بخشی از مقاله

چکیده:

برنامهریزی فرهنگی سبب میشود تا نهادهای عمومی خواستهها و ارزشهای جامعه را به خوبی درک کرده و به تدوین سیاستهای مناسب بپردازند. تحلیل برنامهریزی فرهنگی شهرها یکی از نیازهای برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی در مطالعات تطبیقی به شمار میآید. تحلیل سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی به منظور دستیابی به تفکر و اندیشههای حاکم بر فرهنگ جامعه، مسائل فرهنگی و راهحلهای متفاوت است. همچنین امکان مقایسه میان حوزههای سیاستی فرهنگ در شهرها را فراهم میکند و نیز میتواند ما را به درک صحیحی از اشتراکات موجود در رویکردهای موجود در برنامهریزی شهرها برساند. در این مقاله با استفاده از »مدل تحلیل سیاستهای فرهنگی« به تحلیل برنامهریزی فرهنگی دو شهر ونکوور و کینگستون در هفت مؤلفهی اصلی برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی شهری با محوریت نگرش برنامهریزان به عرصهی فرهنگ و حوزهی برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی، پرداخته شد.

مقدمه

هر شهر دارای شخصیت منحصر بفرد خود بوده و این تصمیمسازان شهرها هستند که با طراحی چهرهی فرهنگی شهر میتوانند پرتره هویت فرهنگی شهر را ترسیم کنند و با اولویتبخشی به آرمانها و اهداف و شناسایی مسائل فرهنگی، به ارائهی راهکارهای مطلوب و بهینه اقدام کنند. سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی شهرهای جهان به طور مستقیم با مسائل فرهنگی موجود مرتبط بوده و نگرش به مقولهی فرهنگ و نقش برنامهریزی فرهنگی و نیز توجه به اهداف کلان شهری در ارائهی راهکارهای پیشنهادی مؤثر میباشد، اما این بدان معنا نیست که سیاستگذاری فرهنگی را میتوان فارغ از حوزههای دیگر در نظر گرفت. »نظام شهری نشاندهندهی چارچوبی است که در آن موقعیتهای شهری به صورت سازمانیافته و در تعامل با یکدیگر حضور دارند و هرگونه موقعیت شهری بدون توجه به ساختار کلان شهر و حوزههای مختلف آن قابل مطالعه نیست. بنابراین برنامهریزان شهری علاقهمند به مطالعه این روابط هستند« - فیصل،. - 1 :2003 مطالعات و سیاستگذاری فرهنگی شهر نیز یکی از حوزههای تعاملی به شمار میآید که بدون توجه به مؤلفههای دیگر و بازیگران این عرصه، نمیتوان به تحلیل سیاستگذاری فرهنگی پرداخت. تحلیل سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی به منظور دستیابی به تفکر و اندیشههای حاکم بر فرهنگ جوامع، مسائل فرهنگی و راهحلهای متفاوت است. همچنین قدرت مقایسه میان حوزههای سیاستی فرهنگ در شهرها را فراهم میکند و نیز میتواند ما را به درک صحیحی از اشتراکات موجود در رویکردهای برنامهریزی در شهرها برساند و تأثیرات جهانیشدن و تأثرات بر آن را شناخت و نیز با تدقیق بیشتر در اختلافات در برنامهریزی به اقتضائات بومی هر شهر در حوزههای فرهنگی و اجتماعی پی برد.

برنامهریزی فرهنگی امری پیچیده و چندلایه است که در تعامل با عوامل محیطی و خارجی با توجه به مدلهای علمی تدوین میشود، بنابراین مدلهایی که به عنوان الگوهای سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی معرفی میشوند، به صورت مستمر با یکدیگر پیوند داشته و در شناخت ابعاد مختلف فرهنگ و برنامهریزی برای آن مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله با تحلیل سیاست و برنامهی فرهنگی دو شهر خلاق فرهنگی ونکوور و کینگستون -که هر دو در سرزمین کانادا هستند- بر مبنای نگرش به فرهنگ و برنامهریزی فرهنگی در اسناد شهری، به بررسی وجوه اشتراک و اختلاف آنها پرداخته میشود. با توجه به آنکه در برخی از رویکردهای جهانی شدن به همگونسازی فرهنگها، توجه میشود، اما نظرات دیگری در خصوص عدم همگونسازی جهانی نیز بیان شده است. واتسن - 2014 - در دانشنامه بریتانیکا جهانیشدن فرهنگ را اینگونه تعریف میکند؛ جهانی شدن فرهنگی، پدیدهای است که به وسیلهی آن زندگی روزمره تحت تأثیر توزیع ابزارها و ایده های جهانی و بازتاب یکسانسازی مفاهیم فرهنگی در سراسر جهان قرار میگیرد. اگرچه جهانی شدن گرایش به سوی همگون شدن تجربیات انسانی در همه جای جهان است، اما به نظر میرسد در بیان این پدیده قدری اغراق وجود داشته باشد و آنچه در خصوص فرهنگ جهانی بیان میشود، فاصله زیادی با یک فرهنگ جهانی یکسان و یکپارچه دارد - واتسن، . - 2014 باتوجه به نظر واتسن در این مقاله میتوان به تفاوتهای نگرشی و رویکردی به فرهنگ و برنامهریزی فرهنگی دو شهر در یک کشور اشاره کرد که با استناد به مدل تحلیل محتوای برنامهریزی فرهنگی، قابل نتیجهگیری است.

-1 سیاستگذاری فرهنگی

امروزه توسعه فرهنگی به عنوان کلید دستیابی به توسعهی پایدار مطرح میشود. از این رو توجه به برنامهریزی فرهنگی بسیار ضروری بوده و تکامل و پیشرفت فرهنگی بدون سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی، امکان پذیر نیست.ٌ با استفاده از برنامه ریزی فرهنگی می توان درخصوص کلیه مسائلی که در کیفیت و نحوه زندگی مؤثر است، معطوف شد. با کمک برنامهریزی فرهنگی، نهادهای مرتبط مفاهیم دقیق از خواستهها و ارزشهای جامعه را درک کرده و به تبیین سیاستهای برنامهریزی در کل جامعه میپردازند. مشخص کردن اهداف و راهبردها در برنامهریزی فرهنگی موجب تقلیل محرومیت های اجتماعی، تجدید حیات شهری، ایجاد فرصت های شغلی، ایجاد جامعه ای امن و ترویج زندگی سالم میشود. - فردرو، - 185: 1385 اما سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی از دو جنبه حائز اهمیت است؛اولاً توجه به فرهنگ به عنوان یک مؤلفه جدی در امر برنامهریزی و از جنبه دیگر اهتمام به برنامه ریزی فرهنگ. این دو تعریف از برنامهریزی فرهنگی دارای تفاوتهایی عمیق و ظریفی هستند. در گزاره اول "برنامهریزی فرهنگی" به معنای مجموعهای از وظایف و رشتههای علمی از جغرافیای انسانی تا طراحی شهری، برنامهریزی اقتصادی، سیاستگذاری اجتماعی و سرانجام برنامهریزی استراتژیک است که به نحوهی بهکارگیری منابع فرهنگی به منظور توسعه یکپارچه توجه دارد. - صالحی امیری، - 86: 1387 و در گزاره دوم مفهوم "برنامهریزی فرهنگ" بیان کننده برنامهریزی برای حوزه فرهنگ است. در واقع در این مقاله سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی به معنای سیاستگذاری برای فرهنگ است و نه نگاه فرهنگی به سیاستگذاری عمومی.

بنابراین سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی عبارتست از؛ »تلاشی آگاهانه برای تغییر نگرشها، اعتقادات، آداب و رسوم، ارزشها و هنجارهای نسبتاً پایدار و بادوام جامعه، مطابق خواست و الگوی ذهنی برنامهریز.« - صالحی امیری، - 87: 1387 همچنین در تعریفی دیگر کیلبورن برنامهریزی را انتخاب از میان همه گزینه ها و تصمیم گیری فرآیند انتخاب یک گزینه از بین دیگر موارد تعریف کردهاست و عنوان میکند تصمیم گیری خوب باید دارای یک فرایند باشد. این یک فرایند شناسایی مشکلات و حل و فصل آنها، و یا شناسایی فرصت ها و بهره گیری از آنها است. این فرآیند از دو جزء ساخته شده است: - 1 قضاوت؛ فرآیند ارزیابی گزینهها و - 2 انتخاب ؛ یک فرآیند برای انتخاب یک گزینه خاص - کیلبورن، . - 6-11: 2006

-2 تحلیل سیاست و برنامهی فرهنگی

تحلیل سیاست در دو حوزه توصیفی و تجویزی انجام میپذیرد. تحلیل توصیفی سیاست، به بعدی از تحلیل سیاستی گفته میشود که هدف آن ایجاد، نقد و انتقال آندسته از ادعاهای دانشی است که در مورد علل و پیامدهای سیاستها هستند و تحلیل تجویزی سیاست به جنبهی دیگری از تحلیل سیاست گفته میشود که هدف آن ایجاد، نقد و انتقال ادعاهای دانش در زمینهی ارزش سیاستگذاریها برای نسلهای گذشته، حال و آینده است - دان، . - 1378 در این مجال به تحلیل توصیفی سیاست فرهنگی شهرها باتوجه به اسناد برنامهریزی فرهنگی شهری پرداخته1 به دلیل عدم وجود حصر عقلی میان دو مفهوم سیاستگذاری فرهنگی و برنامهریزی فرهنگی و وجود همپوشانی در این دو اصطلاح، میتوان با تسامح این دو مفهوم را در یک معنای واحد تعبیر نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید