بخشی از مقاله

چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 131 شرکت برای دوره زمانی 1393- 1389 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های فرضیههای اول نشان میدهد که نسبت بدهیهای کوتاه مدت بر سرمایهگذاری بیشتر از حد تاثیر مثبت اما غیرمعنیداری دارد. بدین معنا که افزایش نسبت بدهیهای کوتاه مدت منجر به سرمایهگذاری بیشتر از حد نمیشود. نتایج فرضیه دوم نشان می دهد که نسبت بدهیهای بلندمدت بر سرمایهگذاری ببیشتر از حد تاثیر منفی اما غیر معنیداری وجود دارد. بدین معنا که نسبت بدهیهای بلندمدت تاثیری در کاهش یا تشدید سرمایهگذاری بلند مدت ندارد. نتایج آزمون فرضیه سوم نشان داد که نسبت بدهیهای کل تاثیر منفی و معنیداری بر سرمایهگذاری بیشتر از حد دارد.

بدین معنا شرکتهایی با بدهیها کل بالا، سرمایهگذاری کاراتری را دارند. نتایج فرضیه چهارم نشان میدهد که نسبت بدهیهای کوتاهمدت بر سرمایهگذاری کمتر از حد تاثیر منفی و معنیداری را دارد. بدین معنا که با افزایش بدهیهای کوتاه مدت میزان سرمایهگذاری کمتر از حد کاهش می یابد. نتایج فرضیه پنجم نشان میدهد که نسبت بدهی های بلندمدت بر سرمایهگذاری کمتر از حد تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بدین معنی که با افزایش نسبت بدهی های بلندمدت میزان سرمایهگذاری کمتر از حد افزایش می یابد. همچنین نتیجه فرضیه ششم نشان می دهد که نسبت بدهیهای کل بر سرمایه گذاری کمتر از حد تاثیر منفی و معنیداری دارد. بدین معنا که با افزایش نسبت بدهیهای کل میزان انحراف از سرمایه گذاری مطلوب کاهش می یابد.

واژه های کلیدی: ساختار سرمایه، کارایی سرمایه گذاری، سرمایه گذاری بیشتر و کمتر از حد

مقدمه

هدف مهم اکثر شرکت ها ایجاد ارزش برای سهامداران و حداکثر کردن آن است. محققان مالی زیادی به این نتیجه رسیدهاند که ارزش شرکت، نتیجه جریان نقدی آزاد و میانگین موزون هزینه سرمایه آن شرکت است. استدلال آنها این است که به منظور حداکثر کردن ارزش شرکت، مدیریت نیاز دارد تا در دارایی ها به منظور ایجاد جریان نقدی سرمایه گذاری کند. به منظور تأمین وجوه نقد مورد نیاز راههای ممکن و متفاوتی در مقابل مدیر قرار دارد. اگر مدیریت قادر باشد تا ترکیب مالی بهینهای از بدهی و سرمایه - ساختار سرمایه بهینه - را انتخاب کند، می تواند هزینه سرمایه را حداقل و قیمت سهام را حداکثر کند. نتیجه نهایی، حداکثر کردن ثروت سهامداران ومتعاقباً ارزش شرکت است.

تصمیمهای مالی مدیریت برای بهبود وضع مالی شرکت مهم و حیاتی است، اما تصمیمهای نابخردانه میتواند در نهایت منتج به ورشکستگی شرکت گردد. سرمایه گذاری شرکت های یکی از عوامل موثر در پیشرفت شرکت ها محسوب می شود به شرطی که مدیران برای انجام سرمایه گذاری پروژه های با خالص ارزش مثبت را تامین مالی کنند. به عقیده جنسن - 1986 - در دسترس بودن جریان های نقد آزاد شرکت موجب می شود که مدیران از سرمایه گذاری های کارا فاصله بگیرند.به نظر جفرسون - 2001 - 3 برای یک واحد تجاری جدید هیچ چیز مهمتر از فراهم کردن سرمایه نیست. با این وجود، شیوه تأمین وجوه نقد اثر زیادی بر موفقیت یک مؤسسه دارد. این استدلال نه تنها برای واحدهای تجاری جدید، بلکه برای همه واحدهای تجاری قابل اعمال است.

این که چگونه شرکت ها ترکیبی از بدهی و سرمایه را در ساختار سرمایه خود انتخاب می کنند، بستگی به عوامل مختلفی از جمله، ویژگی های شرکتی، اقتصاد، دیدگاهها و اهداف مدیران دارد .ادبیات مالی چشم اندازهای متفاوتی را در مورد چگونگی اتخاذ تصمیمات ساختار سرمایه مدیران فراهم می کنند - حجازی و خادمی، . - 1392کارایی سرمایهگذاری به انتخاب مطلوب پروژه های سرمایه گذاری اشاره دارد. هر چه تامین مالی پروژه های با خالص ارزش فعلی مثبت بیشتر و تامین مالی پروژه های با خالص ارزش فعلی منفی کمتر باشد، کارایی سرمایه گذاری بهبود می یابد. در این پژوهش تاثیر ساختار سرمایه بر کارایی سرمایه گذاری مورد بررسی قرار می گیرد.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

یکی از موضوعات مهم در فرایند تامین مالی بحت سرمایهگذاری است که با موضوعاتی همچون عدم تقارن اطلاعاتی و مشکلات نمایندگی مرتبط میباشد. از آنجایی که فرض می شود مدیران به دنبال منافع شخصی هستند و ممکن است در راستای منافع سهامداران عمل ننمایند بنابراین، یک تضاد منافع می تواند بین مدیران و سهامداران خارجی شکل گیرد. مدیران شرکت می توانند هنگام انتخاب پروژه به جای تاکید بر سودآوری بر اجرای برنامههای بزرگ اولویت دهند. در چنین شرایطی ممکن است مصرف منافع حاصل از اجرای طرح های بزرگ برای مصارف شخصی استفاده گردد - چن و همکاران ، . - 2011

از سوی دیگر مشکلات نمایندگی می تواند توان نظارت دهی سهامداران بر مدیران را کاهش دهد و منجر به ناکارایی سرمایه گذاری شود، زیرا کاهش توانایی سهامداران در نظارت بر مدیران، موجب اختلال در انتخاب پروژهایی با خالص ارزش فعلی مثبت شده و هزینه های تأمین مالی را افزایش می دهد - لی و وانگ ، . - 2010به طور مفهومی، کارایی سرمایه گذاری زمانی حاصل می شود که شرکت - فقط- در تمامی طرح هایی با ارزش فعلی خالص مثبت سرمایه گذاری کند. البته این سناریو در صورتی کارساز است که بازار کامل باشد و هیچ یک از مسائل بازار ناقص از جمله گزینش نادرست و هزینههای نمایندگی وجود نداشته باشد - بیدل و هیلاری ، 2006، بیدل و همکاران، . - 2009

علاوه بر این، کارایی سرمایه گذاری و یا سرمایه گذاری در حد بهینه، مستلزم آن است که از یک سو، از مصرف منابع در فعالیت هایی که سرمایه گذاری در آن بیش از حد مطلوب انجام شده است، جلوگیری شود و از سوی دیگر، منابع به سمت فعالیت هایی که نیاز بیش تری به سرمایهگذاری دارد، هدایت شود - محمودآبادی و همکاران، . - 1390عدم کفایت سرمایهگذاری ریشه در نظریه ی نمایندگی و نظریه ی اقتصاد اطلاعات و مسائلی چون هزینههای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی دارد - یانگ و جیانگ، . - 2008 به عبارتی دیگر، در بازار سرمایهی کامل، تصمیمات تأمین مالی و سرمایهگذاری، مستقل از یکدیگر نیستند و کاستیهای - نقایص - بازار سرمایه، از قبیل عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی، عدم کفایت سرمایهگذاری - فرآیندهای سرمایهگذاری بیش - کمتر - از حد را به وجود میآورند. با وجود این مسائل، همه ی طرحهای با ارزش فعلی مثبت پذیرفته نمیشوند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید