بخشی از مقاله

چکیده

حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد،به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود .از طرفی،بی توجهی به هویت شهرها،نادیده انگاری تعلقات خاطر شهروندان در برنامه ریزی ها و طراحی های عصر حاضر باعث از بین رفتن حس مکان در شهرها شده است.شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر کشور دارای بافت های متنوع قدیمیBتاریخی می باشد.محله سراب در این شهر به دلیل قرارگیری اولین ارگ مشهد در این محله و موقعیت آن نسبت به حرم مطهر امام رضا - ع - ،از جمله بافت های تاریخی و دارای هویت شهر مشهد است.

لذا هدف کلان این نوشتار،شناسایی و تعیین عناصر و ترکیبات موثر بر شکل گیری حس مکان محله سراب و ارائه راهبردهایی در حفظ آن بوده است.در این راستا دو محله قدیمی سراب و نوساز آزادشهر در روش تحلیلی- مقایسه ای ارزیابی می گردند.هشت شاخص خاطره انگیزی،به یاد ماندنی بودن،علاقه مندی به بازگشت به مکان،تداوم حضور در مکان،تمایز مکانی،جهت یابی،تصویر ذهنی مطلوب و احساس امنیت در سنجش دو محله و مقایسه تطبیقی آنها مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج مقاله بیانگر آن است که هر یک از شاخص های مورد نظر متناسب با ویژگی های محیطی-اجتماعی و کالبدی هر یک از محلات وزن متفاوتی را به خود اختصاص می دهد.نهایتا در تحلیل نهایی متناسب با ارزش هر معیار جهت حفظ و ارتقاء حس تعلق محدوده مورد نظر،راهبردهایی ارائه شده است.

-1 مقدمه

محیط علاوه بر عناصر کالبدی شامل پیام ها، معانی و رمزهایی است که مردم بر اساس نقش ها، توقعات، انگیزه ها و دیگر عوامل آن را رمزگشایی و درک می کنند و در مورد آن به قضاوت می پردازند. این حس کلی، که پس از ادراک و قضاوت نسبت به محیط خاص در فرد به وجود می آید، حس مکان نامیده می شود. حس مکان عامل مهمی در هماهنگی فرد و محیط بوده و باعث بهره برداری بهتر از محیط، رضایت استفاده کنندگان و در نهایت احساس تعلق آن ها با محیط و تداوم حضور در آن می شود.

در چند دهه اخیر با تغییرات شگرف در ساختار محلات و پیدایش کلان شهرهای مدرن، هویت مکانی عمدتا با بروز بحران جدی مواجه شده و محتوای دینیB قومیB زبانی خود را از دست داده است. هنگامی که فضای عمومی و وجود آن از حافظه جامعه پاک می شود، دیگر مکانی برای تعامل چهره به چهره مخاطب به صورت آنی و زودگذر وجود نخواهد داشت و برخورد شهرنشینان با یکدیگر، تنها در مکان هایی میسر خواهد شد که فاقد کارکرد جامعه ای یک فضای عمومی است.

محله سراب به دلیل قرارگیری اولین ارگ مشهد در غرب این محله از جمله بافت های تاریخی شهر مشهد است. اما با گسترش شهر مشهد و پیدایش مظاهر زندگی مدرن در نواحی جدید، بافت قدیم شهر بخشی از جذابیت های سکونتی خود را از دست داده و به تدریج نقش آن در سیمای شهر کمرنگ تر شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با در نظر گرفتن ادراکات و تصورات ذهنی مردم از فضاهای شهری و مقایسه و تحلیل آن در دو بافت قدیم و جدید مذکور و توجه هرچه بیشتر به معناشناسی محیطی در مباحث طراحی شهری که با توسعه روزافزون شهرها از بین می رود، بپردازیم تا بار دیگر به معناداری و هویت بخشی این فضاها کمک کنیم.

-2 طرح مسئله

مفهوم حس مکان در زندگی روزمره مفهومی اساسی است و عناصری که از آن حس مکان شکل می گیرد، بر حسب تجارب ما از مکان ها است. حس مکان علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث بادآوری تجارب گذشته برای افراد می شود. مسئله قابل طرح در این مقاله تفاوت درک حس مکان در محلات و معیارها و ویژگی های این تفاوت در حس مکان است.

اگر مکان ها را صرفا بر حسب درکی که از آن ها می شود در نظر بگیریم، تنوعی قابل توجه را نشان می دهند که در آن عناصر مشترک سریعا آشکار نمی شوند. علاوه بر آن، تجربه ما از مکان ها مستقیم کامل و اغلب ناخودآگاه است. با وجود اینکه مکان ها از اجزایی تشکیل شده اند اما به صورت ترکیب کاملی تجربه می شوند. با این وجود می توان با کمی تامل، عناصر تشکیل دهنده را تشخیص داد؛ عناصری که به هم مرتبط هستند و یک ماده اساسی را تشکیل می دهند که از آن هویت مکان ها شکل می گیرند و بر حسب تجارب ما از مکان ها ساخته می شوند - رلف، - 61 :2008 درواقع فقدان و یا ضعف ترکیبات و عناصر معنی بخش در فضای شهری باعث بروز مسائلی از جمله از دست رفتن حس مکان می گردد و هدف این تحقیق در آن است که به طور کلی چه ترکیبات و عناصری در شکل گیری حس مکان در محلات سراب و آزادشهر مشهد موثر می باشند؟
همچنین تجربه روزانه نشانگر این است که کنش های متفاوت نیازمند محیط های متفاوتی هستند تا به گونه ای اقناع کننده در آن واقع شوند. به این اعتبار شهرها و خانه ها از توده مکان هایی مشخص تشکیل یافته اند که هرکدام به گونه ای ادراک می شوند که علل مختلفی دارد. باید دانست چه تفاوتی در شیوه ادراک در مکان ها وجود دارد و چه عواملی باعث می شوند که خاطره ای خاص از یک مکان در ذهن نقش ببندد. به ویژه در محلات شهر مشهد و به خصوص در بافت قدیم و جدید آن چه عواملی باعث تفاوت حس مکان در آن ها شده است.

محله سراب زمانی واجد مفاهیم سرزنده و پویا بوده اما برخی مصوبات و تصمیم گیری ها، هویت این محله را تغییر داد و چهره این محله مغشوش، شلوغ و فاقد ویژگی های مثبت هویتی شد. از اینرو در این پژوهش سعی شده با شناسایی و تبیین این عناصر و ترکیبات در محله مذکور و مقایسه آن با محله نوساز آزادشهر و نیز ارائه راهبردها، گامی در جهت حفظ و ارتقای هویت و حس مکان محدوده برداریم . در زمینه حس مکان تاکنون کارهای ارزنده ای در قالب های مختلف صورت گرفته است. در جدول زیر تنها به چند نمونه از آن ها اشاره می شود. - جدول شماره - 1

سایت آنالیز، مصاحبه، تحلیل محتوا

یافته ها هویت یک مکان صرفا چیزی است که باعث تمایز یا فردیت آن از سایر مکان ها می شود و به عنوان مبنای شناخت مکان بکار می رود، بدان معنا که هر مکان، نشان منحصر به فردی دارد و قابل شناسایی است. زندگی در شهرهای امروزی و نواحی مسکونی عاری از روح زندگی است و نیاز به انگیزش دارد و تجربه نمودن دیگر مردم فرصتی برای این انگیزش است. مکان در پیوند با سرشت انسان و موجودیت اوست. مطالعه پدیده مکان و حس مکان بدون در نظر گرفتن مفهوم بی مکانی غیر قابل فهم است. برای شناسایی مکان ها باید به مقیاس آن ها توجه کرد. وقتی برای فضا ارزش قائل شویم به مکان تبدیل می شود. روح مکان حتی با گذشت زمان و ایجاد تغییر و تحول در کالبد شهر همواره ثابت است. برای هر مکان حس و حال ویژه قائل است و هیچ مکانی با مکان دیگر همانند نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید