بخشی از مقاله
چکیده
هدف مقاله، تحلیل رابطه اعتماد درون سازمانی و کارآفرینی کارکنان با نقش میانجی مدیریت سرمایه فکری درون سازمان است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران منطقه ویژه اقتصادی، بندر امام خمینی - ره - 80 - نفر - است. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه سنجش اعتماد سازمانی الونن و همکاران - - 2008، و از پرسشنامه سرمایه فکری بونتیس - 1998 - و پرسشنامه محقق ساخته 121 سوالی کارآفرینی سازمانی هومن، - 1385 - استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو متغیر اعتماد درون سازمانی و سرمایه انسانی با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. سرمایه انسانی پیش بینی کننده مناسب تری برای کارآفرینی سازمانی است.
-1مقدمه
اهمیت اعتماد به عنوان پیش نیاز اثر بخشی سازمانی تأکید داشته اند. اعتماد برای موفقیت سازمانی، انجام تغییرات مداوم در نقشها و تکنولوژیها، و همچنین طراحی مشاغل و مسئولیتها ضروری می باشد. اعتماد می تواند اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کند، و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار دهد - دانایی فرد و دیگران،. - 60 :1388 چن و دیگران - 2005 - 1 در تحقیقی در 75 سازمان دولتی در کشور چین به این نتیجه رسیدند که عوامل فرهنگ سازمانی، استراتژیهای سازمانی انعطافپذیر، حمایت مدیریت از کارآفرینان و مشارکت فعال کارکنان در تصمیم گیریهای سازمانی، نقش عمدهای در توسعه کارآفرینی سازمانی دارند.
فارست - 2005 - 2 در تحقیقی عوامل سازمانی چون؛ استراتژیهای سازمانی، وجود روحیه نوآوری در سازمان، منابع سازمانی و فرهنگ سازمانی را در توسعه کارآفرینی سازمانی موثر دانسته است.وانگ - 2005 - 3 در تحقیقی در سازمانهای دولتی چین نشان داد که بین ارتباطات سازمانی و توسعه کارآفرینی سازمانی رابطه مثبتی وجود دارد. هیل4 - 2003 - در تحقیقی در هشت سازمان در کشور آفریقای جنوبی از ساختار سازمانی، نظام پاداش و تشویق سازمان؛ مدیریت سازمان و فرهنگ سازمانی، به عنوان عوامل تاثیرگذار بر توسعه کارآفرینی سازمانی یاد کرده است - علم بیگی و دیگران، :1388 . - 24 جوهانسن - - 2001
در تحقیقی درکشور نروژ در زمینه تبیین عوامل سازمانی موثر بر کارآفرینی سازمانی، به عوامل: حمایت مدیریت، استقلال کارکنان، سرمایه اجتماعی موجود در سازمان، سرمایه انسانی - افرادی که برای انجام وظایفصلاحیت دارند - ، مفاهیم سازمانی، زمان در دسترس و فرهنگ سازمانی اشاره داشته است. بنابراین به منظور ارتقاء کارآفرینی افراد در سازمان، توجه به مولفه اعتماد و فراهم آوردن بستری مناسب برای آن در استراتژی شرکت ها و سازمان ها و همچنین توجه به مولفه سرمایه انسانی که بازیگر اصلی در زمینه اعتماد سازمانی است، می تواند، از اولویت های ویژه ای هر سازمان و شرکتی باشد.
-2چارچوب نظری
از نظر گورول و آستان - 2006 - 5، کارآفرینی یک زمینه تحقیقاتی مهمی در میان اقتصاددانان سراسر دنیا بوده است. این اهمیت به دلیل تأثیر فعالیت کارآفرینانه بر اقتصاد و غلبه بر مسائل ناشی از بیکاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید است. از این رو رشد کسبوکارهای کوچک و ایجاد کسب وکارهای جدید بطور گستردهای توسط سیاستهای اقتصادی ملی برای ایجاد ثروت و رشد اقتصادی مورد تشویق قرار گرفته است.
از سویی دیگر از نظر موریس و جونز - 1999 - 6، نقش کارآفرینی در سازمانهای دولتی هنوز دوره طفولیت خود را میگذراند. مفهوم »کارآفرینی دولتی«تنها اخیراً در ادبیات کارآفرینی ظاهر شده و به عنوان »فرایند خلقکننده ارزش « برای شهروندان از طریق ترکیب منابع دولتی و خصوصی به منظور بهرهبرداری از فرصتهای اجتماعی است - به نقل از کاظمی و دیگران: . - 1389 کوارتکو ، منتاگنو و هورنسبای - 1990 - 7 کارآفرینی سازمانی را به عنوان ایجاد کسب و کارهای جدید در درون چارچوب شرکت های مادر، توصیف می نماید.
مکگرات ، بولیند و وینکاتارامن - 1992 - 8 کارآفرینی سازمانی را به عنوان ابزار شرکت ها برای افزایش ثبات اقتصادی شرکت در بلند مدت تعریف می نماید و آریلا - 1996 - معتقد است که کارآفرینی سازمانی دارای سه بعد است که عبارتند از : نوآوری ، توسعه محصولات ، خدمات یا فرآیندهای جدید و ریسک پذیری. همه تعاریفی که تاکنون از کارآفرینی سازمانی ارائه شده است تا حدود زیادی نامتناقض است و زاهرا9 با بررسی پیشینه کارآفرینی سازمانی پی برد که بیشتر تعاریفی که در زمینه کارآفرینی سازمانی مطرح شده است شده آن را به عنوان یک فعالیت نوآورانه در درون یک سازمان معرفی می نمایند.
- پیرس7 ، . - 2003 هیتون - 2005 - معتقد است کارآفرینی سازمانی در محیط رقابتی امروزی اهمیت فراوانی یافته است، تا جایی که برخی از صاحب نظران آن را یکی از عوامل تولید مانند کار و سرمایه می دانند. مدیران باید تلاش کنند، برای بقا ء و رشد در محیط رقابتی ضمن بهره گیری از سرمایه های فکری سازمان به سمت کارآفرینی حرکت کنند . بخش عمده ای از دانش سازمانی در سرمایه فکری آن نهفته است و کنترل این منبع دانشی می تواند، در مخاطرات و پاداش های اقدامات کارآفرینانه، تغییر مثبت حاصل نماید. منابع منحصر به فرد سرمایه فکری با هدایت مناسب سرمایه گذاری های جدید سازمان ها را قادر می سازد در بازارهای جدید وارد شده، محصولات برتر اراده کنند و به مزیت رقابتی بالاتری دست یابند - به نقل از اکبری و دیگران، . - 1391
از سوی دیگر تلاشهای کارآفرینی در سازمان با سرمایه فکری اثربخش تر گشته و می تواند، مزیتهای رقابتی را افزایش داده و عمکرد کلی شرکت را بهبود ببخشد - اکبری و دیگران، - 1391 و سرمایه ی انسانی تنها سرمایه ای است که با استفاده ی بیشتر، کاهش نیافته و به صورت فزاینده،گسترش می یابد - هنکس و چاندلر10،1998؛ به نقل از یدالهی فارسی، . - 1391 نگهداری و مقصودی - - 1389 به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و روحیه کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور پرداختند. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری و بعد انسانی آن با روحیه کارآفرینی رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین بعد ساختاری و بعد رابطه ای سرمایه فکری و روحیه کارآفرینی رابطه ای مشاهده نشده است.
هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سرمایه فکری و بعد انسانی و بعد رابطه ای آن بر روحیه کارآفرینی تأثیرگذار بوده، اماابعاد ساختاری تأثیری بر روحیه کارآفرینی ندارد. ماسرینسکینه11 و الکناویشیوته - 2011 - 12 طی تحقیقی با هدف ارزیابی تأثیر سرمایه فکری بر کارآفرینی به این نتیجه رسیدند که سرمایه فکری و ابعاد آن - سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه مشتری - بر روی گرایش به کارآفرینی تأثیر می گذارد . یافته های تحقیق یدالهی فارسی و دیگران - - 1391 نشاد داد که رابطه ی مثبت و بالایی بین سرمایه ی انسانی و سرمایه ی اجتماعی با شناسایی و بهره برداری از فرصت های کارآفرینی وجود دارد و بیانگر آن است که هرچه این دو سرمایهتقویت شود، امکان موفّقیت کارآفرینان در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کارآفرینی افزایش می یابد.
درنتیجه، نرخ رفتار کارآفرینانه افزایش می یابد. کاربرد این یافته برای سیاست گذاران آن است که در برنامه های توسعه ی کارآفرینی به توسعه ی انواع مهارت ها و تشویق شبکه سازی اجتماعی اولویت بدهند و جوانان علاقه مند به ایجاد کسب وکار نیز برایموفّقیت در کسب وکار، به توسعه ی ابعاد سرمایه ی انسانی و اجتماعی خود همت گمارند. در مطالعات سازمانی از اعتماد به عنوان عامل بنیادی برای سازمان های اثر بخش نام برده می شود و متخصصین رهبری و محققان به اهمیت ایجاد اعتماد در بین نیروی کار اذعان دارند. مطالعه ادبیات سازمانی نشان می دهد که اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت فردی و سازمانی می باشد - ارگیرس 1973 ؛ کاوی، 1990 ؛ لیکرت، 1967 ؛ مک گرگور، 1961؛ به نقل از دانایی فرد و دیگران، . - 60 :1388 بالا بودن اعتماد درون سازمانی ، ضعف در سایر منابع لازم برای ارتقاء بهره وری را تا حدی جبران می کند.
بررسی ها نشان می دهند که اعتماد اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کرده و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو گفته می شود بالا بودن اعتماد سازمانی مساوی با بهبود رضایت شغلی، تعهد سازمانی، فضای اطمینان بین کارکنان افزایش همکاری و همفکری، تقسیم اطلاعات، حل مسئله، تسهیل توانمندسازی، توانایی تغییر، یادگیری و نوآوری سازمانی، کاهش فشار روحی و روانی، کاهش عدم اطمینان نسبت به آینده، حل تعارضات و در نهایت ایجاد چارچوبی برای افزایش بهرهوری سازمانی میشود.
پایین بودن اعتماد درونسازمانی، نوعاً افزایش تعارض، بی ثباتی سازمانی، ترک خدمت، کاهش انگیزش، شایعات و اعتصابات لاینحل، مانع تراشی بر سر تحقق اهداف ؛ سازمانی و ... را در پی خواهد داشت - هارت و همکاران ، 2001 ؛ درکس و همکاران، 2001؛فوکس، 1974 ؛ لاپورت و همکاران، 1996 ؛ کارسگارد و همکاران، 2002، به نقل از دانایی فرد و دیگران، . - 61 :1388 تحقیقات نشان می دهد که سازمانهایی با سطوح بالای اعتماد نسبت به سازمانهایی با سطوح پایین اعتماد نوآوری بیشتری دارند ، بهتر خود را با تغییر وفق می دهند و موفق تر هستند - شاکلی زالاباک13 و همکاران ،
-3روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران منطقه ویژه اقتصادی، بندر امام خمینی - ره - 80 - نفر - است. ابزار اندازه گیری شامل، پرسشنامه سنجش اعتماد سازمانی الونن و همکاران - - 2008 در قالب 49 پرسش، که بعد اعتماد افقی و عمودی را بر اساس سه مؤلفه شایستگی، خیرخواهی، و قابلیت اطمینان مورد سنجش قرار می دهد.