بخشی از مقاله

چکیده
نوآوری موتور محرک تغییر و یک منبع ضروری جهت تحصیل مزیت رقابتی است. در مورد نوآوری سازمانی، قابل رویت است که تحت محیط جدید و رقابتی امروز، شرکت هایی که می خواهند یک مزیت رقابتی به دست آورند، در آینده مجبور خواهند بود تا نوآوری مستمر را اتخاذ نمایند.

از این رو اهمیت نوآوری سازمانی برای رقابت به اثبات رسیده است. در کل، نوآوری سازمانی به سه دسته نوآوری اداری و فنی، نوآوری محصول و فرآیند و نوآوری بنیادی و توسعه ای تقسیم می شود. در تحقیق صورت گرفته، ما تأثیر سه متغیر خلق دانش، فرهنگ سازمانی و سرمایه انسانی را بر نوآوری سازمانی مورد مطالعه قرار داده ایم که به این نتایج دست یافته ایم:

خلق دانش یکی از مقدمات نوآوری و از جمله اقدامات کلیدی مدیریت دانش است که تأثیر بسیار زیادی بر توان رقابت پذیری نوآوری سازمان دارد. تولید دانش سازمانی چراغی برای روشن نمودن مسیر نوآوری و وسیله ای برای شکستن و عبور از گذشته و حرکت به سوی قلمرویی تازه است. کسب دانش تاثیر غیر مستقیم بیشتری نسبت به تاثیر مستقیم بر نوآوری دارد.

فرهنگ سازمانی با انگیزش و اشتیاق شغلی و همچنین رفتارهای نوآورانه رابطه مثبت معناداری دارد. فرهنگ سازمانی یک منبع استراتژیک است که با ترویج یادگیری، ریسک پذیری و نوآوری، قادر است مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند. همچنین نوآوری یکی از ترجیحات و مولفه های فرهنگ سازمانی به شمار می رود. در نهایت، سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری می باشد.

مقدمه

این مقاله با موضوع "تبیین تأثیر مولفه های خلق دانش، فرهنگ سازمانی و سرمایه انسانی بر نوآوری سازمانی" درصدد است تا شما خواننده گرامی را با دانش های جدید مطرح شده پیرامون موضوعاتی چون دانش، فرهنگ، سرمایه انسانی و نوآوری آشنا نماید.

حائز اهمیت است تا مدیران ما در بحث نوآوری در سازمان هایشان بیشتر و بیشتر مطالعه داشته باشند تا بتوانند با کسب مزیت رقابتی، همچنان فعال و پویا در عرصه رقابت جهانی حضور داشته و سبب کسب موفقیت های برای خود شده و کیان کشورشان را به ارمغان بیاورند، که این مهم تحقق نمی یابد مگر اینکه عوامل موثر بر نوآوری را شناخته و در جهت حفظ و توسعه این عوامل در سازمان هایشان بکوشند.

این مقاله در ادامه شما را با ادبیات جدید و غنی موجود در این حوزه آشنا نموده و با کشف رابطه بین این متغیرها توانسته مدلی را ارائه نماید که روابط بین متغیرها را به درستی نشان می دهد. امید است تا بکارگیری این مدل، مدیران سازمان ها را در تحصیل نوآوری یاری نماید.

متغیر خلق دانش تعریف خلق دانش

خلق دانش یک فرآیند انسانی پویا از توجیه پذیر کردن یک باور شخصی به سمت حقیقت و/ یا مجسم کردن یک مهارت فنی از طریق تجربه می باشد . K 2012 خلق دانش یک پدیده جمعی است به طوری که مردم آگاه می توانند با استفاده ازتجارب خود ودیگران به ایجاد و تکثیر دانش بپردازند - Siadat, Hoveida, Abbaszadeh, & .Moghtadaie, 2012 - خلق دانش شامل جستجو، کشف، و یکپارچه سازی دانش، توسعه ایده های نوآورانه و شیوه های جدید و یادگیری از افراد تازه وارد و استفاده از دانش خارجی است . - Lavie & Drori, 2012 - در اصل خلق دانش شامل تبدیل دانش بین فرم های آشکار و نهان دانشی و تبادل دانش بین سازمان و اعضایش می باشد

نظریه های خلق دانش

از منظر فلسفی، تئوری خلق دانش، دارای دو بعد معرفت شناسانه و هستی شناسانه است. بعد معرفت شناسانه، تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار و بالعکس را توصیف می کند. بعد هستی شناسانه، تبدیل دانش فردی به دانش گروهی و سپس تبدیل دانش گروهی به دانش سازمانی را تشریح می کند

نظریه نوناکا در حوزه خلق دانش خلق دانش "وضعیت پارادایمی از اواسط دهه 1990 به دست آورد.که بسیار مورد احترام واقع شده است. بگونه ای که از آن به عنوان"یکی از بهترین و تاثیر گذار ترین مدل در ادبیات استراتژی دانش"، یاد می شود. توضیح این که مدل دانش نوناکا داربست معنوی برای تعداد فزاینده ای از مطالعات تجربی و نظری در مدیریت دانش استراتژیک را به ارمغان آورده است که با توجه به این مدل ایجاد دانش نوناکا - SECI - ، سازمانها از طریق تعامل بین دانش آشکار و دانش دانش نهان به خلق دانش می پردازند

شی و همکاران - 2010 - نشان دادند که خلق دانش را می توان به سه نوع تقسیم کرد: :

Autopoetics -1 اشاره به توسعه دانش شخصی در میان مشکلات در ارائه اطلاعات و دانش به دلیل تفسیرهای شخصی از منابع دانشی و یا داده های ترجمه در سازمان.مانند سیستم استاد و شاگرد.

:Cognitivist -2 اشاره دارد به احراز هویت، جمع آوری و انتشار اطلاعات مربوط به تبلیغ به عنوان فعالیت های اصلی توسعه دانش و توسعه دانش دقیق تر از طریق جذب اطلاعات جدید.

:Connectivists -3 با دوبخش بالا اشتراکات زیادی دارد و تنها تفاوت این است که در connectivists، هیچ راه حلی از پیش تعریف شده ای وجود ندارد .

- Li, 2013 - نظریه ایجاد دانش، اهمیت مشارکت افراد متقابل میان عناصر سیستم های نوآوری سازمانی جهت ایجاد فرایند خلاق را به رسمیت می شناسد
 
فرایندهای خلق دانش

فرایند خلق دانش می توانند تنها به عنوان یک مدل علت و معلولی به شمار رود. زیرا ارزش ها و آرمان های انسان ها، ذهنی هستند و مفهوم حقیقت بستگی به ارزش ها، ایده ها، و مفاهیم نیز دارد . K 2012 خلق دانش، فرآیندی نیست که قابل نمایش در قالب نقشه باشد، بلکه یک پدیده چند منبعی است. علاوه بر این، خلق دانش مرتبط با راهبرد و رهبری سازمانها از نظر چالاکی است؛ در نتیجه بخش حیاتی مدیریت دانش به شمار می رود - طبرسا، حاتمی، و ابدالی، . - 2012 فرایند تولید دانش را می توان به چهار فرآیند مختلف خلق دانشی از جمله اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی طبقه بندی کرد

"از چهار حالت تبدیل دانش، برونی سازی کلیدی است برای ایجاد دانش جدید، زیرا ایجاد دانش جدید، کشف مفاهیم صریح و روشن از دانش ضمنی است" Kدرونی سازی بستن دایره ایجاد دانش می باشد، فرایندی است که از طریق تعامل اجتماعی مداوم در حال توسعه انجام می پذیرد 

اهمیت کاربرد خلق دانش و مزایای آن برای سازمانها

خلق دانش یا ایده در آغاز هر ایجاد رفتار فردی قرار دارد. رفتار خلق دانش فردی شامل تعامل مستمر با جهان خارج است - . - Liu, 2012 وجود احساس شایستگی در فرد باعث می شود که وی باور داشته باشد دانش و تجربه ارزشمندی برای یاد دادن به دیگران در اختیار دارد و انجام این کار به معنای خلق دانش جدید از راه اجتماعی سازی است - عسگری، خیراندیش، غلامی، و معظم، . - 2013 خلق دانش بازگشت به بالا است. تقریبا همیشه خلق دانش فردی، به دلیل چشم انداز سود حاصل تولید، قوی ترین نتایج را بر روی سطح فردی دارد . - Liu, 2012 - خلق دانش سازمانی فرایند ساخت دانش در دسترس و تقویت ایجاد شده توسط افراد، و همچنین متبلور نمودن و اتصال آن به سیستم دانش سازمانی است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید