بخشی از مقاله
چکیده
منظومه غنایی- حماسی خورشید و خرامان، از الماسخان کندولهای 1190 -1118 - یا - 1200، شاعر توانای کرمانشاهی، در ادب معاصرمحلّی است که آن را به زبان کردی گورانی سرودهاست. شیوه سرایش شاعر و سبک زبانی و بیانی وی در نرم زبانی و کاربرد واژگان ساده و در ترکیبسازی روندی جویباری دارد و از تصنع وتکلّف زبانی به دور استامّا، توصیفها و تصویرهای شاعرانه ازشخصیّتها، رویدادها، چشماندازها و... در این منظومه زنده و پویاست، چنان که شاعر با خلق توصیفها و تصویرهای شاعرانه، بدیع و هنری چونان کارگردان و فیلمنامهنویسی زبردست عمل کرده و قدرت آفرینندگی خود را به نمایش گذاشتهاست که تمام توصیفها و تصویرهای وی، قابلیت سینمایی دارند و مانند تصویرهای زنده و پویا در یک فیلم سینمایی خودنماییکرده و مخاطب را از زوایای گوناکون به کانون قدرت تصویرسازی شاعر و هنر شعری او دعوت میکنند.
این پژوهش توصیفها و تصویرهای شاعرانه خورشید و خرامان الماسخان را که قابلیت سینمایی دارند، از منظر تصاویر و فنون سینمایی با رویکردی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر مکاتب ادبیات تطبیقی و مطالعات بینارشتهای تحلیل تطبیقی کرده و نشان دادهاست که توصیفها و تصویرهای شاعرانه منظومه غنایی خورشید و خرامان با قابلیتهای سینمایی مانندشخصیّت: وشخصیّتپردازی، فلاشبک، فلاشفوروارد، حرکت تند، حرکت آرام، میزانسن، موسیقی متن، نمای دور و نزدیک و دورنما - پرسپکتیو - همخوانی دارد.
.1 مقدّمه
داستانها و منظومههای عاشقانه، بزمی و رزمی کوتاه و بلند ادبیات ایران، ظرفیتهای نمایشی، بنمایه-های جذّاب و درخورتوجّهی برای فیلمسازان و کارگردانان دارند که با شناسایی، یافتن، پرورش و یا ساختن ویژگیهایی برای آنها و چگونگی انتقال، به کارگیری و انطباق این بنمایهها در سینما میتواند راهبردی برای اقتباس از این گونه متون باشد. چون بسیاری از آثار ادبی، قابلیت آن را دارند که به صورت یک فیلم سینمایی، برگردانده یا بازنویسی شوند، عدمتوجّه سینماگران به آثار کهن ادبی سینمای ایران، توده تماشاگران را از این همه زیبایی محروم ساختهاست. لذا محققین با کاوش و بررسی این متون، موجب شناساندن و معرفی جنبههای مختلف این آثار، به فیلمسازان و عامه مردم، میشوند و زمینه را برای تبدیل این آثار به زبان هنری و تصویر فراهم میسازند. این بازگردانی و باز آفرینی، موجب میشود که این آثار کهن از پستوی پنهان، چهره بنمایانند و با چهرهای جدید دلبری کنند.
ساخت یک اثر هنری، »چه در سینما و چه در عالم شاعری نویسندگی مستلزم داشتن خلاقیّت و حافظهای قوی و ذهنی توانمند است. سینماگر و فیلمسازعناصر متعدّدی؛ مثل: قالب، بافت، رنگ، نورپردازی، صدا، وسایل صحنه، بازی بازیگران، دوربین و ...برای ساخت تصویر در اختیار دارد؛ امّا کار شاعر و نویسنده بسیار سختتر از یک فیلمساز است، چرا که فقط کلمه را در اختیار دارد و می-بایست با ترکیب واژهها و جملات، صدا تولید کند. نور پردازی کند. لباس و دکور را طراحی کند تا در نهایت تصویری خلق کند و به خواننده بنمایاند، این تصویر میبایست قابلیت سینمایی شدن را داشته باشد که خواننده آن را تجسم کرده و در مقابل خود ببیند. پس میتوان نتیجه گرفت که کار شاعر هنریتر و قدرت تصور آفرینی و توصیف پردازیش زیباتر است.
» در سینما پس از نوشته شدن فیلمنامه، کارگردان طبق سکانس و صحنهها، سناریو را تقطیع می-کند. تقطیع یکی از عوامل مهم در سینما میباشد که تدام ریتم و تمپو به آن بستگی دارد. یک فیلمنامه دقیق و منسجم بالطبع استعداد تبدیل به فیلمی زیبا را خواهد داشت
الماس-خان کندولهای کرمانشاهی سالها قبل از ساخته شدن دوربین و سینما، ناخودآگاه، بسیاری از ترفندها فنّون سینمایی را در آثارش به کار بردهاست و تصویرهای سینمایی زیبا، بدیع و هنریای را آفریده-است که امروزه قابلیت سینمایی شدن و تبدیل شدن به فیلم را دارند. شاعر در شعرش، رنگ، نور، صدا و... به خدمت میگیرد و تصویرهای پویا ومتحرّکی را خلق مینماید که از جنبههای نمایشی امکان هر گونه اقتباس و برداشت را برای نگارش فیلمنامه و نمایشنامه فراهم مینماید. بنابراین منظومه غنایی- حماسی خورشید و خرامان با داشتن تصویرهایجذّاب، توصیفهای هنری و بهویژه داستانی عامه پسند،قابلیّت تبدیل شدن به یک فیلم سینماییجذّاب و دیدنیِپرمخاطب را دارد.
الماسخان ابناحمد یا الماسخان کندولهای 1190-1118 - تا - 1200، از شاعران برجسته، توانا و نامدار کرمانشاهی در ادب معاصرمحلّی این دیار است. تحصیلاتش در زمینههای فقه، تاریخ فنّون ادب بوده که در شهرهای کرمانشاه، سنندج، شیراز و اصفهان آن را فراگرفته - بورهکهیی، - 28 :1367 و در دوران پادشاهی نادرشاه افشار 1160 -1148 - ه .ق - ، به عنوان فرمانده سپاه سنندج به خدمت نادر درآمدهاست. او در اواخر عمر بر اثر بدگویی بداندیشان به یکی از روستاهای اطراف کرمانشاه - کندوله - تبعید شده و بنابر روایتی بین سالهای 1190 - تا - 1200، در روستای کندوله فوت کردهاست و در قبرستان همان روستا دفن شدهاست
1.1 بیان مسأله
منظومه غنایی- حماسی خورشید و خرامان داستان عشق خورشید، شاهزاده خاورزمین به خرامان شاهزاده چینی از آثار الماسخان کندولهای کرمانشاهی است که سرشار از تصویرسازیها و توصیف-های دل انگیز زیبا، شاعرانه و هنری است. تصویرها و توصیفهای زبانی و شاعرانه در شعر با تصاویر وفنّون سینمایی متفاوت است؛ چنان که منظور از تصویرها وفنّون سینمایی در اشعار الماسخان تصویرها وفنّونی است که شاعر در آن مانند یک فیلمساز عمل کرده و با جمله سازیهایِدقیقِ شعری بهتوصیفِ رویدادها،شخصیّتها، چشم اندازها و ... در داستانش پرداخته است.
شاعر چنان ماهرانه این کار - تصویرسازی و توصیف پردازی - را انجام داده و با ظرافت جزئیات را ثبت کردهاست که جز لنز دوربین چیز دیگری قادر به ضبط آن نیستخواندن. یک کتاب به زبانی محلّی و بومی برای غیر فارسی زبان بسیار سخت و وقتگیر است امّا تبدیل این منظومه عاشقانه به فیلم سینمایی و بررسی چگونگی انتقال واژهها و تبدیل آنها به تصاویر سینمایی، توسط سینماگران، موجب درک و فهم آسان آن برای همگان میشود.