بخشی از مقاله

چکیده

داراییهای میراثی به عنوان داراییهایی تعریف میشوند که دارای ویژگیهای تاریخی، هنری، علمی، فن آوری، ژئوفیزیک و یا زیست محیطی هستند و اصولا به دلیل سهمی که در غنای دانش و فرهنگ یک جامعه دارند نگهداری میشوند. در واقع این داراییها نه به دلیل ایجاد درآمد، بلکه به دلیل اهداف تاریخی، فرهنگی یا سایر اهداف اجتماعی توسط دولت نگه داری و کنترل میشوند. به طور کلی در ارتباط نحوه شناسایی داراییهای میراثی در بخش عمومی سه رویکرد وجود دارد:

شناسایی آنها به عنوان دارایی، شناسایی آنها به عنوان بدهی وعدم شناسایی آنها. به لحاظ تاریخی داراییهای میراثی در بدنه صورت های مالی سازمانهای بخش عمومی گزارش نمیشدهاند اما سالهای اخیر دولتها به سمت شناسایی این گروه از داراییهای فرهنگی حرکت نموده اند که این مهم از زمان ظهورمدیریت دولتی نوین درسال 1980 مطرح شده است. این در حالیست که بر سر راه شناسایی این داراییها مشکلات زیادی وجود دارد. در این مقاله مشکلات شناسایی این داراییها و رویکردهای رایج در مورد این دارایی ها در دنیا مورد بحث قرار میگیرد.

مقدمه

به لحاظ تاریخی داراییهای میراثی در بدنه صورت های مالی سازمانهای بخش عمومی گزارش نمیشدهاند. سالهای اخیر دولت ها به این سمت حرکت کردهاند که این گروه از دارایی های فرهنگی را در صورتهای مالی سالانه خود شناسایی نمایند. این مهم از زمانی مطرح شد که مدیریت دولتی نوین درسال 1980 مطرح گردید. فلسفه وجودی مدیریت دولتی نوین حرکت به سوی سیستمی است که در آن تأکید بر شفافیت در عملکرد، پاسخگویی کارمندان و مدیران و مشارکت مردمی در مدیریت بخش های عمومی و دولتی در دستور کار قرار گیرد 

حرکت به سمت مدیریت دولتی نوین، نیازمند به اجرای اصلاحاتی در حسابداری بخش عمومی، نظیر اتخاذ مبنای تعهدی برای این بخش بود. یکی از مفاهیم حرکت به سمت مبنای تعهدی این بود که تمام واحدها در بخش عمومی میبایست به شناسایی و ارزشگذاری داراییهای ثابت تحت اختیار خود بپردازند تا بتوانند این گروه از دارایی ها را در صورت وضعیت خود ارائه دهند.

اهمیت عدم شناسایی دارایی های میراثی هنگامی به وضوح مشخص می شود که ارزش خالص منفی شود. یعنی هنگامی که دولت داراییهای میراثی خود را در صورت وضعیت مالی شناسایی نکند با وجودی که ممکن است از نظر منابع و داراییها بسیار غنی باشد ولی این عدم شناسایی موجب شود که جمع بدهیها و تعهدات دولت در سمت چپ صورت وضعیت از جمع دارایی ها و منابع دولت در سمت راست صورت وضعیت بیشتر شده و عملا خالص ارزش برای دولت منفی گردد در صورتی که در واقعیت دولت از منابع و ثروت های ملی فراوانی برخوردار است این در حالیست که شناسایی و ارزشگذاری داراییهای میراثی در بخش عمومی کار ساده ای نخواهد بود

منظور اندازهگیری ارزش این داراییها، روشها و ارزشگذاریهای متنوعی نظیر - ارزش های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، زیبایی شناختی و... - وجود دارد و همچنین ابزارهای اندازهگیری مختلفی نیز جهت ارزش گذاری این دارایی ها در نظرگرفته میشود. علاوه بر این مسائل، ارزش آنها در طول زمان تغییر کرده و تحت تأثیر شدید عوامل زمینه ای نظیر فرصت های اقتصادی و گرایشات فرهنگی قرار میگیرند

به سه دلیل نوع دیدگاه و روشی که مدیریت یک جامعه در برخورد با داراییهای میراثی در نظر می گیرد مهم است. اول آنکه، از دست دادن دارایی های میراثی موجب می شود که نسل های آینده از فرصت های گردشگری و بهره گیری از داراییهای میراثی به منظور شناسایی و آشنایی با تاریخ و فرهنگ باز بمانند. در حالی که طبق نظر سازمان ملل متحد در رابطه با توسعه و استفاده از دارایی های میراثی: "هر نسلی باید بتواند نیازهای حال حاضرش را برطرف نماید بدون آنکه توانایی نسل های آینده را در رفع نیازهایشان به خطر اندازد"

دوم آنکه، نگهداری و ارزشگذاری اطلاعات مرتبط با داراییهای میراثی وکنترل آن در بخشهای عمومی، ارزیابی آگاهانه در رابطه با تخصیص بودجه عمومی و هر گونه تغییر در تخصیص بودجه را از دورهای به دوره دیگر تحت تأثیر قرار می دهد و زمینهای را فراهم می کند تا واحدهای بخش عمومی به ارزیابی این موضوع بپردازند که آیا این گروه از دارایی ها بهبود پیدا کرده، حفظ شده و یا از بین رفته اند

نهایتا اینکه اصول عدالت اجتماعی در اغلب مواقع زمانی که ارزشهای مرتبط با میراث فرهنگی یک کشور انتقال داده میشود و یا به دلایلی تخریب می گردد ، نقض می شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید