بخشی از مقاله
گزيدهاي از پاسخهاي استاد مطهري در رابطه با مسأله حجاب
چكيده:
موضوعاتي كه در اين مقاله آمده است عبارتند از: وجود حجاب قبل از اسلام در جهان ،علت فلسفه پيدا شدن حجاب ،نقد و بررسي علتها از ديدگاه اسلام، معناي لغوي حجاب، پوشش زن در اسلام، بالابردن ارزش زن، نتايج سيستم روابط آزاد بين زن و مرد، سيماي حقيقي مسئله حجاب، تدابير اسلام براي تعديل غريزه جنسي، ايرادهاي وارده بر حجاب مانند سلب حق آزادي و توهين به او، ركود و تعطيلي فعاليتها و استعدادهاي زنان، اشتياق و التهاب زن و مرد به يكديگر در اثر وجود
حجاب، آيه و سوره مربوط به حجاب اسلامي، نظر اسلام پيرامون شركت زن در مجامع، نظر اسلام درباه حبس و اختلاط، دلايل وجوب پوشش وجه و كفين ( ادله مخالف و ادله موافق )، نظر فقهاي اسلام درباره پوشش وجه و كفين، قسمتهاي ضروري در حد پوشش زن در فقه اسلام، بررسي
ديدگاههاي موجود در مسأله وجوب پوشش زن و حرمت نظر بر زن ،معناي تلذذ و ريبه و حلال يا حرام بودن آن، بررسي نظر فقها درباره نگاه به زنها تا انتخاب يكي از آنها ،فلسفه حكم سرزده داخل خانه هاي مورد سكونت ديگران نشدن و آيا اين دستور اختصاص به خانه هائي كه زن در آنها زندگي ميكند دارد يا نه ؟ بررسي مطالب آيات 59-60 سوره احزاب، اميد اينكه مورد استفاده قرار بگيرد.
مقدمه:
پوشش و حجاب مقوله اي است كه از ديرباز در اسلام و جهان و جود داشته است. در دين يهود زنان هنگام بيرون آمدن از خانه سر خود را ميپوشاندند. در دين مسيحيت نيز پوشش را نزديك شدن به دين و خدا ميدانستند چنانچه راهبه ها و كشيشها از پوشش مناسبي برخوردار بودند، همينطور تابلوهاي نقاشي مسيح(ع) كه از قديم كشيده شده است بيانگر توجه به پوشش در اين دين است. در ايران قبل اسلام كه دين زرتشت وجود داشته است به پوشش اهميت شاياني داشته اند. چنانچه در داستان زير ميخوانيم خشايار شاه، از همسر خود ميخواهد كه در روز جشن ازدواج بدون پوشش ظاهر شود اما اين بانو پوشش خود را به همسري خشايار شاه ترجيح ميدهد و از كاخ بيرون رانده ميشود. در فرهنگهاي مختلف پوشش به چشم ميخورد منتهي تفاوت در كيفيت و حدود آنهاست. اما برهنگي كشورهاي اروپايي بازگشتي به فرهنگهاي جاهليت قديم است چرا كه هر كشوري كه به دين هاي مذكور گرايش پيدا كرده است از برهنگي اش كاسته شده است. در كتاب مسئله حجاب استادمطهري اين مرد علم و ايمان به سئوالاتي كه مطرح شده پاسخهاي مفيد ولازم ارائه شده است، باشد كه مورد توجه قشر جوان ما واقع شود و استفاده لازم از آن برده شود.
سئوال: آيا قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است؟
قدر مسلم اين است كه قبل از اسلام در ميان بعضي ملل حجاب وجود داشته است. درايران و درميان قوم يهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و آنچه در قانون اسلام آمده، سختتر بوده است اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسيله اسلام در عرب پيدا شده است. حجابي كه در قديم يهود در ايران باستان وجود داشته است از حجاب اسلامي بسي مشكلتر بوده است.
در جلد اول تارخ تمدن صفحه 552 راجع به ايرانيان قديم ميگويد « ... زنان طبقات بالاي اجتماع جرأت آن را نداشتهاند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند در نقشهائي كه از ايران باستان بر جاي مانده هيچ صورت زن ديده نميشود و نامي از ايشان به نظر نميرسد .. »
ويل دورانت در صفحه 30 ج 12 تاريخ تمدن راجع به قوم يهود و قانون تلمود مينويسد:
«اگر زني به نقض قانون يهود پرداخت چنانچه مثلاً چيزي بر سر داشت به ميان مردم ميرفت و يا در شارع عام نخ ميرشت يا با هر سخني از مردان درد دل ميكرد و يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم ميكرد همسايگانش ميتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه آن را طلاق دهد.
در هند نيز حجاب سختي حكم فرما بوده است. اگر تمايل به رياضت و ترك لذت را يكي از علل پديد آمدن حجاب بدانيم بايد قبول كنيم كه هند از قديميترين ايام حجاب را پذيرفته است زيرا هند از مراكز قديم رياضت بوده است.
به هر حال آنچه مسلم است اين است كه قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتكر آن نيست.
(صفحه 5-6-12-13)
سئوال: علت و فلسفه حجاب چيست ؟
مخالفان حجاب سعي كرده اند جريانات ظالمانهاي را به عنوان علت پيدا شدن حجاب ذكر كنند و در اين جهت ميان حجاب اسلامي و غير اسلامي فرق نميگذارند، چنين وانمود ميكنند كه حجاب اسلامي نيز از همين جريانات ظالمانه سرچشمه ميگيرد در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است و غالباً اين علتها براي ظالمانه و يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است. نظرياتي كه بعضي فلسفي و بعضي اجتماعي و بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي است و بعضي رواني است كه ذيلاً ذكر ميشود:
1- ميل به رياضت و رهبانيت ( ريشه فلسفي )
2- عدم امنيت و عدالت اجتماعي ( ريشه اقتصادي )
3- پدر شاهي و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروي وي در جهت منافع اقتصادي مرد ( ريشه اقتصادي )
4- حسادت و خودخواهي مرد ( ريشه اخلاقي )
5- احساس زن به اينكه در خلقت چيزي از مرد كم دارد. بعلاوه مقررات خشني كه در زمينه پليدي او و ترك معاشرت با او در ايام عادت وضع شده است (ريشه رواني )
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيري در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از نقاط جهان نداشته است و بي جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كرده اند و يا فرضاً در پديد آمدن بعضي از سيستمهاي غير اسلامي تأثير داشته است. در حجاب اسلامي تأثير نداشته است يعني حكمت و فلسفه اي كه در اسلام سبب تسريع حجاب شده است نبوده است.
(صفحه 18 و 17)
سئوال: علتهاي پيدا شدن حجاب را از ديدگاه اسلام نقد و بررسي كنيد؟
1 ) اسلام كه پوشش را تعيين كرد نه در هيچ جا به چنين علتي استناد جسته است و نه چنين فلسفهاي با روح اسلام و با ساير دستورهاي آن قابل تطبيق است. اصولاً اسلام با ذكر رياضت و رهبانيت سخت مبارزه كرده است و اين مطلب را مستشرقين اروپايي هم قبول دارند.
پيامبر اكرم (ص) هنگامي كه به عثمان بن مظعون ( يكي از اكابر صحابه ايشان ) كه به تقليد از راهبان و به اصطلاح تارك دنيا شده و ترك زن و زندگي كرده بود عرض كرد اي عثمان خدا مرا به رهبانيت دستور نفرموده است دين من روشني منطبق بر واقعيت و در عين حال ساده و آسان است. لم يُرسِلني ال... تعالي بالرهبانيه ولكن بعثني بالحنيفيه السهله السمحه: يعني خداوند مرا براي رهبانيت و رياضت نفرستاده است. مرا براي شريعتي فطري و آسان و با گذشت فرس
تاده است. (كافي ج5 ص494 )
2) ما وجود ناامني ها و بيعدالتيهاي زمان گذشته و تأثير آن را در مخفي كردن زن منكر نيستيم. مسلماً حجابهاي افراطي و عقايد افراطي درباره پوشيدن زن معلول جريان هاي ناامني تاريخي است ولي بايد ببينيم آيا فلسفه پوشش زن در اسلام همين امر بوده است ؟
اولاً: اين سخن درست نيست كه عصر ما امنيت كامل از نظر زن بر قرار است آمارهاي وحشت آور جرم عليه زنان بيانگر اين موضوع است. ثانياً: فرض كنيم امنيت ناموسي كامل در جهان برق
رار شدن باشد. آيا نظر اسلام به عدم امنيت بوده تا گفته شود اكنون كه امنيت كامل برقرار شدن دليلي براي پوشش نيست؟ ( صفحه 32 )
مسلماً علت دستور پوشش در اسلام عدم امنيت نبوده است. لااقل علت اساسي عدم امنيت نبوده است زيرا امر نه در آثار اسلامي بعنوان علت پوشش معرفي شده است و نه چنين چيزي با تاريخ تطبيق ميكند. در عين حال نميخواهيم بگوئيم كه مساله امنيت زن از گزند تجاوز مرد به هيچ وجه مورد توجه نبوده است. ( صفحه 33 )
3 ) اسلام هرگز نخواسته است مرد از زن بهرهكشي اقتصادي كند، بلكه سخت با آن مبارزه كرده است. اسلام با قاطعيت تامي كه به هيج وجه قابل مناقشه نيست، اعلام كرده است كه مرد هيچگونه حق استفاده اقتصادي از زن را ندارد. اين مسأله كه زن استقلال اقتصادي دارد از مسلمات قطعي اسلام است.
كار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن ميتواند هر نوع كاري همينقدر كه فاسد كننده خانواده و مزاحم حقوق ازدواج نباشد، براي خود انتخاب كند و درآمدش هم مختصراً متعلق به خود اوست. اگر اسلام در حجاب نظر به استثمار اقتصادي زن داشت بيگاري زن را براي مرد تجويز نميكرد ،معقول نيست كه از يك طرف براي زن استقلال اقتصادي قائل شود و از طرف ديگر حجاب را براي استقلال و استثمار زن وضع كند پس اسلام چنين منظوري نداشته است. (صفحه 41)
4 ) غيرت يك شرافت انساني و يك حساسيت انساني است نسبت به پاكي و طهارت جامعه و غيرت غير از حسادت است، حسادت يك امر شخصي و فردي ناشي از يك سلسله عقيده هاي روحي است كه قانون خلقت براي تحكيم اساس زندگي خانوادگي كه يك زندگي طبيعي است، نه قراردادي، ايجاد كرده است. و بدون شك اسلام همان فلسفه اي كه در حس غيرت هست يعني حفاظت و پاكي نسل و عدم اختلاط انساب را منظور نظر دارد ولي علت حجاب اسلامي منحصر به اين نيست. (ص 47)
5 ) از نظر اسلام زن حائض حكم يك انسان به اصطلاح ( محدث ) را يعني انسان فاقد وضو و غسل را دارد كه در آنحال از نماز و روزه محروم است. هر موجب ( حدث) نوعي پليدي است كه با (طهارت) يعني وضو يا غسل مرتفع ميگردد. بدين معني حيض را نيز ميتوانيم مانند جنابت – خواب – بول و غيره پليدي بدانيم ولي اين نوع پليدي اولاً اختصاص به زن ندارد و ثانياً با غسل يا وضو مرتفع ميگردد.
اسلام نه حيض را موجب پستي و حقارت زن ميداند و نه پوشيدگي را به خاطر پستي و حقارت زن عنوان كرده است. ( صفحه 50-49 )
معناي لغوي حجاب چيست ؟
پاسخ: هم به معني پوشيدن و هم به معني پرده و حجاب. شايد بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوششي حجاب نيست آن پوشش حجاب ناميده ميشود كه از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد. ( صفحه 63 )
پوشش زن در اسلام چيست؟
پاسخ: اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به خود نمايي نپردازد. در آيات قرآن لغت حجاب به كار نرفته است.
آيه اي كه در آن آيه كلمه حجاب بكار رفته است، چه ميباشد؟
پاسخ: آيه 54 از احزاب (واِذآسَئَلْتُمُوهُنَّ متاعاً فَاسْئَلُوهُنَّ مِنْ وراءِ حجاب) يعني: اگر از آنها متاع و كالاي مورد نيازي مطالبه ميكنيد از پشت پرده از آنها بخواهيد ( البته مقصود اين آيه زنان پيامبر است. ) (صفحه64)
سئوال: علت اينكه در اسلام دستور پوشش به زنان اختصاص يافته است، چيست؟
پاسخ اينست كه ميل به خودنمايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي ؛ ميل به خود آرائي در زن از اين نوع حس شكار چيگري او ناشي ميشود و لهذا انحراف تبرج و برهنگي از انحرافهاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است. (صفحه 73)
سئوال: بالابردن ارزش زن چه هنگام ميسر ميشود؟
وقتي كه زن مقام و موقع خود را در برابر مرد يافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همانطور كه متوسل به زيور و خودآرائي و تجمل شد كه از آن راه قلب مرد را تصاحب كند، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نيز شد، دانست كه نبايد خود را رايگان كند بلكه بايست آتش
عشق و طلب او را تيزتر كند و در نتيجه مقام و موقع خود را بالا برد. بطور كلي رابطهائي است ميان دست نارسي و فراق از يكطرف و عشق و سوز و گرانبهايي از طرف ديگر. قطعاً درك زن اين حقيقت را در تمايل او به پوشش بدن خود و مخفي كردن خود به صورت يك راز تأثير فراوان داشته است. (صفحه 53-52)
سئوال: سيستم روابط آزاد بين زن و مرد موجب چه ميشود؟
پاسخ: اولاً موجب ميشود كه پسران تا آنجا كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سرباز زنند و فقط هنگاميكه نيروهاي جواني و شور و نشاط آنها رو به ضعف مينهد، اقدام به ازدواج كنند و در اين موقع زن را فقط براي فرزندزادن و احياناً براي خدمتكاري و كلفتي بخواهد و ثانياً پيوند ازدواجهاي موجود را سست ميكند و سبب ميگردد به جاي اينكه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند و برعكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادي و محدوديت ميبيند و چنانكه اصطلاح شده است يكديگر را زندانبان بنامند. (صفحه 75- پاراگراف سوم)
سئوال: سيماي حقيقي مسأله حجاب چيست؟
پاسخ: فلسفه پوشش اسلامي به نظر استاد مطهري چند چيز است، بعضي از آنها جنبه رواني دارد و بعضي جنبه خانه و خانوادگي و بعضي ديگر جنبه اجتماعي و بعضي مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگيري از ابتذال او.
حجاب در اسلام از يك مسأله كليتر ريشه ميگيرد و آن اينست كه اسلام ميخواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج قانوني اختصاصي يابد و اجتماع منحصراً براي كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذت جوئيهاي جنسي به هم ميآميزد. اسلام ميخواهد اين دو محيط را كاملاً از هم تفكيك كند. (صفحه 68)
سئوال: تدابيـر اسلام براي تعديل غريزه جنسي با تـوجه به آيـة «قـل للمؤمنين يغضـوا من
ابصــارهم و يحفظـوا فروجهم... قل للمـؤمنـات يغضضن من ابصـارهنَّ و يحفظـنَ فـروجهنَّ ...» چيست؟
پاسخ: خلاصه اين دستور اينست كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند و چشم چراني كنند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اينست كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگري و دلربائي نپردازند و كاري نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند. (صفحه 72 – پاراگراف اول)
سئوال: يكي از ايرادهائي كه بر حجاب گرفتهاند اينست كه موجب سلب حق آزادي كه يك حق طبيعي بشري است ميگردد و نوعي توهين به حيثيت انساني زن به شمار ميرود پاسخ استاد مطهري چيست؟
پاسخ: در اسلام محبوس ساختن و اسيركردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام يك وظيفهاي است كه بر عهده زن نهاده شده كه در معاشرت با مرد بايد كيفيت خاصي را در لباس پوشيدن مراعات كند. اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزي است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد. اگر رعايت پارهاي مصالح اجتماعي زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصي را اتخاذ كنند و طوري راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقي را از بين نبرند چنين مطلبي را (زنداني كردن) يا (بردگي) نميتوان ناميد و آنرا منافي حيثيت انساني و اصل (آزادي) فرد نميتوان دانست. پوشيده بودن زن در همان حدودي كه اسلام تعيين كرده است موجب كرامت و احترام بيشتر او است زيرا او را از تعرض افراد فاقد اخلاق مصون ميدارد. (صفحه 85 پاراگراف اول و دوم)
سئوال: آيا حجاب سبب ركود و تعطيل فعاليتهائي است كه خلقت در استعداد زن قرار داده است؟
پاسخ: حجاب اسلامي موجب هدررفتن نيروي زن و ضايع ساختن استعدادهاي فطري او نيست. حجاب اسلام نميگويد كه بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوي بروز استعدادهاي او را گرفت، مبناي حجاب در اسلام چنانچه كه گفتيم اينست كه التذاذات جنسي بايد به محيط خانوادگي و
به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع خالص براي فعاليت باشد به همين جهت به زن اجازه نميدهد كه وقتي از خانه بيرون ميرود موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نميدهد كه چشم چراني كند، چنين حجابي نه تنها نيروي كار زن را فلج نميكند، موجب
تقويت نيروي كار اجتماع نيز ميباشد. اسلام نميخواهد كه زن به صورت موجود مُهملي درآيد كه كارش فقط استهلاك ثروت و فاسدكردن اخلاق اجتماع – خراب كردن بنيان خانواده باشد. اسلام با فعاليت واقعي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي زن هرگز مخالف نيست. متون اسلام و تاريخ اسلا
سئوال: آيا ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياقها و التهابها ميافزايد؟ (طبق اصل الانسان حريص علي ما منع منه)
پاسخ: درست است كه ناكامي، بالخصوص ناكامي جنسي، عوارض وخيمي دارد و مبارزه با غرائز در حدودي كه مورد نياز طبيعت است غلط است ولي برداشتن قيود اجتماعي مشكل را حل نميكند بلكه در مورد آن ميافزايد.
در مورد غريزه جنسي و برخي غرائز ديگر، برداشتن قيود، عشق به مفهوم واقعي را ميميراند ولي طبيعت را بي بند و بار ميكند، در اين مورد هر چه عرصه بيشتر گردد ميل و هوس به تنوع افزا
يش مييابد. آزادي در مسائل جنسي سبب شعله ورشدن شهوات به صورت حرص و آز ميگردد. (صفحه 97- پاراگراف چهارم/ صفحه 98- پاراگراف اول)
اما اينكه ميگويند: الانسان حريص علي ما منع منه: انسان به چيزي حرص ميورزد كه هم
از آن ممنوع شود و هم به سوي آن تحريك شود به اصطلاح تمناي چيزي را در وجود شخصي بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند اما اگر امري اصلاً عرضه نشود يا كمتر عرضه شود حرص نسبت به آن كمتر خواهد بود. (صفحه 105- پاراگراف دوم)
سئوال: سورة مربوط به حجاب اسلامي چيست؟ سوره نور آيه 31
سئوال: با توجه به آيه 31 نور، وظايف زن و مرد در معاشرت با يكديگر شامل چند قسمت ميشود؟
پاسخ: الف) هر مسلمان چه مرد و چه زن بايد از چشم چراني و نظربازي اجتناب كند.
ب) هر مسلمان چه مرد و چه زن بايد پاكدامن باشند.
ج) زنان بايد پوشش داشته باشند و آرايش و زيور خود را بر ديگران آشكار نسازند و درصدد تحريك و توجه مردان بر نيايند.
د) دو استثناء براي لزوم و پوشش زن ذكر شده كه يكي با جمله «ولايبدين زينتهن الا ماظهر منها» بيان شده است و نسبت به عموم مردان است و ديگري با جمله «ولايبدين زينتهن الابعولتهن الخ ...» ذكر شده و نداشتن پوشش را براي زن نسبت به عده خاصي تجويز ميكند. (صفحه 111- پاراگراف دوم)
سئوال: نظر اسلام پيرامون شركت زن در مجامع چيست؟ (ص 209 پائين صفحه) (ص 217 پائين صفحه)
از مجموع روايات استفاده ميشود كه براي زنان رواست كه براي مجالس عزا، يا براي انجام حقوق مردم يا تشييع جنازه بيرون روند و در اين مجامع شركت كنند، همچنانكه فاطمه(س) و همچنين زنان ائمه اطهار در مثل اين موارد شركت ميكردهاند، پس جمع بين روايات حكم ميكند كه روايات منع را حمل بر كراهت كنيم.
اسلام در عين اينكه به زنان اجازه شركت در مساجد را ميدهد دستور ميدهد به صورت مختلط نباشد، محلها از يكديگر جدا باشد.
سئوال: نظر اسلام در مورد زنان با توجه به عبارات حبس و اختلاط چيست؟
پاسخ: اسلام ميگويد: نه حبس و نه اختلاط بلكه حريم. سنت جاري مسلمين از زمان رسول خدا همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع نميشدهاند ولي همواره اصل «حريم» رعايت شده است. در مساجد و مجامع حتي در كوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. شركت مختلط زن و مرد در برخي مجامع، مانند برخي مشاهد مشرفه كه در زمان ما محل ازدحام فوقالعاده است برخلاف مرضي شارع مقدس اسلام است. (صفحه 225- پاراگراف آخر)
سئوال: براي وجوب پوشش وجه و كفين به چه دلائلي ميتوان تمسّك جست؟ (ادله مخالف)
پاسخ: اسلام گرچه پوشانيدن وجه و كفين را واجب نكرد ولي تحريم هم نكرد، يعني اسلام عليه پوشانيدن چهره قيام نكرد و بازگذاشتن را واجب ننمود و در نتيجه ملتهاي غيرعرب كه مسلمان شدند از همان عادت و رسم ديرين خود تبعيت كردند، اسلام با رسم پوشيدن چهره جز در مورد احرام مخالفت نداشت. (صفحه 187- پاراگراف سوم)
شكي نيست كه واجب نبودن پوشش وجه و كفين از اين جهت نيست كه ملاك و فلسفه
اصلي پوشش در آن وجود ندارد، بلكه از اين جهت است كه ملاك ديگري ايجاب ميكند كه در اين مورد استثناء بوجود آيد. آن ملاك ديگر، اينست كه پوشش وجه و كفين اگر بطور وجوب پيشنهاد شود موجب حرج و فلج و سلب امكان فعاليت عادي از زن ميگردد. (ص 191- پاراگراف اول)
دليل سوم از ادله كسانيكه پوشش وجه و كفين را لازم شمردهاند روايتي است كه در كتب حديث نقل شده و شهيد ثاني به آن در مسالك استدلال و نقد كرده است مضمون روايت در ص 196 پاراگراف آخر آمده است.
يكي ديگر از ادله كسانيكه پوشش چهره را لازم دانسته اند، اينست كه در مورد كسي كه قصد ازدواج دارد اجازه داده شده است كه به چهره زني كه موردنظر اوست نگاه كند، مفهوم اين حكم اينست كه براي كسيكه قصد ازدواج ندارد؛ نظر كردن جايز نيست. (ص 198 پاراگراف سوم)
دليل ديگر كه ميتوان به آن تمسك جست، آيه جَلباب است كه ميفرمايد: «يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ...» اين استدلال مبني بر اينست كه جملة «نزديك سازند روسريهاي خويش را» كنايه باشد از اينكه با روسريها چهره خويش را بپوشانند. (صفحه 201 بند 5- پاراگراف دوم و نخست)
سئوال: به چند دليل ميتوان گفت كه پوشش وجه و كفين واجب نيست؟ (ادله موافق)
پاسخ: 1- آيه پوشش كه همان آيه 31 سورة نور است و براي بيان اين وظيفه و تعيين حدود آن است، پوشانيدن وجه و كفين را لازم نشمرده است. (صفحه 171)
2- در موارد بسياري كه مستقيماً مسأله پوشش يا مسأله جواز و عدم جواز نظر مطرح است، ملاحظه ميكنيم كه در جواب و سؤالهائي كه ميان افراد و پيشوايان دين رد و بدل شده فقط مسأله «مو» مطرح است و مسأله «رو» به هيچ وجه مطرح نيست. يعني وجه و كفين مفروغ عنه و مسلم فرض شده است. (صفحه 174)
3- رواياتيكه مستقيماً حكم وجه و كفين را چه از نظر پوشيدن و چه از جنبه نگاه كردن بيان ميكند. ولي البته عدم لزوم پوشيدن وجه و كفين دليل بر جواز نظر نيست، اما جواز نظر دليل بر عدم لزوم پوشيدن وجه و كفين هست. (صفحه 180)
4- رواياتي كه در باب احرام، پوشانيدن چهره را بر زن حرام ميكند. (صفحه 184)
سئوال: نظر فقهاي اسلام دربارة پوشش وجه و كفين چيست؟
پاسخ: مجموعاً در باب نظر بر وجه و كفين سه قول است:
الف- ممنوعيت مطلقاً علامه در تذكره و چند نفر معدود ديگر، و از آنجمله صاحب جواهر اين عقيده را انتخاب كردهاند.
ب – جواز نظر يك نوبت، و ممنوعيت تكرار نظر. محقق در شرايع و شهيد اول در لمعه و علامه در بعضي ديگر از كتبش تابع اين نظرند.
ج – جواز مطلقاً، شيخ طوسي، كليني، صاحب حدائق، شيخ انصاري، نراقي در مستند و شهيد ثاني در مسالك اين نظر را تائيد ميكنند. (صفحه 232- پاراگراف آخر)
اما فقهاي متأخر و معاصر غالباً در اين دو مسأله از اظهارنظر صريح در رساله هاي علميه، خودداري كردهاند، و معمولاً طريق احتياط ميپيمايند. (صفحه 233)
سئوال: كدام قسمت حدود پوشش زن در فقه اسلام جزء ضروريات و مسلمات است؟
پاسخ: در اينكه پوشاندن غيروجه و كفين بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هيچگونه ترديدي وجود ندارد. اين قسمت جزء ضروريات و مسلمات است، نه از نظر قرآن و حديث و نه از نظر فتاوي، در اين باره اختلاف و تشكيكي وجود ندارد. آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دست تا مچ است. (صفحه 165 و 164)
سئوال: با توجه به دو مسأله وجوب پوشش زن و حرمت نظر بر زن ديدگاههاي موجود را عنوان و بررسي كنيد؟
پاسخ: مسأله وجوب پوشش را كه وظيفه زن است از مسأله (حرمت نظر بر زن) كه مربوط به مرد است بايد تفكيك كرد. ممكن است كسي قائل شود به عدم وجوب پوشيدن وجه و كفين بر زن، و در عين حال نظر بدهد به حرمت نظر از جانب مرد نبايد پنداشت كه بين اين دو مسأله ملازمه است. همچنانكه از لحاظ فقهي مسلم است كه بر مرد واجب نيست سر خود را بپوشاند ولي اين
دليل نميشود كه بر زن هم نگاه كردن به سر و بدن مرد جايز باشد.
بلي، اگر در مسأله نظر، قائل به جواز شويم در مسأله پوشش هم بايد قائل به عدم وجوب شويم، زيرا بسيار مستعد است كه نظر مرد بر وجه و كفين زن جايز باشد، ولي كشف وجه و كفين بر زن حرام باشد. (صفحه 165)
سئوال: با بيان معني تلذذ و ريبه و اينكه حرام است يا حلال موارد استثناء آن را ذكر كنيد؟
پاسخ: تلذذ يعني لذت بردن و نگاه از روي تلذذ، يعني نگاه به قصد لذت بردن باشد، و اما ريبه يعني نظر به خاطر تلذذ و چشم چراني نيست ولي خصوصيت ناظر و منظور اليه مجموعاً طوري است كه خطرناكست و خوف هست كه لغزشي به دنبال نگاه كردن، بوجود آيد. اين دو نوع نظر مطلقاً حرا
م است، حتي در مورد محارم. تنها مورديكه استثناء شده، نظري است كه مقدمه خواستگاري است كه در اين مورد اگر تلذذ هم باشد، كه معمولاً هم هست – جايز است. البته شرطش اينست كه واقعاً هدف شخص، ازدواج باشد. نه آنكه براي چشم چراني قصد ازدواج را بهانه قرار دهد. عليهذا بايد گفت در حقيقت استثنائي در كار نيست، زيرا آنچه قطعاً حرام است نگاه به قصد تلذذ
است و آنچه مانعي ندارد اينست كه نگاه به قصد تلذذ نباشد ولي تلذذ قهراً پيدا شود. (صفحه 165 و 166)
سئوال: آيا جايز است كسي به زنها نگاه كند تا در بين آنها يكي را انتخاب كند، نظر فقها را در اين باره توضيح دهيد؟
پاسخ: فقها تصريح كردهاند كه جايز نيست كسي به زنها نگاه كند تا در بين آنها يكي را انتخاب كند. آنچه جايز است، در مورد يك زن خاص است كه به او معرفي شده است و دربارهاش ميانديشد، از ساير جهات ترديدي ندارد فقط از نظر چهره و اندام ترديد دارد، ميخواهد ببيند آيا ميپسندد يا نه؟ برخي ديگر از فقها، به صورت احتياط مطلب را عنوان كردهاند. (صفحه 166 پاراگراف آخر)
سئوال: فلسفه اين حكم كه اسلام دستور داده سر زده داخل خانههاي مورد سكونت ديگران نشويد، چيست؟
پاسخ: فلسفه اين حكم دو چيز است: يكي موضوع ناموس يعني پوشيده بودن زن، و از همين جهت اين دستور با آيات پوشش يك جا ذكر شده است. ديگر اينكه هر كسي در محل سكونت خود اسراري دارد و مايل نيست ديگران بفهمند، حتي دو نفر رفيق صميمي هم بايد اين نكته را رعايت
كنند زيرا ممكن است دو دوست يك رنگ در عين يگانگي، هر كدام از نظر زندگي خصوصي اسراري داشته باشند كه نخواهند ديگري بفهمد. (صفحه 113-112)
سئوال: آيا دستور استيذان اختصاص به خانههايي كه در آنها زن زندگي ميكند، دارد؟
پاسخ: نبايد فكر كرد كه دستور استيذان اختصاص دارد به خانه هائي كه در آنها زن زندگي ميكند. اين وظيفه مطلق و عام است، مردان و زناني كه مقيد به پوشش هم نيستند ممكن است در خانه خود، وضعي داشته باشند كه نخواهند ديگران آنان را به آن حال ببيند. به هر حال اين دستوري است كلي تر از حجاب، فلسفهاش هم كليتر از فلسفه حجاب است. (صفحه 113 پاراگراف دوم)
سئوال: با توجه به آيه 59-60 سورة احزاب چه مطالبي را بايد مورد دقت قرار داد؟
پاسخ: در اين آيه دو مطلب را بايد مورد دقت قرار داد: يكي اينكه جلباب چيست و نزديك كردن آ
ن يعني چه؟ ديگر اينكه آنچه بعنوان علت و فايده اين دستور ذكر شده كه: «شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند» چه معني دارد؟
اما مطلب اول: معني جلباب از نظر مفسران چندان روشن نيست. و آنچه صحيحتر به نظر ميرسد اينست كه در اصل لغت كلمه جلباب شامل هر جامه وسيع ميشده است، ولي غالباً در مورد روسريهائي كه از چارقد بزرگتر و از ردا كوچكتر بوده است بكار ميرفته است بنابراين مقصود از
نزديك ساختن جلباب، پوشيدن با آن ميباشد، يعني وقتي ميخواهند از خانه بيرون بروند روسري بزرگ خود را با خود بردارند. البته معني لغوي نزديك ساختن چيزي، پوشانيدن با آن نيست. بلكه از مورد، چنين استفاده ميشود. وقتي كه به زن بگويند جامه ات را به خود نزديك كن مقصود اينست آن را رها نكن، آنرا جمع و جور كن و خود را با آن بپوشان. (صفحه 185- پاراگراف دوم)