بخشی از مقاله
در طول تاریخ بشریت، توجه به ارزشهای انسانی، نقش اساسی و محوری را در رشد، کمال، بالندگی و سلامت جامعه ایفا نموده است. هرگاه این محوریت و نقش آفرینی تداوم یافته و زمینه حضور ارزشها در صحنه های گوناگون حیات فردی و اجتماعی مهیا شده، پویایی و سعادت جامعه تضمین گردیده است. ولی، هرموقع از نقش محوری ارزشها کاسته شده و رفتار و عملکرد فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی قابلیت ظهور و تجلی نیافته، جامعه در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.از جمله این ارزش ها، جایگاه رفیع عفاف در میان جوامع با در نظر گرفتن ویژگی های زن به عنوان یکی از ارکان مؤثر تثبیت آن در جامعه است. این رویکرد در دوران مختلف و در میان اقوام و ملل عالم به تأکید بر حفظ و صیانت از حقوق زن منجر شده است. رویکردی که با توجه به تفاوت های فرهنگی و رسوم ملل، در شکل های مختلفی بروز یافته و به موازات رشد عقلی و فرهنگی جوامع و آشنایی آنان با تعالیم و آموزه های فرستادگان و انبیاء الهی در چارچوب نهاد ینه کردن ارزشهای انسانی و رسیدن به نقطه متعالی الهی رو به تکامل نهاده است. این مقاله بر آن است حجاب را در ادیان الهی و تمدنهای بزرگ مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد و دستورات و تعالیمی که در قالب آموزه های ادیان الهی مورد تاَکید قرارگرفته و با ظهور اسلام به کمال رسیده بررسی نماید.
مقدمه در هر کشور، زن نیمی از جامعه را تشکیل می دهد و نقش او در رشد و تعالی انسان و جامعه انسانی بسیار مهم است. در متون دینی و منابع اسلامی نیز، موارد زیادی را می بینیم که نشان از جایگاه ویژه زن درجامعه دارد. حضور فعال زن ایرانی در حوزه های مختلف علمی، آموزشی، فرهنگی، پژوهشی، اجتماعی و... مؤید این مطلب است. بنابراین، اسلام با ظرافتی شایان توجه، نقش زن را در حوزه های مختلف جامعه به ویژه در حوزه تعلیم و تربیت فرزندان صالح و مجاهدان راه خدا تبیین کرده است. زن، علاوه بر رسالت و مسؤولیت تربیت نسلی هوشمند و متعهد، رسالت حضور در صحنه های اجتماعی را نیز، به عهده دارد. اما، گاهی شرایط نامناسب اجتماعی نتایج نامطلوبی به بار می آورد و بسیاری از ناهنجاری ها سبب انزوای زن متعهد می شوند. در این راستا، هرگاه افرادی بر طبق عادت، با مشکلی مواجه شوند، با انگیزه چاره جویی اساسی، از ریشه با همه چیز مخالفت میکنند و نسخه منع می پیچند.
در چنین مواردی، گویا برای پاسداری از حرمت زن، معتقد به حبس او در خانه هستند ؛ اما، اسلام با برخورد اصولی، ضمن رفع مشکلات، زمینه رشد و تعالی زن را مهیا کرده است و با منطق، ریز بینی و دوراندیشی ویژه ای، نارسایی ها، ضعف ها و ناهنجاری های جامعه را اصلاح می کند و با طرح برنامه های راه گشا و رساندن جامعه به قله سلامت زمینه حضور آحاد مردم، به ویژه زنان در صحنه های فرهنگی، اجتماعی و... فراهم می آورداصولاً،. در جوامع دینی، حفاظت و مراقبت از عفت عمومی وظیفه ای است که بر عهده ی هر زن و مردی قرار دارد. بنابراین، روح عفاف در کنترل رفتار و رعایت وقار و متانت خلاصه می شود. ولی اگر به پوشش ظاهری بسنده شود و ملکه تقوای رفتاری در زن به وجود نیاید، حجاب و در واقع حیای زن مانند کالبد بدون روح خواهد بود و در جامعه اثر نامطلوبی میگذارد.
حجاب در لغت به معنای پرده، ستر، نقابی که زنان چهره خود را بدان می پوشانند، روبند، چادری که زنان سر تاپای خود را بدان می پوشانند ، آنچه"مانند چادر"که سر و تن زنان را میپوشاند .ریشههای تاریخی حجاب بررسی منابع و متون در باب حجاب نشان می دهد که در طول تاریخ، در میان بیشتر ملل و اقوام با هر آیین و رسمی، مسأله حجاب زن به عنوان رویکردی معمول و مورد پسند به چشم می خورد و با وجود فراز و نشیب های تاریخی،گاهی با اعمال سلیقه حاکمان در برخورد با مردم خود، شرایط اجتماعی و حضور زن در با مشکلاتی رو به رو می گردیده؛ ولی هیچ گاه مقوله "حجاب" به طورکامل نادیده انگاشته نمی شده است. چنان که حتی در میان نوشته های مورخان به ندرت از اقوام بدوی یاد شده که پوشش زنانشان نامناسب بوده و یا برهنه در اجتماع ظاهر شده باشند. نتیجه تحقیقات دانشمندان درحوزه های مختلف نشان می دهد که هیچ ملتی نسبت به مسأله حجاب - پوشش - نه تنها بی توجه نبوده، بلکه آن را مسأله مهم جوامع انسانی به شمار می آورده است. در این راستا، توجه ویژه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی و همچنین فرهنگ حاکم بر جوامع مختلف، نوع پوشش یا حجاب اعم از شکل، رنگ و حتی طرح متفاوت آنها با هم از نکات قابل تأمل است. در حالی که سیاست حاکم بر ملت ها روال خود را طی کرده؛ گاه در اثر برخورد فرهنگ ها و تبادل آداب و رسوم ناشی از مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... تأثیرات مختلفی داشته و تغییراتی یافته است.
بنابراین در طول تاریخ و در همه جوامع انسانی، پوشش و حجاب، مطمح نظر بوده و از طریق مجموعه ای از علائم مادی، نظام ارتباطی فرهنگی درمیان مردم یک جامعه یا جوامع برقرار شده استمسلماً. رمزگشائی از این علائم، مستلزم درک رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم آن جامعه و شناخت نظام های دینی- عقیدتی و تابوها و باورهایی است که پوشش و حجاب آن منطقه ارزش های نمادین خود را از آنها گرفته و این ارزش ها نقش مهم و برجسته ای در حفظ هویت اجتماعی و فرهنگی مردم جامعه و استمرار و دوام آن در حیات تاریخی نسل های بعد ایفا کرده است. بیشترین انعکاس انتخاب حجاب و پوشش به دورانی باز می گردد که در آغاز شکل گیری اجتماعات بشری و در جوامع اولیه، رویکردشان به مقوله »حجاب و پوشش« نه از جنس ارزشی، بلکه با جنبه و نقش حفاظتی به منظور مصون نگاه داشتن بدن انسان در برابر عوامل اقلیمی و آب و هوائی بوده است. بعدها با توسعه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی جوامع و شکل گیری عقاید دینی مذهبی؛ نوع، رنگ، جنس، شکل و سبک دوخت تن پوش ها، دارای زمینه و نقش فرهنگی شد و کارکرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین آن در ذهن مردم برجسته گردید. هر یک از تن پوش ها و زیورها و آرایه های مخصوص آنها به صورت رمزی و نمادین، مفاهیمی خاص را در جامعه تداعی کردند. به مرور، رویکرد ارزش مدارانه پوشش افراد، بار مفهومی تازه ای به پوشش، لباس و حجاب افراد و طبقات مختلف جامعه داد.
با گسترش جهان بینی فرهنگی اقوام و ملل مختلف، هر یک از اجزای تشکیل دهنده پوشش مردم که ابتدا جنبه حفاظتی داشت، دارای ماهیتی مستقل شد. به عنوان نمونه؛ »تن پوش« هاراَساً دارای جایگاه و موقعیت ارزشی خاصی شدند. موقعیت »تن پوش ها«، در تعیین پایگاه و منزلت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شغلی و احوال روحی فروشندگان آنها تأثیرداشت و نشان دهنده تفاوت های جنسی، سنی، جایگاه و مقام طبقاتی افراد در گروه های اجتماعی و قومی مختلف بود که تا آن زمان سابقه نداشت. به هر حال، طرز تلقی جدید از کارکرد پوشش و حجاب، به ایجاد مفاهیم و موقعیت تازه ای در برگزیدن پوشش شد. نوع، جنس، رنگ، طرز دوخت، شکل لباس و فرهنگ واژگان مربوط به تن پوش ها به همراه مجموعه ای از ارزش ها و معیارهای فرهنگی، اخلاقی و معنوی؛ همچنین معنایابی مفاهیمی در راستای انتخاب انواع پوشش ها مانند؛ شرم و حیا، وقار و متانت، جاذبه و فریبندگی، عظمت و حقارت، غرور و کبر، فروتنی، جاذبه جنسی، اهمیت و اعتبار اجتماعی و اقتصادی، سوگ و شادی، فقر و غنا و باورهای دینی- مذهبی و آرمانی؛ مقوله های متعددی بود که به موازات رشد جوامع و اتخاذ رویکرد ارزشی پوشش و حجاب، با تلقی افراد از یکدیگر و جایگاه اشخاص و طبقات اجتماعی و نظایر آن در آمیخت. از این رو، مطالعه نوع پوشش و حجاب مردم یک گروه، قوم و یا جامعه، به ایجاد محورهای مطالعاتی و بررسیهای منسجم روند تحول و دگرگونی تاریخی- اجتماعی هر یک از تن پوش ها و کارکرد اجتماعی و تأثیر پذیری آنها انجامید و زمینه مهم و ارزشمند پژوهش های مردم شناسی را به وجود آورد.
در ادامه رشد افکار و رویکرد ارزش مدار اقوام و جوامع در انتخاب پوشش و حجاب، مقوله های تازه تری عرصهی فعالیت یافتند که در قالب »انتخاب لباس«، شکلجدّی تری یافت و در سطح زبان و هویت افراد قرار گرفت، به گونه ای که نوع لباس هر فرد به عنوان پوشش و حجاب وی؛عملاً هویت قومی، اجتماعی، جغرافیایی، وابستگیهای صنفی، سیاسی و مذهبی، و همچنین شأن و منزلت اجتماعی و اقتصادی آن فرد را مشخص می کرد. چنین رویکردی، مولود دیگری تحت عنوان »تغییر پوشش«، به همراه داشت که مورد استفاده مردم و حکومت های مختلف قرار گرفت. در دوران جدید نیز، استفاده از مقوله پوشش و لباس با حربه استفاده های ارزشی و با هدف هویت زدایی از اقوام وملل مختلف در مجموعه سیاست های دولت های قدرتمند جایگاه تازه ای یافت که انعکاس نامطلوب آن زمینه از میان رفتن شاخصه های قومی- فرهنگی، اقوام و گروه های انسانی در پی داشت. زن در تمدنها و شریعتهای قبل از اسلام بررسی نگرش در برخورد مکتب ها و قومهای گذشته با موجودیت زن، تا حدودی موقعیت و جایگاه تاریخی زن را برای ما تبیین می کند. در دوره ای منزلت و ارزش زن در ردیف حیوانات اهلی ابزار کار و تولید، زمانی نیز، برای