بخشی از مقاله

چکیده:

انسان و ایمان نام کتابی از استاد مرتضی مطهری است که مقدمهای بر جهانبینی اسلامی است. در این مقاله تلاش شدهاست تا با بیانی مرسل و خارج ازتکلّف در ضمنِ بهرهگیری از اندیشههای این دانشمند بزرگ و منبع قرار دادن بیانات و آثار ارزشمند دیگر ایشان، به تحلیل موضوعی و مفهومی کتاب مذکور بپردازیممتاسّ.فانه در حال حاضر باید صادقانه و بدون تعصّب اذعان نمود که در خصوص ترویج اندیشههای والای شهید مطهری، هرچند گامهای بسیاری برداشته شدهاست؛ اما به یقین راهی طولانی در پیش روست. هدف از این پژوهش نیز، گام برداشتن در مسیر بازشناسی و واکاوی آثار شهید مطهری میباشد.

نگارنده بر آن بوده است تا با بررسی خط به خط کتاب و استفاده از آیات و روایات مرتبط، مفاهیم نهفته در این کتاب را قابل لمس و دریافت برای اقشار متنوع نماید. ابتدای این مقاله - و همچنین ابتدای کتاب - به مقایسهای بین انسان و حیوان پرداخته شدهاست و برتری انسان نسبت به حیوان را در دو چیز می خواند: علم و ایمان و این دو رامکمّل هم میداند. در ادامه از ایمانهای مذهبی میگوید و مزایای آن نسبت به دیگر ایمانها مثل ایمان به پول و قدرت و.. بیان میکند و ضرورت داشتن یک ایدئولوژی معیّن و انواع ایدئولوژیها را ذکر میکند و با هم مقایسه میکند و مکتب اسلام را به عنوان مکتبی همهجانبه و جامع تشریح میکند و در پایان منابع تفکّر در اسلام را نام میبرد

مقدمه:

در جمع چراغهای فروزانی که در جادهی اندیشه و خردورزی درخشیدند و وجود پربرکتشان ماه مجلس تمام حقیقتطلبان عالم گشت،متفکّر شهید استاد مرتضی مطهری جایگاهی ویژه و والا دارد. شهید مطهری ستارهی درخشنده و فروزانی بود که با الطاف ویژهی الهی و به برکت دانش فراوان خویش، مسیر علماندوزی را در جامعهی اسلامی نمایان کرد. بی تردید شناخت هوشمندانهی آن فیلسوف متعهد نسبت به سوالهای اساسی جامعه درباره اسلام، و در پی آن روشنگریهای جامع او بود که انقلاب را از قرارگرفتن در معرض بحرانهای بزرگ ایدئولوژیکی مصون و محفوظ داشت و هرگونه گرایش به انحرافات خطرناک را در مسیر شکوفایی انقلاب منتفی نمود. وی نزدیک به پنجاه سال از عمر خود را برای برپایی حکومت و عدل اسلامی در این سرزمین سپری کرد و تنها هشتاد روز پس از پیروزی انقلاب فرصت داشت تا شاهد این پیروزی باشد.

حضرت امام خمینی - قدّس سرّه - در تجلیلی بیمانند و کمسابقه پس از شهادت وی با معرفی تلویحی ایشان به عنوان ایدئولوگ انقلاب، آثار قلم و زبان او را"بی استثنا"، آموزنده و روان بخش دانسته و از دانشجویان و طبقهی روشنفکران متعهّد خواستند تا نگذارند کتابهای آن استاد عزیز با دسیسه های غیر اسلامی به فراموشی سپرده شود. اندیشههای مطهری هنوز هم مورد نیاز جامعهی ما و جوامع بشری است. هنوز بعد از سالها، روح مطهر و اندیشههای ناب او همچون خون در رگهای مردم مسلمان و جوانان متفکّر ما جاری است. وقتی شجاعانه قلم بر دست میگرفت و رها از دغدغههای مادّی فقط به معنویات میپرداخت باعث میشد که تالیفاتش جاودانه باقی بماندمتاسّ.فانه در حال حاضر باید صادقانه و بدون تعصّب اذعان نمود که در خصوص ترویج اندیشههای والای شهید مطهری، هرچند گامهای بسیاری برداشته شدهاست اما به یقین راهی طولانی در پیش روست.

امروز، روزی است که باید دوباره اندیشههای مطهری را احیاء نمود و کتابهای او بار دیگر به عنوان آثاری کمنظیر در عرصه تبیین مبانی اندیشه اسلامی در فهرست ضرورتهای آموزشی نسل آینده انقلاب قرار گیرد. به راستی اگر امروز در جستجوی یافتن مبناهایی استوار برای واکاوی افکار، اعمال و اخلاقیات جامعه هستیم، اگر دستیابی به استقلال شخصیّت برای جوانان را مشکل اساسی می دانیم، اگر رشد و تعالی همهجانبهی آحاد مردم را در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی و... را خواستاریم،

و اگر در اندیشه حفظ و استمرار انقلاب برای همیشه تاریخ هستیم باید بر روی مسائل اساسی فکری و شناختی سرمایهگذاری کنیم و برای چنین کاری هنوز هم افکار و آثار شهید مطهری، بهترین گزینه است. بنابراین لازم است نسبت به تبیین ضرورتهای مطالعه آثار به جای مانده از آن استاد شهید اهتمامی ویژه صورت پذیرد. بر همین اساس این مقاله در راستای دغدغههای مذکور به تبیین و تحلیل یکی از آثار گرانبهای آن استاد شهید تحت عنوان » انسان و ایمان« میپردازد. نگارنده امیدوار است که توانستهباشد با واکاوی درست و اصولی قدمی در راستای بازشناسی آثار آن بزرگوار بردارد.

- 1 انسان و حیوان:

با توجه به وجوه مشترک و متمایز انسان و حیوان، استاد مطهری در ابتدای بحث به طرح این پرسش میپردازد که چه رابطهای میان زندگی مادی و زندگی فرهنگی انسان وجود دارد؟ کدام یک اصل است؟ کدام یک زیربناست؟ از نظر ایشان انسان، خود نوعی حیوان است. از این رو با دیگر جانداران مشترکات بسیار دارد، اما یک سلسلهها با همجنسان خود دارد که او را بیرقیب و از جانداران دیگر متمایز ساختهاست. ملاک انسانیت و تفاوت عمده انسان با دیگر حیوانها که منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده، در دو ناحیه است: اول بینشها و آگاهیهای وسیع و گسترده و دوم گرایش و خواستهایی در سطح بالا و متعالی.

بررسی شعاع آگاهیها و سطح خواستههای حیوان و انسان میتواند ما را در درک این مفهوم یاری دهد. آگاهیهای حیوان چند ویژگی مهم دارد: - 1 آگاهی حیوان از جهان تنها به وسیله حواس ظاهری است از این رو سطحی و مربوط به امور مادی و محسوس است. - 2 فردی و جزئی است. - 3 منطقه ای و محدود به محیط زیست حیوان است. - 4 وابسته به زمان حال است. به تعبیر شهید مطهری، این چهار زندان، یعنی محدودیتهایی که در بُعد ادراکی حیوان وجود دارد، در بعد تمایلات و گرایشهایش نیزدیده می شود. برخلاف حیوان، قلمرو انسان چه در ناحیه آگاهیها و بینشها و شناختها و چه در ناحیه خواستها و مطلوبها بسیار ژرف و متعالی می باشد. جنبه انسانی تمدن بشری که روح تمدن نیز بهحساب میآید،حاصل همین احساسها و خواستههای بشری است. اینک باید دید برگ برنده و ملاک امتیاز انسان در مقابل سایر مخلوقات چیست؟

» لقد کرمنا بنیآدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا« یعنی - ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را به مرکب بر و بحر سوار کردیم - و جهان جسم و جان را مسخر انسان ساختیم – و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری ازمخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم - . لغتشناسان برای کرامت معانی پرشماری بیان کردهاند. صاحب التحقیق درباره معنای کرامت اینگونه مینویسد:

کرامت عبارت است از عزت و برتری در ذات چیزی بدون در نظر گرفتن برتری آن نسبت به چیزی که فروتر است. کرامت در مقابل پستی و خواری قرار می گیرد، همان گونه که عزت در مقابل ذلت و بزرگی در مقابل خردی، و اما شرافت بیشترین مورد استعمال آن در برتری ها و امتیازهای مادی است - مصطفوی،1368، ج10،ص - 46 همچنین صاحب مفردات فی غریب القرآن در بیان معنای کرامت می نویسد:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید