بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله به بررسی تاثیر سبک و بیان انقلابی نقاشان دیوار نگاره مکزیک در ایلات متحده آمریکا در دوران رکود و آشفتگی های جامعه هنری در زمان جنگ سرد با اشاره به ریشه های شروع نقاشی های اعتراضی در مکزیک در مقابله با دولت مردان مستبد سالهای 1910 و همچنین به بررسی عقیده و ایدئولوژی هنرمندان مکزیک در باره ی هنر در ارتباط با مردم می پردازد.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مهاجرت تعدادی از نقاشان مکزیکی به آمریکا که با استفاده از برنامه حمایتی دولت فدرال از هنرمندان آمریکایی در فضای دو گانه ی سانسور و آزادی بیان که تاثیرات شگرفی بر نقاشان و هنرمندان دهه های 1930 و 1940 آمریکا گذاشتند . در دهه 1930 عوامل جامعه شناختی نه تنها بر هنر ، بلکه بر ایدئولوژی های سیاسی که از تفکرات و کنش های هنرمندان مکزیکی نشات گرفته و در سراسر ایالات متحده آمریکا گسترش یافته ، تاثیر به سزایی در روند جریانات هنری می گذارد.

فضایی که جنگ سرد بر جامعه تحمیل میکند هنرمند آمریکایی را تشویق به حرکت در خطوط فکری مارکسیستی کرده و بدین ترتیب اکسپرسیونیست انتزاعی با دنباله روی و الگو برداری از نقاشی مکزیکی با طراحی هایی رادیکال متولد میشود. و در انتها به بررسی پیکره های فیگوراتیو چند دیوار نگاره جنجال آفرین در آمریکا و تاثیرات متقابلی که هنرمندان بر مخاطلان و بلعکس داشتند خواهیم پرداخت. در مجموع می توان این پژوهش و تحقیق را در قلمرو جامعه شناسی هنر یا دقیق تر ، تاریخ اجتماعی هنر دانست. روش ابزار پژوهش حاضر اسنادی- کتابخانه ای بوده و روش رویکرد آن توصیفی و تحلیلی می باشد.

مقدمه

در اوایل سده بیست میلادی هنرمندان در مخالفت با حکومت، با فراخوان فرانسیسکو مادرو و اجرای - - طرح سن لوییس - - که انتخابات همراه با تقلب پورفوریو دیاس را باطل و اعلان شورش را صادر کرد، به رهبران شورشی مکزیک پیوستند و آنها را یاری کردند. جنگی بس خونین براه افتاد که بیش از یک میلیون نفر کشته بر جای گذاشت که این انقلاب ، نخستین انقلاب اجتماعی بود که پیشاپیش خبر از انقلاب روسیه و آغاز دوران مدرن می داد. فردای انقلاب ، پایتخت مکزیک به شهری پذیرا تبدیل شد و مکزیکی ها یه یکباره هویت ، هنر و موسیقی مردمی خود را بازیافتند.

هنرمندان بسیاری سعی در همراهی با مردم درجهت مبارزات انقلابی و طبقاتی کوشیدند، اما سندیکای سه نفره و مثلث - سیکه اروس؛ اروسکو و ریورا - درخشانترین فعالیتها در این زمینه را انجام دادند. سبک نقاشان دیواری مکزیک انقلابی، در عین شباهت، در تحلیل انسان شناختی آن در تضادی سخت با نقاشی کلیسایی و مقدس رنسانس ایتالیا - آغازگر انسان محوری جدید اروپا - قرار می گرفت، زیرا اگر ایتالیای قرن چهاردهم، دیوارهای مکان های قدسی را بر نقاشان گشود تا از آنها تابلوهای عظیمی از انسان ها و خدایان مقدس ترسیم کنند و شاید برای ابدیت در اوج شکوه و جلال مسیحایی تثبیت نمایند، نقاشان دیواری مکزیک، همانگونه که اوکتاویو پاز در کتاب معروفش »خنده و کفاره« می گوید:

در واقع در پی آن بودند که این پهنه های بی نظیر برای بازنمایی شهری را به صاحبان اصلی شان، یعنی انسان هایی فقیر، روستاییانی از ریشه و تبار دوگانه سرخپوستی و اسپانیایی که هیچ چیز جز زندگی سخت و دردناک خود نداشتند، بازگردانند - . هم از این رو، شروع آرمانشهرگرایی قرن بیستم با انقلاب مکزیک و در روستاهای فقر زده آن با رهبرانی چون امیلیانو زاپاتا و پانچو ویلا آغاز شد، و نقاشانی چون ریورا بودند که با عمری تلاش از این آرمان شهر گرایی، زیباترین آثار هنری را برای قرار گرفتن بر ساختمان های دولتی و دیوارهای کوچک و خیابان های شهرهای مردمی، آفریدند.

در دهه ی 1930 بود که ریورا ضمن تلاش برای پی ریزی سبکی ملی در نقاشی به گونه ای که بازتابی از تاریخ مکزیک باشد ، در برابر جنبش نوین به مخالفت برخاست - - . - آنارسون، - 404:1374 با مهاجرت یا تبعید هنرمندان از سراسر دنیا به آمریکا فرصتی تکرار نشدنی در عرصه هنر در فضایی متفاوت پدیدار گشت. این هنرمندان گاه بخاطر شرایط سیاسی - اجتماعی نامطلوب و زمانی نیز به امید بهره مندی از امکانات و تسهیلات کم نظیری که در راستای عرضه آثار هنری در نیویورک فراهم شده بود ، موطن جدید را بر زادگاه خویش ترجیح داده و بسیاری از آنان از ماحصل این هجرت گاه خود خواسته و یا ناخواسته به جایگاه والایی در عالم هنر نائل آمدند.

همچون هنرمندان مکزیکی ، هنرمندان روسی یا اروپایی هم بودند که تجربیات خود را به جوامع دیگر برده و از این طریق منشا تاثیرات مهمی شدند که گاه بصورت یک جنبش هنری نمود پیدا کرد. از آن دست جنبش های اکسپرسیونیسم و سورئالیسم بود که پس از جنگ جهانی دوم وارد نیویورک شد و زنده و پویا به حیات خود ادامه داد. در ابتدای این قرن هنر به طرز وسیعی با فاصله گرفتن از کارکرد زینتی و اشرافی ، تلاشی متعهدانه را درصدد نیل به اهدافی انسانی و اجتماعی با تفکر خدمت به خلق و توده مردم از سر گرفت.

هرچند هم مورخان هنر مکزیکی و آمریکایی توجه شایانی به این برحه ی مهم و تاثیر گذار نکرده اند و در اکثر کتاب های تاریخ هنر مدرن تنها اشاره ای مختصر به آن داشته اند ، به طوری که پژوهشگر را با کمبود منابع و ماخذ روبرو کرده اند. همچنان که جاناتان هریس با دیدی انتقادگرایانه اشاره می کند که : - تاریخ نگاران ، شروع هنر مدرن را از دهه ی 40 به بعد میدانند و تاثیرات هنرمندانی که در دهه های قبل و در دوران جنگ سرد ، همچون چراغی راهگشا برای هنرمندان نسل بعد میشوند را نادیده میگیرند - .

اما دهه 1930 میلادی در ایالات متحده آمریکا که مصادف است با جنگ سرد و سالهای بی رونقی ، هنر آمریکا را به نوعی توجه به خویشتن و فاصله گرفتن از تمایلات اروپایی واداشت. منتقدان آمریکایی همچون باربارا رز در کتاب مشهور خود - - هنر آمریکا از سال - - 1900 بر این دوره درون گرایی و بازگشت به خویشتن خویش تاکید و پافشاری می کند. بدون تردید یکی از عوامل مهمی که در جذب هنرمندان و رشد هنر تاثیر گذاشت،پروژه هنر فدرال بود که دولت آمریکا تلاش های گسترده ای را جهت حمایت از هنرمندان به لحاظ فرهنگی و اقتصادی شروع کرد. باربارا رز اشاره میکند که این پروژه با برداشتن تبعیض بین هنرمندان انتزاعی و هنرمندان شکل گرا کمک شایانی به مقبولیت هنر آبستره کرد و همین امر پیکره انتزاع گرایی را در طول دهه 1920 عمیقا قوام بخشید.

برای شروع و بررسی ایده تاثیر نقاشان مکزیکی بر هنر و هنرمندان آمریکایی ، در ابتدا لازم است که معنی و تفسیر کاملی از "تاثیر" ارائه شود. از نقطه نظر اوکانور "تاثیر" بسیار فرا تر از معنی ظاهری آن است. مراد ما از "تاثیر "در این مقاله بر مفهوم گسترده ای از دنباله روی در نوع و سبک نقاشی گرفته تا طرز تفکر، عقیده و نوع نگاه به مسائل مختلف میباشد.

برای مثال - - درست در همین دهه 1930 بود که پولاک همچون دیگر هنرمندان هم عصرش تحت تاثیر نقاشان مکزیک قرار گرفت شور و اشتیاق دیه گو ریورا ، این نقاش برجسته آمریکای لاتین و اشتیاقش به هنر خلقی که به توده های مرم داشت ، در گسترش نگاه پولاک به ابعاد و مقیاس اثر و تولید آثار بزرگ با شکوه بسیار موثر بود

در این پژوهش سعی خواهد شد که مفاهیم و نمونه های تاثیرگزاری را به تفصیل بررسی کرده و تاثیرات متفاوتی که هنرمندان از جهات مختلف فکری، اعتقادی ، تکنیک اجرا و رنگ گذاری و حتی ابعاد اثر بر هم داشتند را توضیح دهد. برای نمونه تفکرات و ایدئولوژی هنرمند مکزیکی که در سراسر آمریکا گسترش یافته بود نه تنها بر هنر ، بلکه بر نوع نگرش عامه مردم به هنر و موضوعات اجتماعی نیز تاثیر گذاشته بود تا آنجا که تفکرات مارکسیستی فضایی برای ارز اندام در یک جامعه ای که میرفت تا پایه های نظام سرمایه داری خود را مستحکم سازد ، یافته بود.

همان طور که ذکر شد ،ابتدا یه پیشینه ی فرهنگی و تاریخی مکزیک و فضایی که هنرمندان در آن رشد کرده و بر علیه نظام حاکم شوریدند و سپس به حضور پر رنگ تعدادی از این هنرمندان در آمریکا و تاثیرات و نقش اساسی آنها بر فضای دوگانه آزادی بیان و سانسور سالهای جنگ سرد و همچنین تاثیری که در بوجود آمدن پروه هنری فدرال که کمک شایانی در شکوفایی هنرمندان در آمریکا داشته ،اشاره ای خواهیم داشت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید