بخشی از مقاله

چکیده

امروزه تخریب محیط زیست به بحرانی جهانی تبدیل شده که روز به روز بر عمق و دامنه این بحران افزوده می شود.به این دلیل حفاظت از آن به آنچنان ارزش اخلاقی تبدیل شده است که حمایت کیفري از آن ضروري می نماید. با ماشینی شدن زندگی انسان و پیشرفت هاي تکنولوژیک وي ، زمینه مهار بیشتر طبیعت فراهم گردید. از این پس انسان به عنوان ارباب بلامنازع طبیعت ظاهر گشت و براي دستیابی به اهداف و رفع نیازهاي رو به رشد خود راه چپاول طبیعت را در پیش گرفت. در نتیجه رابطه انسان و طبیعت از یک رابطه متعادل و برابر به رابطه اي نابرابر تبدیل شد که انسان حاکم طبیعت شناخته می شد.

به این ترتیب دستیابی به توسعه پایدار را با مشکل روبرو ساخت.با توجه به اینکه در راستاي عدالت محیطی دستیابی به توسعه پایدار متضمن وجود چهار عامل الف - محیط ب - جمعیت و منابع ، ج - اقتصاد ، د - فرهنگ و جامعه می باشد ، بنابراین نبود هریک از این عوامل مانع از دستیابی به توسعه پایدار و عدالت محیطی خواهد شد. در این بین محیط زیست نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه پایدار که در حیات انسانی نقش مؤثري را ایفا می نماید به وسیله اي اساسی براي دستیابی به توسعه زودهنگام بر اساس دیدگاههاي سودمحور موجود در جهان سرمایه داري تبدیل شده است.در صورتیکه روند فعلی بهره برداري و تخریب محیط زیست با تکیه بر مکاتب اصالت فایده و سرمایه داري ادامه یابد نه تنها مانع از تحقق توسعه پایدار خواهد شد بلکه آینده حیات را در زمین در معرض خطر نابودي قرار می دهد.

1  مقدمه

آیا تا بحال هیچ گاه از خود پرسیده ایم که مواد شوینده و پاك کننده اي که مصرف می کنیم و از طریق سیستم دفع فاضلاب دفع می شوند به کجا می روند؟ یا از خود پرسیده ایم که دود اتومبیل ها ، کارخانجات و منازل به کجا می رود و چه سرانجامی دارد؟سموم دفع آفات ، حشره کشها ، مواد خوشبو کننده مانند اسپري ها ادکلن ، کودهاي شیمیایی ، پس از مصرف چه سرانجامی پیدا می کنند و به کجا می روند؟ تمامی این مواد و مواد بیشمار دیگري که مصرف می کنیم و زباله هاي دیگر تولیدي در خانه ها و کارخانجات و سایر مکانها که حاصل پیشرفتهاي علمی و فنی امروزه هستند وارد چرخه طبیعت شده و هر کدام عامل آلوده شدن بخشی از طبیعت و در نهایت مرگ تدریجی حیات در کره زمین می باشتد. پارگی لایه ازن ، آتش سوزي در جنگل ها ، بیابان زایی ، آلوده شدن آب دریاها و رودخانه ها ، تغییرات اقلیمی ، همگی مسائلی هستند که ناشی از عملکرد انسان مدرن و نقش او به عنوان عاملی مسلط بر طبیعت و محیط زیست می باشد.امروزه انسان به عنوان موجودي غالب و مسلط بر طبیعت نه تنها باعث تخریب هرچه بیشتر طبیعت شده بلکه به نوعی بیگانگی از طبییعت دچار شده که مدام او را از محیط پیرامون دورتر می سازد. در واقع رفتار انسان در محیط زیست باعث ایجاد عدم تعادل در روابط اجزاي سازنده محیط شده است.

زیرا محیط زیست مجموعه اي است از منابع انرژي ، مواد بی جان ، - آب ، خاك ، هوا - و موجودات جاندار ، - گیاه ، جانور ، انسان - که این سه عامل در ارتباط با یکدیگر بوده و در جهت بقاي محیط زیست لازم و ملزوم یکدیگرند. اصل اول در حفاظت ، بهبود و به سازي محیط زیست ، برقراري تعادل بین عوامل تشکیل دهنده محیط زیست است. وقتی که عوامل تشکیل دهنده محیط زیست از لحاظ کمی کیفی در شرایط مناسب باشند ، محیط زیست در حال تعادل است. هر گونه تغییر در هرکدام از عوامل باعث عدم تعادل می گردد و آنچه که موجبات عدم تعادل را فراهم می سازد ، به طور کلی در قالب تخریب یا آلودگی ظاهر شده و منشأ این تخریب یا آلودگی انسان و عملکردهاي وي در محیط ریست است که امروزه به عنوان معضلات زیست محیطی روند فوق العاده اي دارد. - کیانی هفت لنگ ، - 1384 مشکلات محیط زیست امروزه به بحران جهانی و فراگیر تبدیل شده است و چنانچه به صورت علمی و جدي براي رفع آن چاره اندیشی نشود بشر با فاجعه عظیمی مواجه خواهد شد.

- حجازي و عربی ، - 1387 این وضعیت که حاصل عواملی چند مانند استفاده مفرط از محیط طبیعی ، افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژیکی بشر می باشد، باعث شده تا در سراسر جهان محیط زیست قربانی اصلی این وضعیت باشد. براينمونه استفاده از منابع طبیعی ، لزوماً توأم با تغییراتی در محیط زیست می باشد که خود در برگیرنده رابطه متقابل نمودهاي درونی است.در بسیاري از موارد ، این تغییرات خواستنی ، ارادي و مثبت می باشد. - براي مثال ، زراعتی کردن زمینهاي جنگلی ، آبیاري زمینهاي خشک ، خشکاندن باتلاقها و یا ایجاد جنگلهاي مصنوعی و... - اما موارد دیگر تغییراتی است ناخواسته که نتیجه آن نابودي موجودات و اغلب مضر براي زندگی انسان است. - گراسیموف و دیگران ، - 1372 در چینین شرایطی نه تنها زندگی انسانی به خطر می افتد ، بلکه هدف او که همانا رسیدن به توسعه مداوم و پایدار می باشد با مشکل روبرو می شود. به عبارتی تخریب محیط زیست عاملی خواهد بود که مانع از دستیابی انسان به توسعه پایدار می شود.

ازسویی امروزه شاهد تبلیغات وسیع دولتهاي سرمایه داري غرب براي حفاظت از محیط زیست می باشیم.اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که نظام سرمایه داري و لیبرالیسم اقتصادي، خود عاملی اساسی در تخریب محیط زیست و بهره برداري بی رویه و حریصانه از منابع طبیعی بوده که غلبه دیدگاههاي سود محوري و اصالت فایده بر این گونه نظامها عامل اصلی آن بوده است و هر گونه بهره برداري و استفاده اي از محیط طبیعی را در جهت دستیابی به سود بیشتر توجیه نموده اند. با این وجود هدف این نیست که دولتهاي جهان سوم و از جمله دول اسلامی را از توجه به مسأله حفاظت محیط زیست باز داریم. چرا که محیط زیست در هر کجاي جهان ثروتی عمومی و جهانی تلقی می شود که در زندگی انسان امروز و نسلهاي آتی نقش اساسی ایفا خواهد نمود. اما وضعیت نگران کننده محیط زیست که در اثر توسعه سریع صنعتی و تکنولوژیکی انسان معاصر رخ داده باعث شده تا جهت دستیابی به توسعه پایدار و در راستاي توجه هرچه بیشتر به مسائل زیست محیطی جهانی ، پس از تشدید فعالیتهاي آلوده کننده در دهه هاي 60 و 50 میلادي اجلاس کنفرانس زمین به ارزیابی بیست سال فعالیتهاي بین المللی و ملی در زمینه هاي زیست محیطی پرداخته و دستاوردهاي آن به صورت مجموعه هایی منتشر شده است که تحت عناوین ذیل معرفی شده اند.

-1 بیانیه ریو یا منشور زمین -2 کنوانسیون تنوع گونه هاي زیستی -3 کنوانسیون تغییرات آب و هوا -4 اصول جنگل -5 دستور کار - 21 کیانی هفت لنگ ، -6 - 1384 اجلاس تغییرات اقلیمی از طرفی رویه قضایی بین المللی تصدیق دارد که جلوگیري از تخریب محیط زیست یکی از قواعد قابل توجه بین المللی عرفی است. در حال حاضر بخصوص کشورهاي در حال توسعه از سازوکارهاي قانونی لازم الاجرا براي مقابله با فجایع زیست محیطی فرامرزي ناشی از عملکرد خود برخوردار نیستند. - جلالی ، - 1388 در واقع حفظ و حراست از محیط زیست به عنوان سرمایه اي جهانی لزوم استفاده از راهکارها و شیوه هاي مختلف را براي حفظ محیط زیست مورد تأکید قرار می دهد. اگرچه یکی از عوامل اساسی تحریب محیط زیست به مبانی ارزشی نظام اقتصادي سرمایه داري و لیبرالیسم اقتصادي ارتباط پیدا می کند. بر مبناي این نظام اقتصادي است که دستیابی به حداکثر فایده بر مبناي اصالت فایده، هدف اساسی خواهد بود و در این بین طبیعت به وسیله اي براي رسیدن به توسعه اقتصادي و بالندگی فرد تبدیل می شود.

از طرفی با توجه به تخریب بیش از حد محیط زیست در جهان و بخصوص در جهان صنعتی و کشورهاي پیشرفته ، زندگی انسانی و طبیعی کره زمین در معرض خطر جدي قرار گرفت و همین امر و بهره برداري بیش از اندازه از منابع طبیعی ، اندیشمندان و صاحبنظران را به فکر یافتن چاره اي براي برون رفت از بحران بوجود آمده انداخت. بهره برداریهاي بی رویه به شکل استثمار محیط زیست پیرامون به سبب افزایش نیازهاي جمعیت رو به رشد جهان باعث شده است تا محیطهاي گوناگون اعم از شهر و روستا و محیطهاي طبیعی با بحرانهاي زیست محیطی روبرو شوند. افزایش آلودگی و تغییرات شگرف محیطی که حیات را در کره زمین با تهدید روبرو کرده است، باعث شده تا محافل آکادمیک، انجمن هاي غیر دولتی و دولتها به فکر کاهش آلودگی و حفاظت از محیط زیست بیفتند.

در این بین جغرافیا هم به عنوان علمی محیطی که به محیط طبیعی و انسان ساخت در ارتباط است و هم علمی اجتماعی که با جوامع و انسانها در رابطه است به وضعیت زیست محیطی کره زمین و حیات انسانی در سکونتگاههاي شهري و روستایی توجه ویژه اي دارد - احمدي، - 1388 و در برنامه ریزیهاي مختلف توسعه نقشی مؤثر را برعهده گرفته است تا مانع از کاهش توان محیط زیست در نتیجه فعالیتهاي انسانی شود.این وضعیت در نهایت به پیدایش کلمه توسعه پایدار منجر شد. براي ورود توسعه پایدار به جریان اصلی بحث هاي سیاست جهانی، هیچ رویدادي تأثیر گذارتر از گزارش کمیته جهانی محیط زیست و توسعه 1987 - ، - که معمولاً با عنوان کمیته برانتلند شناخته می شود، نبوده است.این گزارش که در سطح وسیعی به صورت یک کتابچه با عنوان آینده مشترك ما منتشر شد، بیان کننده آن موضوعی است که امروز به عنوان تعریف متداول توسعه پایدار مطرح است: » توسعه اي که نیازهاي کنونی را بدون به خطر انداختن توانایی نسل هاي آینده براي تأمین نیازهایشان برطرف نماید - . « ویلر و بیتلی ، - 1382 باید افزود که دستیابی به توسعه پایدار در گرو توجه به ارکان اقتصادي ، اجتماعی ، فرهنگی و زیست محیطی در یک جامعه است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید