بخشی از مقاله
چکیده:
مقوله ی کارآفرینی به عنوان موثرترین نیروی بالقوه ی اقتصادی در تاریخ جهان،به صورت بحث برانگیزی از حدود سه دهه ی گذشته تاکنون ظهور یافته و مطرح شده همگام و همزمان با این مقوله، پیشرفتهای مشابهی نیز در زمینه ی آموزش کارآفرینی انجام شده است. پیشرفتهاو فعالیتهای اخیر که در برنامه آموزشی کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای جدید انجام شده,بسیار چشمگیرو قابل توجه هستند.
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی،کارآفرینی سازمانی است که بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمانها دارد.در دهه ی اخیر کارآفرینی درون سازمانی یکی از موضوعات مورد توجه محققان تبدیل شده است.کارآفرینی درون سازمانی نقش کلیدی در موفقیت سازمانهاوشرکتها دارد ازسوی دیگر ازعوامل متعدد تاثیرگذار برتوسعه کارآفرینی،سرمایه فکری است که یکی از ارزش افزارترین منابع سازمان هاوعامل اساسی درنهادینه کردن وتوسعه ی کارآفرینی سازمانی است.
نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه فکری و ابعاد آن با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان سازمان وجود دارد و بین سرمایه فکری دانشگاه،مدیریت دانش و کارآفرینی فردی رابطه ی مستقیمی وجود دارد،این بدین معنی است که با سرمایه گذاری سازمان در ابعاد انسانی, ساختاری و شناختی میتوان انتظار داشت کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بهبود یابد بنابراین بر پایه نتایج این پژوهش میتوان گفت:درحوزه ی آموزش و نظام دانشگاهی باید هماهنگی کاملی بین استراتژی های مدیریت دانش - تولید،انتقال و به کارگیری آن - وجود داشته باشد تا به عملکرد بالای دانشگاه و خصوصاً نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه منجر شود.
مقدمه:
دردهه اخیر،تغییر و تحولات در زمینه رقابت روزافزون وعدم اطمینان شرایط محیطی باعث شده است تا سازمانهای بزرگ که تغییرات اندکی در دانش و ساختار خود میدهند, نتوانند با شرکتهای کوچک که از انعطاف پذیری،سرعت و نوآوری بالاتری برخوردار هستند رقابت کنند.امروزه سازمانها در موقعیتهایی قرار می گیرندکه گرایش داشتن به سمت فعالیتهای کارآفرینانه برای آنها امری ضروری است.
بسیاری از مطالعات صورت گرفته در رابطه با تشخیص فرصت،بیان کرده اند که قابلیتهای فکری یاد گرفته شده و اطلاعات تجاری کسب شده,آن دسته از کارآفرینانی را توصیف می کنند که فرصتی را کشف کرده اند.[28]این میان عوامل زیادی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه تاثیردارندکه یکی ازمهمترین عوامل تاثیرگذار درتشخیص فرصتهای کارآفرینانه سرمایه فکری افراد سازمان است.[24] سرمایه فکری نوعی سرمایه ارزشمند است که دارایی نامشهود یک سازمان شناخته می شود
امروزه بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد تا سازمانها از طریق دارایی نامشهود خود بتوانند خود را متمایز کنند بدین لحاظ سرمایه فکری مانند سرمایه های دیگر بستر مناسب برای دسترسی به فرصتهاو اهداف زندگی را آماده ساخته,یکی از منابع مهم موفقیت سازمانی واجتماعی محسوب می شودبنابراین ازسرمایه فکری وکارآفرینی - سازمانی - به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد می شوند که میتوانند،در رشد اقتصادی کشورها,ایجاد اشتغال ورفاه اجتماعی نقش مهمی را بر عهده داشته باشند.[10]تحول و دگرگونی که درمقوله کارآفرینی روی داده تمامی جهان را متآثر کرده است به گونه ای که دنیای کار و تجارت همیشه متاثر ازاین مقوله خواهد بود.
جهان درچند دهه ی گذشته شاهد تحولات عظیمی در نظام های مختلف از جمله نظام کسب و کار و اقتصاد بوده است از یک طرف با پیشرفتهای چشمگیرتکنولوژیک،ایجادبازارمشترک اروپا با330میلیون مصرف کننده،فروپاشی اقتصادکمونیستی و از طرف دیگرکمبود مواد و انرژی،تورم،رکود اقتصادی،صنایع درحال افول وبیکاری که به جرات می توان گفت:یکی ازمهمترین معضلات امروز کشورهای دنیا می باشدروبروست.
ایران نیزبه عنوان کشوری دردرون نظام جهانی،پس از انقلاب شاهد تغییرات وسیعی در نظام اقتصادی،آموزشی،فرهنگی و غیره بوده است.دراین میان کسانی هم هستندکه همگام با تغییرات محیطی در جستجوی فرصتها بوده تا به آن واکنشی مثبت نشان دهند این دسته از افرادکارآفرینان هستند که منابع محدود جامع را به حوزه هایی که دارای بهره وری بالاتری هستند انتقال داده و مبنای رشد وتوسعه اقتصادی و اشتغال را فراهم می کنند.
برای افزایش تعداد این افراد در جامعه باید از نظام آموزشی شروع کرد. این نظام آموزشی و علی الخصوص مدرسین دانشگاهی به عنوان سرمایه فکری دانشگاه هستندکه می توانند دانش کارآفرینی و همینطور فرهنگ کارآفرینی را به افراد انتقال داد،مبنای کارآفرینی فرد را فراهم میکنند.کارآفرینی را می توان یک فرآیند پویا نامیدکه شامل آرمان,تحول,دگرگونی و خلاقیت می شود این فرآیند به کاربرد استفاده ی نیرو و انگیزه ی افراد درجهت خلق و اجرای ایده های نو و همچنین راه حلهای کاربردی احتیاج دارد.
اجزای اصلی این فرآیند شامل موارد زیر است؛میل به خطرپذیری حساب شده براساس زمان، ارزش خالص یا فرصت شغلی،توانایی تشکیل یک تیم در ارتباط با انجام یک کار پرخطر،داشتن مهارت خلاق در نظم بخشیدن به منابع مورد نیازداشتن مهارت اساسی در پی ریزی و طراحی یک طرح منسجم و پایدارشغلی ،داشتن چشم اندازی برای یافتن فرصتهایی که دیگران نمی توانند در یک موقعیت به هم ریخته و پرآشوب دریابند
پژوهشهای بسیاری در زمینه رابطه بین نظام دانشگاهی, زیر ساختهای آن و کارآفرینی فردی انجام شده است به عنوان مثال: چولت درسال2004،درتحقیق خودبا عنوان دانشگاه کارآفرین دریافت که یک دانشگاه کارآفرین باید به کارآفرینان آینده آموزش بدهد و حسی از کارآفرینی را درتمام قلمروهای خود در دانش آموختگان ایجاد نماید و همچنین دانشگاه ها بایددر راه کارآفرینی عمل نمایند. آموزش کارآفرینی درسطح دانشگاهی برنگرش دانشجویان نسبت به کارآفرینی،هنجارهای ذهنی،باور به خود کارآمدی و رفتار کارآفرینانه تاثیر مثبت دارد.
تاریخچه،تعاریف و مفاهیم سرمایه فکری،انواع و اهمیت آن:
امروزه جنبه نامشهود اقتصاد بر پایه سرمایه های فکری بنیان نهاده شده و ماده نخستین و اصلی آن،دانش واطلاعات است.سازمانها برای مشارکت در بازارهای امروزین،در هر شکل و نوع به اطلاعات و دانش برای بهبود عملکرد خود نیازمندند.[5]سرمایه های فکری می تواند به عنوان دارایی های نامشهود یک سازمان محسوب شود. با اینکه یک اجتماع عمومی بر روی اجزای سازنده ی سرمایه های فکری وجود دارد اما هنوز یک تعریف مورد قبول و مشترک در جهان ارایه نشده است.
در زیر تعاریف اصلی ارایه شده که توسط صاحب نظران اصلی در ارتباط با سرمایه های فکری آورده شده است.
- استیوارت - 1999 - : مواد فکری, دانش, اطلاعات, دارایی معنوی وتجربی که میتوان از آن برای خلق ازش استفاده کرد.
- هریسون و سالیوان - - 2000 : دانشی که میتواند به سود تبدیل شود.
- اندریسون و استم - 2004 - : سرمایه های فکری به مجموعه دارایی های دانشی موجود در یک سازمان اطلاق میشود که به یک سازمان مزیت رقابتی داده و ترکیب باهم منافعی برای یک سازمان در آینده به ارمغان می آورد.
- شجاعی - - 1388 : سرمایه فکری را به عضلات بدن تشبیه کرده و معتقد است که اگر از آن استفاده نشود از بین می روند.سرمایه های فکری به سه دسته تقسیم می شوند:الف - سرمایه انسانی ب - سرمایه ساختاری ج - سرمایه ارتباطی - مشتری -
- بونتیس - - 2007 : سرمایه انسانی را قابلیت جمعی سازمان در استخراج بهترین راه حلها از دانش افرادش توصیف میکند.
- لائورا و همکاران - 2007 - معتقد است سرمایه انسانی نشاندهنده ی موجودی دانش افراد یک سازمان است و به معیارهایی نظیر شایستگی کارکنان, ارزشها و توانایی های ارتباطی قابل دسته بندی میباشد.
- شجاعی - 1389 - سرمایه ساختاری را دستورالعمل ها،راهبردها و خط مشی ها و هر چیزی که ارزش سازمان را بیشتر از ارزش فیزیکی آن می سازد معرفی می کند.
- یاهوای و نچانگ - - 2009سرمایه ساختاری را مشتمل بر فلسفه و نظام های تسهیل کننده قابلیتهای سازمانی می داند به عبارت دیگر سرمایه ساختاری،زیر ساختی حمایتی در جهت توانمند سازی سرمایه انسانی دردستیابی به اهداف عملکردی است
.به عقیده بونتیس و همکارانش - 2000 - سرمایه مشتری هردو ارزش فعلی روابط سازمان با مشتریان و ارزش بالقوه آتی این روابط را دربرمی گیرد از این رو مواردی همچون:علائم تجاری،سهم بازار،اطلاعات مشتری، روابط مشتریان،نقاط دستیابی مشتریان و قردادهای تجاری را شامل می شود.مدیریت سرمایه فکری،سازمانها و نهادها به موفقیت بیشتری درافق های آینده بازارهای رقابتی خواهدرساند .در عصرحاضرسرمایه فکری به یک محرک بسیار حیاتی برای پایداری اعتبار یک سیستم درمحیط رقابتی امروز تبدیل شده است.[15] مدیران باید تلاش کنند برای بقاء و رشد در محیط رقابتی ضمن بهره گیری ازسرمایه های فکری سازمان به سمت کارآفرینی حرکت کنند، بخش عمده ای از دانش سازمانی در سرمایه فکری نهفته است و کنترل این منبع دانشی می تواند درمخاطرات و پاداشهای کارآفرینانه تغییرات مثبت حاصل نماید،منابع منحصر به فرد سرمایه فکری با هدایت مناسب سرمایه گذاری های جدید سازمان را قادر می سازد دربازارهای جدید وارد شده،محصولات برتر ارائه کند وبه مزیت رقابتی بالاتری دست یابند.
کارآفرینی :
واژه کارآفرینی در اصل از کلمه فرانسوی - اینترپرنیورشیپ - گرفته شده ومفهوم تعهد کردن کاری را انتقال می دهد.فردی که تعهد کند تاسازماندهی ومدیریت کسب وکار جدیدی را که توام با ریسک است بپذیرد درزمره این افرادجای می گیرد . [14] تعاریف دیگری نیزدرصوص کارآفرینی بکارگرفته شده که ازآن جمله:
کارآفرینی فرآیندی از اندیشه های تازه ونو، بهره گیری از امکانات و فرصت ها با تکیه بر دانش،پیشه و کار مربوط به آن و پذیرش خطر است
کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی یا تقاضای تازه می شود.
کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه ای منحصر به فرد به منظور بهره گیری از فرصتها است
کورکت - - 2005کارآفرینی را فرآیند پویایی از تغییر بینش و بصیرت با ابتکارو نوآوری می داند.هیسریچ و پیترس - 2002 - کارآفرینی را فرآیند خلق هرچیز نو و با ارزش، باصرف وقت و تلاش با فرض همراه داشتن خطرات مالی،روحی و اجتماعی و به دست آوردن پاداشهای مالی و رضایت فردی و استقلالی که از آن ناشی می شود،تعریف کرده اند.
پیکارجو و علی اصغری - - 1387معتقدندکه کارآفرینی سه دسته است: الف - کارآفرینی آزاد - مستقل - :فرآیندی است که کارآفرین طی می کند تا فعالیت کارآفرین ها را به طور آزاد به ثمر رساند.
ب - کارآفرینی درون سازمانی: فرآیندی است که کارآفرین طی می کند تا فعالیت کارآفرینهایی را در سازمان که معمولا سنتی و بروکراتیک، است به ثمر رساند.
ج - کارآفرینی سازمانی:فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند،در نقش کارآفرینی انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های کارآفرینانه فردی وگروهی به طور مستمرسریع وراحت در سازمان مرکزی یا شرکت تحت پوشش خود مختار به ثمر رسند.در ادبیات کارآفرینی نیازبه استقلال عاملی است که سبب می شود کار آفرینان به اهداف و رویاهای خود دست یابند تمایل به استقلال یک نیروی انگیزشی برای کارآفرینان امروز است.
کارآفرینی سازمانی:
کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که طی آن سازمانها بدون توجه به محدودیت ها،فرصتها محیطی را شناسایی نموده و با ارائه خدمات و محصولات نوآورانه، نیازهای جامعه را در راستای توسعه پایدار تامین می نمایند.[11] عوامل موفقیت کارآفرینی سازمانی:
-1روابط با دیگران:کارآفرینان سازمانی برای افراد اهمیت قائلند به حمایتهای آنان احتیاج دارند.
2 -رهبری:کارآفرینان با قدرت رهبری خود میتوانند دیگران توانمند و از ایده هایشان دفاع کنند.
-3افق زمانی بلند مدت: کارآفرینان عمدتا افق زمانی بلند مدتی دارند و تقریبا پروژه های درحد سه سال را بیشتر انتخاب میکنند.
-4ریسک:کارآفرینان سازمانی مخاطرات متوسط را دوست دارند و اغلب از اخراج شدن هراسی ندارند لذا خطر چندانی حس نمی کنند.
-5مهارتهای سازمانی
-6ارتباطات
-7شکست و اشتباه -8تصمیمات
امروزه،مدیران با آگاه شدن از نقش این منابع نامشهود سازمان به این فکر افتاده اند که با خلق و بهره برداری ار آنها به مزیت رقابتی دست یابند،با توجه به محیط پیچیده امروزی یکی از راه های پاسوخگویی سازمانها به الزامات محیطی روی آوردن به کارآفرینی و به تبع آن کارآفرینی سازمانی است.هیتون - 2005 - یکی از ابعاد کارآفرینی را کارآفرینی سازمانی می داند،کارآفرینی سازمانی در محیط رقابتی امروزی اهمیت فراوانی یافته است،تا جایی که برخی از صاحب نظران آن را یکی از عوامل تولید مانند کار و سرمایه می دانند.
کارآفرینی درون سازمانی :
فرآیندی است که از طریق آن محصولات فرآیندها و ایده های جدید سازمان به اجرا گذاشته می شود . [13] فرق کارآفرینی درون سازمانی با کارآفرینی سازمانی در این است که کارآفرینی سازمانی شرایط و بستری را در سازمان فراهم می کند که اولا همواره هر شخص یا گروهی که بخواهد فرایند کارآفرینی درون سازمانی راطی کند بتواندسریع،راحت و اثربخش آن را به اجرا درآورد و ثانیا محرک،مشوق و آموزش دهنده ی افراد برای اجرای فعالیتهای کارآفرینانه باشد.
ارتباط مدیریت دانش با سرمایه فکری :
مدیریت دانش الزامات وتوجهات کارکردی مهمی درسازمان می طلبد و قطعا در این میان توانمند سازی کارکنان سازمان که خود بخشی از سرمایه های فکری سازمان هستند ازاهمیت خارق العاده ای برخوردار است.
بسیاری ازصاحب نظران عامل اساسی توفیق مدیریت دانش و سرمایه فکری در سازمانها را عامل دوستی،تفاهم و اعتماد میان اعضای آن سازمان می دانند چه بسا سازمانهایی که ذخیره ارزشمندی از اعضای فرهیخته و دانش آموخته دارند اما در به کارگیری و بهره برداری آن ناتوانند اگر به این سازمانها دقیقتر بنگریم درمی یابیم که مشکل آنها درساز وکارهای مدیریت دانش نیست بلکه در نحوه ی ارتباط میان اعضای آنهاست.[2] فناوری ها ابزارها و سازمادهی،عناصر پر اهمیتی در تقویت مدیریت
دانش به حساب می آیند،اما پیش ازآنکه سازمانی بخواهد از یک فناوری برای رسیدن به موفقیت در مدیریت دانش استفاده کند باید مسائل فرهنگی اطراف خودرا به دقت مورد شناسایی قرار دهد بررسی های به عمل آمده بیانگر این واقعیت است که یکی ازاصلی ترین محدوده های بروز مشکلات در پروژه های مدیریت دانش نبود یک قالب فرهنگی مناسب است از این رو موفقیت پروژه های مدیریت دانش ایجاد فرهنگ مناسب از ضروریات و وظایف اساسی مدیران و رهبران آن سازمان است