بخشی از مقاله

چکیده

اجراي سیاست عدم تقسیم سود در سایر کشورها باعث می شود تا قیمت یک سهم یک دلاري حتی به 40 یا 50 دلار نیز افزایش یابد در حالیکه در ایران به زحمت سهمی پیدا می شود که قیمت سهام آن هزار تومان باشد و این به دلیل تقسیم سود در پایان عملکرد یک سال مالی است و مزیت اجراي چنین طرحی براي سرمایه گذاران اینگونه است که این طرح نه تنها ساختار مالی شرکت ها را تقویت می کند، بلکه به نفع سرمایه گذاران نیز هست. چرا که سرمایه گذار در صورت نیاز به وجوه نقد می تواند معادل مبلغ در خواستی خود را از طریق فروش سهام جایزه که در راستاي افزایش سرمایه و اجراي طرح هاي جدید به فرد تعلق گرفته، تامین کند. سهامداران با استفاده از این شیوه نه تنها ضرر نمی کنند، بلکه با بالا رفتن قیمت سهم سود نیز به دست می آورند و اشکال تقسیم سود نقدي بین سهامداران در این است که با افزایش حجم نقدینگی در جامعه، تورم با رشد همراه می شود که این موضوع طبیعتا به اقتصاد آسیب وارد می کند.

مقدمه

سیاست تقسیم سود3 یکی از موضوعات مهم مدیریت مالی است و سود نقدي براي بسیاري از شرکتها، یک جریان نقدي خروجی قابل توجه بهشمار میرود. در نگاه اول، ممکن است بدیهی بهنظر برسد که یک شرکت همواره بخواهد با تقسیم سود، در حد امکان پول سهامداران را برگرداند. از طرف دیگر، این هم بدیهی است که شرکت همواره میتواند بهجاي تقسیم سود، پول سهامداران را مجددا سرمایهگذاري کند. در دنیاي واقعی، تعیین مناسبترین سیاست تقسیم سود یک موضوع مهم تلقی میشود و کار آسانی نیست و عوامل زیادي در تعیین سیاست تقسیم سود نقش دارند - راس و دیگران،1389، ص .[ - 37 مدیران شرکتها در پایان دوره مالی دو تصمیم اساسی را اتخاذ مینمایند: نخست آنکه چه مقدار از سود باید بین سهامداران تقسیم شود و دوم، چه مقدار از سود باید در شرکت سرمایهگذاري گردد - بهرامفر، 1383، ص . - 27 به هر حال ممکن است حجم ریالی ثابتی از سود خود را بدون توجه به نوسانات درآمدي خود توزیع نمایند؛ و یا درصد ثابتی از سود را پرداخت کنند و یا حتی مبالغی از سود انباشته شرکت در طی سالهاي گذشته را بهعنوان سود سهام جاري بین سهامداران توزیع نمایند.

تقسیم سود از دو جنبه بسیار مهم قابل بحث است؛ از یک طرف عاملی اثرگذار بر سرمایهگذاريهاي پیش روي شرکتهاست، بهطوري که تقسیم سود موجب کاهش منابع داخلی و افزایش نیاز به منابع مالی خارجی میشود. از طرف دیگر بسیاري از سهامداران شرکت خواهان تقسیم سود نقدي هستند، از این رو مدیران با هدف حداکثر کردن ثروت، همواره باید بین علایق مختلف آنان و فرصتهاي سودآورِ سرمایهگذاري، تعادل برقرار کنند. بنابراین تصمیمات تقسیم سود که از سوي مدیران شرکتها اتخاذ میشود بسیار حساس و داراي اهمیت است. توجه همه جانبه به عوامل و محدودیتهاي موثر بر سیاست تقسیم سود، علاوه بر بهحداکثر رسانیدن ثروت سهامداران، موجبات حفظ و بقاي شرکت در عرصهي رقابت، رشد و توسعه روزافزون آن را فراهم مینماید - اعتمادي، 1384، ص . - 32 در این نوشتار، ضمن مروري بر روشهاي توزیع سود سهام و عوامل موثر بر آن، ابعاد مختلف سیاست سود سهام و نظریههاي مطرح شده در این زمینه، بررسی خواهد شد.

مفهوم سیاست تقسیم سود

سیاست تقسیم سود را میتوان بهعنوان عامل ایجاد تعادل بین سود انباشته شرکت از یک طرف و پرداخت وجه نقد و انتشار سهام جدید از طرف دیگر، تعریف نمود. این سیاستها میتواند طیفی از عدم پرداخت سود نقدي تا پرداخت تمام عایدات شرکت را دربر گیرد - خادم موخر، 1380، ص . - 9

سیاستهاي تقسیم سود

تصمیمگیري در مورد مصارف سود حاصله از عملیات شرکت، یکی از تصمیمات عمده مدیران موسسه را تشکیل میدهد. مدیران موسسه باید در مورد این مساله که چقدر از عایدات شرکت را بهعنوان سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمایند و چه مقدار از آن را در شرکت اندوخته نمایند، تصمیمگیري کنند. به هر حال شرکت ممکن است حجم ثابتی از سود خود را بدون توجه به نوسانات درآمدي خود توزیع نماید و یا درصد ثابتی از سود را پرداخت کند و یا حتی مبالغی از سود انباشته شرکت در طی سالهاي گذشته را بهعنوان سود سهام جاري بین سهامداران توزیع نماید. بعضی از شرکتها در این رابطه از الگوي خاصی پیروي نکرده و صرفا در پرداخت سود سهام، شرایط مقطعی را که در آن قرار دارند، در نظر میگیرند. بهطور کلی سیاستهاي مختلفی که شرکتها میتوانند در تقسیم سود خود اتخاذ نمایند عبارتند از:

سیاست تقسیم سود منظم1

در این روش مدیریت در پرداخت سود از یک سیاست منسجم و منظم پیروي میکند و سعی میکند با وجود نوسان در سود طی سالهاي مختلف، نظم در پرداخت سود سهام را حفظ گردد. شرکتهاي تابع چنین سیاستی براي استمرار نظم در پرداخت سود سهام، معمولا در دورههایی که درآمد شرکت بالاست و از نقدینگی خوبی برخوردار است، با اندوخته کردن مبالغی از درآمد، کسري وجوهی را که بر طبق سیاست پرداختی خود باید توزیع نمایند جبران میکنند - خادمموخر، 1380، ص . - 38 منطق اتخاذ این سیاست تقسیم سود عبارت است از:

-1 نوسانات پرداخت سود بسیار کم است و معمولا سود هر سهم بالارونده است و خریداران سهامی که انگیزه بهرهگیري از منفعت جاري از سرمایهگذاري خود را دارند، با ریسک کمتري روبهرو میشوند و در نتیجه ارزش سهام بالا میرود.

-2 قسمت مناسبی از سود - بهدلیل اتخاذ سیاست محافظهکارانه مدیریت - در شرکت بهصورت سود انباشته باقی میماند و در نتیجه ارزش ویژه شرکت بالا میرود و این خود باعث بالا رفتن قیمت سهام شرکت میشود و سهامداران از منفعت سرمایه نیز سود میبرند.
-3 با اتخاذ سیاست تقسیم سود منظم هم نیاز سهامدارانی که درآمدشان منحصر به سود سهامشان است بر طرف میشود و هم رشد شرکت از محل منابع داخل تا حدودي تامین میگردد.

-4 هنگامی که شرکتی اعلام میکند سود سهامی را بهطور مرتب و منظم پرداخت خواهد کرد، سرمایهگذاران این اعلام را به-
عنوان نشانی از اطمینان وضعیت سودآوري و مالی شرکت تلقی میکنند.

-5 با اتخاذ تصمیم سیاست تقسیم سود ثابت - منظم - ، مدیریت شرکت میتواند بر روال عادي فواصل زمانی منظم پرداخت سود سهام را اعلام نموده و براي این منظور جداول نقدینگی مربوطه را تهیه خواهد کرد - اسلامیبیدگلی، 1369، ص . - 25

یکی از عوامل مهم در اتخاذ چنین سیاستی و استمرار آن، امکان پیشبینی درآمدها میباشد. این مساله بهخصوص در رابطه با شرکتهاي جوان بیشتر با مشکل روبهرو است، پیشبینی درآمدها در شرکتهاي جدیدالتاسیس با حدس و گمان و عدم قطعیت همراه خواهد بود؛ ولی در مورد شرکتهاي قدیمی بر اساس تجربیات گذشته و ثبات بیشتر در عوامل ایجاد کننده درآمد، پیشبینیهاي مطمئنتري میتوان انجام داد. در اتخاذ سیاست تقسیم سود منظم، مدیریت باید وضعیت درآمدي شرکت مطبوع خود را که میتواند به یکی از دو صورت زیر باشد شناسایی نماید:
-1 داراي درآمدهاي یکنواخت و با نوسانات کم.

-2 داراي درآمدهایی که بهصورت ناگهانی و پیشبینی نشده نوسان مینمایند.
شرکتهایی که فعالیتشان در جهت تولید و عرضه کالاهاي مصرفی است و توسط مصرفکننده نهایی استفاده میشود، توانایی درآمدي آنها با ثباتتر از شرکتهایی است که کالاهاي واسطهاي براي تولیدکنندگان دیگر تولید مینمایند. قیمت کالاها و بهاي تمامشده آنها میتواند درآمدهاي آن را تحت تاثیر قرار دهد. هرچه هزینههاي تولید پایینتر باشد، درآمدها با ثباتترند و بالعکس، هرچه هزینههاي تولیدي بالاتر باشند، درآمدها از نوسانات بیشتري برخوردار خواهند بود. بنابراین چنانچه بهاي تمامشده تولیدات پایین باشد و خریدار آن مصرفکننده نهایی باشد، درآمدهاي شرکت منظمتر و با ثباتتر خواهد بود. اما هر قدر درآمدهاي شرکت از محل تولیدات پرهزینه بهدست آید و مشتریان، آن را بهعنوان کالاي واسطهاي خریداري نمایند، درآمدها از قاعده و نظم کمتري برخوردار بوده و کمتر میتوان با تکیه بر این درآمها، سیاست پرداختی منظمی را اتخاذ نمود. شرکتها در پیروي از سیاست تقسیم سود منظم از روشهاي متفاوتی استفاده میکنندکه مهمترین آنها عبارتند از:

روش درصد ثابتی از درآمد هر سهم1

در این روش موسسه درصد ثابتی از درآمد خالص خود را بهعنوان سود سهام میپرازد. درصد سود سهام پرداختی ثابت دلالت بر این دارد که درصد عایدات پرداخت شده در هر سال ثابت میباشد و بنابراین سود سهام پرداختی به تناسب تغییر در درآمدهاي شرکت نوسان مییابد. بهعبارت دیگر این سیاست، سودها را مستقیما به درآمد خالص شرکت نسبت میدهد. بهدلیل اینکه در این سیاست مدیریت خود را عملا از نظر پرداخت سود به درآمدهاي موسسه وابسته نموده است، ریسک نوسانات درآمدي، شامل سود پرداختی نیز میگردد و به این دلیل این نحوه توزیع سود یک سیاست محافظهکارانه میباشد. در چنین شرایطی اگر درآمدهاي شرکت بسیار کاهش یابد، مدیریت در عمل خود را فقط ملزم به پرداخت درصدي از همان درآمد میداند. این نوع سیاست براي اکثر سرمایهگذاران بهخصوص آن دسته که به نحوي به درآمدهاي جاري وابستهاند، رضایتبخش نیست، زیرا در سالهایی که درآمد پایین است سود پرداختی به آنان نیز پایین میآید - خادمموخر، 1380، ص . - 40
نمودار -1 روش پرداخت درصد ثابتی از درآمد هر سهم

روش مبلغ ثابت2
بر طبق این سیاست، موسسه بهطور ثابت، مبلغی قطعی و معین بهعنوان سود سهام، بدون توجه به نوسانات سود سالیانه، براي هر سهم میپردازد. در حقیقت با پیروي از این سیاست شرکت مبلغ ثابتی را بین سهامداران خود توزیع خواهد کرد، حتی اگر در سال مزبور زیان داشته باشد. با اینکه شرکتهاي باثبات راحتتر و مطمئنتر میتوانند این سیاست را دنبال کنند، ولی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید