بخشی از مقاله
تحلیل کیفی ارزش ها و نگرش های زیست محیطی دو نسل ( دهه ی 1330 و دهه ی 1370 )
چکیده
در این پژوهش ، ارزش ها و نگرش های زیست محیطی دو نسل ( متولدین دهه ی 1330 و ( 1370 با هم مقایسه شد . روش کار کیفی بود و با 12 نفر محاسبه شد . نتایج نشان داد که با آن که دانش زیست محیطی نوجوانان بیشتر از سالمندان بود اما سالمندان توجه بیشتری به محیط زیست و حفظ آن داشتند و بیش از نوجوانان به اقدامات حمایتی مانند مصرف بهینه آب ، برق و گاز ، تفکیک زباله و حفظ منابع طبیعی اهمیت می دادند . با توجه به روند رو به جلوی مخاطرات زیست محیطی لازم است که نظام آموزش و پرورش ، غنی سازی دانش کاربردی را در کنار دانش انتزاعی در راس برنامه های خود قرار دهد و از نزدیک نوجوانان را با طبیعت ، محیط زیست ×آشنا کند تا بخشی از تجربه ی زندگی شان شود .
واژگان کلیدی : ارزش ها ی زیست محیطی ، نسل ها ، دانش زیست محیطی ، دانش انتزاعی ، دانش کاربردی .
- 1 مقدمه
الریک بک 1، جامعه شناس آلمانی معتقد است که ما در حال انتقال به جامعه ای با مخاطرات جهانی2 هستیم مخاطرات زیست محیطی مانند گرم شدن هوای کره ی زمین ، از بین رفتن تنوع زیستی ، نازک شدن لایه اوزن و انهدام نظام محیط زیست طبیعی ، ناملموس هستند و دور از ما به نظر می رسند . این مخاطرات ، اثرات جانبی یا هزینه های مدرنیزاسیونی است که جزء ویژگی های جامعه متجدد امروزی است . [1] بک ، طرفدار این ایده است آن چه ما انتظارش را می کشیم ، ظهور جامعه ی جدیدی است که ویژگی اصلی آن ، آگاهی داشتن نسبت به خطرات و اجتناب از آن باشد . [ 7] این مخاطرات ، ناشناخته اند به این معنا که افرادی که در معرض خطرات مشخص قرار می گیرند غالبا نسبت به آنها جاهل و ناآگاه هستند [2] و زمانی انجام رفتارهای پیشگیرانه و حمایتی برای افراد جامعه اهمیت پیدا می کند که محیط زیست و تمام اجزای آن نوعی ارزش برای آنها تلقی شود .ارزش ها درونی ترین لایه های شخصیت انسان ها هستند و شناخت مطلوب واقعیت های درونی هر کس منوط به شناخت ارزش ها و گرایش های ارزشی او است .[1]
ارزش های زیست محیطی ، جهت گیری افراد نسبت به محیط زیست است . ارزش ها ی فرامادی مانند ارزش های زیست محیطی ، بخشی از فرهنگ هر جامعه هستند که در روند جامعه پذیری به نسل های بعد انتقال می یابد . با توجه به توانایی ها و فرصت های نسل های مختلف ، در مقابل رفتارهای حفاظتی زیست محیطی، شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد . تعامل اجتماعی نزدیک در خانواده ها و به ویژه نقش والدین به عنوان عوامل اولیه اجتماعی شدن فرزندان منجر به سطحی از تقارن و انطباق ارزش های زیست محیطی ، دغدغه ها و رفتارهای مرتبط با آن ، در بین نسل ها می شود . نگرش زیست محیطی مجموعه ای از باورها ، تاثیرات و نیات رفتاری شخص نسبت به فعالیت ها یا مباحث زیست محیطی است و در نهایت ، نگرش ها و ارزش های زیست محیطی از آگاهی نسبت به پیامدهای زیان بار برای اهداف ارزشمند نشات می گیرند . [4 ]
دراین زمینه که آیا جوانان اهمیت بیشتری برای محیط زیست قائل هستند یا نسل های قبل ، تحقیقات مختلفی انجام گرفته است و نتایج متفاوت بوده است . برخی از محققان دریافتند که گروه های جوان تر، اهمیت کمتری را به امنیت اقتصادی و جانی داده بودند در مقابل ، ارزش های فرامادی مانند حفظ محیط زیست را در اولویت قرار داده بودند . [ 1] از سوی دیگر ؛ همبستگی های مثبت حاکی از آن است که روند جامعه پذیری خانواده ، نفوذ قابل توجهی بر رفتارهای زیست محیطی مصرف کنندگان جوان داشته است . [ 3]
سالمندان تمایل بیشتری به رفتار کاهش ضایعات3، چه در خرید و چه در مصرف دوباره لوازم و تعمیر آن ها دارند داشتند آنها حفظ محیط زیست را برای حفظ سلامت و رفاه شان مهم می دانستند و معتقد بودند تخریب محیط زیست ، سبب آسیب زدن به خودشان است 4] و.[ 6 در مقابل ، نسل جوان دغدغه های زیست محیطی معنی دار کمتری نسبت به والدین شان دارند و دولت و مصرف کنندگان را در برابر محیط زیست مسئول می دانستند تا آن که برای خود ، مسئولیتی شخصی در نظر بگیرند . [ 9] بنابراین ، تحقیقات نشان می دهد که جوانان و سالمندان ، ارزش ها و نگرش های زیست محیطی متفاوتی دارند که این متاثر از روند جامعه پذیری و اولویتی است که این دو نسل به ارزش های اقتصادی و چیزهای کمیاب دار جامعه می دهند . نگرش ها ، ارزش ها و رفتارهای فعلی شان در قبال محیط زیست ، مستقیم یا غیر مستقیم بر محیط زیست و منابع طبیعی و پایدار سازی آن تاثیر می گذارد . از آن جایی که منابع محدود است و نیازها نامحدود ، هر چقدر نوجوانان امروز خودشان را مسئول بدانند و مسئولیت پذیر نیز بار آیند ، روند امنیت زیست محیطی نیز سیر صعودی پیدا می کند .
با توجه به اهمیت مساله ی حفظ محیط زیست و سنجش ارزش های زیست محیطی دو نسل ، این پژوهش قصد دارد به دو سوال زیر ، پاسخ بدهد :
1. نگرش دو نسل ( والدین و فرزندان ) به محیط زیست چگونه است ؟
2. آیا نظام ارزش های زیست محیطی دو نسل متفاوت است ؟
-2 روش شناسی تحقیق
برای انجام تحقیق حاضر، از روش کیفی استفاده شده است . از آنجایی که هدف این پژوهش ، مطالعه کیفی ارزش ها و نگرش های زیست محیطی دو نسل ( متولدین دهه ی 1330 و ( 1370 است ، از رایج ترین شیوه گردآوری داده ها در پژوهش کیفی ، یعنی مصاحبه بهره گرفته شد . برای انجام این کار ، تعداد 12 نفر ( 6 نفر از نسل دهه ی 30 و 6 نفراز نسل (70 ، انتخاب شدند . مصاحبه ها در دی ماه 1390 انجام شد . در طی انجام مصاحبه ، با اجازه مصاحبه شوندگان ، مکالمات ضبط گردید . پس از پیاده کردن نوارها بر روی متن، موضوعات کلیدی برای تحلیل استخراج شدند که عبارتند از: تفاوت های جنسیتی ارزش های زیست محیطی ، رفتارهای حمایتی ، روابط اعتماد آمیز با سازمان ها ، دانش زیست محیطی .
1-2 تفاوت های جنسیتی در ارزش های زیست محیطی
فمنیست های بوم شناس می گویند زنان دیدگاه های بی همتایی دارند که از آن منظر بهتر می توانند بحران بوم شناختی را درک کنند . آنها معتقدند که هویت و سرشت زنان به طبیعت پیوند خورده است . فمنیسم بوم شناخت ، میان انقیاد طبیعت از سوی مردان و انقیاد زنان به وسیله ی مردان ، رابطه ای را تشخیص می دهد و پدرسالاری ویژگی های مشابهی را به طبیعت و زنان می دهد و سپس به گونه ای منظم ، ارزش این ویژگی ها را می کاهد ؛ بدین سان که آنها را نامعقول ، نامطمئن و به سختی قابل نظارت و نامشخص می انگارد . فمنیست ها ، معتقدند که جلوگیری از نابودی بیشتر محیط زیست به همنوایی بیشتر با جهان طبیعی غیر انسانی نیاز دارد و از آن جا که زنان بر حسب عادت بیشتر از مردان به طبیعت نزدیک هستند ، پس بهتر می توانند نقش الگو را برای رفتار حساس در مورد طبیعت ایفا کنند . این ، شاید به این بر گردد که زنان در حس زایش ، نزدیکی بیشتری با طبیعت در خود احساس می کنند. [3]
خانمی که کارمند دانشگاه بود ، گفته بود :
زنان مسئولیت پذیری شان از مردها بیشتر است . خیلی راحت می بینیم که مردها زباله هایشان را از ماشین به بیرون پرتاب می کنند ؛ یا اگر به جنگلی برویم و آتشی روشن کرده باشیم تا زمانی که مطمئن نشدم آتش خاموش شده ، آنجا را ترک نمی کنم حتی اگر همه زودتر از من آماده حرکت باشند .
یا خانمی 60 ساله و بازنشسته گفته بود :
من هر وقت به طبیعت می روم در آن جا احساس آرامش و تعلق می کنم . هیچ کجا به اندازه طبیعت به من آرامش نمی دهد .
بر اساس مصاحبه های انجام شده ، این نتیجه به دست آمد که زنان بیش از مردان به محیط زیست بها و ارزش می دهند . هم چنین در مصاحبه های انجام شده مشخص شد که زنان میل بیشتری به انجام رفتارهای حمایتی دارند . دختران و زنان بیش از پسران و مردان رفتارهای حمایتی و حفاظتی را انجام می دادند . سطح احتیاط و تصور خطر زنان ، بیش از مردان است و آنها ، بیشتر خودشان را در برابر خطرات بالقوه حفاظت می کنند و بیش از مردان از رسانه ها ، دوستان ، برای کسب اطلاعات ، بهره می گیرند
2-2 رفتارهای حمایتی
رفتارهای حمایتی به آن دسته رفتارهایی گفته می شود که برای حفاظت یا حمایت از چیزی انجام می شود . این رفتارها منعکس کننده ی ارزش ها و جهان بینی فرد است . کسی که مخاطرات زیست محیطی مانند گرم شدن جهانی ، از بین رفتن تنوع زیستی برایش دغدغه باشد ، رفتارهای حمایتی را پیش می گیرد و دیگران را نیز به این امر تشویق می کند . انجام این رفتارها به معنای ایجاد تغییرات گسترده در شیوه ی زندگی است
نوجوانی 17 ساله گفته بود :
نسل گذشته ارزش بیشتری برای محیط زیست قائل هست تا نسل امروز . اما اطلاعات علمی ما از محیط زیست بیشتر از نسل گذشته است . ولی ما چندان اهمیتی به آن نمی دهیم .
یکی از دغدغه های نسل دهه ی 30 این بود که نوجوانان و جوانان چندان به محیط زیست اهمیت نمی دهند و آن را ناشی از سهل انگاری خانواده ها می دانستند .
در زمانی که به گردش می رویم و زباله ها را داخل کیسه زباله می ریزم و یا زباله ای را از داخل خودرو به بیرون پرتاب نمی کنم ، فرزندانم آن را می آموزند ( خانم دانشجو و 50 ساله ) .
وقتی من زباله ای را که روی زمین افتاده را بر می دارم و داخل سطل زباله می اندازم ، بچه ها می بینند و یاد می گیرند( خانم بازنشسته آموزش و پروش ، 60 ساله ) .
مصاحبه ها نشان داد که در تمایل دو نسل به انجام رفتارهای حمایتی ، تفاوت هایی وجود داشت . این تفاوت ها از دانش و آگاهی آنها و یا جنسیت و پایگاه اجتماعی و اقتصادی مصاحبه شوندگان تاثیر پذیرفته بود . نسل دهه ی 70 به دلیل تحصیل در نهاد رسمی آموزش با پدیده هایی چون لایه اوزن ، گرم شدن جهانی ، گازهای گلخانه ای ، تنوع زیستی آشنایی داشتند .اما چون این دانش ، در زندگی شان جلوه ی عینی پیدا نکرده است و به بخشی از تجربه ی زندگی شان تبدیل نشده است ، چندان در رفتارهای حفاظتی مشارکت نداشتند . در مقابل ، نسل دهه ی 30 چون سطح تجصیلات پایینی داشتند کمتر از این پدیده ها شناخت علمی داشتند لیکن ، بسیاری از این افراد دوران کودکی شان را در روستاها و شهر های کوچک گذرانده بودند و ارتباط نزدیکی با طبیعت و پدیده های طبیعی مانند رودخانه ها ، جنگلها و زیست جانوری داشتند . دانش آنها بومی و تجربی بود و آن چه که مانع از هدر دادن منابع طبیعی نزد آنها می شد ، بهره گیری از دانش دینی ( آیات ، روایات و احادیث) بود ( مثلا ً نان برکت خداست ، خداوند اسراف کاران را دوست نمی دارد و حیوانات و گیاهان مخلوقات وامانت خدادادی برای ما هستند که باید آن را حفظ کرد ) .