوب شده اند. تئوری دوم بر این موضوع تاکید دارد که زنان و مردان متعلق به خرده فرهنگ های مختلفی هستند و هر تفاوت زبانی ای نشان دهنده ی تفاوت های فرهنگی است.

" در بسیاری از زبان ها بین زبان زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد. این تفاوت از این مساله نشات می گیرد که مردها در مورد مسائل بیشماری نسبت به زنان صحبت می کنند. مردان از کلمات خاصی برای صحبت کردن در مورد کارشان مثل تجارت, ساختمان سازی و غیره استفاده می کنند. زنان نیز برای صحبت کردن در مورد کارهایشان مثل خانه داری, خیاطی و آشپزی واژگان خاص خود را به کار می برند" - لارسن - 1984:145 . 19

لطفی پور ساعدی می گوید: " مترجم در حد وسط متن مبدا و متن مقصد قرار دارد و سعی می کند برای عناصر متنی زبان مبدا معادل هایی در زبان مقصد پیدا کند و در میان این عناصر آنچه بیشتر از همه مدنظر قرار می گیرد عنصر واژگان است" . - 1371:80 -

به عقیده لارسن - 1984 :145 - انتخاب واژگان به این مساله بستگی دارد که مخاطب فرد چه کسی است. ارتباط بین گوینده و مخاطب مشخص می کند که چه نوع واژگانی باید انتخاب شوند. مثلا فرد همانطور که با یک شخص تحصیل کرده صحبت می کند با یک کودک صحبت نمی کند. عواملی مثل سن, سطح اجتماعی و سطح فرهنگی در انتخاب واژگان تاثیر دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید