بخشی از مقاله
چکیده:
انتقال و جذب تکنولوژي در جهان سوم ، مقوله پیچیده اي است که هم از نظر علمی و هم از جنبه ابعاد فرهنگی ، سیاسی و اقتصادي سالهاست نه فقط کشورهاي در حال توسعه، بلکه بسیاري از مجامع پژوهشی غرب و سازمانهاي بین المللی را به خود مشغول داشته است. سطح تکنولوژیهاي کشورهاي پیشرفته و جهان سوم فاصله محسوسی دارد.براي کاستن فاصله تکنولوژي کشورهاي پیشرفته و کمتر توسعه یافته، انتقال تکنولوژي یک لازمه انکار ناپذیر است.
انتقال تکنولوژي بصورت کپی کردن ،عمل صحیحی نمی باشد .کار صحیح و اصولی گرفتن تکنولوژي جدید و مدیریت کردن آن در جهت مصرف درست و منطقی می باشد.این مقاله بدنبال نشان دادن رابطه بین مدیریت تکنولوژي و نوآوري است و تاثیرآنها بر شیوه مصرف و ارائه یک الگوي مصرف بهینه و اصلاح شده را مورد توجه قرار می دهد.به همین منظور ابتدا جریان اصلی مدیریت تکنولوژي مورد بررسی قرار گرفته و سپس توضیحی در مورد مفهوم وشیوه هاي نوآوري ارائه شده و معنی و فلسفه اصلاح الگوي مصرف و وجود رابطه مثبت بین این مقوله ها بیان می گردد.
-1 مدیریت تکنولوژي چیست؟
مدیریت تکنولوژي یک مبحث بین رشته اي است که علوم، مهندسی و مدیریت را به هم پیوند می زند. از دیدگاه مدیریت تکنولوژي، تکنولوژي اصلی ترین عامل تولید ثروت است و ثروت چیزي بیشتر از پول است که می تواند عواملی همچون ارتقاء دانش، سرمایه فکري، استفاده موثر از منابع، حفظ منابع طبیعی و سایر عوامل موثر در ارتقاء استاندارد و کیفیت زندگی را شامل شود.
مدیریت تکنولوژي، در واقع مدیریت سیستمی است که خلق، کسب، و به کارگیري تکنولوژي را ممکن می سازد و شامل مسوولیتی است که این فعالیت ها را در راستاي خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهاي مشتري قرار می دهد. تحقیق، اختراع، و توسعه، اساسیترین مولفههاي خلق تکنولوژي و وقوع پیشرفت هاي تکنولوژیک هستند. اما در مسیر تولید ثروت، مولفه مهم تري نیز وجود دارد که همان به کارگیري یا تجاري سازي تکنولوژي است. به بیان دیگر، مزایاي تکنولوژي هنگامی تحقق می یابند که نتیجه ي آن به دست مشتري برسد. مشتري می تواند فرد، شرکت، یا یک نهاد دولتی همچون سازمان هاي دفاعی باشد.
تکنولوژي هنگامی به تولید ثروت منجر می شود که یا تجاري شود و یا در مسیر تحقق اهداف استراتژیک یا عملیاتی یک سازمان به کار بسته شود . .
هر چند در مبحث مدیریت تکنولوژي فرض براین است که تکنولوژي مهمترین عامل در سیستم تولید ثروت است ولی عوامل دیگري نیز در این سیستم دخیل هستند. مثلاً تشکیل سرمایه و سرمایه گذاري، نقش مهمی در رشد اقتصادي ایفا می کنند. نیروي کار، عامل موثر دیگري در رشد اقتصادي است. ملاحظات اجتماعی، سیاسی و محیطی نیز برفرایند تولید ثروت تأثیر می گذارند. در مبحث مدیریت تکنولوژي با تکنولوژي بهعنوان بذر اولیهي تولید ثروت برخورد می شود. با پرورش صحیح و محیط مناسب، این بذر اولیه به درخت تنومندي تبدیل می شود.
سایر عوامل موثر در تولید ثروت شامل سرمایه، نیروي کار، منابع طبیعی، سیاست هاي عمومی، و غیره در واقع محیط حاصلخیز و سایر مایحتاج این گیاه را تشکیل می دهند. هر یک از این عوامل، داراي رشته تخصصی و آموزش ها و پژوهش هاي خاص خود هستند. مدیریت تکنولوژي، به عنوان یک مبحث بین رشته اي، دانش موجود در تمامی این رشته ها را با هم ترکیب می کند. یک دوره ي یادگیري مدیریت تکنولوژي در سطح پیشرفته به مطالعه عمیق هر یک از این عوامل نیاز دارد. .
مدیریت تکنولوژي داراي ابعاد ملی، سازمانی و فردي است. در سطح ملی یا دولتی - سطح کلان - ، مدیریت تکنولوژي به شکل گیري سیاست هاي عمومی کمک می کند. در سطح بنگاه - سطح خرد - ، به ایجاد و تثبیت بنگاههاي رقابتپذیر میانجامد. در سطح فردي، به ارتقاء ارزش فرد در جامعه کمک میکند
-1-1 مدیریت تکنولوژي در سطح بنگاه
شوراي تحقیقات ملی آمریکا، مدیریت تکنولوژي را چنین تعریف کرده است: "یک حوزه بینرشتهاي که با طرحریزي، توسعه و پیادهسازي توانمنديهاي تکنولوژیک براي شکل دادن و تحقق اهداف استراتژیک و عملیاتی
یک سازمان سروکار دارد."
مدیریت تکنولوژي بر بسیاري از اجزاء کارکردي سازمان همچون تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، مالی، پرسنلی، و اطلاعرسانی تأثیر میگذارد. گستره آن، هم مقولات استراتژیک و هم مقولات عملیاتی سازمان را شامل میشود. ابعاد عملیاتی با فعالیتهاي روزمره سازمان سروکار دارند و ابعاد استراتژیک بر موضوعات بلندمدت متمرکز هستند.
سازمان باید به هر دو بعد توجه داشته باشد. پس با توجه به مقولات بالا می توان توجه به مدیریت تکنولوژي را ایجاد و توجه به نوآوري به حساب آورد.که از طریق آن می توان نوآوري هاي جدید را ایجاد نموده ودر نتیجه به اصلاح الگوي مصرف و بهترین حالت ممکن دست یافت. بررسیها نشان دادهاند
که اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاهمدت توجه دارند و به مقولات استراتژیک بیتوجه هستند. این کوتهبینی موجب شده است که تأثیرات اقدامات امروز خود را بر آینده سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژي با تأکید بر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک میکند. مدیریت
تکنولوژي، مدیران را در تلاشهایشان براي بهبود بهرهوري، افزایش اثربخشی، و تقویت جایگاه رقابتی بنگاه
هدایت میکند.
در دهه 1970 و 1980، صنایع آمریکا به تدریج جایگاه رقابتی خود را در مقابل محصولات ژاپنی و حتی
محصولات برخی دیگر از کشورهاي آسیایی از دست دادند. این رویداد، بسیاري از سازمانهاي آمریکایی را تحت تأثیر قرار داد و آنها را برآن داشت که رویکردهاي گوناگونی را براي کمک به صنایع آمریکا و بازیافت جایگاه رقابتی آنان در پیش گیرند. در گزارش شوراي ملی تحقیقات که در سال 1987 منتشر گردید، پیشنهاد شده بود که باید شکاف دانش و عملکرد را بین مهندسی و علوم از یک طرف و بین کسبوکار و کشاندن تکنولوژي در قالب محصولات و خدمات به صفحه بازاررا از میان برداشت.
-1-2 مدیریت تکنولوژي در سطح ملی یا دولتی
از دیدگاه کلان، مدیریت تکنولوژي به تعریف کلیتري همچون تعریف زیر نیاز دارد:
"حوزه اي از دانش که با تعیین و اجراي سیاستهاي لازم براي توسعه و بهکارگیري تکنولوژي، و طبیعت سروکار دارد و هدف آن، ترغیب نوآوري، ایجاد رشد اقتصادي، و رواج کاربرد مسوولانه تکنولوژي براي رفاه بشر است."
مدیریت تکنولوژي در سطح ملی بیشتر بر نقش سیاستهاي عمومی در پیشبرد علم و تکنولوژي متمرکز است و تأثیرات کلی تکنولوژي بر جامعه و بهویژه نقش آن در توسعه پایدار اقتصادي را مورد بحث قرار میدهد.
مدیریت تکنولوژي در سطح ملی مقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهاي آموزشی آنان در ارتباط با تکنولوژي، تأثیر تکنولوژي بر سلامتی و ایمنی و پیامدهاي زیست محیطی تکنولوژي را در برمیگیرد. سیاستهاي تکنولوژي در سطح دولت و سازمان در واقع چارچوبی براي استفاده از تغییرات تکنولوژیک در جهت منافع جامعه و کارکنان سازمان هستند.
در مباحث مدیریت تکنولوژي تلاش میشود به سوالات زیر پاسخ داده شود:
- تکنولوژي چگونه خلق میشود؟
- چگونه میتوان آنرا براي ایجاد فرصتهاي نوآورانه به کار بست؟
- چگونه میتوان آنرا در جهت اصلاح الگوي مصرف استفاده کرد؟
سیاست هاي علم و تکنولوژي، تأثیرات عمدهاي بر رقابتپذیري کشورها دارند. ازاینرو، فرایند، نوآوريهاي تکنولوژیک باید به خوبی درك شود. زیرساخت و مدیریت تحقیق و توسعه، موضوعی کلیدي است و کارآفرینی نیز براي توسعه تکنولوژي هاي جدید ابزاري حیاتی به شمار میآید