بخشی از مقاله

چکیده

بحث روشهای تأمین مالی به چگونگی ترکیب منابع تأمین مالی شرکت، از قبیل بدهیهای کوتاهمدت، اوراق قرضه، بدهی بلندمدت، سهام ممتاز و سهام عادی اشاره دارد. برخی شرکتها هیچ برنامه از پیش تعیین شدهای را برای ساختار سرمایه خود در نظر نمیگیرند و تنها به تناسب تصمیمات مالی اتخاذ شده توسط مدیریت مالی، بدون هیچ گونه برنامهریزی مشخصی اقدام به تغییر ساختار سرمایه شرکت میکنند.

تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین ساختار مالی و رشد قیمت سهام طی سالهای 1390 تا 1394 در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است که در این راستا ساختار مالی - استقراض بانکی کوتاه مدت، استقراض بانکی بلند مدت،× افزایش سرمایه با روش انتشار سهام و افزایش سرمایه با روش سود سهمی - به عنوان متغیرهای مستقل و رشد قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته می باشند. اندازه شرکت و اهرم مالی نیز به عنوان متغیر کنترل می باشد. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسناد حاوی صورتهای مالی می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش همبستگی و آزمون رگرسیون چندگانه صورت گرفت.

نتایج تحقیق نشان داد که ساختار مالی با رشد قیمت سهام رابطه معناداری دارند و ارتباط بین استقراض بانکی کوتاه مدت با رشد قیمت سهام مستقیم و ضعیف است و ارتباط بین استقراض بانکی بلند مدت با رشد قیمت سهام مستقیم و قوی می باشد. افزایش سرمایه با روش انتشار سهام با رشد قیمت سهام رابطه ای معکوس و ضعیف دارد و ارتباط بین افزایش سرمایه با روش سود سهمی با رشد قیمت سهام معکوس و قوی می باشد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد بین اندازه شرکت با رشد قیمت سهام رابطه ای مستقیم و معنادار وجود دارد و بین اهرم مالی با رشد قیمت سهام رابطه ای معکوس و معنادار وجود دارد.

.1 مقدمه

بحث روشهای تأمین مالی به چگونگی ترکیب منابع تأمین مالی شرکت، از قبیل بدهیهای کوتاهمدت، اوراق قرضه، بدهی بلندمدت، سهام ممتاز و سهام عادی اشاره دارد. برخی شرکتها هیچ برنامه از پیش تعیین شدهای را برای ساختار سرمایه خود در نظر نمیگیرند و تنها به تناسب تصمیمات مالی اتخاذ شده توسط مدیریت مالی، بدون هیچ گونه برنامهریزی مشخصی اقدام به تغییر ساختار سرمایه شرکت میکنند.

این شرکتها اگر چه ممکن است در کوتاهمدت به موفقیت دستیابند، اما سرانجام در تأمین منابع مالی لازم برای فعالیتهای خود با مشکلات عمدهای مواجه میشوند. چنین شرکتهایی ممکن است قادر نباشند استفاده بهینهای از منابع موجود خود داشته باشند. در نتیجه، این واقعیت بیش از پیش محرز میشود که یک شرکت باید ساختار سرمایه خود را به گونهای برنامهریزی نماید که قادر باشد میزان بهرهوری از وجوه را حداکثر نموده و وضعیت خود را با سهولت بیشتری با تغییر شرایط وفق دهد

شرکتها ناچارند ساختار سرمایه اولیه خود را هنگام تأسیس و راهاندازی واحد انتفاعی طرحریزی نموده و سپس هرگاه برای انجام سرمایهگذاریها نیاز به تأمین وجوه باشد، تصمیمات ساختار سرمایه تحت تأثیر قرار میگیرد.

.2 بیان مسئله پژوهش

تصمیمات مربوط به تامین مالی و تعیین ترکیب بهینه ساختار سرمایه از یک طرف و توجه به رشد قیمت شرکت، بویژه رشد قیمت مرتبط با توان بازپرداخت بدهی ها، از طرف دیگر از جمله مسائلی است که در تصمیم گ یری مدیریت حائز اهمیت است

یکی از مهمترین اجزای هر فعالیت اقتصادی فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز است؛ که این منابع را می توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تامین کرد. در همین راستا مدیران مالی در شرکت ها تضمین بهترین ترکیب منابع تامین مالی یا به عبارت دیگر ساختار سرمایه می باشد و تصمیمات اتخاذ شده در این زمینه در راستای افزایش ارزش شرکت است. موضوع ساختار سرمایه از جمله مسائلی است که تاکنون تحقیقات و آزمون های زیادی بر روی آن انجام شده است و در حال حاضر نیز تحقیقات نظری و بررسی های تجربی در مورد آن ادامه دارد

سرمایه گذاری یک امر ضروری و حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است. برای اینکه وجوه لازم جهت سرمایه گذاری فراهم آید، باید یکسری منابع برای تامین مالی وجود داشته باشد. بنابراین مدیران مالی می بایست در تامین مالی ضمن در نظر داشتن منابع مختلف، به رشد قیمت و بازده شرکت و تاثیر آن بر روی رشد قیمت و بازده سهام عادی شرکت در بازار بورس نیز توجه داشته باشند.

عواملی که رشد قیمت یک شرکت را تعیین می کنند متعددند. یکی از این عوامل ساختار سرمایه شرکت می باشند. از جمله اینکه شرکت در ساختار سرمایه خود چقدر آورده سهامداران و چقدر بدهی دارد. به این علت که استفاده از بدهی موجب ایجاد یکسری تعهدات ثابت - هزینه های مالی - برای شرکت می شود؛ لذا این تعهدات ثابت، رشد قیمت شرکت را بالا می برد چرا که اگر شرکت نتواند اصل و فرع وام را بازپرداخت کند به درماندگی مالی گرفتار می گردد

ارزیابی مطلوبیت یک بستر سرمایه گذاری در وضعیت نامطمئن بر اساس مقادیر رشد قیمت و بازده آن است. یکی از مسائل مهم اثرگذار بر رشد قیمت و بازده سهام عادی نیز، تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه است. استفاده از بدهی ارزان برای رشد قیمت ممکن است باعث کاهش هزینه سرمایه شرکت شود، ولی از طرفی ممکن است موجب افزایش رشد قیمت مالی و هزینه ورشکستگی نیز شود

روشهای تأمین مالیاصولاً یکی از موضوعات مهم در تئوری مدرن مالی می باشد که تنها در سالهای اخیر مطرح نشده، بلکه کانون توجه محققین در چند دهه اخیر بوده است. نیاز به تأمین مالی از آنجا ناشی می شود که اولاً ارزش شرکتها موجب می گردد که برای خرید دارایی های جدید، افزایش ظرفیت کارخانه، استخدام نیروی جدید و خرید مواد اولیه، نیاز به وجوهی احساس شود و این وجوه مالی در قالب منابع مالی مطرح میشود

منابع مالی می توانند دو اثر کوتاه مدت و بلند مدت بر روی عملکرد مالی داشته باشند؛ اثر بلند مدت مربوط به تأثیرات آتی است که به جهت صرف این وجوه در پروژه های با »ارزش فعلی خالص« مثبت،بر رشد قیمت، بازده و در کل بر منافع سهامداران دارد. زیرا اگر شرکتی منابع مناسب جذب نماید و مصارف بهینه ای داشته باشد سود خالص شرکت افزایش یافته و بر ارزش شرکت افزوده می گردد. اثر دوم،اثر کوتاه مدت ویا لحظه ای است که مربوط به نشت اطلاعات درونی شرکت به بازار سرمایه می باشد؛ زیرا هر گونه اطلاعاتی اعم از اطلاعات مالی و تولیدی که به نظر سهامداران و متخصصین بازار، مهم و تأثیر گذار باشد، عکس العمل بازار سرمایه را بر خواهد انگیخت 

بدهی های سرمایه ای تعهد مالی برای شرکت ایجاد می کند و تکیه بیش از حد به آن، افزایش اهرم مالی و به تبع ان احتمال ورشکستگی و عدم پرداخت اصل و بهره آن را در پی دارد. مخصوصاً شرکت هایی که از نظر موقعیت مالی در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، استفاده از هر گونه بدهی سرمایه ای، میزان تعهدات آنها را سنگینتر و سهامداران را مضطرب می سازد.

در نتیجه تقاضا برای سهام چنین شرکتی که در بازار عرضه و تقاضا - بورس - معامله می شود، رو به کاهش می گذارد. کمبود تقاضا برای سهام و مخاطره بیشتر سرمایه گذاری در چنین شرکتی،کاهش رشد قیمت سهام و در نتیجه کاهش بازده را در پی خواهد داشت 

منابع مختلف تأمین مالی، انجام سرمایه گذاری مطلوب را ممکن ساخته و پیامدهای سرمایه گذاری بهینه، افزایش بازده و نهایتاً افزایش ثروت سهامداران می باشد. از آنجاییکه سرمایهگذاری یک امر ضروری و حیاتی در جهت رشد و شکوفایی اقتصادی کشور است؛ اصولاً سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار مستلزم پذیرش مخاطره و ریسک است و بازده، عامل کلیدی تصمیمگیری سرمایهگذاری است؟ به همین علت شناخت منابع مختلف تأمین مالی و تأثیرات آنها بر انواع ریسک برای سرمایهگذاران اهمیت ویژهای دارد. با در نظر گرفتن این پیش فرض، تحقیق حاضر بر آن است که به بررسی رابطه بین روشهای تأمین مالی با رشد قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار دهد

- 3 پیشینه پژوهش

پیشینه خارجی

در مقاله ای با عنوان عدم اطمینان مالی و چرخه حیات سازمانی که توسط بولان و یان در سال 2013 نوشته شده است، به بررسی محاسبات مرکزی تئوری سلسله مراتبی تامین مالی در میان شرکت هایی که در دو دوره متمایز از دوره های چرخه حیات سازمانی به سر میبرند می پردازد. شرکت هایی که در دوره رشد حیات سازمانی می باشند و شرکت هایی که در دوره بلوغ می باشند.

نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان مراحل چرخه حیات سازمانی، جایی که سطوح ظرفیت بدهی و نیازهای تامین مالی خارجی همگنتر می باشند، و پس از کنترل های کافی در مورد محدودیت ظرفیت بدهی، شرکت های با گزینش نامناسب هزینه ها، بیشتر از تئوری سلسله مراتبی پیروی می کنند و با این نظریه سازگارترند.

 مولایز در سال 2012 با موضوع تجارت و نظریه سلسله مراتبی بدهی به بررسی عدم اطمینان مالی و ساختار سرمایه با توجه به نظریه سلسله مراتبی می پردازد؛ و با جمع آوری اسناد و مدارک مربوط به این نظریه به انجام تحقیق می پردازد. وی بیان می کند که برای درک شواهد مربوط به این تئوری، لازم است تفاوت های میان شرکت های خصوصی کوچک، شرکت های دولتی، و شرکت های بزرگ دولتی به رسمیت شناخته شود. طبق نتایج و بررسی های تحقیق به نظر می رسد شرکت های خصوصی، جهت تامین مالی به شدت از سود انباشته و وام های سنگین بانکی استفاده می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید