بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت دانش یکی از دستاوردهاي عصر اطلاعات و دانش است و با توجه به ویژگیهاي آن، امروزه سازمانهاي موفق به شدت احساس نیاز به بهرهمندي از آن دارند. تعالی فرهنگ سازمانی در سایه مدیریت دانش اثربخش و کارا قابل تصور خواهد بود. در این بین نقش کارکنان و دانشوران سازمان در اعتلاي فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش اهمیت بسزایی داشته و میتواند اهداف سازمانی را به منصه ظهور برساند.

یکی از گامهاي اساسی براي حصول اطمینان از اینکه سازمان مدیریت دانش با قابلیت رشد فرهنگ سازمان و منابع انسانی مفید و کارآمد را دارد، آن است که سازمان توانایی آموزش و نشر دانش مناسب براي کارکنان و مدیران خود را در مراحل مختلف داشته باشد. مقاله پیش رو با بهره گیري از روش کتابخانه اي و مطالعه پژوهشهاي پیشین در نظر دارد با بررسی جایگاه مدیریت دانش در سازمان و تقابل آن با فرهنگ سازمانی به ارائه راهکار و چارچوبی عملی در سازمان پرداخته و الگویی کارا براي سازمانها جهت ارتقاي دانش و فرهنگ نیروي انسانی فراهم سازد.

-1 مقدمه
مدیریت دانش به عنوان ابزاري براي دست یابی سازمانها به اهداف پیش بینی شده و در برخورد با تغییرات سریع جوامع کنونی بوده که با ایجاد و خلق دانش، اعتبار بخشیدن به دانش، شکل بخشیدن به آن، توزیع دانش و کاربرد عملی آن در سازمان، رشد و تعالی سازمان را محقق میسازد

از سویی فرهنگ سازمانی بر تمام جنبههاي سازمانی مؤثر بوده و بر اساس اعتقادات و ارزشهاي مشترك، به سازمانها قدرت میبخشد ، بر نگرش رفتار فردي، انگیزه، رضایت شغلی  و سطح تعهد نیروي انسانی، طراحی ساختار و نظامهاي سازمانی ، هدف گذاري، تدوین و اجراي خط مشیها و اجراي استراتژيها و... تاثیر میگذارد

با بررسی، تغییر و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مناسب و انعطاف پذیر به کمک مدیریت دانش میتوان به تدریج الگوي تعامل بین افراد را در سازمان تغییر داد و از مدیریت دانش به عنوان توانمندساز بهره گرفت از اینرو سازمانها باید محیطی براي اشتراك، انتقال و تقابل دانش میان اعضا به وجود آورند و افراد را براي معنی دار نمودن تعاملاتشان، آموزش دهند.

با توجه به اینکه امروزه مهمترین ویژگی جهان رقابت، تغییر است - William H. Mobley, 2005 - ، سازمانها و شرکتها ناچار هستند با تکیه بر افراد سازمان بعنوان مهمترین سرمایه سازمان - Osibanjo Omotayo Adewale, 2013 - آنها را به درك، فهم و ارائه دانستهها و ایدههاي جدید و استفاده عملی از آن ایدهها در پیشبرد مقاصد سازمان تشویق کنند و این فعالیت نیازمند این است که مدیریت دانش به عنوان توانمندسازي قدرتمند در سازمان که رشد و توانمندي سازمان و کارکنان متأثراز آن است Frappaolo, 2002 - - ، مدیریتی پویا و متعالی و حامی فرهنگ سازمانی بوده و فرهنگی دانش پرور و حامی فعالیتهاي دانش محور ایجاد نماید

با توجه به اینکه تغییر فرهنگ سازمانی یکی از مهمترین جنبههاي هر نظام مدیریت دانش است - Schein, 2004 - ، لذا فرهنگ دانش محور که شامل ارزشها و اعتقادات اعضاي سازمان در ارتباط با مفاهیم اطلاعات و دانش است یکی از مهم ترین عوامل تبیین جایگاه مدیریت دانش در تعالی فرهنگ سازمانی است

پژوهش حاضر با بهره از روشی کتابخانه اي و مطالعه پژوهشهاي پیشیندر نظر دارد با بررسی جایگاه مدیریت دانش در سازمان وتقابل آن با فرهنگ سازمانی به ارائه راهکار و چارچوبی عملی پرداخته و الگویی کارا براي سازمانها جهت ارتقاي دانش و فرهنگ نیروي انسانی فراهم سازد.

-2 دانش

اطلاعاتی را که در عمل به کار گرفته میشوند دانش گویند، دانش قابلیتی دارد که داده و اطلاعات فاقد آنها هستند و آن قابلیت حل مسأله است - حسن زاده, . - 1392 در واقع دانش مرحله سوم از چهارمرحله زنجیره تبدیل داده به دانایی است.

وقتی که اطلاعات تحلیل، پردازش و وارد متن می شود تبدیل به دانش می شود. دانش استنتاج کردن و شناخت الگوهاي نامعمول، روندهاي پنهان واستثنائات داده و اطلاع است. دانش ایجادیک مدل ذهنی ازالگو یا روند است که می تواند با درجهاي ازقابلیت اعتماد و پیش بینی دریک زمینه خاص بکارگرفته شود

دانش فرایندي فرار و پیچیده است که براي قضاوتهاي ارزشمند براساس تجربیات و درك الگوها نیازبه انسان دارد. براساس این تجربیات و درك پیشین، یک فرد ممکن است قوانین معین و فرمول بندي شده اي داشته باشد که بتواند بادرجه اي ازقابلیت پیش بینی براي موقعیتهاي مشابه بکارگرفته شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید