بخشی از مقاله
چکیده
کرامت انسانی با توجه به جایگاه انسان در هستی از منظر ادیان ابراهیمی به عنوان خلیفه الهی، با حفظ تعادلات فطري و روحی مدنظر بوده است. حجاب یکی از مظاهر کسب معرفت و تهذیب نفس، با دستورات شرعی، وجهه قانونمندي به خود گرفته و البته طی زمان در مسیر تعاملات فرهنگی به اشکال مختلفی ظهور کرده است. در ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت، نگرش به نوع پوشیدگی اندام در راستاي حفظ عفاف درونی به صور متفاوت تعریف شده است. سؤال اصلی پژوهش آن است که تفاوتهاي اساسی در نوع بازنمایی حجاب در ادیان ابراهیمی کدام است؟ هدف نگارنده بازیابی اصل و اساس نگرشهاي دینی در این زمینه است. نتایج گواه آن است که سنت پوشاندن اندام در ادیان الهی مطرح بوده و شکل پوشاندن سر و اندام در برخی موارد با نمایش کلیات پوشاندن، بیان شده است و بحث از جزئیات و نحوه نوع خاص ستر در ادیان کمتر دیده میشود. این مقاله با استناد به کتب مقدس و تاریخی به بررسی تحلیلی تطبیقی این امر میپردازد و مستندات حاصله در ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت تبیین و تشریح میگردد.
مقدمه
لباس و پوشاندن، به معناي هر آن چیزي است که سبب پوشاندن اندام آدمی گردد. مسئله پوشاندن اندام قبل از پدید آمدن ساختارها و قوانین دینی مطرح شد. بهگونهاي میتوان گفت که دین، متناسب با شرایط آفرینش، نعمت لباس پوشیدن را به انسان عرضه داشته است که مطابقت با ذات او دارد و در جهت حفظ حیا و در راستاي نوع نیاز او مطرح شده استعموماً.در ادیان ابراهیمی مانند اسلام، یهودیت و مسیحیت، به شیوههاي لباسپوشی و نوع لباس و اجزاي آن اشاره نشده است وصرفاًبحث از نوعی پوشاندن به میان میآید. لذا در لباسآرایی محدودیتها به حداقل کاهش مییابد و تنها قوانین کلی اعم از عدم جلوهنمایی لباس و دوري از جلب توجه مطرح است. در این مقاله ابتدا وجه تسمیه لباس و ستر مطرح میشود. سپس حجاب بهعنوان وسیله کسب معرفت و تهذیب نفس از سوي ادیان بررسی میگردد. در نهایت قوانین پوششی از منظر ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت ذکر میگردد که سعی بر آن است تا با دریافت این احکام، نوعی تطابق شامل شباهات و تفاوتهاي قوانین و نوع پوشش تبیین گردد.
لباس،ستر
دین، کهنترین و بانفوذترین نهاد فرهنگی انسانی است که در دیگر نهادهاي فرهنگی و اجتماعی هم تأثیر دارد. بر اساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاري خداوند لباس را همراه با سایر نعمات بیکرانش به بشر ارزانی داشت. بدون تردید جهانبینی و انسانشناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد. از این منظر، جایگاه اندیشه دینی در یکی از نمادهاي بارز فرهنگی بشر، یعنی پوشش و لباس بررسی میگردد. لباس هر چیزي است که صلاحیت پوشش و پوشانیدن داشته باشد، اعم از پیراهن و چیزهاي دیگر،کُلﱡ»شیء یستفَهولرُباس.« در قرآن آمده است که »چون ذکر برهنگی آدم و حوا رفت و اضطرار ایشان به لباس و پوشش، پس منت نهاد بر آن ها در آفرینش به لباس« - آیات 22 و 27 سوره اعراف - . واژه لباس براي هر چیزي که انسان را از زشتی بپوشاند و بازدارد نیز بهکار میرود، چنانکه زن و شوهر به عنوان لباس یکدیگر در قرآن مطرح شدهاند - آیه 187 سوره بقره - . اینگونه نگاه در دین مسیحیت هم نمایان است - عهد جدید، باب 11، ص . - 357 هر چند پوشاكاصالتاًارتباطی با دین ندارد، اما به عنوان یک وجهکاملاًمرتبط با اخلاق، هویتی دینی یافته و بهعنوان نعمتی الهی شناخته شده است. نوع پوشش نشاندهنده سنتها، ارزشها و باورهاي یک جامعه است. باروهاي دینی به دلیل عمومیت داشتن در میان افراد، قرار گرفتن در اعماق فکر آدمی و نیز تأثیر گسترده و عمیق بر ابعاد مختلف زندگی انسان، از اهمیتی بسیار برخوردارند.
حجاب مظهر کسب معرفت و تهذیب نفس
بنا بر گواهی اسناد تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملل و آیینهاي جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده و هر چند در طی تاریخ با فرازونشیبهایی روبرو بوده اما هیچگاه بهطور کامل از بین نرفته است. پیدایش حجاب به دوران ماقبل پدیداري مذاهب مربوط میشود و به این دلیل، عقیده عدهاي که میگویند مذهب، موجب حجاب است، صحت ندارد ولیقطعاًدر دگرگونی و تکمیل آن بسیار مؤثر بوده است. بر اساس مجسمهها، نقشبرجستهها و کتیبههاي تاریخی چنین استنتاج میشود که گرما و سرما عامل اصلی اختیار پوشش نبوده بلکه علت آن حیا بوده است - اسلاملو، 1388، . - 2 پوشش از آن جهت که امري فطري است و براي حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الهی داراي جایگاه خاصی است. به نقل از شهید مطهري، قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته و در ایران باستان و در میان قوم یهود واحتمالاًدر هند حجاب وجود داشته و آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است. اما در جاهلیت عرب، حجاب وجود نداشته و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است. در ایران باستان حجاب سخت و شدیدي حاکم بوده و حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدند - رضایی باغباننژاد، 1386، . - 35 زنان ایرانی پیش از اسلام حجاب داشتند ولی حدود حجاب در دوره اسلامی رایج شد. زنان مسلمان عرب از پوششی بنام جلباب استفاده میکردند که شبیه روسري بلند تا کمر بود. اما ایرانیان چادر را ترجیح دادند - سالاري، 1389، 196 و . - 197 وجود حجاب زنان درمهرهايدوره هخامنشی، گویاي این مدعاست. استرابون، تاریخنگار یونانی، میگوید: »ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد آن را بیشرمی میدانند و همیشه لباس بلند میپوشیدند. بیشتر مردم قبایی داشتند که تا ساق پا را میپوشاند« - غیبی، 1385، . - 124 پیش از دوره هخامنشی، کمتر چهره زنان تصویر شده و حتی زنان آشوري در حدود 2500 سال قبل از میلاد در ملأ عام، روبنده داشتند - اسلاملو، 1388، . - 24 زنان آریایی محترم بوده و گیسوان و صورت خود را میپوشاندند و هیچگاه جرأت نداشتند که آشکارا با مردان رفت و آمد کنند - دورانت، 1367، . - 552
لباسهاي گشاد و بلند به همراه سربند زنان اشکانی گویاي حجاب ایشان است. چادر مخروطیشکلی که بیشتر موها را میپوشاند - متین، 1382، . - 188 چادر زنان در عصر ساسانی نیز در حجاريهاي طاق بستان قابل ملاحظه است. زنان با موقعیت برتر اجتماعی از چادر شبیه نوعی شنل استفاده میکردند که آن را بر دوش میانداختند - غیبی، 1385، 243 و . - 245 در دوره اسلامی، چادر یا چادرك به شکل تنپوش رویی، بیآستین و گشاد و محیط بر اندام انتخاب شد و این نوع پوشش در عربی بنام ملحف یا ملحفه است. البته شکل چادر در طی تاریخ یکسان نبوده است.
حجاب در آیات و روایات اسلامی
در حیطه ارزشهاي اسلامی و فرهنگ دینی، نوع و میزان پوشش، مشخصهها و ویژگیهاي مخصوصی دارد و احکام روشنی براي آن بیان شده است. اما همه این موارد به فلسفه وجودي لباس و پوشش میپردازد و به جزئیات شکل و کیفیت ظاهري لباس اشاره نشده است. عارفان مسلمان هیچ شرط خاصی در پوشش ندارند، مگر آنکه به جهت حفظ سرما و گرما، عدم تفاخر، تظاهر و شهرت، دوري از دنیاخواهی، ارتقاي درجات والاي انسانی، عدم تکلف بر لباس، دوري از تکثیر لباس، قرب الهی، تواضع و دوري از کبر و فساد باشد. بنابر این سلوك عارفانه که فراسوي زمان و مکان است باید در لباس و رنگهاي آن نیز هویدا گردد - گوهرین، 1383، 105؛ فروزانفر، 1374، . - 468 در آیه 80 سوره انبیاء آمده که: »صنعت لباس را به ]حضرت[ داوود آموختیم.« طبق فرموده پیامبر - - : »تجمل نباید در زندگی امت من راه یابد. لباس براي پوشاندن عورت و حفظ انسان از سرما و گرماست و بهتر است از پنبه یا کتان باشد، نه بسیار درخشان و نه چندان حقیر. زینت اگر به قصد نشان دادن الطاف و نیکوییهایی باشد که خداوند به ما ارزانی داشته، حرام نیست؛ اما اگر از سر غرور و خودنمایی باشد، مجاز نمیباشد. پوشیدن لباس ابریشمی براي زنان، مجاز و براي مردان، ممنوع شناخته شده است، جز آن که مردان در لباس خود یک حاشیه ابریشمی، که پهناي آن از چهار انگشت متجاوز نباشد، داشته باشند» .«هر که در این دنیا لباس ابریشمی بپوشد، در زندگی آخرت از آن نخواهد پوشید« - دزي، 1388، . - 6-5 همچنین در آیه 33 سوره فاطر اشاره به لباس حریر بهشتیان شده است.
از نظر جنس پوشاك، تمایز اصلی میان پوشاك زن و مرد، حرمت ابریشم بر مردان ]مگر در جنگ[ است. در برخی احادیث آمده که خیري براي تحریم ابریشم براي مردان ذکر نشده وصرفاًآن را امري تعبدي دانستهاند. در برخی منابع، ابریشم از مصادیق لباس شهرت دانسته شده است - بجنوردي، 1385، . - 47 از نظر رنگ، در ایدئولوژي اسلامی به رنگ سفید تأکید شده است. پیامبر اکرم فرمودند: »خداوند البسه سفید را دوست دارد و بهشت را سفید آفرید.« رنگهاي سرخ و زرد کراهت دارد، شید به دلیل آنکه زرد را رنگ کینه و سرخ را رنگ خون میدانند - دزي، 1388، . - 7-6 با توجه به آیات قرآن، بهرهگیري از پوششهاي رنگی جز در موارد ذیل مجاز دانسته شده است: -1» پوششهاي رنگینی که شعار و علامت دشمنان اسلام است. -2 پوششهاي رنگینی که موجب انگشتنما شدن فرد در نزد دیگران شود - لباس شهرت - . -3 پوششهاي رنگینی که اثر روحی نامطلوبی بر انسان یا اعمال عبادي او گذارد. -4 پوششهاي رنگینی که خلاف شئون اسلام و عرف مذهبی است. -5 پوششهاي رنگین زن درعدهوفات شوهر. -6 پوششهاي رنگین و جذاب زن و مرد براي نامحرمان. -7 پوششهاي رنگین مخصوص زنان از سوي مردان و بالعکس« - اصغرينژاد، 1381، . - 92 در باب طرح لباس، آنچه جامه مسلمانان را تعیین میکند، نخست سنت پیامبر اسلام است و دوم آنکه لباس باید مناسب با حرکات و وضع بدن در نماز باشد. در واقع تنپوشی که بدن یا بخشی از آن را بپوشاند و با حرکات بدن سازگار باشد. بنابراین آزادي بسیاري در هنر جامهدوزي در اختیار میگذارد. اما آن حضرت، جامه سفید را ترجیح میدادند و از پوشیدن پارچههاي فاخر چشم میپوشیدند. مردان را از آویختن آرایشهاي زرین و جامههاي ابریشمین منع میکردند - بورکهارت، 1365، . - 111 درباره لباس نمازگزار، معناي پوشیدن لباس نیکو به هنگام نماز