بخشی از مقاله

چکیده

هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر همزمانی قیمت سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در این تحقیق، تأثیر دو مولفه اصلی ساختار مالکیت یعنی نوع و تمرکز مالکیت بر همزمانی قیمت سهام مورد بررسی قرار گرفته شده است.

در راستای پاسخگوئی به سؤالات تحقیق، دو فرضیه اصلی طراحی و با استفاده از دادههای 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی شش ساله 1388 تا 1393 مورد تجزیه و تحلیل و آزمون قرار گرفته است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که بین نوع مالکیت و همزمانی قیمت سهام رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ همچنین بین تمرکز مالکیت و همزمانی قیمت سهام رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. واژههای کلیدی: ساختار مالکیت، مالکیت شرکتی، مالکیت مدیریتی، تمرکز مالکیت، همزمانی قیمت سهام.

-1 مقدمه

در کشورهای آسیایی، بر خلاف مناطق اروپایی و آمریکاییکه معمولاً مالکیت آنها بصورت پراکنده است، ساختار مالکیت بیشتر به صورت متمرکز و مالکیت نهادی است. مالکان نهادی مطابق با تعریف بوشی شامل سرمایهگذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای سرمایهگذاری و نهادها هستند - 1998،. - Bushee با پیشرفت فعالیت و بزرگ شدن اندازه شرکتها و همچنین بهوجود آمدن فضای رقابتی شدید، در شرکتهای تجاری و دیگر سازمانها نیاز به وجود مدیران متخصص بیشتر احساس شد که باعث تفکیک مدیریت از مالکیت و ایجاد تئوری نمایندگی شد

افزایش اندازه شرکتها، تخصصی شدن امور و تفکیک مدیریت از مالکیت موجب بروز تضاد منافع و ایجاد هزینههای نمایندگی شده است. در چنین شرایطی مدیران با ارائه اطلاعات مالی شرکت سعی مینمایند هزینههای نمایندگی را کاهش دهند. پژوهشهای زیادی درخصوص تأثیر نوع مالکیت بر دیگر متغیرها به انجام رسیده است. یکی از نمونههای بسیار بااهمیت و تأثیرگذار بر عملکرد شرکتها، نوع مالکیت میباشد.

این موضوع میتواند تأثیر فراوانی بر رفتار مدیریت داشته باشد. رفتار مدیریت در قبال نوع مالکیت تأثیرات خود را بر صورتهای مالی و روشهای حسابداری بروز میدهد. یعنی این امکان وجود دارد که مدیر برای حفظ منافع خود اقدام به دستکاری اطلاعات نمایند. اینگونه موارد به لحاظ نظری میتواند از طریق افزایش اندازه و میزان مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی و مالکیت مدیریتی، اثر فزایندهای بر همزمانی قیمت سهام داشته باشد 

بیان مسئله

امروزه نقش سرمایهگذاران به عنوان واسطه انتقال وجوه و پس اندازها به بازار سرمایه و مدیریت منابع در بازارهای مالی سایر کشورها روز به روز اهمیت بیشتری پیدا کرده است، به طوری که افزایش معاملات سرمایهگذاران و بخصوص سرمایهگذاران نهادی در بازارهای جهانی سهام از اواخر دهه 1980، منجر به افزایش توجه محققان مالی به بررسی تأثیر این نهادها شده است؛ به گونهای که سرمایهگذاران را میتوان یکی از بازیگران اصلی بازار سرمایه تلقی کرد که بر تغییرات شرکتها نقش دارند.

ساختار مالکیت یکی از مکانیسمهای داخلی حاکمیت شرکتی است. حاکمیت شرکتی یکی از مولفههای اساسی و مهم رشد میباشد. موضوع اصلی در مباحث ساختار مالکیت، "مساله نمایندگی" میباشد چرا که تضاد منافع بین مدیران و سهامداران منجر به ایجاد هزینههای نمایندگی میشود. بنابراین، با افزایش منابع در اختیار مدیریت، مدیر که در کانون این تضاد منافع قرار دارد، با ارائه اطلاعات مالی شرکت سعی مینماید تا این هزینه را کاهش دهد. اما به علت اختیارات مدیریت، نیاز به نظارت بر عملکرد مدیر، ساختار مالکیت را مطرح مینماید 

مالکیت پراکنده - غیرمتمرکز - به این خاطر موجب بروز مساله نمایندگی در شرکتها میشود که توانایی و انگیزههای سهامداران برای کنترل کردن مدیریت ضعیف خواهد شد چرا که سهم آنها اندک است. علاوه بر این، سهامداران معمولاً در شرکتهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند تا ریسک را از طریق تنوع بخشیدن کاهش دهند.

آنها در واقع به امید سودهای آتی پرتفوی سهامشان سرمایهگذاری میکنند نه به امید آینده بهتر یک شرکت خاص. بعلاوه سهامداران پراکنده توانایی اینکه مدیریت را به طور اثر بخش کنترل کنند، ندارند چرا که اطلاعات کافی و تخصص لازم را به منظور اتخاذ تصمیمات صحیح دارا نیستند. در مقابل، مالکیت متمرکز به صورت قابل توجهی در سهامداران عمده ایجاد انگیزه میکند و به موازات افزایش سهم آنها در شرکت، انگیزههای آنها نیز برای بهبود عملیات شرکت و کنترل مدیریت، بیشتر میشود.

منافع کاملاً آشکاری از مالکیت متمرکز وجود دارد ولی بحثهایی در جهت خلاف آن نیز صادق است.

اول اینکه سهامداران عمده به طور معمول ریسک گریز هستند. مالکیت پراکنده، قابلیت نقد شوندگی بهتر سهام را موجب میشود و ایجاد تنوع به منظور ریسک پذیری کمتر را برای سرمایهگذاران فراهم میکند.

دوم اینکه وقتی کنترل بیش از حد توسط مالکیت متمرکز صورت میگیرد، ذینفعان داخلی - مدیران و کارکنان - را از سرمایهگذاریهای پرهزینه دلسرد میکند.

سوم اینکه مالکیت متمرکز ممکن است سبب بروز مشکل نمایندگی به نحوی دیگر شود و آن اینکه تعارض و اختلاف بین سهامداران عمده و سهامداران جزء پدید آید. سهامداران عمده انگیزههای لازم را به منظور استفاده از موقعیت کنترلی خود خواهند داشت تا منافع خاص خود را با هزینه سهامداران جزء به دست آورند.

علاوه بر بحث تمرکز مالکیت، ماهیت مالکان نیز در ارتباط با مساله نمایندگی میباشد. کنترلها وقتی اثر بخشی بیشتری خواهد داشت که سهامداران کنترل کننده شرکت، دانش و تجربه کافی در زمینههای مالی و تخصصی مربوطه را داشته باشند که عموماً شرکتهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران نهادی، منابع و توانایی لازم را جهت کنترل مدیریت به طور صحیح دارا هستند 

بنابراین هر چه قدر مالکیت نهادی، شرکتی، مدیریتی و درجه تمرکز مالکیت افزایش یابد، ممکن است هزینههای نمایندگی نیز کاهش یابد و به تبع آن، کیفیت اطلاعات بالا رود. در نتیجه بازار نسبت به کیفیت بالای اطلاعات، عکس العمل مثبت نشان میدهد. در عوض ممکن است، مالکیت غیرمتمرکز باعث افزایش هزینههای نمایندگی شود و این موجب میشود که صاحبکاران به اطلاعات شرکت اتکا نکنند که نتیجهی چنین عملی، عکس العمل منفی بازار نسبت به کیفیت پایین اطلاعات میباشد.

در این تحقیق، همزمانی قیمت سهام بیانگر میزان ارتباط اطلاعات شرکت - صورتهای مالی حسابرسی شده - با قیمت سهام میباشد که به عنوان معیار اندازه گیری میزان عکس العمل بازار سهام در نظر گرفته شده است. هر چه همزمانی قیمت سهام بالاتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام پایینتر و واکنش بازار سهام منفی؛ بالعکس، هر چه همزمانی قیمت سهام پایینتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام بالاتر و واکنش بازار سهام مثبت میباشد

بازده سهام میتواند، هم جهت یا خلاف جهت بازار تغییر کند. همزمانی قیمت یعنی نسبتی که بازده بازار و صنعت، میزان تغییرات بازده شرکت را توضیح میدهند - مورک و همکاران . - 2000 این بدان معناست که اگر قیمت سهام افزایش یا کاهش بیابد، این تغییرات به میزان نسبتی ست که اطلاعات خاص شرکت و اطلاعات بازار و صنعت در بازده آن سهام دارند. - مورک و همکاران - 2000 بنابراین میتوان گفت بازده سهام نشان دهنده اطلاعات جدید بازار و اطلاعات خاص شرکت است. 

همزمانی قیمت سهام به روند حرکت بازده سهام در یک جهت و دوره زمانی مشخص اشاره دارد. این مفهوم معیاری است برای نشان دادن میزان نسبی اطلاعات خاص شرکت که در قیمت سهام آن شرکت منعکس میشود. هر اندازه انعکاس این اطلاعات خاص در قیمت سهام بیشتر باشد، همزمانی قیمت کمتر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید