بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مقاله بررسی تاثیر متقابل محیط- رفتار بر بهینه سازی الگوی مسکن تاریخی است. بناهای تاریخی مسکونی در ایران قسمت بزرگی از بافت شهرها را تشکیل می. سکونت را میتوان به دلیل ایجاد عمیق ترین ارتباط بین انسان و محیط، بعنوان معرفی کنندهی هویت و شکل دهندهی تفکرات و رفتارهای انسانی دانست. پیوند بین انسان و محیط باعث ایجاد حس تعلق به مکان و بوجود آمدن ماهیت محیط شده و رفتارهای انسان را شکل میدهد.

مطابق با نظریه ی احتمال گرایی در روانشناسی محیطی، رفتار و محیط بر یکدیگر تاثیر می گذارند و یکدیگر را تغییر می دهند. اگر محیط مناسب ایجاد رفتاری نباشد قطعا رفتار مد نظر در آن اتفاق نمی افتد. محرک های محیطی در مسکن معاصر باعث ایجاد تنش، اضافه بار محیطی و استرس می شوند. بنابراین جهت اصلاح رفتار و کاهش اضافه بار محیطی و استرس ناشی از آن باید محیط مسکن معاصر را اصلاح کرد یا به الگوی پاسخده گذشته در فضاهای مسکونی بازگشت.

به نظر می رسد با بررسی رفتار و نیازهای انسان معاصر در محیط های تاریخی و تامین نیازها، با ایجاد فضاهایی پاسخده می توان در جهت اصلاح رفتار انسان و سکونت در فضاهای با هویت قدم برداشت. در این پژوهش با بررسی شاخص های مسکن تاریخی - فضای پاسخده گذشته - و تبیین مفاهیم رفتاری و نیازهای انسان به ارتباط این سه موضوع پرداخته خواهد شد تا پاسخگویی فضاهای تاریخی به نیازها و تاثیر آنها بر رفتار در جهت بهبود الگوی سکونت و آسایش شناخته شود. نتیجه ی پژوهش در قالب مدلی ارتباط این سه موضوع را نشان می دهد که می توان از آن جهت شناخت و بازآفرینی الگوهای طراحی در مسکن تاریخی ایران استفاده کرد.

واژگان کلیدی: مسکن، رفتار، محیط، مفاهیم رفتاری، بنای تاریخی، خانه

مقدمه

مقوله ی سکونت جنبه ها و شیوه های مختلفی را شامل می شود. دین، معیشت، جهان بینی، رفتار، دوستی، تفریح و... از ابعاد مختلفی هستند که در سکونت ممکن میشوند. خانه های تاریخی با پیشینه و هویتی عمیق در گذشته سکونتگاه مردمی بوده که از هر جهت روندی روبه تعالی را پیموده اند. با تمایل انسان به فناوری و یکسان شدن سبک زندگی در دوره معاصر، این بناها خالی از سکنه شده و جمعیت شهری در بناهای معاصر -که تفاوتی آشکار با گذشته دارند با سبک زندگی مشابه سکونت یافته اند.

بازخورد این روند، از یاد بردن تجارب فاخر در معماری مسکونی ایران، تغییر معنای آرامش و آسایش در سکونت، تغییر رفتار ساکنان و در نهایت تغییر هویت در معماری مسکونی ایران شده است. امروزه ما در بناهایی سکونت میکنیم که نه نیازهایمان را کاملا پاسخ می دهد و نه آرامش گذشتگانمان را به ما میرساند. در رفتارمان دچار سرگشتگی ای هستیم که بسیاری از آن را محیط سکونتمان به ما القا می کند.

مسکن از ماده سکن، به معنی آرامش، اسکان قلب و اطمینان آمده - معین، ذیل مسکن - و این لغت هم معنی با کلماتی چون خانه، کاشانه، دار، سرا و.. است. در این میان مفهومی که امروزه از مسکن برداشت میشود همان سرپناه است. مفهومی که در آن تنها رفع نیازهای اولیه مطرح میگردد. اکتفا به چنین تعریفی از مسکن، الگوی سکونتی مناطقی نظیر سکونتگاههای نابهنجار را ایجاد خواهد کرد. البته راپوپورت3 در این باره میگوید که خانه بیش از آنکه ساختاری کالبدی باشد نهادیست با عملکرد چند بعدی شامل اعتقادات مذهبی، ساختار قبیله و خانواده، سازمان اجتماعی، روش زندگی و شیوه ارتباطات اجتماعی افراد. 

در گذشته الگوی شکل گیری مسکن با توجه به فرهنگ، هویت، مذهب، نیاز و رفتارهای فردی و اجتماعی افراد بود. این الگو طی سالیان دراز شکل گرفته و فضاهای خانه را در جهت رفع نیازها و ساماندهی رفتارهای ساکنین بوجود آورده بود. شاهد این موضوع سطح ارتباطات در قالب حیاط اندرونی - خانوادگی - و حیاط بیرونی - اجتماعی - است. محصوریت، حریم، قلمرو، خلوت، فضای شخصی و.... همه و همه در این فضاها شکل می گرفتند. این درحالیست که بجای به روز رسانی، آنها ترک شد و به خانه هایی پناه برده شد که به نیازهای فردی و اجتماعی پاسخ مناسبی نمی داد. فضاهای شخصی با فضای جمعی آمیخته بود.

خلوت نادیده گرفته شد. تداخل عرصه های عمومی و خصوصی به وجود آمد و نتیجتا این فضاها هویتی دوگانه پیدا میکرد. همه اینها نتایج عدم انطباق زندگی جدید در بافت قدیم بود. عدم دسترسی به درون بافت، فقدان تاسیسات زیربنایی مناسب، مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی، کمبود امکانات گذران اوقات فراغت، فقر و محرومیت، سرانه کم خدمات و ناامنی اجتماعی باعث شد جایگزین افرادی که از بافتها نقل مکان کرده بودند را قشر کم درآمد و فقیر جامعه بگیرد و رویکرد بافت گریزی از فضاهای ارزشمند داخل بافتهای قدیمی شهرها به وجود آمد.

قشری که در این فضاها ساکن شدندکیفیت فضای سکونت خود را در اولویتهاندیده و نسبت به آن بی تفاوت برخورد کردند و در نتیجه بافتهای ارزشمند و تاریخی شهری روز به روز فرسودهتر گشت و گاها جز خرابههایی از آن باقی نمی ماند.از طرف دیگر هایدگر معتقد است سکونت خود نشانهی روشن و بارز وجود است و تفکر امری ضروری در پدیده سکونت و مسکن. سکونت کردن حاصل اندیشیدن و ساختن است و اگر این دو درکنار یکدیگر قرار نگیرند سکونت تحقق نمییابد. بدین ترتیب سکونت در اشکال امروزی بیریشه است و تا به مفاهیم عمیق و ریشههای واقعی خود متصل نشود محقق نخواهد شد.

بنظر این نیاز احساس میشودکه برای شناخت گونه های متفاوت مسکن، میبایست شیوهی زندگی و رفتار ساکنان در دورههای مختلف را شناخت. با این بررسی روابط اجتماعی مردمان آن زمان را در بنا به شکلی روشن تر میتوان خواند. گونهی مسکن الگوی واحدی است که پایهی شکل گیری الگوهای جدیدتر بوده و سرمشقی اولیه برای انشعاب گونههای تکامل یافتهی دیگر از آن که با تغییر در فرهنگ، جمعیت، ساکنین و علیالخصوص شیوهی زندگی بوجود میآیند.

براساس مطالبی که ذکر شد گونه بندی مسکن و خانه را در مقیاس محلی و شهری میتوان به دستههای خانههای مجزا - که شامل یک واحد مسکونی در داخل باغ است - خانههای با حیاط مرکزی - که توسط حیاط، خلوت صوتی و بصری ایجادمیکنند - خانههای ردیفی - خانههای تک خانواری به هم چسبیده - آپارتمان بلندمرتبه - حداکثر استفاده از حداقل سطح - مجموعه های آپارتمانی با ارتفاع متوسط - جهت بالابردن کیفیت زندگی اقشار کم درآمد - و خانه عمومی - استفاده مشترک از بسیاری از فضاها - تقسیم کرد.

خانه پیش از آنکه ساختاری کالبدی باشد، نمادیست با عملکرد چند بعدی  شکل و سازمان فضایی خانه به شدت تحت تاثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد ایجاد محیطی مطلوب برای زندکی خانواده به مثابه واحد اجتماعی انسان قبل از آنکه حیوانی ابزار ساز باشد حیوانی نماد ساز است در ساخت خانه معیارهای نمادین نسبت به معیارهای فیزیکی اهمیت بیشتری دارد خانه ماشینی برای زندگی  خانه پوششی که در تطابق با برخی شرایط رابطه صمیمی بین داخل و خارج ایجاد میکند نصر  سکونت به معنی ارامش جای خود را به اسکان به معنی مستقرشدن داده است سکونت کردن تلاشی در جستجوی هویت انسانی از طریق برقراری پیوندی سرشر از معنا با  هستی است. 

حائری خانه جلوه مستقیم ارزشهای معنوی و فرهنگی و شیوه زندگیست خانه های مجزا خانههای با حیاط مرکزی خانههای ردیفی - شهری - آپارتمانهای بلند مرتبه آپارتمانهای ارتفاع متوسط مجموعههای آپارتمانی خانههای عمومی در مورد گونه گونی فضاها از نظر انواع، درجه پوشیدگی، شیوههای ترکیب و رابطه آنها با شیوه زندگی، میتوان به نکات زیر در خانههای قدیمی، اشاره کرد: -1 تمامی خانهها، - کوچک یا بزرگ - حیاط و یا حیاط مرکزی دارند و از نظام فضایی واحدی پیروی میکنند. حیاط درهمه این خانهها مرکزیت تام دارد و همانند قلب خانه عمل میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید