بخشی از مقاله

چکیده

براساس جهانبینی ادیان الهی، انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است. وي عهدهدار رسالت کسب معرفت، تهذیب نفس و اصلاح جامعه است. و حیات او در جهان آخرت نیز استمرار دارد. علاوه بر حفظ کرامت انسان، استعدادهاي معنوي و عقلانی بشر در پرتو رهیافتهاي فطري و هدایتهاي وحیانی شکوفا میشود. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است که رعایت آن موجب حفظ کرامت انسان و به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی،در تمام مکاتب اجتماعی و ادیان الهی از حیث ابراز مقابله با مفاسد اخلاقی و جنسی در خور توجه بوده است.

برخی معتقدند پوشش و حجاب، صرفاً نتیجه تعامل فرهنگی بین فرهنگهاست. در نتیجه ادیان الهی در مورد چگونگی حضور زن در برابر نامحرم، قانونی خاص ندارند. از دیدگاه ایشان، آنچه امروز به صورت دستوري شرعی درآمده، مستندي شرعی ندارد . این مقاله با رویکرد نظري و اسنادي، به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر پرداخته و مستندات دینی پوشش و حجاب را در سه دین زرتشت، یهود، مسیحیت تبیین و تشریح کرده است.

مقدمه

حجاب به معناي یک رفتار انسانی در طول تاریخ، بر حسب مقتضیات زمان در جوامع گوناگون وجود داشته و فرازونشیبهاي فراوانی داشته است. انواع گرایشهاي سیاسی و مذهبی و اخلاقی بر نوع حجاب افراد مؤثر بوده و پوشش به عنوان یکی از اساسیترین نیازهاي بشري، در تمام زمان ها حائز اهمیت است و از آن جهت که امري فطري و براي حیات اجتماعی انسان ضروري است، در ادیان و مذاهب الهی داراي جایگاه خاصی است.

پوشش کامل براي زنان همیشه مورد توجه ادیان الهی بوده است، و جامعه بشري را به سوي آن فراخواندهاند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش بهطور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهاي ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است زنان محجبه در همه ادیان متناسب با فطرت زنان و بر حسب شرایط خاص زمانی، حفظ حجاب و پوشش را براي آنان در نظر گرفتهاند. در ادیان زرتشت، یهودیت و مسیحیت زن امري لازم و واجب شمرده شده است. همچنین شواهد و قراین در کتب مقدس بیانگر آن است که در طول تاریخ حیات بشر در نقاط مختلف جهان، نوع پوشش زن به واسطه مصونیت از تعرضات و هتک حرمت نسبت به کیان خانواده از اهمیت ویژهاي برخوردار است.

بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهاي جهان، حجاب در میان زنان معمول بوده است؛ هر چند در طول تاریخ، فرازونشیبهاي زیادي را طی کرده وگاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته؛ ولی هیچگاه بهطور کامل از بین نرفته است. و در ادیان و مذاهب مختلف داراي جایگاه خاصی است. عوامل گوناگونی نظیر بدبینی نسبت به فشارها و سختگیريهاي مذهبی قرون وسطا، رنسانس، انقلاب صنعتی و حفظ منافع اقتصادي نظام سرمایهداري، افراط و تفریط دولتهاي دست نشانده، تبلیغات سوء و عدم آگاهی زنان از فواید حجاب، در وضعیت حجاب ادیان یهود، مسیح و زرتشت مؤثر بوده است.

مفهومشناسی حجاب

در قدیم و به خصوص در اصطلاح فقها، کلمه »ستر« که به معناي پوشش است، بهکار میرفته. فقیهان چه در کتاب الصلوة - سیوطی، - 64 که این مطلب را بیان کردهاند، واژه »ستر« را به کار بردهاند، نه کلمه »حجاب« را. قرآن کریم، در سوره مبارکه نور و احزاب، حدود پوشش و تماسهاي زن و مرد را ذکر کرده است؛ بدون آنکه کلمه »حجاب« را بهکار برده باشد. آیهاي که در آن واژة »حجاب« بهکار رفته است، مربوط به زنان پیامبر اکرم - - است - اردبیلی،1412م،. - 87 معناي اصطلاحی جدید این واژه، عبارت است از پوششی که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوهگري و خودنمایی بپرهیزد.

در این نوشتار نیز همین معناي اصطلاحی مورد نظر است؛ بیتردید حجاب در این اندازه، یکی از احکام مشترك ادیان ابراهیمی و از احکام ضروري اسلام بوده و همه طوایف اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند. رسول اکرم - - به اسماء فرمود: همین که دختر به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزي از بدن او دیده شود؛ مگر آنگه که حضرت اشاره به مچ دست به پایین و صورتشان کردند - ابوداوود، 62، ج - 4 از امام صادق - - پرسیده شد. آیا آرنج زن تا مچ از قسمتهایی است که باید از نامحرم پوشاند؟ فرمودند: بلی، آنچه زیر روسري قرار گیرد و همچنین از محل دستبند به بالا باید پوشانده شود.

مفهومشناسی عفاف

»عفاف« نیز واژهاي عربی است که با فرهنگ اسلامی و دینی وارد زبان فارسی شده است. »عفاف« را به معناي خود نگهداري و بازداشتن نفس انسانی از محرمات و خواهشهاي شهوانی دانستهاند. راغب در مفردات میگوید:«عفّت، حالت نفسانی است که مانع تسلّط شهوت بر انسان میشود و انسان عفیف کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزي بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد« - راغب اصفهانی،164، ج. - 2 در قاموس قرآن آمده است: عفّت،» به معناي مناعت است.

در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانی است که از غلبه شهوت بازدارد. پس باید عفیف به معناي خودنگهدار و با مناعت باشد« - قرشی، 18، ج. - 5 »عفاف« اصطلاحی اخلاقی است. عالمان اخلاق، عفاف را در شمار مهمترین فضایل اخلاقی جاي دادهاند و فیلسوفان در حکمت عملی به آن پرداختهاند. ملاصدرا در اسفار عفاف را چنین تعریف میکند: »عفاف، منشی است که منشأ صدور کارهاي معتدل میشود؛ نه پردهدري میکند و نه گرفتار خمودي میشود« - ملاصدرا، 116، ج. - 4

خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف آن مینویسد: »عفاف آن است که نیروي شهوت مطیع عقل باشد تا تصرف او به اقتضاي رأي او بود و اثر خیریت در او ظاهر شود و از تعبد هواي نفس و استخدام لذات فارغ« - طوسی، . - 74 علامه سیدمحمدحسین طباطبائی، عفاف را از اصول سهگانه فضیلتهاي اخلاقی میداند که صبر، حیا، ایثار، سخاوت، و... بر شاخه آن میروید. او پس از آنکه قواي شهوانی، غضبی و فکري را منشأ و خاستگاه تمام اخلاق انسانی برمیشمرد، میگوید: »حد اعتدال در قوة شهوانی »عفاف« و افراط و تفریط در آن » و«شَرَه »خمود« نامیده میشود

« - طباطبایی، 137، ج - 1 بر این اساس عفاف، معنایی فراختر از پاكدامنی و پالودگی از فحشا و زنا دارد. قرآن کریم و نصوص روایی نیز، عفاف را در معناي وسیعتر از عفاف و پاکی جنسی بهکار برده و آن را به معناي در پیش گرفتن رویه اعتدال، خودنگهداري، تسلط بر خویشتن، صبوري و ایستادگی در برابر کامجویی ناروا میداند که در حوزه تمایلات جسمی و جنسی میگنجد و نفس انسانی خواهان برآورده شدن بیقید و شرط آن نیازهاست.

پوشش و حجاب پیش از آیین زرتشت

نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریاییها بودند. آنان به دو گروه عمده »مادها« و »پارسها« تقسیم میشدند - گیمن،. - 22با اتّحاد مادها، دولت» ماد«تشکیل شد. پس از مدتی پارسها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسلههاي هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاري کنند - بویس، 31، ج. - 2 پژوهشها نشان میدهد که زنان ایرانزمین از زمان مادها، که نخستین ساکنان این دیار بودند، داراي حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روي لباسها بودهاند - ضیاءپور، 17و. - 26 این حجاب در دوران سلسلههاي مختلف پارسها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زردشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی حجابی کامل داشتهاند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند، شلوار و چادر رایج بوده است.

زنان هر چند با آزادي در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و همپاي مردان به کار میپرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهاي فسادانگیز همراه بوده است. جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایرانزمین بهگونهاي است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه »وشی« دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وي امتناع کرد و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد. به دلیل این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان» ملکه ایران« را از دست داد. نقل این داستان در عهد عتیق چنین آمده است: ...» امر فرمود وشتئ ملکه را با تاج ملوکانه به حضور پادشاه بیاورند تا زیبایی او را به خلایق و سروران نشان دهد؛ زیرا که نیکو منظر بود اما؛ وشتئ نخواست... « - عهد عتیق، باب اول، آیه. -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید