بخشی از مقاله
چکیده
ساخت و ساز های صنعتی در مقیاس کلان یکی از راه هایی است که برای اسکان جمعیت رو به رشد و در پاسخ به یکی از نیاز های اولیه انسان یعنی سرپناه مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از این ساخت و ساز ها قبل از اینکه عمر آنها به پایان برسد محکوم به نابودی میگردند و در حقیقت به لحاظ عملکردی و نه کالبدی فرسوده می گردند که فرسودگی کالبد را نیز در پی دارد. تخریب بنا پیش از به پایان رسیدن عمر مطلوب آنها باعث به هدر رفتن سرمایه ملی است و برنامه ای که برای کاهش هزینه ها طراحی شده در بلند مدت هزینه هایی بیشتری به کشور تحمیل میکند.
در این بررسی، یک نمونه پروژه ی صنعتی سازی با سیستم قالب تونلی پیوسته به روش تحلیلی توصیفی با مورد مطالعه قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه ی میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی تطابق میان این شکل از صنعتی سازی با معیارهای کیفیت فضای شهری مطلوب و نیاز های انسانی در راستای پاسخگویی به توسعه ی پایدار به لحاظ اجتماعی است. پایداری اجتماعی این ساختار ها یکی از مولفه هایی است که در نزدیک تر کردن فاصله ی میان عمر مطلوب و عمر استفاده از بنا تاثیرگذار است.
واژه های کلیدی: صنعتی سازی،توسعه ی پایدار، پایداری اجتماعی، قالب تونلی پیوسته، کیفیت فضایی، پاسخدهندگی.
مقدمه
با توجه به پیشینه ی تحقیق در مطالعات مربوط به پایداری اجتماعی، کیفیت فضای زیستی در مجموعه های مسکونی با مطلوبیت طرح و رضایتمندی ساکنین رابطه ی مستقیم دارد. در این پژوهش، پاسخدهندگی محیطی یکی از عوامل تاثیرگذار در پایداری اجتماعی در نظر گرفته شده است که می تواند با بالا بردن کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان در پر کردن شکاف میان سن مطلوب و سن استفاده از بنا نقش موثری داشته باشد.
پاسخدهندگی در این مبحث به معنای پاسخگویی محیط مصنوع به نیازهای متفاوت فیزیولوژیکی و روانشناختی ساکنان است. به گفته ی بنتلی قابلیت پاسخ دهی هر محیط، با وجوه طراحی آن در ارتباط است، به گونه های که این پاسخ دهی ها رضایت و کیفیت زندگی کاربران را تحت تأثیر قرار می دهد.این تحقیق به دنبال بررسی تجلی ویژگی های پایداری اجتماعی در این الگوی ساخت است که به عنوان گسترده ترین روش تولید صنعتی در ایران مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین مسئله ی اصلی در این تحقیق این است که " آیا روند صنعتی سازی کنونی در کشور پاسخگوی نیاز کاربران آن میباشد. برای پاسخ به این پرسش ابتدا روند ادراکات انسانی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس عواملی که بر پاسخدهندگی محیط تاثیرگذار هستند شناسایی می شوند.
مفهوم پایداری اجتماعی در ارتباط با ویژگی های کالبدی در مجتمع های زیستی
در واقع پایداری جریانی چند جانبه است که ضمن بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد رفاه همگانی توأم با عدالت اجتماعی، از آثار مخرب زیست محیطی و نابهنجاریهای اجتماعی به دور است و در حالیکه نیازهای نسل حاضر را برآورده میسازد، در عین حال ظرفیت و امکانات برآوردهسازی نیازهای نسل آینده را با توجه به حفظ و بهبود محیط زیست حفظ میکند. برای ایجاد این پایداری، باید آن را نه تنها در ادبیات غربی آن و مباحث انرژی، محیط زیست، اکولوژی، تکنولوژی بومی، بازیافت مواد و مشارکت مردم پی گرفت، بلکه در فرهنگ خودی، در معنای بستر تعالی انسان و زمینه سازی برای تعالی روحی انسان، با توجه به تعامل کالبد با رفتارهای انسانی و ایجاد پایداری اجتماعی با بالابردن کیفیت زندگی، تأمین عدالت و نظارت اجتماعی و ...حاصل نمود .
در شهر پایدار باید حس تعلق به مکان ایجاد شود و افزایش یابد، البته با حفظ تراکم و ارتباطات سالم و پیشبینی اندازه مطلوب برای فضا، روابط اجتماعی مطلوب را توسعه داد و مفهومی دیگر از حیات مدنی را رقم زد. طبق اعلامیه ی ریو انسان ها، محور توجهات توسعه پایدار و مستحق یک زندگی سالم و مولد در همسازی با طبیعت هستند. در مثلت ساده و معروف پایداری که یکی از رئوس و عوامل و عناصر اصلی این مثلث، اجتماع است و اصلیترین عنصر آن، انسان می باشد . در موضوعات مطرح در نظریه توسعه پایدار، آراء، باورها خصوصاً ارزشها و فرهنگ جامعه از اهمیتی بنیادی ، و اصلی برخوردار خواهد بود.
پایداری اجتماعی در فضای زیستی وضعیتی است که ساکنان از زندگی در خانه و مجتمع خود رضایت داشته باشند و از همسایگی با سایر همسایگان لذت برند .در این وضعیت مجموعه شرایط زندگی به نحوی است که با گذشت زمان تعاملات اجتماعی بیشتر می شود و اکثریت ساکنین نسبت به محل زندگی خویش تعلق خاطر و دلبستگی می یابند. بنابراین ناخود آگاه حافظ سلامت و پایداری آن بوده در نگهداری و بهبود وضعیت موجود مشارکت و هماهنگی خواهند داشت ، در این صورت عمر مفید مجتمع های مسکونی پایدار نسبت به سایر مجتمع ها بیشتر می شود همچنین ارزش ریالی واحد های مسکونی این نوع مجتمع ها نیز در شرایط برابر بیشتر از سایر مجتمع ها است. پایداری اجتماعی بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند.
مفهوم پایداری اجتماعی عمدتًا با ابعاد کیفی همگام است و با مفاهیمی چون زندگی انسانی و احساس رفاه مورد ارزیابی قرار می گیرد . گاه در تعریف پایداری اجتماعی بر خواست مردم به زندگی در مکانی معین اشاره میشود و بر توانایی آنان در استمرار چنین روندی چه در زمان حاضر و چه در آینده تأکید می گردد.
پیشینه ی نظری بهبود فضا از طریق طراحی
طبق تعریف، ویژگیهای کالبدی محیط، مجموعه ای از عناصر فیزیکی و عینی محیط هستند که ممکن است شکلی از عناصر کالبدی یا زمینه های فعالی تها را نیز، شامل شوند. ویژگیهای کالبدی محیطهای مسکونی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر میزانی که این محیطها مورد بهر هبرداری و استفاده قرار می گیرند، در نظر گرفته می شوند. بنابراین، رفتار فضایی به عنوان عاملی وابسته به این ویژگی های محیطی مورد قضاوت قرار می گیرد. این ویژگی ها ممکن است عینی یا ادراکی باشند. با این وجود، اثرات ویژگی های محیطی بر رفتار، بجای اینکه مستقیم، ساده و به آسانی قابل پیشبینی باشند، به صورت واسط های با تنوعی از تدابیر تطبیقی و اصلاحی ظاهر میشوند.
در رابطه با دریافت و تجربه فضا، کانتر عقیده داردکه هرگاه دریافت و تجربه یک مکان، قابل تجزیه به اجزای قابل تشخیص باشد، دریافت و تجربه، خود، به مثابه واحد مرجعی برای درک و فهم رفتار می باشد.در واقع محیط فراتر از محیط دریافتی، محیط ادراکی است، تجارب انسانی و محیط انسان ساخت بوسیله افکار، مفاهیم و اید ههای انسان غنا م ییابد .این محیط بواسطه اید هها و معانی که انسان بدان م یبخشد شکل می یابد .ما مفاهیم، معانی ونمادهایی را برای بیان واقعیت بدان اطلاق م یکنیم و سپس با آ نها به مثابه بخشی از محیط واقعی برخوردمی نماییم.
کاوش در ادبیات موضوع با محوریت نحوه ادراک محیط بر سه رویکرد کلی دلالت دارد. رویکرد نخست ادراک محیط را مشتمل بر ادراک حسی و ادراک ذهنی می داند .ادراک حسی بر زیبایی شناسی بصری و ادراک ذهنی بر زیبایی شناسی نمادین، معانی نمادین و معانی ضمنی در رابطه با مکان دلالت دارد .رویکرد دوم ادراک محیط را شامل سه وجه ادراک مستقیم، ادراک غیر مستقیم و ادراک نمادین می داند. در این رابطه ادراک مستقیم بر حضور مستقیم عناصر در محیط، ادراک غیرمستقیم بر جنبه های تاریخی و فرهنگی همچون تداعی ها در محیط و ادراک نمادین بر تعاملات متعالی انسان ها در محیط دلالت دارد.