بخشی از مقاله
چکیده
بازگشت به طبیعت و همراه شدن با آن اجتناب ناپذیر است. یکی از موضوعات اصلی و مورد بحث در دهه های اخیر،کاربرد رویکرد توسعه زیست محیطی و توسعه پایدار و همچنین تاثیرات مخرب زیست محیطی ناشی از ناپایداری شهرهای امروزی است. شهرها به عنوان کانون تمرکز فعالیت و زندگی انسانها برای این که بتوانند پایداری خود را تضمین کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار کارکردی متأثّر از سیستم های طبیعی ندارند. در دو دهه اخیر با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در سپهر علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد.
از آن جائی که توسعه پایدار گردشگری را نمی توان جدا از مفهوم توسعه پایدار در نظر گرفت، می توان گفت مفاهیم پایداری و ارزیابی پایداری در بخش توسعه گردشگری در قالب همان مفاهیم توسعه پایدار قابل تبیین خواهد بود . از این رو با توجه به مفهوم توسعه پایدار که در آن به رفاه انسان و بهبود کیفیت زندگی او و رفاه اکوسیستم طبیعی تأکید شده است، می توان اذعان نمود که ارزیابی توسعه پایدار گردشگری نیز مردم و اکوسیستم طبیعی را به طور توأمان و با اهمیت برابری مورد بحث قرار داده و از این منظر مردم جزء مکملی از اکوسیستم به حساب خواهند آمد و رفاه و آسایش یکی منوط به آسایش دیگری می باشد. بی گمان پایدارسازی صنعت گردشگری - با توجه با ارتباط تنگاتنگ این صنعت و محیط زیست - ، به کاهش اثرات مخرب زیست محیطی و دست یابی به یک محیط طبیعی پایدار خواهد انجامید.
مقدمه
انسان همواره با طبیعت در ارتباط است و طبیعت را به عنوان یک عنصر مهم در طرح هایش مورد استفاده قرار داده است و با دستکاری در طبیعت سعی داشته به گونهای بهینه طبیعت را در خدمت خود درآورد. این نوع همزیستی به خوبی در طول تاریخ بشر دیده میشود. به عبارتی دیگر بشر از زمانی که سرپناه، مسکن، محیط زیست و... ساخت ومورد بهره برداری قرار داد همیشه به عوامل موجود در طبیعت توجه داشته است و طبیعت را به عنوان یک طرف مهم واساسی در نقشهها و طرحهایش مورد استفاده قرار داده است
"بازگشت به طبیعت و همراه شدن با آن اجتناب ناپذیر است."
امروزه شهرنشینی ابعاد وسیعی پیدا کرده است و روز به روز بر جمعیت شهرها افزوده می شود. تا سال 1900 میلادی از هر هشت نفر یک نفر در مناطق شهری زندگی می کرد
جمعیت نواحی شهری از مرز 50 درصد کل جمعیت جهان گذشته است. برآورد می شود سکونتگاه های شهری جهان تا سال 2030، 3/3 میلیارد نفر را در خود جای دهند. از این میزان حدود 90 درصد در مراکز شهری کشورهای در حال توسعه خواهند بود افزایش جمعیت شهرها سبب تراکم کاربری ها در آن ها شده و این امر فضاهای باز شهری را بیش از پیش تهدید می کند .
افزایش تراکم مسکونی در شهرها و کاهش سطوح فضاهای باز و سبز خصوصی نیاز به فضاهای عمومی تجهیز شده را افزایش داده و احداث و گسترش پار کهای تفریحی را در شهرها ضروری میسازد. امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی آن ها، وجود فضای سبز و گسترش آن را بیش از هر زمان دیگر ضروری ساخته است. شهرها به عنوان کانون های تمرکز و فعالیت و زندگی انسانها برای این که بتوانند پایداری خود را تضمین کنند،چاره ای جز پذیرش ساختار کارکردی متأثّر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضای سبز به عنوان جزء لاینفک و ضروری پیکره ی شهرها در متابولیسم آنان نقش اساسی دارد و کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد
گسترش فرآیند صنعت گردشگری انبوه و اثرات مخرب آن بر محیط و انسان ها در نقاط مختلف جهان باعث شد تا در طول دهه 1990 - در کنفرانس ریو 1992 ، کنفرانس دوستداران بین المللی طبیعت در سال 1999 و در بسیاری دیگر از همایش های بین المللی - کارشناسان و صاحب نظران کشورهای مختلف اهمیت و ضروت توجه به عوامل پایداری در بخش گردشگری را متذکر شده و نسبت به رفع یا تعدیل عوامل ناپایداری در این بخش، هشدار دادند
بدین ترتیب در پی کاهش این ناپایداری ها با مطرح شدن پارادایم توسعه پایدار، استفاده از فنون و روش های عملی اندازه گیری و ارزیابی پیشرفت به سوی پایداری در صنعت گردشگری نیز گسترش یافت و سرمایه گذار ی و منابع انسانی قابل توجه ای صرف توسعه سیاست های عملی و مدل های ارزیابی توسعه پایدار گردید
با این توصیف، بنا بر عقیده بسیاری از دانشمندان، تحقق این امر در زمینه توسعه گردشگری با توجه با ماهیت پیچیده آن با مسایل و مشکلات زیادی همراه می باشد. این در حالی است که با وجود این مسایل و چالش ها، لزوم سنجش و ارزیابی سطح پایداری مناطق گردشگری به منظور مشخص نمودن وضعیت و میزان پیشرفت آن ها در جهت دست یابی به توسعه پایدار گردشگری بیش از پیش مورد تأکید همگان می باشد. از این رو تأکید می شود، در صورتی که توسعه پایدار هدف نهایی باشد، نیاز به ابزارها و روش هایی است تا بتوان به کمک آن حرکت به سوی پایداری را در مقیاس های مختلف - محلی، ملی و جهانی - اندازه گیری کرد و همان طوری که سولو - 1993 - 3 بیان میکند "صحبت کردن بدون اندازه گیری فاقد هرگونه ارزشی است " و برطبق نظر هاردی و همکاران1997 - 4 - ، "مدیریت نیازمند اندازه گیری است
از این رو استفاده از ابزارها و روش های مختلفی که بتواند پیشرفت به سوی توسعه پایدار را اندازه گیری کند، اجتناب ناپذیر است. بر این اساس و از آن جائی که توسعه پایدار گردشگری را نمی توان جدا از مفهوم توسعه پایدار در نظر گرفت، می توان گفت مفاهیم پایداری و ارزیابی پایداری در بخش توسعه گردشگری در قالب همان مفاهیم توسعه پایدار قابل تبیین خواهد بود .
از این رو با توجه به مفهوم توسعه پایدار که در آن به رفاه انسان و بهبود کیفیت زندگی او و رفاه اکوسیستم طبیعی تأکید شده است، می توان اذعان نمود که ارزیابی توسعه پایدار گردشگری نیز مردم و اکوسیستم طبیعی را به طور توأمان و با اهمیت برابری مورد بحث قرار داده و از این منظر مردم جزء مکملی از اکوسیستم به حساب خواهند آمد و رفاه و آسایش یکی منوط به آسایش دیگری می باشد حفاظت از محیط زیست، جلوگیری از آلودگی و تخریب آن و همچنین مصرف بهینه منابع از مهم ترین عوامل دستیابی به توسعه پایدار محسوب می شود.
متاسفانه بی توجهی به این مهم کشور را با بحران های مختلف زیست محیطی مواجه کرده است. به جرات می توان گفت که بسیاری از بحران های زیست محیطی ریشه در مشکلات فرهنگی دارد و از این نظر، ضرورت اصلاح نگرش و رفتار زیست محیطی در سطوح مختلف جامعه کاملا محسوس است. دستیابی به چنین امری نیازمند پژوهش، آموزش و دسترسی به اطلاعات دقیق می باشد، چرا که برنامه ریزی صحیح و مدیریت زیست محیطی و ملحوظ داشتن این عوامل در تصمیم گیری های توسعه می بایست مبتنی بر اطلاعات و آگاهی از واقعیت ها و توانایی ها باشد.
سازمان ملل متحد تحت عنوان توسعه پایدار و رشد اقتصادی اذعان می دارد "توسعه انسانی پایدار به معنای آن است که ما اخلاقا موظفیم در حق نسل بعدی دست کم به همان خوبی عمل کنیم که نسل پیش از ما در حق ما عمل کردند". این توسعه همچنین به معنای آن است که برای اجتناب از پدید آوردن بدهی اجتماعی برای نسل های آینده، باید در آموزش و پرورش و سلامت جمعیت کنونی سرمایه گذاری کافی به عمل آید و بالاخره توسعه انسانی پایدار به معنای آن است که منابع باید به شیوه هایی مورد استفاده قرار گیرد که با بهره گیری بیش از اندازه از ظرفیت کششی و تولیدی زمین، بدهی های زیست محیطی برای نسل های آینده به بار نیاید.
در کشورمان ایران نیز، همانند سایر کشورهای جهان، بحث حفظ محیط زیست و حرکت به سوی توسعه پایدار از برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آغاز و در برنامه های دوم و سوم توسعه تداوم یافته است. اگر چه سرعت تخریب محیط زیست در ابعاد مختلف بسیار فراتر از تمهیدات اندیشیده شده در برنامه های توسعه و یا سایر مقررات و قوانین بوده است، با این حال برای این موضوع مهم اجتماعی تلاش های محدودی صورت گرفته است
یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار توجه به محیط زیست، جهت دست یابی به پایداری است و در این راستا با استفاده از فضای سبز در محیط زندگی توجه ویژه شده است. ایجاد فضای سبز در قسمت های مختلف ساختمان، یک راهکار مناسب برای دست یابی به اصول پایداری می باشد. در این معماری حفاظت از شرایط طبیعی بسیار مهم است به طوری که اثر نامطلوب ساختمان به اکوسیستم های محلی اش به حداقل ممکن رسید و تعامل مناسبی میان آن با توپوگرافی، گیاهان و موجدات برقرار میشود. حال بر آنیم که استفاده از این فضاهای سبز به غیر از راه یافتن به توسعه پایدار، تاثیرش را از دیدگاه زیباشناسی و روان شناسی در مکان های عمومی بلاخص فضاهای گردشگری بررسی کنیم
ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق
توسعه پایدار منتج از نتایج حاصل از محیط زیست، عدالت اجتماعی و اهداف اقتصادی است. سازمان جهانی جهانگردی نخستین بار در سال 1988 اصطلاح »گردشگری پایدار « را طبق معیارهای گزارش برانت لند اینگونه تعریف کرد: »گردشگری پایدار نیازهای گردشگران حاضر و جوامع میزبان را با محافظت و ارتقای فرصتهای آیندگان برآورده میکند
توسعه پایدار گردشگری نیز شکل خاصی از توسعه گردشگری است که سیستم را قادر به حفظ بقا در سطح بالایی از کیفیت میسازد - کوو، - . - 2005 میشل میک، - 2006 با ارجاع به تحقیقات لینز درباره گردشگری پایدار در هاوایی درک بهتری از این مفهوم ارائه میکند: »گردشگری پایدار برای منع گردشگری طراحی نشده بلکه برای مدیریت علایق سه گروه ذینفع شامل ساکنین، جوامع میزبان، گردشگران و دست اندرکاران صنعت گردشگری و به دنبال ایجاد تعادل بین توسعه و محافظت و به طورکلی به دنبال یافتن بهترین شکل از توسعه گردشگری برای یک ناحیه با توجه به فرهنگ و محیط زیست آن است
بر اساس موارد گفته شده و نظر ال. اجل تعریف، توضیح و برآورد گردشگری پایدار میتواند دشوار باشد زیرا به خاطر آینده باید نیازهای پویای امروز گردشگری را با دلواپسی های فردا مرتبط کرد. مقاله تونی گریفین و نیکولت بولز با عنوان »راههای قابل تصور برای دستیابی به گردشگری پایدار« پنج عنصر کلیدی زیر را برای پایداری گردشگری مطرح میکند:
- 1 حفاظت و نگهداری از اصل منابع کنونی برای نس لهای آینده؛
- 2 برقرار نگ هداشتن زایندگی اصل منابع؛
- 3 برقرار نگ هداشتن تنوع زیستی و اقلیمی و اجتناب از تغییرات غیرقابل بازگشت؛
- 4 تضمین عدالت و تساوی بین نسلها؛
- 5 برقرار نگه داشتن و حمایت از میراث فرهنگی و تاریخی محیط، منطقه یا کشور
روش تحقیق
روش پژوهش، روشی "تحلیلی - توصیفی" است. در این پژوهش برای گردآوری منابع اطلاعاتی و تئوریک از پایگاه های علمی و مستند در زمینه این پژوهش از جمله "ساینس دایرکت، پروکوست، وایلی، اشپرینگر و غیره" استفاده شده است.
مبانی نظری
محور و باریک بین بود - با دید بسیار محدود در حوزه، مقیاس و زمینه - ، از این رو، اقدامات عملی طراحی شده برای عملیاتی کردن "گردشگری پایدار" نمی توانست موضوعات حساس مفهوم توسعه پایدار را به صورت عمومی و عملیاتی تر مطرح نماید. و یا حتی ممکن است علیه نیازهای عمومی توسعه پایدار عمل کند
افزون بر این، این راهکار به طور متناقضی به مفهوم توسعه پایدار برای تشریح پایداری در گردشگری که به طور جداگانه از سایر ابعاد مختلف مفهوم آن اشاره دار د، نگاه می کرد. از این رو به منظور رسیدن به چشم انداز توسعه پایدار در حوزه گردشگری ، ضرورت دارد رویکرد جامع و یکپارچه پذیرفته شود
وجود این کاستی ها در گردشگری پایدار سبب شد تا در ادبیات گردشگری ، از سال 1992 - بعد از کنفرانس ریو - و در طی موج سوم توسعه، پارادایم جدیدی در جهت پوشش دادن همه ابعاد و زمینه های توسعه پایدار به نام توسعه پایدار گردشگری 9 - STD - مطرح گردد که پارادایم جدیدی نسبت به رهیافت نخستین گردشگری پایدار - - ST محسوب می شود. در این پارادایم جدید تلاش شده تا اصول اساسی توسعه و توسعه پایدار بیش تر مد نظر قرار گرفته تا خود گردشگری و اجزاء و عناصر آن، چراکه در پارادایم توسعه پایدار گردشگری، گردشگری به مثابه یک چرخه برای توسعه پایدار تلقی می گردد و اصول اساسی توسعه پایدار همانند کاهش فقر ، عدالت و توزیع درآمد، برابری میان نسلی و بین نسلی، تنوع زیستی و ... مطمع نظر می باشد.
در ادبیات توسعه جهان پارادایم توسعه پایدار از دهه 1970 به بعد مورد توجه صاحب نظران واقع شد، این در حالی است که توجه به گردشگری پایدار از دهه 1960 با شناسایی اثرات بالقوه گردشگری انبوه و توجه به اثرات فعالیت های گردشگری بر اقتصاد، محیط زیست و فرهنگ نقاط توریستی، و هم چنین رشد غیر قابل کنترل گردشگری انبوه که باعث تهی سازی و تخریب منابع طبیعی، اجتماعی و فرهنگی شده و اثرات مخربی همانند فروکاست میراث و فرهنگ سنتی و محلی، از بین رفتن هویت محلی، افزایش میزان جرائم، ازدحام و شلوغی و دیگر مسائل زیست محیطی را در مناطق میزبان برجای نهاده بود، آغاز شد. به دنبال این بحث ها بود که در صنعت گردشگری پارادایم گردشگری پایدار 6 - ST - به عنوان تنها راه حل نجات طبیعت و انسان نمود پیدا کرد
از این منظر پارادایم گردشگری پایدار، گردشگری را در غالب مرز ها بررسی کرده و رابطه مثلث وار میان جامعه میزبان و سرزمین آن را از یک سو و جامعه میهمان یعنی گردشگران را از سویی دیگر با صنعت گردشگری برقرار می ساز د و قصد دارد فشار و بحران موجود بین سه ضلع مثلث را تعدیل کرده و در طولانی مدت موازنه ای را برقرار سازد، و آن را مورد توجه قرار داد
گردشگری به مثابه یک بخش اقتصادی، رشد فزاینده زیربناها و منابع گردشگری به عنوان یک ضرورت و اجبار گردشگری به مثابه یک چرخه برای توسعه پایدار، کاهش فقر، برابری میان نسلی، تنوع زیستی و...
سهم گردشگری درکاهش فقر - فرا فقر یا ضد فقر بودن آن -
-توزیع درآمد، ثروت و منابع قدرت اقتصادی
-گردشگری و معیشت پایدار و...