بخشی از مقاله

مقدمه و بیان مسأله

امروزه اعتبار یافتههاي علمی تحت تأثیر روش یا روشهاي پژوهشی است که محققین در فرایند تحقیق از آن بهره میگیرند. در این فرایند استفاده تحقیقات حوزههاي گوناگون از روشهاي آماري از یک طرف وبهرهگیري از برنامههاي رایانهاي از سوي دیگر شتاب فزایندهاي را به تحقیقات علمی بخشیده است.

اگر چه توسعه اینگونه نرم- افزارها کمک زیادي به این تحقیقات کرده است، اما عدم آشنایی برخی از محققین به روشهاي آماري و تکیه صرف به برنامههاي آماري رایانهاي باعث گردیده است که اشکالات اساسی از تحلیلهاي آماري در مطالعات گوناگون حادث شود و زمانی که پاي روشهاي پیشرفته آماري و تجزیه و تحلیل چند متغیره در تحقیقات باز می-شود اینگونه اشتباهات مضاعفتر میگردد.

در این میان در دهههاي اخیر روشهاي پیشرفته آماري مانند رگرسیون چندگانه، تحلیل مسیر، تحلیل عاملی - اکتشافی و تأییدي - و مدلسازي معادلات ساختاري از جمله روشهاییاست که در سطح وسیع در تحقیقات علمی، پایاننامههاي کارشناسیارشد و بویژه رسالههاي دکتري براي بررسی و تحلیل مدلهاي مفهومی، توسط بسیاري از دانشجویان و محقیقن مورد استفاده قرار میگیرد

. هر چند توضیح و بحث در رابطه با روشهاي پیشرفته آماري فوق در قالب یک مقاله نمیگنجد، لذا، در این مقاله سعی بر آن است که از بین روشهاي مذکور، موارد کاربرد و مفروضات دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدي را به طور خلاصه در قالب مقایسه آنها با یکدیگر مورد بحث قرار گیرد.

تحلیل عاملی اکتشافی - EFA - در مقابل تحلیل عاملی تأییدي - CFA -

تحلیل عاملی یک روش آماري عمومی است که به منظور دستیابی به مجموعه کوچکی از متغیرهاي مشاهده نشده که به آن متغیرهاي نهفته - مکنون - یا عامل نیز میگویند، از طریق کوواریانس بین مجموعهاي وسیعتر از متغیرهاي مشاهده شده که آن را متغیرهاي آشکار نیز مینامند مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیل عاملی همچنین به منظور سنجش اعتماد یا پایایی و اعتبار یا روایی مقیاسهاي اندازهگیري مورد استفادهقرار میگیرد

تحلیل عاملی میکوشد تعیین کند که کدام مجموعه از متغیرهاي آشکار در خصایص واریانس-کوواریانس مشترکی سهیمند و سازهها یا عاملهاي نظري - متغیرهاي پنهان - مشابهی را تعریف میکنند. تحلیل عاملی فرض میکند که برخی عاملها - که به لحاظ تعداد کمتر از متغیرهاي مشاهده شدهاند - ، علت واریانس-کوواریانس مشترك در میان متغیرهاي مشاهده شدهاند. در عمل پژوهشگر دادههایی را براي متغیرهاي مشاهده شده - مانند آیتمهاي موجود در یک پرسشنامه - جمعآوري میکند. سپس به منظور اینکه تأیید کند این دادهها مجموعهاي از متغیرها، سازهها یا عاملهایی را تعریف میکنند و یا اینکه متغیرهایی را کشف کند که با عاملها پیوند دارند تکنیکهاي تحلیل عاملی - اکتشافی و تأییدي - را به کار میبرد

تحلیل عاملی اکتشافی روشی است که میتواند به منظور سادهسازي متغیرهاي مورد مطالعه بر اساس هموابستگی بین آنها مورد استفاده قرار گیرد. این روش به طور سنتی براي کشف ساختار عمومی مجموعهاي از متغیرهاي آشکار - قابل مشاهده - و بدون تحمیل ساختار از قبل تعیین شده در آثار پژوهشی به کار گرفته میشود. در تحلیل عاملی اکتشافی محقق از قبل مفروضات خاصی را دنبال نمیکند بلکه، در صدد تلخیص دادههاي مورد نظر در مجموعه کوچکتري از عاملهاست. در واقع تحلیل عاملی اکتشافی عمدتاً فرضیهساز و تئوريساز است. این نوع تجزیه و تحلیل-ها با بهرهگیري از نرمافزارهایی نظیر SPSS، SAS، BMD و LISREL امکانپذیر است

در مقابل، در تحلیل عاملی تأییدي محقق مطالعه خود را بر مبناي ساختار عاملی از پیشتعیین شده دنبال میکند و درصدد است تا صحت و سقم فرضیات مربوط به یک ساختار عاملی خاص در ارتباط با مجموعهاي از متغیرهاي مشاهدهشده را مورد آزمون قرار دهد. این تکنیک به محقق اجازه میدهد تا به آزمون این فرضیه که بین متغیرهاي آشکار و سازههاي نهفته رابطه وجود دارد، بپردازد.

بنابراین، براساس این تکنیک محقق ابتدا از طریق بررسی تئوريها، مطالعات قبلی و با بهرهگیري از دیدگاههاي خود به تدوین مدل نظري اقدام کند تا در عمل بتواند آن را به محک تجربه زند. این نوع تجزیه و تحلیل نیز با بهرهگیري از نرمافزارهایی نظیر AMOS، EQS، LISREL و غیره امکانپذیر است. بنابراین، با توجه به این موضوع که آیا هدف محقق اکتشاف الگو یا الگوهایی در درون داده-هاي مورد تحلیل است و یا درصدد بررسی تئوري و فرض از قبل اندیشیدهاي است، میتوان تحلیل عامل اکتشافی و تأییدي را از هم تشخیص داد

شباهتها و تفاوتهاي تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدي

این دو تکنیک داراي اشتراکات و اختلافاتی هستند که میتوان آنها را به شرح ذیل خلاصه کرد:

- 1 هر دو روش بر مدلهاي آماري خطی استوار هستند،

- 2 آزمونهاي آماري مرتبط با این دو روش زمانی معتبر هستند که مفروضات آنها تحقق یابد،

- 3 هر دو روش بر فرض توزیع نرمال استوار هستند،

- 4 هر دو روش متغیرهاي مشاهده شده و سازههاي نهفته را بهم مرتبط میکنند،

- 5 مفروضات مربوط به حجم نمونه براي هر دو روش یکسان میباشد،

- 6 هر دو روش مفروضات یکسانی در مورد سطح سنجش متغیرها دارند.

در کنار اشتراکات مذکور، تحلیل عاملی اکتشافی را میتوان براساس ویژگیهایی خاص آن، از تحلیل عاملی تأییدي متمایز ساخت که عبارتند از:

- 1 این روش مدل ساختار عاملی را تعیین میکند،

- 2 این روش بیشترین واریانس را تبیین میکند،

- 3 این روش فاقد فرضیه بوده و خود فرضیهساز و تئوريساز است.

در مقابل تحلیل عاملی تأییدي نیز داراي ویژگیها و الزامات خاصی است که عمدهترین آنها عبارتند از:

- 1 این روش بر اساس یک مدل از قبل طراحی شده دنبال میشود که مبتنی بر تئوريها و مطالعات قبلی است،

- 2 دراین روش تعداد عاملها از قبل توسط محقق در مدل پیشبینی میشود،

- 3 در این روش، از قبل مشخص میشود که کدام متغیرها بر هر یک از عاملها بار شدهاند،

- 4 در این روش خطاها در مدل در نظر گرفته میشوند.

بحث و نتیجه گیري

امروزه همگان بر نقش تأثیرگذار پژوهش در توسعه علمی جوامع واقفند. به همین خاطر دانشمندان، صاحبنظران، اساتید و دانشجویان حوزههاي علمی گوناگون به طور مداوم در تلاشند تا با استفاده از فرایند پژوهش به رشد دستاوردهاي علمی حوزه تخصصی خود کمک نمایند. لذا، با توجه به حساسیت فرایند پژوهش و نفش آن در اعتبار و دقت نتایج دستاوردهاي علمی حوزههاي گوناگون، در این مقاله تلاش شد تا با معرفی مفروضات و کاربردهاي دو رویکرد مهم چند متغیره آماري تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدي براي پژوهشگران و همچنین مقایسه آنها با یکدیگر، سهمی در افزایش دانش و آگاهی آنان جهت استفاده مناسب و به موقع از رویکردهاي مذکور در مسائل پژوهشی ایفاء نماییم. نتایج توضیحات مندرج در متن مقاله حاکی از آن است که رویکرد تحلیل عاملی متشکل از مجموعهاي از روشهاي آماري است که هدفش ساده کردن یک مجموعه پیچیده از داده هاست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید